دیدگاه مسیحیت و یهودیت درباره جادوگری/ اعدام 80 جادوگر زن در یک روز

0

13921129000183 PhotoAرواج جادوگری در روزگار کهن، نه فقط در میان مردان بنی‌اسرائیلی بلکه در میان زنانشان هم شگفت‌آور بود، به گونه‌ای که شیمعون بن شطح در یک روز ۸۰ زن جادوگر را اعدام کرد. مبارزه با جادو در میان مسیحیان نیز داستان طولانی دارد.

  • شیطان‌گرایی در گذر تاریخ/2
    دیدگاه مسیحیت و یهودیت درباره جادوگری/ اعدام 80 جادوگر زن در یک روز

     

 امروزه شیطان‌گرایی فراتر از حرکتی زودگذر، با داعیه معنویت به میدان آمده است. این مرام برخلاف تصور رایج،‌ جذابیت‌هایی دارد که فهم و درک آن برای کسانی که تصور روشنی از آموزه‌های این آیین ندارند، بسیار دشوار است. هر چند شیطان‌گرایی جدید به تقلید از شیطان‌گرایی قرون وسطایی شکل گرفته و بسیاری از آموزه‌های آن را در خود جای داده است، این جنبش، در نوع خود حرکت جدیدی است که باید با نگاه به ریشه‌های تاریخی- اجتماعی آن در غرب تحلیل شود. در تحلیل‌ شیطان‌گرایی جدید، چهار محور اساسی باید مورد کاوش قرار گیرد که عبارت است از: بزرگ‌نمایی عهدین(انجیل و تورات) از شیطان، نقص و ناکار‌آمدی مسیحت در غرب، دین‌ستیزی نظام سرمایه‌داری و خلأها و نواقص نظام تمدن غرب، هر کدام از این چهار بخش اگر نادیده گرفته شود، تحلیل شیطان‌گرایی مدرن ناقص خواهد بود. برای بازخوانی مفهوم شیطان‌گرایی به تورق کتاب «کاوشی در معنویت‌های نوظهور» به قلم حجت‌الاسلام حمزه شریفی دوست پرداختیم که در ادامه می‌آید:

*شیطان‌گرایی معاصر

شیطان‌گرایی معاصر با بحران‌های بعد از جنگ جهانی دوم پیوند خورده است. جنگ جهانی دوم شرایطی ناامید کننده ایجاد کرده بود، فریاد مبارزه و اعتراض از هر کوی و برزن بلند بود، جوانان دریافتند که نظام سرمایه‌داری، جهان را به مرز نابودی و انهدام رسانده است ظلم و خفقان شدید باعث شد گروهی از جوانان عصیان کنند و اعتراض خود را با ترویج هیپی‌گری نشان دهند، بلکه بتوانند با طرح تفکری نو در حوزه اخلاق و امنیت اصلاح‌گری کنند. سرانجام جوانان به ویژه دانشجویان برخاستند و با توجه به ظرفیت موسیقی با شعار «سرانجام اصلاحی باید» جنبش متال را به وجود آورند، شاید اولین گام در به انحراف کشاندن این حرکت اصلاحی، استفاده از این ابزار (موسیقی) بود.

در دهه اول موسیقی متال، تمامی اشعار و ترانه‌های آن دارای خمیر مایه اعتراض‌آمیز بر ضد جنگ، عشرت‌طلبی و سلطه سیاسی بود. در این ترانه‌ها مبارزه با مدرنیته و سلطه تجاری موج می‌زد و بخش قابل توجهی از محتوای ترانه‌ها هم مربوط به مسائل معنوی، بیداری ضمیر انسان‌ها و ندای درون بود.

اما گردانندگان و طراحان نظام سرمایه‌داری بیکار نبودند. مهار بحران برای آن‌ها بسیار حیاتی بود. سرانجام با کشاندن کنسرت‌های اعتراض به دامن شیطان‌گرایی توانستند از گمراهی توده مردم با این جنبش جلوگیری کنند و با ترویج نمادها و پوشش‌های شیطانی در پاره‌ای از کنسرت‌ها، عملاً به شناساندن این مرام به مردم کمک کنند. یقیناً خواست اولیه جوانان معترض ترویج و گسترش شیطان‌گرایی نبود. خواننده مشهور گروه انگلیسی بلک سبت یعنی «آزی آزبورن» اولین کسی بود که به این ایده واکنش نشان داد. او در سال 1976 در مصاحبه‌ای تأکید کرد:

«من و بچه‌ها هرگز دنبال تفکرات شیطانی نرفته‌ایم… من به آفریننده‌ام ایمان دارم. بلک سبت هرگز گروهی شیطان‌پرست نبوده است. من از دیدن بعضی از طرفداران‌مان که با لباس‌های سیاه و صورتی رنگ شده و شمعی در دست در سالن کنسرت حضور پیدا می کنند واقعاً می‌ترسم… واقعا ما آن‌گونه که آن‌ها فکر می‌کنند نیستیم. ما فقط معترضیم».

