جاذبه و دافعه حضرت مهدی(عجل الله) (اختصاصی)

0

امام زمانی که خود برای پایان دادن به وضعیت اسفبار آخرالزمانی وارد عرصه می¬شود، خود متهم به کشتار است! حقیقت دیگر این است که ظهور مهدی رحمتی برای مومنان و نقمتی برای کافران است و شگفتا که ابلیس که نابودی او و ایادی او یکی از اهداف ظهور حضرت مهدی(عج) است، همو که در دروازه کوفه سرش به دست امام عصر(عج) از تن جدا خواهد شد2، تا جهانی بدون ابلیس را تجربه کنیم، طبق سنت شیطانی¬اش هر آنچه را که به زیان اوست به انگاره¬ای در اذهان بشر تبدیل و او را نیز در کنار خود و رو در رو با امام عصر(عج) می¬بیند و می¬قبولاند. از آن روست که گزاره مشهور پیش¬گفته از افواه عوام مردم خارج می¬شود که: «اگر قرار است سرم از تنم جدا شود، بهتر است نیاید!»

 

بسم الله الرحمن الرحیم

جاذبه و دافعه حضرت مهدی(عج)

از جمله آسیب¬های مباحث مهدوی، پرداختن بیش از حد به یک موضوع و غفلت از جوانب دیگر این امر است. تا به حال در نزد عوام ظهور حضرت حادثه¬ای غمبار و وحشتناک تلقی می¬شد برای نمونه، در صورت مراجعه به مدارس و نظرسنجی از دانش¬آموزان درصد بسیاری از آن¬ها به سبب انگاره غلطی که متأثر از والدین یا مربیان در ذهن دارند، این جمله معروف را بر زبان می¬آورند که: «اگر قرار است سرم از تنم جدا شود، بهتر است نیاید!». این امر نتیجه پرداختن صرف به جدال حضرت با کافران بدون تصریح جزئیات و علت آن است. باید گفت که فساد و تباهی و کشت و کشتار و خونریزی محصول نهایی تفکر بشری حاکم بر زمین است آن گونه که قرآن می¬فرماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ»1 «فساد در خشكي و دريا به خاطر كارهايي كه مردم انجام داده‏اند آشكار شده است» و جالب این جاست که امام زمانی که خود برای پایان دادن به وضعیت اسفبار آخرالزمانی وارد عرصه می¬شود، خود متهم به کشتار است! حقیقت دیگر این است که ظهور مهدی رحمتی برای مومنان و نقمتی برای کافران است و شگفتا که ابلیس که نابودی او و ایادی او یکی از اهداف ظهور حضرت مهدی(عج) است، همو که در دروازه کوفه سرش به دست امام عصر(عج) از تن جدا خواهد شد2، تا جهانی بدون ابلیس را تجربه کنیم، طبق سنت شیطانی¬اش هر آنچه را که به زیان اوست به انگاره¬ای در اذهان بشر تبدیل و او را نیز در کنار خود و رو در رو با امام عصر(عج) می¬بیند و می¬قبولاند. از آن روست که گزاره مشهور پیش¬گفته از افواه عوام مردم خارج می¬شود که: «اگر قرار است سرم از تنم جدا شود، بهتر است نیاید!»

