آنفلوآنزاى خوکى ويروس يا سلاح ميکروبي؟

0
anfolanza.jpg

 

طبق گزارشات معتبرترین و معتمدترین رسانه های بین المللی، دنیا در آستانه انفجار یک پاندمی جهانی، حاصل فعالیت سوش مرگبار جدیدی از گریپ یا آنفلوآنزا است که «اچ1 ان 1» (H1N1) یا به طور عامیانه تر و متداولتر، «آنفلوآنزای خوکی» نام گرفته است. می گویند، کانون این گریپ مرگبار نخستین بار در مکزیک کشف شده است. همچنین، گفته می شود که این ویروس خوکی به انسان ها نیز سرایت کرده، بسیار مرگبار است، از شخصی به شخص دیگر انتقال می یابد و تاکنون سبب مرگ صدها تن در این کشور گردیده است.


 

 

سوداگران مرگ براى پرکردن جيب خود هر جنايتى را مرتکب مى شوند
آنفلوآنزاى خوکى ويروس يا سلاح ميکروبي؟

مژگان نژند

طبق گزارشات معتبرترین و معتمدترین رسانه های بین المللی، دنیا در آستانه انفجار یک پاندمی جهانی، حاصل فعالیت سوش مرگبار جدیدی از گریپ یا آنفلوآنزا است که «اچ1 ان 1» (H1N1) یا به طور عامیانه تر و متداولتر، «آنفلوآنزای خوکی» نام گرفته است. می گویند، کانون این گریپ مرگبار نخستین بار در مکزیک کشف شده است. همچنین، گفته می شود که این ویروس خوکی به انسان ها نیز سرایت کرده، بسیار مرگبار است، از شخصی به شخص دیگر انتقال می یابد و تاکنون سبب مرگ صدها تن در این کشور گردیده است. گزارشات به هزاران مورد ابتلای بیماری در کانادا، اسپانیا، انگلیس، فرانسه، آلمان، سوئیس، هلند و بسیاری از دیگر کشورها و مرگ ده هاتن دیگر نیز اشاره دارند. در این حال، به وزارت بهداشت مکزیک اطلاع داده شده است که «ویروس H1N1» باروبنه ژنتیکی آنفلوآنزاهای انسانی، مرغی و خوکی را یکجا با خود دارد! اگر چه کارشناسان بهداشت عمومی هنوز بدرستی نمی دانند که علایم این بیماری به طور دقیق چیست و اصولا چه تفاوتی با سایر آنفلوآنزاها دارد. به عبارت دیگر، منشأ ویروس تازه نفس که سازمان بهداشت جهانی به دلیل اعتراض پرورش دهندگان خوک که نام «آنفلوآنزای خوکی» و یا «ویروس خوکی» را به زیان صنعت خود می دانند، ترجیح می دهد آن را «ویروس A» بنامد، برای دست اندرکاران امور بهداشت معمایی کامل است! با این حال، برخی نشانه ها حکایت از آن دارد که «آنفلوآنزای خوکی» درواقع یک «سلاح میکروبی» است، اگر چه برای دست یافتن به چنین نتیجه ای هنوز زود است و البته، همان طور که انتظار می رود، سازمان بهداشت جهانی و دولت آمریکا سریعا واکنش نشان داده و این اندیشه را مردود شمرده اند…
ویروس «آنفلوآنزای خوکی» اینگونه توصیف گردیده که سوشی کاملا جدید از گریپ و «معجونی» بین قاره ای از ویروس انسانی، مرغی و خوکی است. معهذا، هنوز هیچ موردی از عفونت خوک های پرورشی به «A-H1N1» گزارش نشده است.
به گفته منبعی که «وین مدسن»، کارمند سابق آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) اظهاراتش را تأیید می کند، «دانشمند برجسته ای از سازمان ملل که پیرامون آغاز فعالیت ویروس مرگبار «ایبولا» در آفریقا و نیز قربانیان «HIV»، عامل بیماری ایدز، مطالعاتی به عمل آورده، به این نتیجه رسیده است که «ویروس H1N1» برخی «حامل ها» را با خود دارد که نشان می دهد سوش جدید گریپ به لحاظ ژنتیکی به عنوان سلاح جنگ نظامی میکروبی ساخته شده است.»
