پيدا و پنهان شبكه ماهواره‌اي «فارسي1»

0
farsi1.jpg

اندكي تامل در مضامين سريال هاي شبكه نوظهور، اين غول رسانه اي، اين نكته ظريف را آشكار مي سازد، كه بسياري از اين داستان هاي به ظاهر جذاب و ديدني، در كنار كيفيت بالاي تصوير و صدا، حاوي مفاهيم خيانت، جنايت و حتي بي بند و باري فكري و فرهنگي هستند.

 

 

پيدا و پنهان شبكه ماهواره‌اي «فارسي1»

 

 

مقدمه :
در حوزه سرگرمي و تفريحي، شبكه هاي ماهواره اي به عنوان رقيبي سرسخت و قدرت مند در برابر صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران عرض اندام كرده اند. متاسفانه در حال حاضر شبكه هايPMC ،GEM ،PERSIA TV ، PERSIA MBCو نيز شبكه تازه تاسيس فارسي وان جاي خود را در ميان مخاطبان باز كرده اند، اين شبكه ها، انبوهي از برنامه هاي تفريحي؛ اعم از فيلم هاي سينمايي، موزيك ويدئو، دوربين مخفي، سريال و… را براي بينندگان پخش مي كنند. بنابراين، هرگاه مردم احساس كنند، كه تلويزيون ايران برنامه اي باب ميل آنها ندارد، به راحتي قادرند از ميان اين شبكه ها برنامه اي جالب براي تماشا پيدا كنند.
نكته مهم در اين بين اين است كه بسياري از اين برنامه ها منطبق با موازين ديني و اخلاقي مردم ما نيست و اين خطر وجود دارد كه اين قبيل برنامه ها در دراز مدت تاثير غير قابل جبراني در نوع تفكر و نگاه اجتماعي مردم بگذارد. به عنوان مثال، شبكهPersia TV طي برنامه اي با عنوان Star Persian Next در چند مرحله، خوانندگان جوان ايراني را با سوداي ستاره شدن به دبي مي كشاند تا آنها در رقابت با ديگران به عنوان ستاره بعدي ايران در عرصه خوانندگي مطرح شوند. شركت صدها خواننده جوان در اين مسابقه و نيز استقبال بينندگان از اين برنامه، به خوبي جاي پاي اين قبيل برنامه ها را در ميان مخاطبان نشان مي دهد. تجربه نشان داده كه مردم ايران علاقه شديدي به سريال دارند و اگر تا چند سال پيش هفته اي چند سريال از تلويزيون ايران پخش مي شد، اما اكنون روزي چند سريال به صورت شبانه پخش مي شود و شبكه تازه تاسيس فارسي 1 نيز با در نظر گرفتن ميل شديد مردم ايران به سريال، آغاز به فعاليت كرده و در كمال ناباوري در مدت فعاليت بسيار كوتاه خود و عليرغم دوبله هاي بسيار ضعيف، جاي خود را در ميان ايرانيان باز كرده است.
اين شبكه ماهواره اي تازه تاسيس، از طريق ماهواره هات بيرد به راحتي قابل دريافت است. اين شبكه پس از مدتي تبليغ و در انتظار نگه داشتن مخاطبان فارسي زبان خود، بالاخره در روز شنبه 10 مرداد برابر با اول آگوست 2009 برنامه هاي خود را شروع كرد، كه اغلب برنامه هاي اين شبكه، شامل پخش سريال هاي خانوادگي و تفريحي كشورهاي مختلف، از جمله آمريكا و كره به زبان فارسي (دوبله) بوده و داراي موزيك ويدئوهاي خاص خود نيز مي باشد، كه متاسفانه به دليل ناآگاهي مخاطبين از اهداف پيدا و پنهان گردانندگان اين شبكه، در حال حاضر شبكه فارسي 1 مخاطبين بسياري را از ميان جوانان و بخصوص خانواده ها به خود اختصاص داده كه اين مسئله مي تواند هشدار و زنگ خطري جدي براي متوليان رسانه ملي محسوب شده و رسالت ايشان را در ارتقاي كيفي برنامه هاي توليدي سيما افزايش دهد.