امام عصر(عج)، رحمتی برای جهانیان است
ولی بررسی، تفکر و تعمق خلاف باور فوق را می¬نمایاند. امام عصر(عج) مظهر رأفت حق تعالی برای مومنان و توده¬های مستضعف است. در حدیث لوح فاطمه(س) آمده است: «… ثم أكمل‏ ذلك‏ بابنه‏ رحمة للعالمين عليه كمال موسى و بهاء عيسى و صبر أيوب»‏؛ «… سپس به خاطر رحمت خود بر عالميان، سلسله اوصياء را به وجود فرزندش تکميل خواهم کرد؛ کسي که کمال موسي، بهاي عيسي و صبر ايوب را دارا مي-باشد.»3
حضرت آیت¬الله وحید خراسانی می¬فرمایند: «امام زمان وقتی می¬آید مجسمه پیغمبر خاتم است. پیغمبر خاتم که بود؟ «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ». وجود امام زمان، رحمة للعالمین است؛ بعضی … تصور می¬کنند می¬آید قلع و قمع می¬کند، بعد فکر می¬کنند وقتی ما را می¬کشد پس چرا در انتظارش باشیم؟!…؛ باغ را دیده¬ای؟ باغبان می¬آید در باغ خارها را از زمین می¬کِشد. باید بکشد یا نه؟! باغ برای پرورش گُل است، نه برای خار. همان¬طوری که باغبان از باغ خارها را درو می¬کند، امام زمان هم خارهای باغ انسانیت را درو می¬کند. اگر گُل بِشَوی پرورش¬ات می¬دهد.
جراح چه می¬کند؟ وقتی غده پیدا شود، اول آن غده را معالجه می¬کند تا جایی که میسر است مرهم می¬گذارد، دوا می¬دهد، اگر دوا اثر نکرد، مرهم نتیجه نداد، آن وقت چه باید بکند؟ یا باید این آدم بمیرد یا باید این غده درآید، آنجاست که جراحی می¬کند غده را در می¬آورد. به آن جراح می¬شود گفت: چرا غده را در آوردی؟! چرا تیغ کشیدی بر سر این بیچاره؟! امام زمان غده¬های انسانیت را در می¬آورد. این است که شمشیرش رحمت است، بخشش¬اش هم رحمت است؛ تمام وجود رحمت است».4

امام مظهر اسم منتقم الهی است
امام مظهر اسم «منتقم» الهی نیز می¬باشد، تا علاوه بر پیاده کردن حق مظهر انتقام الهی نیز باشد. حضرت از کسانی انتقام می¬گیرد که به رغم ارسال رسل، اوصیاء و رهبران الهی، همچنان سر عصیان و مخالفت و سرکشی دارند، نه از مظلومان و دینداران و دین¬خواهان که صد البته اکثریت سکان ارض را تشکیل می¬دهند. بله! درست است که خون تا لجام اسبان بالا می¬آید و این بیان اغراق¬آمیز کنایه از شدت مبارزه حضرت با «ستمگران» و «زیان¬کاران» است. درست است که امام زمان(عج) با سیره پیامبر(ص) نمی¬جنگد زیرا سیره پیامبر بر ملاطفت و مهربانی با دشمنان بود، اما سیره امام زمان در جنگ با «ستمگران» و «زیان¬کاران» فقط انتقام است و توبه متظاهران و مفسدان اجتماعی را هم نمی¬پذیرد.
زراره به امام صادق(ع) عرض کرد: «أ يسير بسيرة محمد (ص)؟ فقال: هيهات هيهات يا زرارة ما يسير بسيرته، فقال: إن رسول الله (ص) سار في أمته بالمن يتألف الناس، و القائم (ع) يسير فيهم بالقتل، بذلك أمر في الكتاب الذي معه أن يسير بالقتل و لا يستتيب أحدا ويل لمن‏ ناوأه.»؛ «آيا سيره و روش او چون سيره و روش حضرت رسول اکرم (ص) می¬باشد؟ فرمود: هرگز هرگز اي زراره! سيره و روش آن حضرت را ندارد. همانا رسول خدا(ص) در امت خود روش منت و تأليف داشت و قائم(ع) و همراهانش به موجب مکتوبي که همراه دارد بايد روش کشتار داشته باشد و از کسي توبه هم نمي¬خواهد واي بر کسي که با او ستيزه و مخالفت کند.»5
او با علم الهی خویش مجرمان را دیده و مجازات می نماید. روز ظهور روزی است که مجرمان از روی سیمای¬شان شناخته خواهند شد زیرا برون هر مردى از درونش خبر مى‏دهد يا به گفته سعدى: «رنگ رخساره خبر مى‏دهد از سر ضمير» و یا به تعبير قرآن كريم: «يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُم‏».6
ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل می کند که: از امام صادق (ع) در خصوص تفسیر آیه: «يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُم‏» پرسیدم، فرمودند: «الله يعرفهم و لكن نزلت في القائم يعرفهم بسيماهم فيخبطهم بالسيف هو و أصحابه خبطا»؛ «خداوند آنان را مي¬شناسد، اما آيه در باره قائم (ع) نازل شده که مجرمان را به چهره مي¬شناسد و خود و اصحابش با شمشير بند از بندشان مي¬گسلد.»7
سختگیری حضرت در ابتدای ظهور جهت از بین بردن باطل است اما پس از آن وضعیت از همه جهت ارتقاء می¬یابد.

