ملاقات با امام زمان (عج) از ادعاها تا واقعیت‌ها

0

هانری کربن می­گوید: «سرزمین ایران از دید اخروی، سرزمین انتظار است؛ قلمروی که در آن امام غایب دست اندرکار فرا رساندن ساعت موعود در زمان غیبت است.»
اما گاه شيطان و دشمن از همان نقطه اتكا ما نفوذ مي‌كند، لذا قائل بودن به امام حي و زنده گرچه نقطه اتكا و پيشرفت شيعه است، ولي در صورت عدم آسيب‌شناسي، منجر به ضربه خوردن مي‌شود.

 

 

 

 

اينكه شيعيان قائل به امام زنده هستند چه تاثيري در زندگي اجتماعي و سياسي‌شان دارد؟ آيا وجه امتياز است يا باعث خرافي‌گرايي مي‌شوند؟!
به گواهي تاريخ، اعتقاد به رهبري زنده در اصول اعتقادات شيعه دوازده‌امامي، باعث تكامل و استقامت شيعيان شده است، استقامتي اميدوارانه! نه استقامتي نوميدانه!
به سخن ديگر، یکی از بزرگترین امتیازات مکتب تشیع اعتقاد به امام حیّ و زنده است. ادیان و مذاهب دیگر یا رهبرانشان از دنیا رفته و یا هنوز متولد نشده­اند، و تنها مذهبی که قائل است آخرین امام او زنده است و هستی به او می­چرخد و تمام مشخصات آن امام را، حتی لحظه تولد او را ضبط و ثبت نموده است، مکتب تشیّع است.
پروفسور «هانری کربن‌» فرانسوی می­گوید: «به عقیده من مذهب تشیّع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی را در میان خدا و خلق برای همیشه نگه داشته است و به طور مستمر و پیوسته، ولایت را زنده و پا برجا می­داند. مذهب یهود، نبوت را ـ که رابطه­ای است واقعی میان خدا و عالم انسانی ـ در حضرت کلیم ختم کرده، و پس از آن به نبوت مسیح (ع) وحضرت محمد(ص) اذعان ننموده و رابطه مزبور را قطع می­کند.
همچنین مسیحیان در حضرت مسیح متوقف شده­اند. اهل سنت از مسلمانان نیز در حضرت محمد (ص) توقف کرده و با ختم نبوت در ایشان دیگر رابطه­­ای میان خالق و مخلوق موجود نمی­دانند. تنها مذهب تشیع است که «نبوت» را به حضوت محمد (ص) ختم شده می­داند، ولی «ولایت» را که همان رابطه هدایت و تکمیل می­باشد، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می­داند.»به همین جهت شیعه زمان ظهور آن یار غائب را لحظه شماری می­کند و ایران به عنوان مرکز شیعه، مرکز انتظار شمرده می­شود.
هانری کربن می­گوید: «سرزمین ایران از دید اخروی، سرزمین انتظار است؛ قلمروی که در آن امام غایب دست اندرکار فرا رساندن ساعت موعود در زمان غیبت است.»
اما گاه شيطان و دشمن از همان نقطه اتكا ما نفوذ مي‌كند، لذا قائل بودن به امام حي و زنده گرچه نقطه اتكا و پيشرفت شيعه است، ولي در صورت عدم آسيب‌شناسي، منجر به ضربه خوردن مي‌شود.
در سال‌های اخیر توجه روز افزون اقشار مختلف جامعه، به ویژه جوانان، به موضوع مهدویت و انتظار، موجب رونق بازار کتاب‌ها و نشریات مرتبط به این موضوع شده و هر از چند گاهی کتاب یا نشریه جدیدی به این جرگه وارد می شود.
پدیده یاد شده گرچه در جای خود بسیار مبارک و امیدوار کننده است؛‌اما بیم‌ها و نگرانی‌هایی را هم در پی دارد که جا دارد علمای حوزه، صاحب‌نظران مسایل اعتقادی و مسئولان فرهنگی کشور با حساسیت و دقت نظر بیشتری این پدیده را مورد توجه قرار دهند.
یکی از موضوعاتی که در این میان بسیار حائز اهمیت بوده و نیازمند دقت و توجه بیشتری است، پرداختن افراطی به موضوع تشرفات و ملاقات با امام زمان (عج) است.
متأسفانه موضوع یاد شده، این روزها دستمایه بسیاری از کتاب‌ها و نشریات نوظهور قرار گرفته و نویسندگان و ناشران این قبیل کتاب‌ها و نشریات، تلاش می‌کنند که با داغ‌تر کردن فضای بحث و گفت‌وگو از این موضوع، مخاطب بیشتری جلب کرده و بر تیراژ کتاب و نشریات خود بیفزایند.
با توجه به اهمیت موضوع یاد شده و به دلیل پرسش‌های فراوانی که در این زمینه از سوی دانشجویان، فرهنگیان و … مطرح میشود، در این مقاله به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخت و تلاش میکنیم پاسخ مناسبی برای این پرسش‌ها ارائه دهیم.

