حکم به عدل می کند!

0

دلدادگان به حضرت بقيّـةالله(عج) به وصف دوم حضرت وليّ‌عصر(ع) بيانديشند كه جهاد و مرگ، در زير ساية شمشير و اسلحة دشمن است. كساني كه سخت دلدادة حيات دنيايند و از رفتن به جبهه و ميدان جنگ مي‌هراسند و وحشت مي‌كنند، كجا مي‌توانند خود را منتظر ظهور آن حضرت بدانند و چگونه ممكن است چنين افرادي منتظر ظهور آن بزرگوار باشند؟

 

 

 

 

 

 

سيره و صفات مهدي موعود(عج) از زبان امام صادق(ع)
روايات بسياري از امام صادق(ع) دربارة حضرت مهدي(ع) رسيده كه بخشي از آنها مربوط به سيره و صفات آن حضرت است و ما در اينجا بعضي از آن روايات را كه در خصوص اين موضوع رسيده، يادآور مي‌شويم:
1. ابوبصير از حضرت صادق(ع) روايت كرده كه فرمودند: «مَا يَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ الله مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الشَّعِيرُ الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف‏؛1
چگونه تعجيل در خروج و ظهور قائم(ع) داريد؟ پس به خدا سوگند كه لباس او چيزي جز جامه‌هاي درشت و طعام او چيزي جز نان جو سخت نمي‌باشد و برنامة او چيزي جز شمشير و مرگ در زير ساية شمشير نخواهد بود.»
طبق اين روايت، راه و روش و سيره و منش حضرت وليّ‌عصر(ع)، زهد و پارسايي در لباس و خوراك است. او اهتمام و اعتنايي به لباس‌هاي نرم و لطيف ندارد؛ بلكه جامه‌هاي درشت‌بافت مي‌پوشد و نيز خوراك او خوراك درشت و خشن و سبوس نگرفته است يا نان جو بي‌نان و خورش و با اين خلق اعتنايي به ظواهر مادّي ندارند.
آري. جنگ او مقدّمة صلح و ايجاد آرامش است و شمشير و مرگ در ساية آن، مقدّمة امنيّت، حيات واقعي، زندگي سرافرازانه و زمينة عزّت، شوكت،  مجد و عظمت اسلام و مسلمانان است.

 

دلدادگان به حضرت بقيّـةالله(عج) به وصف دوم حضرت وليّ‌عصر(ع) بيانديشند كه جهاد و مرگ، در زير ساية شمشير و اسلحة دشمن است. كساني كه سخت دلدادة حيات دنيايند و از رفتن به جبهه و ميدان جنگ مي‌هراسند و وحشت مي‌كنند، كجا مي‌توانند خود را منتظر ظهور آن حضرت بدانند و چگونه ممكن است چنين افرادي منتظر ظهور آن بزرگوار باشند؟