 

 

قیام حضرت قیامی برای فرونشاندن جنگ است
مهدي (عج)، عهده¬دار رسالتي سخت و سترگ است. تلاش گسترده در سطح جهان براي زدودن ظلم و بي¬عدالتي و نشاندن حق و عدالت بر اريکه قدرت، کاري به غايت دشوار است؛ زيرا مستلزم بازستاندن قدرت از دست مدعيان دروغين و جسور آن خواهد بود. از اين رو، امام مهدي (عج) با مقاومت¬هاي بسياري روبه رو خواهد شد و ناگزير، جنگي جانکاه در پيش خواهد داشت.
خروج حضرت در کشاکش جنگی بزرگ و خونریزی شدید و فتنه¬های بسیار و ناامنی¬های فوق-العاده و امراض ناگوار و بلاهای بی¬شمار است که در تمامی جهان وجود داشته و مرکز آن طبق روایات خاورمیانه است. لذا حضرت برای فرونشاندن این وضع و رهنمون ساختن کشتی طوفان¬زده بشریت به ساحل نجات ابدی، خود ناگزیر از جدال با رهزنان است. بنابراین سال¬های اولیه قیام حضرت مقرون به شداید و سختی¬های فراوان است طوری که امام باقر(ع) در جواب «بشر بن أبي أراكه نبّال» که آرزوی سهولت قیام را می¬نمود فرمود: «چنين نيست تا جايي كه ما و شما در عرق و خون غرق شويم»: «إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّ الْمَهْدِيَّ لَوْ قَامَ‏ لَاسْتَقَامَتْ‏ لَهُ الْأُمُورُ عَفْواً وَ لَا يُهَرِيقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ فَقَالَ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ ص حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ ثُمَّ مَسَحَ جَبْهَتَهُ»؛ «مردم مي¬گويند چون مهدي (ع) قيام كند، كارها خود به خود درست مي¬شود، به اندازه حجامتي خون نمي¬ريزد. امام فرمود: هرگز چنين نيست. به خداي جان آفرين سوگند مي¬خورم، اگر قرار بود كار براي كسي خود به خود درست شود، براي پيامبر (ص) درست مي¬شد، هنگامي كه دندانش شكست و صورتش شكافت. هرگز چنين نيست كه كار خود به خود درست شود. به خداي جهان آفرين سوگند مي¬خورم، كار درست نخواهد شد تا اين كه ما و شما در عرق و خون غرق شويم. آن گاه به پيشاني خود دست كشيد.»8
آری برای پایان دادن به خودکشی بشر به دست خویشتن، نیشتری باید، تا چرک و کثافات را بیرون بریزد و جان را نجات دهد و گریزی از نیشتر نیست. مبارزان دایم باید روی اسب باشند و استراحت بر زمین را فرصتی نیست.

چه کسانی با امام زمان(عج) می¬جنگند؟
طبق روایات جدال با سفیانی 8 ماه به طول می¬انجامد. ابوبصير گويد: شنيدم امام باقر (ع) مى‏فرمود: «و يضع‏ السيف‏ على‏ عاتقه‏ ثمانية أشهر حتى ‏رضي الله قلت فكيف يعلم رضا الله قال يلقي الله في قلبه الرحمة»؛ «… شمشير برگردن خويش حمايل ساخته و هشت‏ ماه‏ به شدّت مبارزه مى‏كند تا اينكه خدا راضى شود، پرسيدم: چگونه از رضايت خاطر خداوند آگاه مى‏گردد؟ فرمود: خداوند به دل او رحمت مى‏اندازد».9
از این روایت بر می¬آید که جنگ حضرت حدود 8 ماه طول می¬کشد.

13 شهر با حضرت به جنگ خواهند پرداخت. امام صادق (ع) مي¬فرمود: «ثلاث عشرة مدينة و طائفة يحارب‏ القائم‏ أهلها و يحاربونه أهل مكة و أهل المدينة و أهل الشام و بنو أمية و أهل البصرة و أهل دستميسان‏ و الأكراد و الأعراب و ضبة و غني و باهلة و أزد و أهل الري»؛ «سيزده‏ شهر و طائفه است كه قائم (ع) با اهل آن شهرها مي¬جنگد و آنان با او مي¬جنگند: اهل مكّه و اهل مدينه و اهل شام و بنى¬اميّه و اهل بصره و اهل دست ميسان‏ و كردها و عرب¬هاى باديه‏نشين و ضبّه و غنى و باهله و ازد و اهل رى.»10

