عبادت و زهد حضرت امیرالمومنین (علیه السلام)

0
emam-ali-13.jpg

آیت الله ابراهیم امینی ، در یکی از بیانات خود پیرامون شخصیت بی نظیر و مقدس امیرالمومنین حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) مطالب سودمندی را مطرح کرده اند که به شرح زیر است:

 


 

 


 حضرت علی (علیه‌السلام) از بزرگ‌ترین عُبّاد روزگار بود. هم از جهت کمیّت و مقدار عبادت، هم از جهت کیفیّت، یعنی اخلاص در عبادت و توجّه و حضور قلب و مشاهده معبود.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمود:

گروهی، به امید ثواب و پاداش، خدا را عبادت می‌کنند و این، عبادت تجّار است. گروهی دیگر از ترس عِقاب عبادت، می‌کنند و این، عبادت بردگان است. گروهی نیز برای تشکّر خدا او را عبادت می‌کنند و این، عبادت آزادگان است.[1]

در جای دیگر می‌فرماید:

خدایا! من، تو را از ترس عقاب و به طمع ثواب، عبادت نمی‌کنم، بلکه تو را شایسته عبادت می‌دانم و عبادت می‌کنم.[2]

شخصی خدمت امیرالمؤمنین علیه‌السلام عرض کرد: «آيا تو، پروردگارت را ديده‏اى‏‌ كه او را عبادت مى‏‌كنى‏‌؟». فرمود: «واى‏‌ بر تو! من، خدايى‏‌ را كه نديده ‏ام، عبادت نمى‏‌كنم.». عرض کرد: «چه گونه او را ديده‏اى‏‌؟». فرمود: «چشم سَر، خدا را نمى‏‌بيند، بلكه چشم دل، از روى‏‌ حقيقت ايمان، او را مشاهده مى‏‌ كند.».[3]

قشیری می‌نویسد: هنگامی که وقت نماز فرا می‌رسید، امیرالمؤمنین علیه‌السلام رنگ صورتش تغییر می‌کرد و بدنش به لرزه می‌افتاد. عرض شد: «چرا اين چنين مى‏‌شويد؟». فرمود: «هنگام اداى‏‌ امانتى‏‌ است كه خداى‏‌ متعال آن را بر آسمان‏ها و زمين و كوه‏ها عرضه داشت و آن‏ها، تحمّل قبول آن را نداشتند، ولى‏‌ انسان ضعيف، آن را پذيرفت. ترس من از اين است كه آيا توانسته‏ام اداى‏‌ امانت كنم يا نه.».[4]

امام سجاد (علیه‌السلام) در کتابی که عبادت‌های حضرت علی علیه‌السلام را ثبت کرده بود، نگاه کرد. پس آن را بر زمین نهاد و فرمود: «كيست كه قدرت داشته باشد مانند على‏‌ ابن ابى‏‌ طالب عليه‏السلام عبادت كند؟».[5]

ابن عباس می‌گوید: دو شتر به پیامبر اهدا شد. به اصحاب فرمود: «يكى‏‌ از اين شترها را به كسى‏‌ مى‏‌دهم كه با حضور كاملِ قلب، دو ركعت نماز بخواند به گونه‏اى‏‌ كه در طول نماز اصلاً به فكر امور دنيوى‏‌ نيفتد.». در این رابطه، جز علی ابن ابی طالب علیه‌السلامکسی پاسخ مثبت نداد. پس پیامبر هر دو شتر را به او عطا کرد.[6]

حبّه عرنی می‌گوید: شبی من و نوف در صحن دارالاماره خفته بودیم. امیرالمؤمنین علیه‌السلام را دیدیم که همانند انسان واله و پریشان، دستش را بر دیوار گذاشته و می‌گفت: «إنّ في خلق السماوات والأرض…». آیات مذکور را تکرار و همانند انسان مجنون حرکت می‌کرد. به من فرمود: «اى‏‌ حبّه!خواب هستى‏‌ يابيدار؟». عرض کردم: «بيدارم. شما اين‏گونه رفتار مى‏‌كنيد پس ما چه كنيم؟». شروع به گریستن کرد و فرمود: «اى‏‌ حبّه! خدا، به من و تو،

از رگ گردن نزديك‏تر است. چيزى‏‌ ما را از خدا محجوب نمى‏‌كند.».