* امکان یا عدم امکان تشرف

امام مهدی (عج) در آخرین توقیعی که خطاب به چهارمین نایب خاص خود، علی بن محمد سمیری، صادر می‌کنند، می‌فرمایند:
«یا علی بن محمد السمری! اعظم الله اجراخوانک فیک فانک ما بینک و بین ستة ایام فاجمع امرک و لا توص الی احد یقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعیت الغیبة الثانیة (التامة) فلا ظهور الا بعد اذن الله عز و جل و ذلک بعد طول الامد و قسوة القلوب و امتلاء الارض جورا و سیأتی شیعتی من یدعی المشاهدة، الا فمن ادعی المشاهدة قبل خروج السفیانی و الصیحة فهو کاذب مفتر»
«ای علی بن محمد سمری، خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز دیگر میمیری، پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان جانشین پس از خود، وصیت مکن که دیگر غیبت تامه واقع شده است. دیگر ظهوری نیست مگر به اذن خداوند و آن پس از مدتی دراز و بعد از آن که دل‌ها سخت شد و زمین از ستم پر شد، به وقوع خواهد پیوست.
به زودی از شیعیانم کسانی خواهند آمد که ادعای دیدار (مشاهده) مرا میکنند. آگاه باشید هر کسي پیش از خروج سفياني و صيحه آسماني ادعاي ديدار مرا كرد، دروغ‌گو و مفتري است».
اين توقيع شريف، زمينه‌ساز بحث و گفت‌وگوهاي فراواني در زمينه امكان يا عدم امكان ملاقات حضرت مهدي (عج) در زمان غيبت شده و علماي شيعه را به اظهار نظر در اين زمينه واداشته است. آنچه از مجموع اين بحث و گفت‌وگو بر مي‌آيد، اين است كه در اصل امكان ملاقات با آن حضرت ترديدي نيست و اين كه افراد زيادي در طول دروان غيبت كبري به اين شرافت نايل شده‌اند، گواه روشني بر اين مدعاست؛‌اما سخن در شرايط و ويژگي‌هاي آن است.
يكي از نكاتي كه همه علماي شيعه در اين زمينه بر آن اتفاق نظر دارند، اين است كه در عصر غيبت كبري باب نيابت و سفارت، به گونه‌اي كه در مورد نايبان خاص آن حضرت و در دوران غيبت صغرا وجود داشت، بسته شده و هيچ كس نمي‌تواند ادعا كند كه با آن حضرت در ارتباط بوده و هر زمان اراده كند مي‌تواند با ايشان ملاقات كند؛ يا به طور خاص از سوي ايشان نيابت يافته كه اموري را به انجام برساند يا دستورهايي را به مردم ابلاغ كند.
نكته ديگري كه بسياري از علماي شيعه در كتاب‌ها و آثار خود به آن اشاره كرده‌اند، اين است كه ملاقات با امام زمان (عج) مستلزم لياقت‌ها و شايستگي هاي خاصي است كه حتي بسياري از بزرگان به آن دست نيافتند و گروهي هم كه به اين توفيق دست يافتند، با مجاهدت‌ها و تلاش‌هاي فراواني بوده است.
آيت‌الله جوادي آملي در اين زمينه مي‌فرمايد:
«امام، وحيد دهر است، مثل شمس آسمان است، همان طور كه شما با دستتان نمي‌توانيد به آفتاب برسيد، نمي‌توانيد به راحتي به امام برسيد.»
با توجه به آنچه گفته شد بايد مراقب بود كه در هر موضوع ملاقات با امام زمان (عج) به گونه‌اي رفتار نكنيم كه مردم گمان كنند هر كس مي‌تواند ادعاي رويت كند و هر ادعايي را هم، به راحتي مي‌توان پذيرفت.

 

فارس نیوز

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!