اهميت موضوع
شبكه فارسي وان، كه گفته مي شود، توسط كمپاني استار متعلق به شركت نيوزكورپريشن اداره مي شود، مدت كوتاهي است كه با آغاز پخش برنامه هاي خود وارد عرصه تاخت و تاز فرهنگي فارسي زبان شده است. اين رخداد جديد شبكه هاي ماهواره اي، بر خلاف ساير شبكه هاي مشابه، فيلم ها و سريال هاي روز توليد غرب را به صورت دوبله فارسي-هرچند ضعيف- پخش مي كند. از نكات قابل توجه در خصوص شبكه فارسي 1 مديريت و شيوه اداره اين شبكه است. به نظر مي رسد، دانستن برخي اطلاعات در اين خصوص ضمن اينكه مي تواند جالب باشد، شايد بتواند در تشريح اهداف و نيات پنهان اين شبكه براي مخاطبين موثر واقع شود.

روبرت مرداك كيست؟
شبكه فارسي وان متعلق به فردي به نام روبرت مرداك – امپراطور رسانه اي – است، كه يك يهودي استراليايي و چهارمين مرد ثروت مند آسياست. دفتر مركزي اين شبكه در هنگ كنگ قرار دارد و توسط كمپاني معروف استار، متعلق به نيوز كورپريشن واقع در نيويورك و با همكاري شركت افغاني موبي متعلق به خانواده محسني اداره مي شود. مالك شركت نيوز كورپوريشن نيز روبرت مرداك است. او به نقش پررنگ خود و مجموعه رسانه اي اش در امور ديگر كشورها افتخار مي كند و عملكرد شبكه خبري فاكس نيوز و ساير رسانه هاي تحت تملك ش در تحريك و تشويق دولت ايالات متحده و اقناع افكار عمومي براي حمله به عراق را بسيار خوب و موثر ارزيابي كرده است. روبرت مرداك در خانواده اي استراليايي از طبقه متوسط، ولي پرنفوذ و قدرتمند چشم به جهان گشود. در جواني گرايش هاي سياسي چپ داشت و ولاديمير لنين را مي ستود. روبرت در ساليان دهه 1950، ديدارهاي منظمي از آمريكا داشت. او با آگاهي و ديد ويژه اي نسبت به آمريكا بزرگ شده بود و زماني كه در آكسفورد تحصيل مي كرد با پيچيدگي هاي “جنگ سرد “دست و پنجه نرم كرده و اذعان مي داشت: زمان آن رسيده كه موقعيت آمريكا را به عنوان يك قدرت فائقه جهاني به رسميت بشناسيم.
مرداك به زودي دلباخته آمريكا، به ويژه شهر “نيويورك “شد. او كه كار خود را با مالكيت يك روزنامه كوچك در “ملبورن “استراليا شروع كرد، پس از مدت كوتاهي توانست يك امپراتوري رسانه اي را پايه گذاري كند. مرداك در سال هاي اخير به شدت به صنعت سودآور ماهواره اي تلويزيوني علاقه مند شده و به خصوص در زمينه پوشش زنده رويدادهاي ورزشي؛ مانند مسابقات فوتبال و بسكتبال از اين شبكه ها، سرمايه گذاري هاي مدرن كرده است. اقبال گسترده مردم جهان به چنين برنامه هايي و قابليت مانور روي شخصيت بازيكنان محبوب و نيز پرداختن به مسائل خصوصي آنان سود سرشاري به جيب وي سرازير كرد. در صنعت عظيم و بي مرز ارتباطات، بسياري از مردم جهان روبرت مرداك را قماربازي مي دانند، كه حدس زدن حركت بعدي اش عملاً غيرممكن است.
روبرت مرداك يهودي استراليايي الاصل، كه به سلطان شيطاني رسانه ها معروف است، داراي 60 شبكه تلويزيوني به 13 زبان مختلف است، كه روزانه حداقل 300 ميليون مخاطب را به خود جلب مي كند. همين طور مسئوليت 100 روزنامه و مجله معتبر؛ همچون ديلي تلگراف، وال استريت ژورنال، تايمز، ساندي تايمز، نيويورك پست و نيز شبكه هاي خبري معروفي؛ همچون فاكس، فاكس نيوز و اسكاي نيوز و سايت هايي؛ همچون “ماي اسپيس ” بر عهده اين فرد است. روبرت مرداك كه از صهيونيست هاي بسيار با نفوذ در دنياست، بارها شخصاً به دخالت در امور ديگر كشورها از طريق همين شبكه افسانه اي – رسانه اي – اذعان داشته است كه شايد يكي از مهمترين اين كاركردها اثرگذاري و هدايت افكار عمومي توسط شبكه فاكس نيوز در جريان جنگ آمريكا عليه عراق باشد.
شخصيت عجيب مرداك بسيار قابل تامل است. او در عين حالي كه هدايت بزرگترين بنگاه هاي خبري را بر عهده دارد، اما بيشترين تمركز خود را بر روي برنامه هاي تفريحي – سرگرمي نهاده و در عين حال، پر تيراژ ترين مجله انگليسي، يعني نيوز آوورلد كه يك مجله جنسي است، متعلق به اوست و همين طور پرتيراژترين انجيل جهان توسط انتشارات او (واندروان) در آمريكا به چاپ مي رسد. همين اندك گفته ها درباره وي، به خوبي بيانگر آن است كه لقب سلطان شيطاني رسانه ها لقب برازنده اي براي مرداك است.