اما کار از کار گذشته بود. دستان پشت صحنه توانستند با نفوذ عوامل خود به کنسرت‌های موسیقی و به دنبال آن پوشش رسانه‌ای در تلویزیون و روزنامه‌ها، توجه به شیطان را در کانون توجه توده مردم قرار دهد و زمینه‌ای فراهم  کنند که گروه‌های جدید هم با تحمل این هزینه و قبول برچسب شیطان‌گرایی به گروه‌های راک و متال ملحق شوند.

در پی آن گروه‌های جدیدی به جای اینکه به آرمان اولیه جنبش پایبند باشند، به تخلیه انرژی اعضای خود و پرداختن به محتوای شیطانی در کنسرت‌ها سرگرم شدند. در نتیجه یکی از فراگیرترین جنبش‌های ضد سرمایه‌داری در غرب که در ابتدا با آرمان‌های انسان دوستانه شروع شد نه فقط مهار که با ایده شیطان‌گرایی تغییر ماهیت یافت. چنین دست‌کاری در ماهیت حرکت، چنان رسوایی بپا کرد که هواداران متال هم در تاریخچه آن از این لکه ننگ یاد می‌کنند:

«موسیقی متال به عنوان جنبش‌ هنری- اجتماعی، به مانندتمام مقولات بشری، پس از گذشت مدتی کوتاه از روزهای آغازین خود بازیچه دست سودجویان شد.. گویی دالانی کثیق و تودرتو که به جیب سرمایه‌داری و ابرقدرت‌های بزرگ ختم می‌شود و هیچ کس را توان راهیابی به آن نیست، مگر در جهت برآورده ساختن اهداف آنان».

*جادوگری و شیطان‌گرایی

منابع تاریخی از قوم یهود، چهره‌ای انس یافته با خرافات و جادوگری گزارش می‌دهد، آن‌ها از این ابزار برای بهره‌جویی بیش‌تر از متاع دنیا و تسلط بر دشمنان خود سود جسته  تا جایی که در اسکاندیناوی بعد از شیوع طاعون، یهودیان را به قتل عام همسایگان متهم کردند و یهودیان تلاش می‌کردند ثابت کنند که قوم آن‌ها نیر همچون دیگران به طاعون مبتلا شده است.

رواج جادوگری در روزگار کهن، نه فقط در میان مردان بنی‌اسرائیلی بلکه در میان زنانشان هم شگفت‌آور بوده است، به گونه‌ای که شیمعون بن شطح -قرن اول قبل از میلاد- در یک روز هشتاد زن جادوگر را اعدام کرد. مبارزه با جادو در میان مسیحیان نیز داستان طولانی دارد.

منابع تاریخ آورده‌اند که دادگاه تفتیش عقاید در موارد زیادی برای پرداختن به جرم‌های جادوگران تشکیل می‌شد و حکم به اعدام و سوزاندن جادوگران می‌داد. از دیدگاه تلمود، گنجینه دینی کهن یهود، جادوگر، مجرم و محکوم است؛ زیرا از اوامر تورات سرپیچی می‌کند، در حالی که شعبده‌باز با وجودی که تأیید نمی‌شود، مجرم نیست.

تلمود هر نوع سحر، جادو و فال‌گیری را به شدت تقبیح و محکوم کرده است؛ تا جایی که جادوگری اعمال مخصوص بت‌پرستان می‌داند. با همه تلاش‌هایی که از جانب پاره‌ای از علمای یهود برای از میان بردن سحر و جادو به عمل آمد،‌ این خرافات در بین یهودیان عوام نفوذ کرد. در فصل هجدهم سفر تثنیه، صورت‌هایی از سحر و جادو که میان بت‌پرستان آن زمان معمول بوده، ارائه شده و تورات، فرزندان اسرائیل را از چنین اعمالی منع کرده است.

شیطان پرستی، امروز با مراسم و آیین‌های جادویی ارتباطی نزدیک دارد و جادوگری، رکن آن محسوب می‌شود. توجه خاصی که شیطان ‌گرایان به اعمال جادویی دارند، به عرفان رازآلود و جادویی کابالا (قبالا) بر می‌گردد که از نظر تاریخی ریشه در گرایش عوام یهود به جادو دارد.

ادامه دارد…

فارس

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!