بررسی بستر طرح مدعیات مهدوی گرایی / چند پیشنهاد عملی

0

نشانه های آخرالزمان آن اندازه متنوع و قابل تأویل می باشد که در همه ادوار تاریخی و حوادث سهمگین و جنگ ها بر افرادی صدق می کنند. در طول تاریخ، حکومت های کوشیده اند تا با انطباق نشانه های آخرالزمان بر دوران خود به حکومت خود مشروعیت بخشند، یا خود را مهیاکننده آن حکومت موعود بدانند، یا به گونه ای ایهام انگیز دولت خود را برگرفته از دولت حضرت مهدی بدانند.

 

 

مسلما طرح مدعیات مهدوی گرایی دروغین بستر و زمینه هایی دارد که رواج این گونه اقدامات را باعث می شود، در این مجال مروری بر برخی از این بسترها خواهیم داشت.

1- بدون شک، اعتقاد به ابرمرد نجات دهنده بشر از ستم ها، عقیده ای دیرین در جوامع دینی بوده است، ملت های مظلوم هرگاه که توان انتقام جویی و تلافی مظالم ستمکاران را نداشتند، در ضمیر ناخودآگاه خود، همواره یک رهاکننده و نجات دهنده را می جستند تا آلام آنها را تسکین دهد.

2- به نظر می رسد، بخش عمده توقعات و انتظاراتی که عموم مردم از امام زمان(عج) دارند و در ارزش عمومی و زیبای عدالت خلاصه می شود، همان توقعاتی است که از نظام های سیاسی دارند و وقتی که امیدها را بر باد رفته می بینند و درمانگری جز برآمده از جهان غیب نمی شناسند، نجات را در جایی دیگر می بینند و چون کسانی ادعا می کنند، می پذیرند.

3- نشانه های آخرالزمان آن اندازه متنوع و قابل تأویل می باشد که در همه ادوار تاریخی و حوادث سهمگین و جنگ ها بر افرادی صدق می کنند. در طول تاریخ، حکومت های کوشیده اند تا با انطباق نشانه های آخرالزمان بر دوران خود به حکومت خود مشروعیت بخشند، یا خود را مهیاکننده آن حکومت موعود بدانند، یا به گونه ای ایهام انگیز دولت خود را برگرفته از دولت حضرت مهدی بدانند.

4- از نظر تاریخی، مسئله آخرالزمان و تلاش برای انطباق دوران معاصر بر آن و پیوستن حکومت موجود به حکومت امام دوازدهم در زمان هایی اوج گرفته که حکومت پایگاه مردمی خود را از دست داده و به درجه ای از آسیب پذیری تنزل یافته که مسئولان چاره بی کفایتی ها را کلی گویی و فرافکنی دیده و جز این ندیده که کارها و مدیریت و مشروعیت خود را به هاله ای از قدسیت امام زمان و مورد عنایت آن حضرت بودن پیوند زنند.

5- فضاسازی های شعاری و احساسی و تبلیغ های شورآفرین در این رویکرد ادعاهای دروغین مؤثر بوده است، به ویژه آنکه در آن، با ضابطه مندی موضوع مهدویت انجام نگیرد و براساس فضای غیر منطقی و غیراستدلالی و شعاری تبلیغ شود، طبعا جایگاه مسأله به خوبی تبیین نمی شود و فلسفه انتظار روشن نمی گردد.

6- جهل و نادانی و مراجعه های مکرر به اشخاص دینی، گاه زمینه وسوسه برای ادعاهایی چون کرامت و استجابت دعا یا نیابت خاص را فراهم می آورد و از اینجا، فرد با متکی شدن به موجودی ماورایی و قدسی ـ آرام آرام ـ خود را جانشین نماینده و باب معرفی کرده و در نهایت فضا را برای ادعاهای بالاتر آماده می کند. از این رو قدسی تراشی های کاذب و(مراد و مرید بازی) این خطر را دارد که افراد به دام شیادان و حقه بازان بیفتند.