آن گاه به نوف فرمود: «بيدارى‏‌ يا خواب؟». عرض کرد: «يا اميرالمؤمنين! خواب نيستم. شما در اين شب، ما را به گريه انداختى‏‌.». فرمود: «اگر در این تاریکی شب، از خوف خدا گریه کنی، در قیامت، چشمت روشن می‌شود.

ای نوف! هر کس از خوف خدا اشکی بریزد، گناهانش آمرزیده می‌شود.

ای نوف! هر کس از خوف خدا بگرید و حُبّ و بغضش برای خدا باشد، کسی به منزلت او نمی‌رسد.

ای نوف! هر کس محبّت او در راه خدا باشد، چیزی را بر آن محبّت ترجیح نمی‌دهد، و هر کس بغضش در راه خدا باشد بغض خود را در راه منافع شخصی صرف نمی‌کند. بدین صورت حقیقت ایمانتان را کامل می‌گردانید».

سپس آن دو نفر را موعظه کرد و در آخر فرمود: «از خدا بترسيد.». بعد از آن حرکت کرد و فرمود: «خدايا! نمى‏‌دانم تو از من اعراض كرده‏اى‏‌ يا عنايت دارى‏‌؟ كاش مى‏‌دانستم با اين خواب‏هاى‏‌ طولانى‏‌ و قلّت سپاس‏گزارى‏‌، حالم چه‏گونه است!».

حبّه گفت: «به خدا سوگند! تا طلوع فجر در همين حال بود.».[7]

معاویه به ضرار بن ضمره گفت: «على‏‌ را براى‏‌ من توصيف كن.». گفت: علی را در بعض مواقف دیدم که در تاریکی شب، در محراب عبادت ایستاده بود. ریش خود را در دست گرفته و همانند انسان مارگزیده به خود می‌پیچید و زار زار می‌گریست و می‌فرمود: «اى‏‌ دنيا! از من دور شو! آيا به سوى‏‌ من مى‏‌آيى‏‌؟ وقت تو نيست! هيهات! غير مرا فريب بده! من به تو نياز ندارم! تو را سه طلاقه كردم! زندگى‏‌ تو، كوتاه و ارزش تو، كم و آرزوى‏‌ من نسبت به تو، اندك است! آه از كمى‏‌ توشه و طول سفر و مقصد بزرگ و دشوارى‏‌هاى‏‌ جايگاه!».[8]

زهد حضرت علی (ع)

زهد به معنای عدم دل‌بستگی به اموردنیوی مانند مال و جاه و مقام و زن وفرزنداست.

حضرت علی علیه‌السلام از بزرگ‌ترین زهّاد بود. حسن بن صالح می‌گوید: نزد

عمربن‌عبدالعزیز سخن از زهاد به میان آمد. هر کس فردی را به عنوان زاهد معرّفی کرد. عمربن عبدالعزیز گفت: «زاهدترين مردم جهان، على‏‌ ابن ابى‏‌ طالب بود.».[9]

سفیان می‌گوید: «على‏‌ عليه ‏السلام در طول زندگى‏‌، آجرى‏‌ بر آجر، و خشتى‏‌ بر خشت نگذاشت و سقفى‏‌ را نپوشانيد. خوراكش هم از مدينه مى‏‌آمد.».[10]

ابن عباس می‌گوید: «على‏‌ ابن ابى‏‌ طالب عليه ‏السلام در زمان خلافت، پيراهنى‏‌ را به مبلغ سه درهم خريد و پوشيد.».[11]

اصبغ می‌گوید: علی برای خرید لباس به بازار رفت. دو لباس خرید: یکی به سه درهم و دیگری به دو درهم. به غلامش قنبر فرمود: «لباس سه درهمى‏‌ را تو بپوش و دو درهمى‏‌ از من باشد.». قنبر عرض کرد: «لباس سه درهمى‏‌ براى‏‌ شما مناسب‏تر است؛ زيرا، شما منبر مى‏‌رويد و براى‏‌ مردم خطبه مى‏‌خوانيد.». فرمود: «تو جوان هستى‏‌ و اين لباس برايت بهتر است. من از خدا خجالت مى‏‌كشم كه لباسم از تو بهتر باشد.».[12]

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «اميرالمؤمنين در غذا خوردن، شبيه‏ترين مردم به رسول‏الله صلى‏‌ ‏الله‏ عليه‏ و‏آله بود. خودش نان و سركه و زيتون مى‏‌ ‏خورد و به مردم نان و گوشت مى‏‌ ‏خورانيد.».[13]