بررسي محتوايي سريال هاي فارسي وان
اندكي تامل در مضامين سريال هاي شبكه نوظهور، اين غول رسانه اي، اين نكته ظريف را آشكار مي سازد، كه بسياري از اين داستان هاي به ظاهر جذاب و ديدني، در كنار كيفيت بالاي تصوير و صدا، حاوي مفاهيم خيانت، جنايت و حتي بي بند و باري فكري و فرهنگي هستند. با اينكه سريال هاي شبكه فارسي وان از ميان برنامه هاي روز آمريكا و اروپا انتخاب مي شوند، اما تحليل محتوايي آن ها نشان مي دهد، كه اين انتخاب ها با دقت و وسواسي خاصي صورت مي پذيرد. سريال هايي كه شخصيت هاي اغلب آنان زناني هستند كه يا در حال خيانت به زندگي خود و ديگران اند و يا افراد ديگري در زندگي به آن ها خيانت مي كنند و به تبع راه هايي براي رهايي از منجلاب مي يابند؛ راه هايي كه حداقل با فرهنگ ما تضادها و تناقض هاي آشكاري دارد. بر اين اساس، مي توان به الگوي فكري انتخاب كنندگان سريال هاي اين شبكه فارسي زبان دست يافت و با قاطعيت به اين باور رسيد كه تيرانداز چابك دست شبكه، اين بار بنيان جامعه فارسي زبان، يعني خانواده را نشانه رفته است. مطالعات نشان مي دهد كه بي ثباتي در خانواده ها، كه به مثابه فطري ترين و مقدس ترين نهاد بشري و حلقه هاي اصلي جوامع و سنگرهاي پاسداري از فرهنگ و ارزش ها تلقي مي شود؛ به دليل كج روي ها، انحرافات فكري و رواني افراد جامعه است، كه روندي رو به گسترش را مي پيمايد. روند روزافزون بي ثباتي و تزلزل، نظام خانواده ها را با بحران بسيار جدي تر از آنچه هست، مواجه خواهد ساخت؛ تا حدي كه به مرز آسيب پذيري آني برسند و با كوچك ترين اشاره اي از هم بپاشند.
در حال حاضر، شبكه فارسي وان ظاهراً برنامه هاي خود را براي مخاطبان فارسي زبان افغان، تاجيك و ايران تهيه و پخش مي كند، ولي به خوبي مشخص است كه تمركز اصلي برنامه ها بر روي مخاطبان ايراني است؛ زيرا برنامه هاي اين شبكه فارسي زبان، شامل پخش سريال هاي تفريحي و خانوادگي صرف، با دوبله فارسي و نيز موسيقي با تصويرهاي خاص با محتواي جنسي و خشونت مي باشد. از اين بابت اين شبكه نسبت به ديگر شبكه ها، حتي شبكه 24 ساعته ام بي سي پرشيا، كه پيش از اين پخش فيلم هاي سينمايي روز هاليوود با زيرنويس فارسي را در ماهواره عرب ست آغاز كرده بود، متمايز است.