«موسن» تأکید دارد که منبع وی، همین طور منبع دیگری در اندونزی، «کاملا بر این اعتقادند که اپیدمی کنونی که سوش جدیدی از گریپ خوکی را در برخی مناطق مکزیک و آمریکا رواج داده، حاصل وارد کردن یک عامل بیماری زای انسانی «ساخته شده» دست بشر است که می تواند پاندمی جهانی گسترده ای را با پیامدهایی بالقوه فاجعه انگیز برای سیر و سیاحت و مبادلات تجاری ملی و بین المللی، به دنبال داشته باشد.»
معهذا، تأکید بر این امر نیز حائزاهمیت است که برای تأیید این «فرضیه» هنوز اندکی زود است. باید این مهم را به ذهن بسپاریم که، با توجه به این که سالانه صدها هزار تن در مکزیک به بیماری های عفونی مرتبط با فقر- مانند بیماری سل و مالاریا- مبتلا می گردند، رقم قربانیان «گریپ خوکی» در این کشور به نسبت ضعیف می نماید.
«فورت دیتریک»، همان جا که تأسیسات مرکز فرماندهی پزشکی ارتش آمریکا در آن مستقر بوده و در سال 2001 منشأ حملات میکروبی (سیاه زخم) قرار داشته است، بار دیگر سوءظن ها را در ارتباط با وحشتی که در اطراف «آنفلوآنزای خوکی» پدید آمده به خود جلب کرده است. البته، پس از آن که فاش گردید بازرسان تحقیق درحال بررسی این موضوع هستند که آیا اخیرا نمونه هایی از ویروس فوق از آزمایشگاه های تحقیقاتی آن مفقود گردیده است، یا خیر.
آن گونه که در نشریه «فردریک نیوز» می خوانیم، «چاد جونز» سخنگوی «فورت مید» می گوید که فرماندهی تحقیقات جنایی ارتش آمریکا در مورد امکان این که نمونه هایی از ویروس از «موسسه تحقیقات پزشکی پیرامون بیماری های عفونی» ارتش آمریکا مفقود شده باشد، درحال تحقیق است.»
در ماه فوریه، موسسه تحقیقات پزشکی ارتش آمریکا پس از کشف این مهم که نمونه هایی از ویروس از فهرست ویروس های حاضر «غیب» گردیده است، مجبور شد کار خود را متوقف سازد. هم اکنون، بازرسان جنایی «بخش بازرسی ارتش آمریکا» که واحدی از «فورت مید» است، درحال تحقیق پیرامون این موضوع هستند که آیا نمونه هایی از  ویروس مرگبار از مهمترین آزمایشگاه زیست شناسی ارتش آمریکا مفقود گردیده است، یا خیر. گفتنی است، این آزمایشگاه همچنین درمورد عاملان بیماری زا،  مانند ویروس «ایبولا»، سیاه زخم و طاعون تحقیق می کند.
قدرمسلم آن که، در پرتو بحران کنونی گریپ خوکی و این امکان که سوش جدید ویروس منشأیی «ترکیبی» داشته باشد، این موضوع کاملاً نگران کننده است که نمونه های ویروس از همان آزمایشگاه تحقیقاتی ارتش آمریکا منقود شده باشد که درسال 2001 سوش سیاه زخم مفقود گردیده است.
تحقیقات مشترک «اف بی آی» و وزارت دادگستری درسال 2008 به این نتیجه رسیده است که «بروس ادواردز ایروینز»، میکرو بیولوژیست، واکسن شناس و محقق ارشد در زمینه دفاع میکروبی در «مؤسسه تحقیقات پزشکی پیرامون بیماری های عفونی ارتش آمریکا» در «فورت دیتریک» در «مریلند»، مسئول ارسال پستی میکروب سیاه زخم به اعضای کنگره و رسانه ها در ماه های سپتامبر و اکتبر 2001 بوده است.