7- سودمندی دنیوی ادعای مهدویت برای عده ای تردیدناپذیر است. قرآن کریم هرچند از سوء استفاده های عده ای از اجبار و رهبان در اخاذی مردم و انباشته کردن ثروت نام می برد، اما تنها تاریخ ذکر نمی کند، بلکه از بستر و زمینه آن در میان عده ای عالم نما سخن می گوید؛ کسانی که به هوای ریاست، کسب مال از طریق سوء استفاده از احادیث مربوط به مهدی موعود(عج) و تحریف آنها و فریب دادن افراد ساده لوح، مدعی مهدویت و مقامات امامت شده و از جهل عوام و نادانی مردم ظاهربین و بی بصیرت، برای جاه طلبی و دنیاپرستی خود و رسیدن به هدف عادی و دنیوی، از عقاید پاک و بی آلایش مردم بهره برداری نموده و باعث تفرقه، جدایی و انحراف مردم از اسلام شده اند.

8- مشروعیت بخشی و توجیه گری: یکی از اهداف عمده ای که به این امور دامن می زنند، کسب وجاهت و مشروعیت برای خود و مقام شان است. این کسان به این وسیله خود را در نزد عوام مقدس جلوه داده و کارهای ناپسندشان را مشروع و دینی می نمایند واین شاید کارکردش از منافع مادی بیشتر باشد، بلکه به دنبال آن منافع مادی خواهد بود.

نتیجه گیری

در مجموع می توان علل ادعای دروغین مهدویت را در سه عنوان خلاصه کرد:

الف) سوء استفاده از شرایط به وجود آمده در دورانهای فشار: مردمی که تحت فشار حکومتی ظالم بوده اند، به مجرد نغمه ای با عنوان مهدویت، با آن همساز شده و بدون تحقیق، شتابان می پذیرفتند. در این صورت مدعی مهدویت، با استفاده ابزاری از نیاز مردم در پی اهداف دنیوی خود حرکت می کند.

ب) کسب پیروزی بر دشمنان: گروهی هم با سعی و تلاش و ایجاد امید به پیروزی در پیروان خود و تقویت روحیه آنان و تکیه بر روایاتی که می گوید: مهدی جهان را از عدل و داد پر می کند، مدعی این مقام مهم می شدند.

ج) کسب منافع مادی: عده ای با ادعای مهدویت، در پی جمع آوری اموال مسلمین از بیت المال بودند.

پیشنهادهای عملی

تجربه تبلیغات مهدویت گرایانه و منجی گرایانه قرن سیزدهم هجری در ایران و گسترش ادعاهای مهدویت و رواج یافتن رؤیت در این اواخر که به دنبال آثار بسیار منفی را به وجود آورد، تجربه و ره توشه مناسبی است تا دست اندرکاران تبلیغات مذهبی و از جمله تبلیغات مهدویت هوشیار شوند و با عقلانیت و ضابطه مندی و براساس فضای منطقی و استدلالی غیر شعاری، موضوع فرهنگ سازی مهدویت را سیاستگذاری کنند.

در این صورت عاقلانه است که با این سوء استفاده ها به طور جدی مبارزه شود و نگذارند برخی اشخاص و جریانات بکوشند از اعتقاد مردم به امام زمان برای مطامع احتمالا سیاسی خود بهره جویی کنند.

حضور و موضع گیری علمای آگاه و فرزانه که اعتقادات مذهبی را ابزار و متمسک نمی دانند، برای مبارزه با دست اندازی های نادرست و خطرناک به عقاید مردم ضروری است. حمایت از بدعت در جهت نابودی دین تلقی شده است. همچنین در تعالین دینی آمده است که عالمان باید از خرافات و انحرافات و کج اندیشی های دینی و ظهور بدعت در دین و افزودن به مفاهیم و احکام اسلام و مذهب توسط شیادان و فصت طلبان پیشگیری کنند.

هرگاه بدعت ها آشکار گردد، بر عالمان دینی است که دانش و آگاهی خود را ظاهر کنند، وگرنه به لعنت خدا دچار می شوند. مفهوم این سخن آن است که عالمان دینی نباید از خرافه پرستی و متحجران هراسی به خود راه دهند و از ترس تکفیر و ادعای انحراف دینی در سایه غلو و تحریف مماشات کنند، بلکه با تمام قدرت با بدعت ها مبارزه و به زدودن آنها بپردازند.

 

منبع: مهر

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!