سروده جدید برقعی در مدح پیامبر:شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد

0
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزل‌های فراوان باشد
 
نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
 
سایه ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد
 
مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
زادگاهش برهوت عربستان باشد
 
چه نیازی است به اعجاز، نگاهت کافی است
تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد
 
فکر کن فلسفه خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد
 
چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیر دهن غار حرا وا مانده
 
عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد
 
شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست
ظرف و مظروف هم اندازه یکدیگر نیست
 
از قضا رد شدی و راه قدر را بستی
رفتی آن سوتر از اندیشه و در را بستی
 
رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید
و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید
 
عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته
 
پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
چشم تو فاتح اقلیم نمی‌دانم شد
 
آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز
 
شاعر این سیب حکایات فراوان دارد
چتر بردار که این رایحه باران دارد…

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!