این موضوع که «ایروینز» ظاهراً اندکی پیش از آن که مسئولیتش در ارسال میکروب سیاه زخم فاش گردد، اقدام به خودکشی کرد، بسیاری اشخاص را به این باور انداخته که وی  پیش آهنگ توطئه ای وسیع بوده است. چرا که، به رغم وضعیت بسیار شک برانگیز جسد «ایروینز»، هیچ کالبد شکافی بر روی آن انجام نپذیرفت. وکیل «ایروینز» نیز اطمینان می دهد که وی- که در تمامی طول 6 سال تحقیق با بازرسان همکاری کرده بود- در ارتباط با پنج فقره مرگی که به سیاه زخم مربوط می شد، کاملاً بیگناه بوده است.
وزارت دادگستری آمریکا ابتدای امر دکتر «استیون جی هاتفیل» را به عنوان مظنونی بسیار مهم درحملات انجام گرفته به وسیله میکروب سیاه زخم، شناسایی کرد، اما وی پس از آن موفق گردید با ارائه شکایتی از دولت مبلغ 8/5 میلیون دلار غرامت دریافت دارد. مقاله ای در «نیویورک تایمز» پیرامون خودکشی «ایروینز» این مسئله را مطرح می ساخت:«چه اتفاقی می افتاد چنانچه دکتر هاتفیل – همانگونه که دوستانش از آن می ترسیدند- درسال 2002 خودکشی می کرد؟ آیا بازرسان آن موقع  نتایج تحقیق خود را منتشر ساخته و اعلام می کردند که عامل مرگ ها مرده است؟»
از 11سپتامبر 2001، وحشت از این که پاندمی عظیمی درحال شکل گیری است، بشدت درجامعه توطئه گران پیچیده و حکمفرما شده است. پژوهشگران خاطر نشان می سازند که رقم بطور غیر معمول بالای مرگ و میر در بین بهترین میکروبیولوژیست ها این باور را پدید می آورد که اشخاصی که درجریان این برنامه قرارداشته اند، یک به یک حذف می گردند.
«دونالدرامفسلد» و گریپ ها
و اما… از زمان آغاز وحشتی که «آنفلوانزای خوکی» در بین مردم پدید آورده، رقم فروش واکسن «تامیفلو» (Tamiflu) نیز – همانند هر داروی ضد گریپ دیگری – آنقدر افزایش یافته که می توان گفت«منفجر» گردیده است! و «تامیفلو» همان دارویی است که پنتاگون درسال 2005 به هنگام شیوع گریپ مرغی و یا ویروس «اچ 5 ان1» (H5N1) تزریق آن را برای تمامی پرسنل نظامی آمریکا در سراسر جهان الزامی ساخت. درآن هنگام داستان های هشدار دهنده در رسانه های سرتا سر کره زمین فراوان انتشار می یافت.
درهمین زمان بود که «دونالد رامفسلد»، وزیر دفاع وقت آمریکا اعلام کرد بیش از یک میلیون دلار برای ذخیره واکسن «اوسلتامیویر» (Oseltamivir) که تحت نام «تامیفلو» به فروش می رفت، هزینه کرده است.
معهذا، جناب وزیر دفاع «فراموش کرد» که بگوید در این میان «جنگ منافع» عظیمی برپاست! در واقع، او پیش از ورود به واشنگتن در ژانویه 2001 ریاست یک شرکت دارویی کالیفرنیا به نام «گایلیدساینسز» (Gilead Sciences)  را عهده دار بود که مجوز جهانی واکسن «تامیفلو» را- که خود تولیدکرده و حق تجارتی کردنش را به شرکت روش (Roche)،غول دارویی سوئیس، فروخته بود- بطور انحصاری در اختیار داشت. و «رامسفلد» بزرگترین سهامدار «گایلید» بود که خود از هر دوز فروخته شده توسط «روش» 10 درصد به جیب می زد. هنگامی که این اطلاعات فاش گردید، پنتاگون به این اکتفا کرد که بگوید وزیر دفاع تصمیم گرفته است که سهامش را نفروشد. و ادعا بر این بود که چنین حرکتی به معنای آن است   که چیزی برای پنهان ساختن وجود دارد! و این تصمیم سبب گردید تا میلیون ها دلار دیگر به جیب جناب «رامسفلد» سرازیر گردد، چرا که قیمت سهام شرکت «گایلید» ظرف چند هفته 700 درصد افزایش یافت.
