کاش ميشد که چو خورشيد درخشان برسي

0

کاش ميشد که چو خورشيد درخشان برسي
بر شب شبزدگان با رخ تابان برسي

بر لب تشنه ما آب حياتي بدهي
بر کوير دل ما چون نم باران برسي

چون نسيمي بوزي بر سر هر دشت و دمن
زندگي بخش قلوب همه انسان برسي

کاش ميشد که در اين قحطي احسان و وفا
که تو با يک بغل از رحمت و احسان برسي

کاش ميشد که رساني تو شفاي دل ما
عاشق دلشده را از پي درمان برسي

کاش ميشد که منور کني از خود همه جا
با فروغ رخت اي طالع خندان برسي

کاش ميشد که به پايان برسد شام فراق
بدمد صبح و تو چون مهر فروزان برسي

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!