اكنون منتظران مهدي موعود(ع) و علاقه‌مندان به ظهور و دولت كريمة آن حضرت در اين روايت و در اين دو خصيصه و سيرة ايشان تأمّل كنند و اگر به راستي اعتقاد به آن امام غايب دارند و در انتظار ظهور اويند، به سيره و برنامة زندگي او كه الگوي زندگي براي ديگران است رو بياورند. در مرحلة نخستين، زهد و پارسايي را پيشه كنند و به تشريفات و تجمّلات ظاهر زندگي نپردازند و رفاه‌طلبي و راحتي‌خواهي را كنار بگذارند كه دل‌بستگي به دنيا و ظواهر فريبندة آن، بزرگ‌ترين عايق و مانع انسان از پرواز به سوي حقايق و درجات عالي است و آدمي را از پر زدن در فضاي ملكوت و راه يافتن به بارگاه قدس خداوند بزرگ و جوار انبياي عظام، اوصيا، اوليا و مقرّبان درگاه خداوند سبحان باز خواهد داشت. تشريفات‌خواهي، تجمّل‌گرايي و اهتمام بيش از حد به ظواهر و خورد و خوراك و لباس، انسان را از حركت به سوي كمال، متوقّف ساخته و باز مي‌دارد و طبق متن صريح دعاي ندبه، خداوند، انبياي بزرگوار را براي خود اختيار كرد و نعمت‌هاي جاويدان جهان آخرت را بعد از آنكه بر آنان شرط فرمود تا نسبت به مقامات اين دنياي فاني و مبتذل و زر و زيور و آرايش آن بي‌رغبت باشند، براي آنان انتخاب فرمود.
دوم، آنكه دلدادگان به حضرت بقيّـ[ الله(ع) به وصف دوم حضرت وليّ‌عصر(ع) بيانديشند كه جهاد و مرگ در زير ساية شمشير و اسلحة دشمن است. كساني كه سخت دلدادة حيات دنيايند و از رفتن به جبهه و ميدان جنگ مي‌هراسند و وحشت مي‌كنند، كجا مي‌توانند خود را منتظر ظهور آن حضرت بدانند و چگونه ممكن است چنين افرادي منتظر ظهور آن بزرگوار باشند؟ وضع اسفبار امروز كه اسلام با چنين مشكلاتي مواجه شده و استعمارگران شرق و غرب به خود اجازه مي‌دهند به كشورهاي اسلامي حمله كرده و مسلمانان بي‌دفاع را به بند بكشند و بي‌رحمانه خون صغير و كبير و مرد و زن آنان را بريزند، همه و همه مولود از دست دادن روحية حماسه، فداكاري، جهاد و نبرد با دشمنان اسلام، معاندان، منافقان و عناصر كفر و ضلال خارجي و ايادي نابكار و پست آنها در داخل است. در برابر چنين گرگ‌هاي درّنده‌اي جز مقاومت، راهي نيست.
آزاديت به قبضة شمشير بسته است
مردان هميشه تكية خود را بدو كنند
اندر طبيعت است كه بايد شود ذليل
هر ملّتي كه تنبلي و عيش خو كنند
2. امام جعفر صادق(ع) دربارة سيرة امام مهدي(ع) سخني ديگر دارند: عبدالله بن عطا مي‌گويد: از آن حضرت پرسش كردم كه سيرة مهدي چگونه است؟ فرمودند:«يَصْنَعُ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللهِ(ص) يَهْدِمُ مَا كَانَ قَبْلَهُ كَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللهِ(ص) أَمْرَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ يَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِيداً؛2
او كاري مي‌كند كه رسول خدا(ص) كرد؛ منهدم مي‌كند آنچه را كه پيش از او پيامبر خدا(ص) منهدم ساخت و آن، امر جاهليّت است و اسلام را از سر، آغاز مي‌كنند و آن را جديداً ارائه مي‌فرمايد.»
خوانندة محترم! در پاسخ امام صادق(ع) به سؤال عبدالله بن عطا راجع به سيرة حضرت مهدي(ع) آمده است:
الف) كاري كه پيامبر(ص) مي‌كرد، او مي‌كند. كار پيامبر(ص) انذار، تبشير، هدايت، ارشاد گمراهان، ابلاغ كتاب الله، امر به معروف و نهي از منكر و سوق جوامع به سوي خدا بود. امام زمان(عج) كه متمّم و مكمّل همين دعوت است نيز همين برنامه‌ها را اجرا مي‌كند؛