باید خاطرنشان شود که «تامیفلو» به هیچوجه «آب نبات» نیست که خودسرانه مصرف گردد! این دارو عوارض جانبی وحشتناکی را در پی داشته، حاوی موادی است که در صورت تاثیر بر دستگاه تنفسی، پیامدهایی بالقوه مرگبار دارند. و حالا، شرکت های بورس «وال استریت»  مردم آمریکا را مصرانه به خرید این دارو  تشویق و توصیه می کنند و آنها نیز با اصرار تمام از پزشک معالج خود این واکسن «ضد گریپ» را می طلبند. این در حالی است که طبق گزارش ها، سوشی از ویروس گریپ خوکی به میزان 5/98  درصد در برابر «تامیفلو» مقاومت  از خود نشان می دهد!
دولت «بوش» در زمان خود ماهرانه از وحشت به وجود آمده و ترس مردم از مردن، برای ادامه این کلاهبرداری و تقلب بزرگ که در ارتباط با «آنفلوآنزای مرغی»  قرار داشت، تلاش کرد. وحشت کنونی از آنفلوآنزای خوکی نیز به شکلی حزن انگیز و شوم پژواک گریپ مرغی گردیده که در موردش به همه اینگونه القا شده بود که منشا آن مزارع صنعتی عظیم تولیدکننده مرغ در تایلند و دیگر کشورهای آسیایی است که محصولاتشان از طریق دریا به سراسر جهان ارسال می گردید. بدین ترتیب دولت «بوش» و سازمان بهداشت جهانی به جای اقدام به تحقیقاتی جدی پیرامون وضعیت بهداشتی این شرکت ها، ماکیان مزارع کوچک خانوادگی را زیر سوال بردند، حرکتی که پیامدهای اقتصادی فاجعه انگیزی را برای کشاورزانی که حیواناتشان در سالم ترین و طبیعی ترین شرایط ممکن پرورش می یافت، به دنبال داشت. طبق برخی گزارشات، شرکت های «تایسن فودز» (Tyson Foods)  در ایالت آرکانزاس و «سی جی گروپ» (CG Group) تایلند  از این موضوع بهره فراوان برده، جیب های خود را کاملاً پر ساختند.
اکنون، باید دید که آیا دولت «اوباما» نیز از وحشت حاصل از شیوع «آنفلوآنزای خوکی» برای اجرای همان سناریو – اما این بار، با خوک ها- استفاده خواهد کرد، یا خیر. و این در حالی است که، دستگاه بهداشتی اتحادیه اروپا اعلام کرده است که نسبت اشخاصی که در سراسر جهان ممکن است به «آنفلوآنزای خوکی» مبتلا گردند، با توجه به تحقیقاتی مقایسه ای پیرامون نتایج سه پاندمی قرن بیستم، 50 درصد است. «نیکول سعید»، رئیس «مرکز اروپایی کنترل بیماری ها «که در «استکهلم»  سوئد پایگاه دارد، یادآوری می کند که شیوع گریپ اسپانیایی سال 1918، گریپ آسیایی سال 1957 و گریپ هنگ کنگی سال 1968 بین 25 تا 30 درصد جمعیت جهان را آلوده کرده بود. وی خاطرنشان می سازد: با توجه به این که یک سوم افراد مبتلا بیمار نمی شوند، نرخ آلودگی حداکثر 50 درصد است.»
اما، آنچه که پژوهشگران و پزشکان شهامت افشای آن را ندارند این است که ویروس «آنفلوآنزای خوکی» ویروسی «جهش یافته» متشکل از سه ویروس از جمله ویروس «آنفلوآنزای مرغی» است و این جهش ژنتیکی بر این موضوع خطرناک انگشت می نهد که مانع بیولوژیکی که از انسان در برابر حیوان محافظت می کند قابل عبور گردیده و یا این که، در جایی دستخوش ناهنجاری شده است… موضوعی که ما را به یاد لایه اوزون می اندازد.
«پروفسور داکیک» در ارتباط با آنفلوآنزاهای «رنگارنگی» که به هر دلیلی گریبان نسل بشر را گرفته اند، توضیح می دهد که سال 2009 بلحاظ عفونت های گریپی سال بسیار دشواری بوده است، چرا که 50 نوع ویروس گریپ بیش از نیمی از جمعیت جهان را آلوده ساخته است، که کودکان نخستین قربانیان آنها بوده اند.