ويژگي هاي اين شبكه را از دو نظر مي توان بررسي كرد :

1- شاخصه اي ظاهري
– اين شبكه براي اولين بار اقدام به دوبله آثار نمايشي روز اروپا، آمريكا و آسياي جنوب شرقي به زبان فارسي نموده است. اگر چه كيفيت اين دوبله ها، بسيار ضعيف و غير قابل مقايسه با دوبله فيلم هاي خارجي در داخل ايران است، ولي در مقايسه با شيوه زيرنويس فارسي اين آثار كه در ديگر شبكه ها صورت مي گيرد، توانسته است نظر مخاطبين خود را به نوعي جلب كند. پيش بيني مي شود به تدريج شبكه فارسي 1 تلاش مي كند كه اين نقيصه را نيز رفع نموده و به كيفيت دوبله آثار پخش شده بيافزايد.
– از ويژگي هاي ديگر اين شبكه، پخش سريال هاي طولاني مدت و دنباله دار خانوادگي و تفريحي معمولي است، كه مخاطب اصلي آن خانواده ها بوده و با هدف كاملاً تفريحي تهيه و پخش مي شوند. بخشي از برنامه هاي اين شبكه هم به پخش موزيك ويدئوهايي اختصاص دارد، كه غالباً مضامين جنسي و خشونت را به تصوير مي كشند.
– استفاده از وله هاي خاص غالباً با غلبه رنگ هاي صورتي از ويژگي هاي ديگر برنامه هاي اين شبكه است. رنگ صورتي به خصوص آنجا كه در كنار رنگ هاي تيره (مشكي) قرار مي گيرد، از رنگ هاي ويژه و مورد توجه شبكه هاي پورنو بوده و به شدت در توليدات بصري (مجله ها، سايت ها و…) با موضوعات جنسي به كار مي رود. برخي روانشناسان معتقدند: رنگ صورتي به خصوص در مجاورت رنگ تيره، بر انگيزاننده حس و غريزه جنسي در مخاطب است.