جعفر بن محمّد علیه‌السلام فرمود: برای حضرت علی علیه‌السلام غذایی آوردند که با خرما و کشمش و روغن درست شده بود. از خوردن آن امتناع ورزید. عرض کردند: «اين نوع غذا را حرام مى‏‌دانيد؟». فرمود: «نه؛ حرام نيست، ولى‏‌ مى‏‌ترسم به خوردن آن علاقه پيدا كنم و معتاد شوم.». سپس این آیه را تلاوت فرمود: «اذهبتم طيّباتكم فى‏‌ حياتكم الدنيا»[14]  

سوید بن غفلة می‌گوید: روز عیدی بر حضرت علی وارد شدم. سفره‌اش گسترده بود. نان گندم سیاهی در آن سفره بود و ظرفی از حریره که با قاشق خورده می‌شد. عرض کردم: «يا اميرالمؤمنين! روز عيد و خوردن حريره!». فرمود: «عيد، براى‏‌ كسى‏‌ است كه گناهانش بخشيده شده باشد.».[15]  

[1]ـ بحارالأنوار، ج 41 ، ص 14 ـ قال امیرالمؤمنین علیه‌السلام : «إنّ قوماً عبدوا الله رغبة فتلك عباده‏التجار، و إنَّ قوماً عبدواالله رهبة فتلك عباده‏العبيد، و إنّ قوماً عبدواالله شكراً فتلك عبادة الأحرار.».
[2]ـ بحارالأنوار ، قال علی علیه‌السلام: «الهى‏‌! ما عبدتك خوفاً من عقابك و لا طمعاً في ثوابك و لكن وجدتك أهلاً للعبادة فعبدتك.».
[3]ـ بحارالأنوار، ص 16 ـ جاء حبر إلی أمیرالمؤمنین علیه‌السلام فقال: «يا أميرالمؤمنين! هل رأيت ربّكَ حين عبدته؟». فقال: ويلك! ما كنت أعبد رباً لم أره.». قال: «و كيف رأيته؟». قال: «ويلك! لا تدركه العيون في مشاهدة الأبصار و لكن رأته القلوب بحقائق الإيمان.».
[4]ـ بحارالأنوار، ج 41 ، ص 17 نقلاً عن تفسیر القشیری کان علیّ علیه‌السلام إذا حضر وقت الصلاة تلونّ و تزلزل. فقیل له: «مالك؟». فیقول: «جاء وقت أمانة عرضها الله تعالى‏‌ على‏‌ السماوات و الأرض والجبال فأبين أن يحملنها و حملها الإنسان في ضعف، فلا أدرى‏‌ أحسن أذا ما عملت أم لا.».
[5]ـ بحارالأنوار، ج 41، ص 17، أخذ زین العابدین علیه‌السلام بعض صحف عبادة علی علیه‌السلام فقرأ فیها یسیراً ثم ترکها من یده تضجراً و قال: «مَن يقوى‏‌ على‏‌ عبادة على‏‌ ابن ابى‏‌ طالب عليه‏السلام.».
[6]ـ بحارالأنوار، ج 41، ص 18 ـ عن ابن عباس، قال: «أهدي إلى‏‌ رسول الله صلى‏‌الله‏عليه‏و‏آله ناقتان عظيمتان فجعل إحداهما لِمَن يصلى‏‌ ركعتين لايهم فيهما بشيء من أمر الدنيا. و لم يجبه أحد سوى‏‌ على‏‌ عليه‏السلام فأعطاه كلتيهما.».
[7]ـ بحارالأنوار، ج 41 ، ص 22
[8]ـ بحارالأنوار، ج 40 ، ص 345
[9]ـ ترجمه‌الإمام علی ابن ابی طالب، ج 3 ، ص 202
[10]ـ ترجمه‌الإمام علی ابن ابی طالب، ج 3 ، ص 188
[11]ـ ترجمه‌الإمام علی ابن ابی طالب، ج 3 ، ص 191
[12]ـ بحارالأنوار، ج 40 ، ص 324
[13]ـ بحارالأنوار، ج 40 ، ص 330
[14]ـ الغارات، ج 1 ، ص 90
[15]ـ بحارالأنوار، ج 40 ، ص 326

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله امینی

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!