منشأ و ویژگی های آنفلوآنزای خوکی
پیشتر خاطرنشان کردیم که به گفته دانشمندان و پزشکان، این ویروس «بی نظیر» آنفلوآنزای خوکی ترکیبی بی سابقه میان ابزار ژنتیکی خوک، پرندگان و انسان بوده و تاکنون هرگز دیده نشده است. «توماس ابراهام»، سخنگوی سازمان بهداشت جهانی، در این ارتباط می گوید: «ما بسیار نگرانیم، چرا که با ویروس جدیدی روبرو هستیم که از انسان به انسان سرایت می کند.» و این خصوصیت بد را داراست که قابلیت ردیابی از سوی دستگاه ایمنی بشر را نیز ندارد. اما، آیا این ترکیب بی سابقه آنقدرها غیرمنتظره است که می گویند؟ در حالی که، می دانیم «مرکز کنترل بیماری و پیشگیری آمریکا در سال 2005 نیز از  ویروس های ترکیبی سخن گفته است! و این نکته را نیز باید افزود که آنها اعلام کرده بودند ویروس های گریپ مرغی را با ویروس های گریپ انسانی مخلوط خواهند کرد تا ببینند آیا ترکیب بین این دو نوع ویروس آنفلوانزا شکل جدیدی از ویروس عفونت زا را پدید می آورد، یا خیر!
اما، نخستین آلودگی به ویروس «آنفلوانزای خوکی» (H1N1)  در کجا مشاهده گردیده است؟ در اصل، در سال 1976، در «فورت دیکس» نیوجرسی… ویروسی دست پرورده آزمایشگاه نظامی آمریکا! بدین ترتیب، حدود 200 سرباز به ویروس آلوده گردیده و تعدادی دیگر نیز جان باختند، و همین نیز سبب گردید تا عملیات مایه کوبی «اجباری» آغاز گردد و بسیاری نیز به دلیل همین واکسیناسیون ازبین بروند!
موارد افشاگری رسانه ها درمورد تلاش آزمایشگاه های دانشگاهی و نظامی برای «دستکاری» ویروس «آنفلوانزای مرغی»، به هیچوجه نادر نیست. سوش جدید «آنفلوانزای خوکی» که «هیچکس تا به حال ندیده است»، حاوی ابزار ژنتیکی گریپ مرغی(H5N1) است! چگونه چنین چیزی امکانپذیر است؟
درواقع، مدارک فراوانی از عجایب و غرایبی که طی 8سال گذشته در اطراف پدیده «آنفلوانزا» مشاهده گردیده، به دست آمده است که حکایت از دستکاری های مشکوک و قابل تردید این ویروس خطرناک دارد. برای درک بهتر موضوع، باید به گذشته ای نه چندان دور مراجعه کنیم.
در سال 2004، وحشت «تحمیلی» از ابتلا به بیماری «آنفلوانزای مرغی» و این که این بیماری پاندمی آینده کره زمین را تشکیل خواهد داد، دنیا را برداشته بود. تحقیقات ژنتیکی نشان داد که ویروسH5N1 ویژگی های کاملاً یکسانی با ویروس «گریپ اسپانیایی»  دارد که طبق برآوردهای گوناگون بین 30 تا 100میلیون تن را در سراسر جهان از پای درآورد. و سرانجام نیز، در سال 2005 فاش گردید که دانشمندان آزمایشگاه های نظامی آمریکا سعی کرده بودند ویروس «گریپ اسپانیایی» سال 1918 را مجدداً احیا کنند، درحالی که ویروس مزبور کاملاً از سطح کره زمین پاک شده بود! و باید خاطرنشان شود که، ویروس «گریپ اسپانیایی» نامی را با خود یدک می کشد که کاملاً گول زننده است، چراکه منشأ اصلی وحقیقی آن اسپانیا نبوده، بلکه «فورت رایلی»، یک پایگاه نظامی آمریکا در «کانزاس» بوده است!