فتح سرزمین¬های غیر اسلامی بدون جنگ و خونریزی
چهره ترسیمی از حضرت در روایات و هنگام قیام به گونه¬ای است که همواره شمشیر بر دوش دارند اما واقعیت این است که قیام امام(ع) قیامی نظامی و میلیتاریستی و متکی بر اجبار و سرکوب نیست. بدیهی است عدالت¬گستری حضرت، خود زمینه¬های تقویت و مشروعیت حکومت ایشان و جذب دل¬های بیشتر مردم را به دنبال خواهد داشت: پیامبر(ص) فرمود: «كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا اسْتَيْأَسْتُمْ مِنَ الْمَهْدِيِّ، فَيَطْلُعُ عَلَيْكُمْ صَاحِبُكُمْ مِثْلَ قَرْنِ الشَّمْسِ، يَفْرَحُ‏ بِهِ‏ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ»؛ چگونه هستيد زمانى كه از آمدن مهدى مأيوس مى‌شويد؛ پس ناگهان صاحب شما همانند خورشيد فروزان ظهور مى‌كند؛ به طورى كه تمام اهل زمين و آسمان خوشحال خواهند شد.11
از روایات چنین استفاده می¬شود که امام مهدی(عج) سرزمین¬های غیراسلامی را بدون خونریزی و کشتار آزاد خواهند کرد و رومی¬ها، دروازه¬های شهرهای خودشان را به روی آن حضرت خواهند گشود. نعمانی به سند خود از محمّدبن جعفربن محمّد و او هم از پدرش امام زین¬العابدین (ع) روایت کرده است که فرمود: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ … يَبْعَثُ جُنْداً إِلَى الْقُسْطَنْطِينِيَّةِ فَإِذَا بَلَغُوا الْخَلِيجَ‏ كَتَبُوا عَلَى أَقْدَامِهِمْ شَيْئاً وَ مَشَوْا عَلَى الْمَاءِ فَإِذَا نَظَرَ إِلَيْهِمُ الرُّومُ يَمْشُونَ عَلَى الْمَاءِ قَالُوا هَؤُلَاءِ أَصْحَابُهُ يَمْشُونَ عَلَى الْمَاءِ فَكَيْفَ هُوَ فَعِنْدَ ذَلِكَ‏يَفْتَحُونَ لَهُمْ أَبْوَابَ الْمَدِينَةِ فَيَدْخُلُونَهَا فَيَحْكُمُونَ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ‏»؛ «هر گاه قائم ظهور فرماید… سپاهی را به قسطنطنیه می¬فرستد. وقتی آنها به خلیج می¬رسند، بر کف پاهایشان چیزی می¬نویسند و بر روی آب راه می¬روند. وقتی رومی¬ها به آنان می¬نگرند [با تعجب] می¬گویند: یارانش که بر روی آب راه روند، خودش [امام مهدی (ع)] چگونه خواهد بود؟! در این جاست که رومی¬ها دروازه¬های شهر خود را بر روی سپاه امام (ع) می¬گشایند و آنها تا هر وقت بخواهند در آنجا حکومت می¬کنند.12

ناآشنایی با روش حضرت مهدی(عج) منجر به انکار ایشان می¬شود
عدم آشنایی با روش خاص حضرت مهدی(عج) در ارایه اسلام و نوع برخورد با باطل و سختگیری او آزمایش بزرگی است که در صورت متزلزل شدن به نفی و انکار اصل ماجرا می¬انجامد، طوری که باعث برگشت از حضرت توسط برخی و روی¬آوری به ایشان توسط برخی دیگر می¬شود. امام صادق(ع) می-فرمایند: «إذا خرج القائم (ع) خرج‏ من‏ هذا الأمر من كان يرى أنه من أهله و دخل فيه شبه عبدة الشمس و القمر»؛ «زمانی که قائم قیام کند، کسانی که گمان می‌شود از خاندان او هستند، از صف آن حضرت خارج می‌شوند و کسانی که به خورشید و ماه پرست می‌مانند، به صف او در می‌آیند».13