ب) پيامبر(ص) وقتي نبوّتشان پا گرفت و مستقر گرديد، برنامه‌هاي ضلالت‌آوري را كه يادگار بت‌پرستان و عناصر ضلال و گمراهي بود، يكي پس از ديگري منهدم و ويران ساخت و آداب و سنن زشت جاهليّت را از بين برد و به اوهام، خرافات و خرافه‌گرايي پايان داد و كشتن فرزندان، خصوصاً دختران را به طور كلّي برانداخت و با تمام وجود با آن مبارزه كرد. حضرت وليّ عصر(عج) جاهليّت‌ها و خرافه‌هاي قرن‌هاي بعد و بعدتر را از ميان مي‌برد و با آن مبارزه مي‌كند و سنن جاهلي و خرافه‌هاي تازه‌اي كه مردم در طول اعصار به وجود آورده‌اند، همه را در هم كوبيده و نابود مي‌سازد. البتّه جهالت‌هاي قرن‌هاي تمدّن و اعصار و پيشرفت فكري از جهالت‌هاي جاهليّت ملّت عرب نيست؛ بلكه بيشتر، شديدتر و خطرناك‌تر است؛
ج) امر اسلام و حركت به سوي آن را از سر مي‌گيرد و اسلام را مجدّداً ارائه مي‌كند و اين نه بدان معني است كه اسلامي جديد و تازه براي مردم مي‌آورد كه اسلام جديد نداريم و امام زمان(عج) زنده‌كنندة همان اسلام محمّدي، علوي و فاطمي است. بله. كثرت ورود اوهام و تخيّلات و مخلوط شدن دين خدا با هزاران امر غيرصحيح و غير ديني و مسخ شدن اسلام واقعي و تغيير ماهيت دادن
آن به دست حكّام، ستمگران و عوامِ خرافه‌پسند، دين را بدين صورت و حالت در آورده كه آن را معجوني غير از آنچه كه در نخستين دورة نزولش بوده، در مي‌آورد و نمايش مي‌دهد:
به سكّه ببستند بر او برگ و ساز
گر تو ببيني نشناسيش باز
و از اين رو، روز ظهور، امام زمان(ع)، دين واقعي را با همان ماهيت و صورت حقيقي ارائه مي‌كند؛ گويا دين جديد آورده؛ در حالي كه نسبت به ساخته‌ها و بافته‌هاي مردم جديد است؛ امّا نسبت به دين اصلي روز نخست، اسلام واقعي دست نخورده و عين آن است كه اگر اسلام را در روزهاي نخستين آن به دست پيامبر اكرم(ص) مشاهده مي‌كرد و همان شخص، روز ظهور حضرت وليّ عصر(ع) را هم درك مي‌كرد، فرياد شادمانه مي‌زد كه اين همان دين ناب محمّدي(ص) است.
3. از امام صادق(ع) روايت شده كه: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخَذَ مَانِعَ الزَّكَاةِ فَضَرَبَ عُنُقَه‏؛3
زماني كه قائم آل محمّد(ص) قيام كند، مانع الزّكا\ را گرفته و گردن او را خواهد زد.»
ظاهر آن است كه مقصود از مانع الزّكا\، منكر زكات باشد؛ كسي كه به كلّي امر زكات را انكار مي‌كند و البتّه چنين كسي جزو مرتدان است و مي‌دانيم كه حكم مرتد از دين خدا، عبارت از قتل و كشته شدن است و اين حكم از مرتدّ فطري برداشته نمي‌شود.
احتمالاً معناي اين سخن آن است كه مقصود، امتناع‌كننده از پرداخت آن باشد و منكر اصل وجوب و لزوم آن نباشد، ولي صرف اينكه ادا نمي‌كند و نمي‌پردازد و از اداي اين واجب الهي سرباز مي‌زند او را مستوجب قتل مي‌گرداند؛ در هر صورت اين مطلب، حاكي از اهمّيت فساد مالي و اخلال كردن در امور اقتصادي كشور اسلامي است و بايد امروز پيروان مهدي موعود(عج) سخت پايبند به اداي آن باشند.
4. مفضّل بن عمر از اصحاب امام صادق(ع) مي‌گويد: شنيدم اباعبدالله، حضرت صادق(ع) مي‌فرمودند: «لو قد قام قائمنا لبدء بكذّابي الشيعة فقتلهم؛4
اگر قائم ما قيام كند هر آينه به كذّابان شيعه آغاز مي‌كند و آنان را به قتل مي‌رساند.»
در اين حديث شريف كه يكي از مزايا و سيره و صفت امام زمان(ع) را يادآوري مي‌كند، از كشتن دروغگويان شيعه سخن به ميان آمده نه دروغگويان، تا مطلق دروغ‌پردازان را شامل شود و نه كذّابان از ساير فرق اسلامي بلكه فقط كذّابان شيعه و اكنون بنگريد كه مقصود چه كساني‌اند؟ اگر لفظ كذّابان به كار برده شده بود، مي‌گفتيم يعني افرادي كه سخت با دروغ سر وكار دارند و بسيار دروغ مي‌گويند؛ چنان‌كه اگر مي‌فرمودند: (كذّابان علي رسول الله) مي‌گفتيم، يعني دروغ‌پردازان بر پيامبر(ص) و كساني كه روايات دروغ از آن حضرت نقل مي‌كردند كه در بعضي از اخبار، خود پيامبر(ص) از وجود چنين افراد منحرفي خبر دادند؛ ولي بنابر آن، ديگر اختصاصي به شيعه نداشت و ساير فرق اسلامي و اهل سنّت را نيز شامل مي‌شد؛ بلكه كذّابان بر رسول خدا(ص) نوعاً از آن فرق و گروه‌ها بودند.