و اما، پیشگویی هایی که درمورد پاندمی آنفلوانزای مرغی به عمل آمده بود، تحقق نیافت، زیراکه این ویروس حقیقتاً مسری نبود. درواقع، ویروسH5N1 برای «خطرناک» شدن  به این نیاز داشت که با دیگر ویروس های «آنفلوانزا» که مسری تر و خطرناکتر بودند- مانند «گریپ خوکی» که در سال 1971 از سوی سازمان «سیا» به عنوان سلاحی میکروبی علیه کوبا مورداستفاده قرار گرفت- ترکیب شود تا به یک «قاتل حرفه ای» تمام عیار مبدل گردد!
در سال 2006، گزارش شد که دانشمندان عمداً انواع جدیدی از آنفلوانزا را در آزمایشگاه ها به وجود آورده و برای این کار نیز ویروس های مرغی و خوکی را با یکدیگر ترکیب کرده اند. اکنون، این سؤال مطرح می گردد که چگونه است که این اپیدمی جدید صرفاً و بلافاصله پس از آن که آزمایشگاه نظامی «فورت دیتریک»  در مریلند اخیراً اعلام کرد که نمونه هایی از ویروس خوکی را «گم کرده»، گریبانگیر همه شده است؟ سازمان بهداشت جهانی بلافاصله پس از افشای این موضوع اطمینان داد که هنوز ثابت نشده است که اپیدمی «آنفلوانزای خوکی» اقدامی «بیوتروریستی» باشد! مقامات «فورت دیتریک» نیز به راحتی اعلام کردند که نمونه های مفقود شده احتمالاً از بین رفته است.
با این حال، این نخستین بار نیست که ویروس هایی از آزمایشگاه ها «گم» می شود! و مورد گریپ اسپانیایی سال 1918 که از سال 2004 سردرآورد، نیز شاهد این ماجراست. فراموش نکنیم که ویروس گریپ اسپانیایی مشابه ویروس گریپ مرغی است و تفاوت بین دو ویروس بسیار ناچیز است.
در سال 1976 آخرین اپیدمی آنفلوانزای خوکی شیوع یافت، که منشأ آن نیز پایگاه نظامی «فورت دیکس» در «نیوجرسی» بود.
دیگر «اشتباهات» ویروسی!
-در سال 2005، سوشی از آنفلوانزای سال 1957 که سبب شیوع پاندمی خطرناکی گردید و بین یک تا چهار میلیون تن را از بین برد، در وسایلی آزمایشگاهی که به 18 کشور ارسال گردیده بود، یافت شد.
– شرکت چند ملیتی «باکستر» (Baxter International Inc.) در فوریه 2009 اعلام کرد که تولیدات فصلی ضدگریپ اش به یک ویروس زنده و فعال آنفلوآنزای مرغی از نوع H5N1 آلوده شده است. برخی از محصولات آلوده این شرکت که حاوی مخلوطی از ویروس گریپ H3N2 و ویروس گریپ مرغی H5N1 بودند، نیز به دلالان مواد دارویی در جمهوری چک، اسلوونی و آلمان فروخته شد.
– در سال های دهه 1980، «کاتر بایولوجیکال» (Catter Biological) شعبه ای از شرکت «بایر» (Bayer)، غول دارویی جهانی، میلیون ها دلار محصول آلوده به ویروس «HIV« و «هپاتیت سی» را به بیماران هموفیلی سراسر جهان فروخت. خون لازم برای تولید این محصولات نیز از زندان های آمریکایی تهیه گردید، در حالی که نه «خون دهنده» و نه خون اهدایی هیچیک تحت آزمایش «ایدز» قرار نگرفته بود. بعلاوه، خون بدست آمده نیز استریلیزه نشد.
– در سال 2007، کاشف بعمل آمد که کانون بیماری جنون گاوی در انگلیس که زنگ خطر را در سراسر این کشور به صدا درآورد، یک آزمایشگاه دولتی بوده که با یک شرکت دارویی آمریکایی ارتباط داشته است.
اپیدمی ها و پاندمی ها سودآورند!
شیوع یک اپیدمی و یا پاندمی پیوسته با افزایش سریع تقاضای واکسن ضدگریپ همراه است، و در صورت بروز وحشت عمومی از ابتلای به بیماری، رقم سود شرکت های دارویی حقیقتا نجومی است!