2- شاخص هاي محتوايي
به هيچ عنوان نمي توان پذيرفت كه آقاي روبرت مرداك – يكي از بزرگ ترين مردان رسانه اي جهان – تنها با هدف سرگرم كردن مخاطبان فارسي زبان جهان، شركت هاي متعددي در دبي، هنگ كنگ و نيويورك فعال كرده باشد و شبكه اي خاص را بر روي يكي از بهترين فركانس هاي ماهواره اي هات برد راه اندازي و هيچ هدف خاصي را پي گير نباشد. شبكه فارسي 1 اولين شبكه اي است كه به طور تخصصي تمام تمركز خود را بر روي خانواده ها نهاده است و اگر قرار است جوانان را نيز مورد هدف قرار دهد آنها را در كنار خانواده مورد توجه قرار مي دهد.
مديريت شبكه فارسي 1 با دقت و وسواس خاصي برنامه هاي خود را انتخاب مي كند و آنچنان محتواي اين سريالها براي آنها مهم است كه به طور شتابزده و با دوبله اي نازل، اما با سرعت در اختيار بينندگان فارسي زبان قرار مي دهد. نگاهي به اين سريال ها به خوبي نشان مي دهد كه تمام آنها در پرداختن به موضوعات ذيل مشتركند و به نظر مي رسد، قرار است، در فارسي 1 به هيچ موضوعي غير از اين موضوعات پرداخته نشود :
– ترويج خانواده هاي بي سامان و لجام گسيخته در مقابل ساختار سنتي خانواده؛
– ترويج و عادي جلوه دادن خيانت زن به همسر و البته شوهر به زن؛
– بي اهميت جلوه دادن احترام به والدين؛
– عادي جلوه دادن رابطه جنسي دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردار شدن دختر خانواده؛
– هويت زدايي از مفهوم خانواده به عنوان كوچكترين واحد اجتماعي مستقل و موثر؛
– عادي جلوه دادن سقط جنين براي دختران قبل از ازدواج به عنوان راه حلي طبيعي براي رفع دلهره هاي احتمالي در روابط جنسي دختر و پسر؛
– تعصب زدايي از كانون خانواده و ترويج بي تفاوتي نسبت به حريم خانواده؛
– ترويج مفهوم زندگي با ديگران به جاي ازدواج ( جالب است بدانيم كه اين مفهوم سال هاست در برخي توليدات روتين تلويزيوني خودمان هم تبليغ مي شود)؛
– ترويج فيمينيسم و كم رنگ كردن نقش مرد در جامعه، در حد كسي كه تنها جهت رفع
نيازهاي جنسي زن خلق شده است!؛
– مخدوش نمودن رابطه فرزندان پسر و دختر در خانواده؛
– افزايش تاثير پذيري جنسي و خشونت در جوانان و نوجوانان، به خصوص از طريق پخش موزيك ويدئوهاي خاص؛
– پي ريزي و ايجاد آمادگي ذهني تفكر شيطان پرستي در نوجوانان و جوانان.
شبكه ماهواره اي فارسي وان توانسته است از خلاء به وجود آمده در رسانه ملي ايران، به دليل عدم راضي كردن مخاطبان متنوع خود، به بهترين نحو استفاده نموده و به دور از جو سياست زده ايران، تمركز خود را بر قشر جوان و حتي ميانسال ايراني متمركز كرد. و ارزش هاي نويني و البته بيگانه با فرهنگ و سنن ايرانيان را به خانواده هاي ايراني انتقال دهد.
در حالي كه سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، مدعي بود، كه مردم ايران فرصت تماشاي دو سريال بيشتر را در ماه مبارك رمضان ندارند، اين شبكه تلويزيوني سريال هاي معروفي، هم چون “ويكتوريا ” و “جسور و زيبا ” به همراه سريال هايي از كره جنوبي را هر شب پخش مي كرد، كه هنوز هم ادامه دارد.
شبكه فارسي 1، با دقت، تعمد و وسواس خاصي، سريال هايي را براي مخاطب ايراني و فارسي زبان پخش مي كند كه موضوع اصلي همه آنها روابط خانوادگي و زناشويي است؛ موضوعي كه از قضا مي تواند پاشنه آشيل هر جامعه اي باشد، كه عدم مقابله و پاسخ گويي در برابر آن مي تواند انحرافاتي جدي در خانواده ها و در نهايت جامعه جوان ايراني ايجاد كند. به عنوان نمونه، در يكي از اين سريال ها، مخاطب با خانواده از هم گسيخته اي روبرو است كه زن خانواده خود عاشق جوان ديگري شده است. پدر خانواده با فرد ديگري زندگي مي كند و دختر و پسر خانواده هم روابط نامعقولي در حيطه مسائل خانوادگي دارند و البته در سراسر اين فيلم تاكيد بر مثبت بودن و عرفي بودن اين نوع مناسبات ناسالم مي شود! موضوعي كه در صورت تداوم و انتقال به جامعه و خانواده ايراني، بسيار مخرب تر و تاثير گذارتر از برنامه هاي خبري “بي بي سي “و يا “صداي آمريكا ” خواهد بود.
به نظر مي رسد، در صورتي كه از مباحث روزمره سياسي بگذريم، متوجه خواهيم شد كه اگر جامعه جوان ايراني در غياب همه نهادهاي انتقال ارزش به حال خود رها شود، اين رهايي مي تواند در آغاز خود بيگانگي جامعه و تجزيه اخلاقي آن شود. هرچند از زمان تشديد فعاليت اين شبكه ماهواره اي تاكنون برخي سايت هاي خبري و ديگر رسانه هاي سايبر و مكتوب، به نحوي سعي در گوشزد كردن خطر فعاليت اين شبكه ماهواره اي داشته اند، اما به نظر مي رسد چه در خصوص اين شبكه و ديگر شبكه هاي ماهواره اي كه با رويكردهاي غير سياسي و با هدف قرار دادن بنيان خانواده و ارزش هاي جامعه ايراني، آثار تخريبي كوتاه مدت و دراز مدتي دارند، برنامه مشخصي از سوي مسئولين امر وجود ندارد.
بايد اذعان كنيم كه در دنياي امروز، كه رسانه و ارتباطات رسانه اي جاي بسياري از نهادها را در حفظ و ايجاد ارزش هاي جامعه گرفته است، مبارزه سخت- كه يكي از نمودهاي عيني آن ارسال پارازيت بر روي شبكه هاي ماهواره اي است- كارايي لازم را ندارد، بلكه رسالت نهادهايي، چون صدا و سيما، گروه هاي مرجع مردمي و رسانه ها، اين است كه ظرافت هاي كاري اين شبكه ها در هدف قراردادن بنيان هاي خانواده و ارزش هاي جامعه ايران را به مردم تبيين و از ديگر سو شبكه هاي مختلف صدا و سيما با مخاطب شناسي بهتر و ارائه برنامه هاي متنوع، غني و جذاب، اجازه نفوذ چنين رسانه هايي را در جمع خانواده ها ندهند.