احساس پدری امام عصر(عج) نسبت به انسان¬ها
امام عصر(عج) نسبت به همه انسان¬ها احساس‌ پدري‌ و عطوفت‌ دارند؛ زيرا امام‌(ع‌) هنگامي‌ كه‌ با كفّار و منحرفان‌ مي‌جنگد و شورشيان‌ را مي‌كشد، هرگز در دلش‌ نسبت‌ به‌ آنها ذره‌اي‌ كينه‌ ندارد و فقط‌ براي‌ مصلحت‌ آنها و گسترش‌ عدل‌ و نيكي‌ در سرزمين¬هايشان‌ و رساندن‌ سخن‌ حق‌ به‌ آنها مي‌جنگد.
پيوند زدن‌ بين‌ اين‌ دو جهت‌ به‌ ظاهر متضاد، يعني‌ احساس‌ پدري‌ داشتن‌ در كنار قصد كشتن‌، با توجه‌ به‌ تاريخ‌ جنگ¬هاي‌ مسلمانان‌، جز از شخص‌ معصوم‌ ساخته‌ و پرداخته‌ نيست‌ و از اين‌روست‌ كه‌ مي‌بينيم‌ در فتوحاتي‌ كه‌ در غياب‌ معصومين‌ صورت‌ گرفت‌ نه‌ تنها از آن‌ حس‌ پدري‌ و عاطفي‌ نسبت‌ به‌ قوم‌ مغلوب‌ خبري‌ نبود بلكه‌ آن‌ جنگ¬ها صرفاً شكلي‌ غنيمت‌طلبانه‌ و اقتصادي‌ به‌ خود گرفت‌.
هنگامي‌ كه‌ اين‌ احساس‌ متعالي‌ براي‌ افراد غيرمعصوم‌ در فتوحات‌ با دامنة‌ محدود، وجود نداشته‌ باشد پس‌ چگونه‌ مي‌توان‌ در آن‌ نبرد جهاني‌، كه‌ كشته‌ها خواهد گرفت‌ و غنايم‌ فراواني‌ را به‌دنبال‌ خواهد داشت‌ و دامنة‌ تسلط‌ را به‌ تمام‌ جهان‌ خواهد كشاند، از غير معصوم‌ انتظار داشت‌ نسبت‌ به‌ قوم‌ مغلوب‌، احساس‌ پدري‌ داشته‌ باشد؟ بدون‌ حضور شخص‌ معصوم‌، اين‌ نبرد، نبردي‌ كاملاً سودجويانه‌ و نامقدّس‌ و در جهت‌ گردآوري‌ غنايم‌ مادّي‌ خواهد بود.
بنابر مطالب فوق و ملاحظه روایاتی که معدودی از آن ها را برشمردیم، قیام حضرت به نفع مستضعفان و بر ضد ستمگران است.

 

 

صفر حبیبی مشکینی – وعده صادق

 

 

پی¬نوشت¬ها
1. سوره روم، 41
2. عياشى، محمد بن مسعود، تفسير العيّاشي، 2جلد، المطبعة العلمية – تهران، چاپ: اول، 1380 ق. ج‏2 ؛ ص242، ذیل تفسیر آیات 38 – 36 سوره حجر.
3. ابن¬بابويه، محمد بن على، كمال¬الدين و تمام¬النعمة، 2جلد، اسلاميه – تهران، چاپ: دوم، 1395ق. ج‏1 ؛ ص310
4. بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی در دیدار جمعی از جوانان و دانشجویان مشهد مقدس، تاریخ: 10/4/1390 ش  – 28 رجب 1432 ق
5. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، 5جلد، اعلمى – بيروت، چاپ: اول، 1425 ق. ج‏5، ص: 162
6. سوره الرحمن، آيه 41.
7. ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغيبة( للنعماني)، 1جلد، نشر صدوق – تهران، چاپ: اول، 1397ق. ص88
8. همان. ص284
9. همان. چاپ: دوم، 1418ق / 1376ش. ص234
10. همان، چاپ: چهارم، 1362 ش.؛ ص351
11. طبرى آملى صغير، محمد بن جرير بن رستم، دلائل الإمامة (ط – الحديثة)، 1جلد، بعثت – ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1413ق. ص 468
12. ابن أبي¬زينب، محمد بن ابراهيم، الغيبة(للنعماني)، 1جلد، نشر صدوق – تهران، چاپ: اول، 1397ق. ص319
13. همان. ص317

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!