و این دقیقا همان اتفاقی است که در پاییز 2005، همان زمان که دولت «بوش» با اعلام این که این احتمال وجود دارد که دست کم 200 هزار تا 2 میلیون تن فقط در آمریکا جان خود را بر اثر «آنفلوانزای مرغی» از دست بدهند، روی داده است. این «تبلیغ وحشت» سبب گردید تا 80 میلیون دوز «تامیفلو»- که بعدها معلوم شد کاملا بی تأثیر است- به فروش رود، که سهم خود آمریکا در این میان 20 میلیون دوز واکسن به مبلغ 2 میلیارد دلار بود. ماجرای واکسن «تامیفلو» و تولیدکننده آن، شرکت «گایلید»، و همینطور نقش «دونالد رامسفلد» و شرکت دارویی سوئیسی «روش» را نیز که پیشتر ذکر کرده ایم… ناگفته نماند که سهم سود «دونالد رامسفلد» از این وحشت عمومی ایجاد شده از سوی دولت «بوش»، بتنهایی 5 میلیون دلار بوده است! و به نظر می رسد که منافع وی از وحشت جدید نیز قابل توجه باشد، همینطور منافع «ال گور» و بنیاد سرمایه گذاری او.
شرکت های دارویی دیگری نیز هستند که در بهترین موقعیت برای برداشت سودهای کلان از یک پاندمی احتمالی قرار دارند. چرا که، در این صورت سفارشات برای داروی «تامیفلو» و دیگر واکسن ها عظیم خواهد بود، به ویژه آن که طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، «تامیفلو» می تواند در برابر آنفلوآنزای خوکی بسیار مؤثر واقع گردد. اگر چه این داروها نه تنها کارآیی لازم را ندارند، بلکه عوارض جانبی شان نیز وحشتناک است، اما این احساس در بین عموم رواج دارد که شرکت های دارویی بسیار مفید و لازمند. بدینسان، ارزش سهام شرکت های «کلاینر پرکینز کافیلد و بایرز» (Kleiner Perkins Caufield  Byers)، «بایو کرایست فارماسوتیکالز» (Bio Cryst Pharmaceuticals) و «نواواکس» (Novavax) بسیار افزایش یافته است.
در 9 مارس سال جاری میلادی، شرکت «سانوفی اوانتیس» (Sanofi- Aventis) فرانسوی اعلام کرد 100 میلیون دلار برای احداث یک کارخانه واکسن گریپی فصلی و پاندمیک در مکزیک سرمایه گذاری کرده است. قرارداد ساخت چنین کارخانه ای نیز در سفر اخیر «نیکلا سارکوزی»، رئیس جمهور فرانسه به مکزیک امضا گردید.
بهر صورت، اینگونه به نظر می رسد که منافع شرکت های دارویی، آزمایشگاه های نظامی، دولت، صنایع پرورش حیوانات و همچنین رسانه ها به طور کلی با منافع مردم کاملا مغایر است. در واقع، مجموعه ای از منافع وجود دارد که از وحشت شیوع یک پاندمی- خواه واقعی باشد، یا خیر- بطور مستقیم سود می برد، حال چه در سطح سیاسی، تعاونی و یا رسانه ای. در حالی که حفاظت از مردم و آگاهی رسانی مناسب به آنها منفعت واقعی چندانی دربرندارد.
بنابراین، هیچ دلیلی وجود ندارد که از این رویداد برای برگزاری مباحثات اجتماعی با هدف تصحیح معایب و کاستی های عظیم نظام های خود استفاده نکنیم؟ رویداد فوق موقعیتی است برای کسب هر چه بیشتر آگاهی در راستای افزایش مقاومت و ایمنی در برابر «حماقت های بشری»، عملیات تبلیغات با هدف ایجاد وحشتی سودآور، توطئه و تقلب، ساخت و پاخت های سیاسی و مالی و اطلاعات زدایی.
منابع: سایت های یاهو، موندیالیزاسیون، آلترانفو، گلوبال ریسرچ،
مدسی نیوز

منبع: روزنامه کیهان

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!