نتيجه گيري
به طوركلي، گستره فرايند رسانه اي، فراواني ارتباطات مجازي، وابستگي هاي روز افزون به كامپيوتر، اينترنت و فراگيرشدن شبكه هاي ماهواره اي در شهر و روستا، اقتدار تربيتي اوليا ومربيان را تضعيف كرده است؛ به طوري كه ديگر كانون خانواده و محيط مدرسه، استواري، ارزشمندي، قداست و حرمت ِگذشته را ندارد. به همين دليل، تربيت نسلي سالم، صالح، پويا، خلاق، عاقل و بهره مند از مولفه هايي، چون انديشه هاي استوار ديني، احساس ارزشمندي و داراي غني ترين نوع هويت ملي و فرهنگي براي جامعه اسلامي فردا، رسالتي بس دشوار است؛ زيرا بسياري از خانواده ها به دليل تاثير پذيري از برنامه هاي رسانه اي و شبكه هاي ماهواره اي، از رضايت مندي و آرامش متقابل محروم هستند. هم چنين، اقتدار عاطفي و منطقي و همدلي و همراهي لازم را نيز، در تعامل با فرزندان ندارند.
مطالعات نشان مي دهد، كه بي ثباتي در خانواده ها، كه به مثابه فطري ترين و مقدس ترين نهاد بشري و حلقه هاي اصلي جوامع و سنگرهاي پاسداري از فرهنگ و ارزش ها تلقي مي شود؛ به دليل خلا فكري و رواني افراد جامعه است، كه روندي رو به گسترش دارد.
روند روزافزون بي ثباتي و تزلزل، نظام خانواده ها را با يك بحران جدي مواجه كرده است؛ تا جايي كه بسياري از خانواده ها، از روش هاي گوناگوني آسيب پذير شده اند. افزايش روزافزون آمار طلاق در نقاط مختلف جهان، به ويژه در كشورهاي غربي، عوامل بسياري دارد كه از آن جمله مي توان به: بحران هاي ناشي از طلاق، كم رنگ شدن ارزش زوجيت هاي شرعي و ازدواج هاي قانوني و ترويج زندگي مشترك زنان و مردان بدون ازدواج رسمي، پيرشدن جمعيت ها، ترغيب غيرمنطقي زنان به استقلال طلبي، خودمختاري و خودكفايي اقتصادي، زايمان هاي بدون ازدواج رسمي و بالاخره شيوع خارق العاده افسردگي، اضطراب، اعتياد به موادمخدر و فراورده هاي رسانه هاي الكترونيكي و لجام گسيختگي هاي فرهنگي، كه تمامي اين عوامل،كانون مقدس خانواده ها را متزلزل كرده، و بحران هاي اجتماعي را به بار آورده است. بي جهت نيست كه در فرهنگ و ارزش هاي اسلامي، ازدواج و كانون خانواده بيشترين ارزش و اهميت را دارد؛ چنانكه مسلمانان به ازدواج شرعي و تشكيل خانواده بسيار اهميت مي دهند. و همين امر مقدس است كه همواره در تهاجم فرهنگي بي وقفه امپرياليسم رسانه اي و مروجان نظام نوين جهاني قرار دارد.
شوراي عالي جمعيت، در سال 2005، گزارشي از سرنگوني و فروپاشي خانواده ها در نقاط مختلف جهان داده، كه بر اساس اين گزاش، فراواني فرايند طلاق، گسترش روز افزوني دارد. ميزان افزايش طلاق از سال 1977 تا 1997 در اغلب كشورهاي غربي بيش از دو برابر شده است. البته اين آمار به غير از جدايي هاي غيررسمي (ثبت شده) است كه درصد بسيار بيشتري را دارد.
در بسياري از كشورهاي غربي، مانند امريكا، اسپانيا، و مكزيك بيش از 50 درصد زنان ازدواج نكرده اند و از سوي ديگر، در برخي از كشورهاي آمريكايي، اروپاي شمالي و آفريقايي، بيش از 50 درصد كودكاني كه به دنيا مي آيند متعلق به مادراني به اصطلاح مجرد هستند، كه هرگز شرعاً و رسماً ازدواج نكرده اند! در بسياري از كشورهاي غربي، درصد قابل توجهي از اولين زايمان ِزنان، قبل از اولين ازدواج آنان است! بنابراين، اضطراب و افسردگي، دو بيماري بزرگ قرن حاضر است كه دامن گير درصد شايان توجهي از جوانان و بزرگ سالان مغرب زمين گشته است؛ به طوري كه بيش از نيمي از تخت هاي بيمارستان هاي آمريكا به بيماران رواني اختصاص يافته است.