بنابراين به نظر مي‌رسد كه مقصود از كذّابان شيعه كساني‌اند كه به دروغ بر خدا و پيامبر(ص) بسته و ادّعاي مهدويّت دارند و خود را مهدي موعود اهل بيت قلمداد و معرفي مي‌كنند و مردم را به اطاعت خود وا مي‌دارند. اين معناست كه مناسبت با (كذّابان شيعه) دارد؛ چنان‌كه در طول اعصار، بسياري از اشخاص از ميان شيعه برخاسته و ادّعاي مهدويّت نموده‌اند؛ هر چند كه بعضي از مدّعيان، از فرق ديگر اسلامي بوده‌اند؛ ولي چون اعتقاد به مهدويّت و امامت حضرت حجّت و غيبت او از انظار و ظهور او در آخرالزّمان، از مزاياي شيعه است، پس كذّابان شيعه هم مربوط به همين جهت خواهد بود كه در روايات رسيده، هر كس در دوران غيبت، ادّعاي مهدويّت كرد، او را تكذيب كنيد. بله. در روايتي از پيامبر(ص) رسيده كه: «لا يخرج المهدي حتّي يخرج كذابا كلّهم يقول: انا نبي؛5
مهدي ظهور نمي‌كند تا اينكه شصت نفر كذّاب خروج كنند و همة آنها مي‌گويند من پيامبرم.»
باري، طبق روايت مورد بحث، حضرت وليّ‌عصر(ع) به هنگام ظهور، آغاز به اين گونه افراد مي‌كند و حكم به قتل آنان خواهد فرمود و اين مطلب اشاره به عظمت امر امامت و موقعيّت بس عظيم موضوع مهدويّت دارد كه در ميان كساني كه رو به انحراف رفته‌اند، امام زمان(ع) ابتدا به اين گروه مي‌كند و آنان را به قتل مي‌رساند. آنانند كه خود در وادي ضلالت و گمراهي سقوط كردند و مردمي را هم با خود به گمراهي كشاندند و نفوس فراواني را از راه مستقيم امامت و ولايت دور كردند و سرانجام عدّة زيادي را به عذاب اليم الهي گرفتار نمودند. گناه اضلال و گمراه كردن ديگران، به ويژه اگر در مورد اعتقادات و معارف الهي باشد، گناهي نابخشودني است و راهي به رحمت و غفران الهي ندارد.
5. شيخ حرّ جبل عاملي نقل فرمود كه امام صادق(ع) فرموده‌اند: «اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع الجور في ايّامه و امنت به السبل و اخرجت الارض بركاتها و ردّ كل حق الي اهله؛6
زماني كه قائم قيام كند به عدل حكم مي‌كند، تجاوز و ستمگري در دوران او مرتفع خواهد گرديد، به بركت او راه‌ها امنيّت پيدا مي‌كند، زمين بركات خود را بيرون مي‌ريزد و هر حقّي به اهلش برگردانده خواهد شد.»
شاخصه و سيرة ممتاز حضرت مهدي(ع) كه در اين روايت در صدر مطالب آمده، حكم به عدل است؛ همان چيزي كه امّت اسلام در اعصار مختلف و ادوار بسيار، جز برهه‌اي از زمان پيامبر اكرم(ص)، مقداري در زمان اميرمؤمنان(ع) و اندكي از خلافت امام حسن(ع)، آن را تجربه نكرده بودند و همواره با حاكمان ظالم و ستمكار سر و كار داشته‌اند. ولي در زمان ظهور حضرت بقيّـ[ الله(ع) مطلب به عكس خواهد شد و آن حضرت با استقرار بر حاكميت اسلام، عدل را ارائه مي‌كند و آن را سرلوحة برنامه‌هاي خود و عمّالش قرار خواهد داد؛ به طوري كه همگان، طعم شيرين عدالت را بچشند و طبعاً به بركت عدل امام زمان(عج) جور و ستمكاري برداشته خواهد شد و تعدّي و تجاوز به حقوق افراد از ميان جامعه رخت برمي‌بندد و نيز راه‌ها امن خواهد گرديد كه همة اينها از آثار حكم به عدل است كه برنامة اصلي امام زمان(ع) است و در آخر اينكه هر حقّي، به صاحبش برگردانده مي‌شود و هيچ حقّي ضايع نخواهد شد.

پي‌نوشت‌ها:
1. غيبت نعماني، ص 231.
2. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 236؛ روضـ[ الواعظين، ج 2، ص 356.
3. بحارالأنوار، ج 52، ص 325.
4. ارشاد شيخ مفيد، ج 2، ص 371.
5. كشف الغمّـ[ في معرفـ[ الائمّه، ج 2، ص 465؛ الارشاد، ج 2، ص 384.
6. فلاح السّائل، ص 200.

 

موعود

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!