از اين رو،محتواي سريال هاي اين شبكه ” فارسي 1 “كه عمدتا حول مسائل جنسي، خيانت و بحران هاي خانوادگي مي گردد زنگ خطري براي تلويزيون ايران است.
اكنون اين واقعيت وجود دارد كه بسياري از خانواده هاي ايراني از ماهواره استفاده مي كنند و برخلاف اقدامات تاميني نيروي انتظامي، شبكه هاي ماهواره اي نيز از برنامه روزانه خانواده ها حذف نشده و اين مسئله هوشياري مسئولان صداوسيما را مي طلبد؛ زيرا آنها مي توانند با تغيير نوع نگرش خود و باز كردن درهاي اين رسانه به روي جريان هاي فكري مختلف كه در چارچوب نظام فعاليت مي كنند، اين امكان را مهيا كنند كه مردم بتوانند برنامه هاي دلخواه خويش را از ميان شبكه هاي رسمي ايران بيابند و در غير اين صورت در آينده اي نه چندان دور بسياري از مردم شبكه هاي ماهواره اي را جايگزين قطعي صداوسيماي ايران خواهند كرد. انتخاب فرم سريال، آن هم با دوبله فارسي از آن رو مي تواند خطرناك ترين هجوم به خانواده هاي ايراني باشد كه يكي از عادات خوشايند خانواده ها همواره تماشا و دنبال كردن سريال بوده است.
در هر اثر هنري اثرگذار، پيام هاي خيلي خوبي وجود دارد، كه متناسب با فضاي فرهنگي كشور سازنده هستند، اما سريال هايي كه از شبكه فارسي وان پخش مي شوند، نه تنها فاقد پيام هاي خوب اخلاقي هستند، بلكه برخي روابط مسموم و پيام هاي غربي را منعكس مي كنند، كه به هيچ وجه با فرهنگ ما سازگار نيستند.
آري، مهاجمان فرهنگي و طراحان نظام نوين جهاني، مدت هاست كه چراغ به دست در پي ترويج بي تفاوتي، تضعيف باورهاي ديني، سست كردن نظام ارزش هاي ديني، ايجاد وابستگي هاي فرهنگي بيگانه و متزلزل ساختن ارزش هاي اخلاقي قشرهاي مختلف، به ويژه كودكان و نوجوانان و تخريب بنيان خانواده ها در كشورهاي مختلف جهان هستند. به همين دليل، خانواده به مثابه تنها نهاد فطري بشر و اصلي ترين ركن جامعه، بيشترين حمايت و پاسداري را مي طلبد. از آنجا كه خانواده قوي ترين سنگر در برابر هجوم ها و آسيب هاي فرهنگي است؛ بنابراين، ايجاد مصونيت فرهنگي در كانون خانواده و تقويت استحكام نظام آن، اصلي ترين وظيفه كارگزاران آگاه در هر جامعه اي است، كه راز و رمز مصونيت فرهنگي خانواده، ايجاد مصونيت عاطفي و امنيت رواني براي اعضاي خانواده است؛ چرا كه خلاهاي عاطفي و ناامني هاي رواني، مستعدترين بستر آسيب پذيري فرهنگي را پديد مي آورند، كه آسيب پذيري فرهنگي،نيز سرآغاز لجام گسيختگي و حراج كردن اصول و ارزش هاي خانوادگي است.
سلامت، رشد، تحول و اعتلاي هر جامعه اي در گرو وجود خانواده هايي متدين، متعهد، سالم، پويا و بانشاط است، كه محور اساسي اين عنصرها نيز خانواده و حضور همسراني همراه و همدل است. از همين رو، سلامت و رشد شخصيتي زوجين و آرامش آنان، پويايي، نشاط و اعتلاي عاطفي خانواده را فراهم مي آورد، كه آرامش وجودي همسران نيز، در سايه بهره مندي ايشان از برترين جاذبه هاي شناختي، رواني و جنسي متقابل ظهور مي كند.
بدون ترديد تبلور جاذبه هاي نيكو و شايسته همسري در زندگي مشترك نيز، مستلزم آگاهي و بصيرت لازم داشتن زوجين، به ويژه زوج هاي جوان از ويژگي ها و نيازهاي فطري و اساسي همديگر و تلاش در تحقق نيازهاي متقابل است.
متاسفانه، ريشه اصلي همسر گريزي و طلاق در جهان، بي اعتنايي و وجود تضادهاي دائم رواني و جنسي است، كه براي جلوگيري از آن بايد به تقويت و استمرار جاذبه هاي رواني و جنسي پرداخت.
زماني كه همسران در كانون پرقدرت خانواده در كنار هم، بالاترين احساس آرامش را داشته باشند و همواره غني ترين عواطف، دوستي و محبت را نسبت به هم ارزاني دارند؛ كانون خانواده بسان دژي استوار در برابر تهاجم هاي فرهنگي بيشترين مصونيت را خواهد داشت.
چنانكه اشاره شد، در فرهنگ و ارزش هاي اسلامي “خانواده “، رفيع ترين جايگاه را داشته كه بيشترين اهميت ها به ازدواج داده شده است.
آن گاه كه خانواده مطابق ارزش هاي اسلامي بنا شود و جوانان براي نيل به آرامش و فلاح، ازدواج كنند و كانون خانواده را آرامشگاه خود بيابند؛ از چنان رشد و تعالي فكري و صلابت شخصيتي بهره مند مي شوند كه ديگر، هرگز پيامدهاي ناخوشايند فرآيند جهاني شدن، آنان را تهديد نمي كند.
بهترين پاسخ به نياز هميشگي آرامش رواني و امنيت خاطر جوانان؛ ارائه الگوهاي برتر خانواده در چارچوب قوانين اسلامي و تعليم دادن روابطي صحيح، مطلوب، جذاب و با نشاط ميان همسران است.
ارائه الگوهاي شايسته درباره همسرداري و چگونگي ايجاد زمينه هاي آرامش خانواده در چارچوب فرهنگ و ارزش هاي جهان شمول اسلامي، مي تواند حيات رواني پر آسايشي را براي جهانيان به ارمغان آورد، كه در نتيجه، زمينه هاي خوشبختي و خودشكوفايي همسران را فراهم كرد. و آنان را از اسارت هاي حاكميت عوامل اقتصادي و مناسبات نابرابر – آن از يك سو و قدرت هاي الكترونيكي در فرايند جهاني سازي از سوي ديگر – آزاد مي سازد.
بنابراين، اميد است در جوامع اسلامي، به ويژه در ايران، همه همت و تلاش مسوولان در درجه نخست، پاسداري از حريم خانواده باشد، كه بدين منظور، بايد تمامي برنامه هاي آموزشي و پژوهشي، فرهنگي و اجتماعي، بهداشتي و پزشكي، هماهنگ با نيازها و ويژگي هاي كانون خانواده باشد.
به يقين، هر كشوري كه كارگزاران آن بيشترين همت خود را صرف تقويت و تحكيم موازين خانواده و آسايش زوج ها مي كنند؛ شاهد جامعه اي با كم ترين آسيب ها و كژروي هاي فردي و گروهي خواهند بود.
از آنجا كه در عصر كنوني، بيشتر از هر زمان ديگري، كانون مقدس خانواده در تهاجم معارضان فرهنگي قرار گرفته، لذا شايسته است، كه مديران نظام اسلامي، به ويژه كارگزاران فرهنگي، بيش از پيش، برنامه هاي جامعي را به منظور دانش افزايي عامه مردم و آموزش داوطلبان ازدواج و همچنين زوج هاي جوان تهيه و تنظيم كنند و در اين هدف، از همه نهادها و سازمان هاي ذي ربط ياري طلبند.
كانون خانواده از مهمترين پايه هاي جامعه در كشورهاي اسلامي و به خصوص ايران عزيزمان است و لذا به خوبي مشخص است، كه گردانندگان شبكه “فارسي 1 ” بر اهميت اين پايگاه مقدس، در جامعه اسلامي واقف ند و با مورد هجوم قرار دادن آن، برنامه دراز مدتي را در ذهن خود طراحي نموده اند.

نويسنده: سيد ابوالفضل جعفري نژاد

منبع: پگاه حوزه – شماره277

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!