منجي موعود عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف از نگاه نهج‌البلاغه-بخش اول

0
nahjolbalaghe.jpg
يعطف الهوي علي الهدي اذا عطفوا الهدي علي الهوي و يعطف الرأي علي القرآن اذا عطفوا القرآن علي الرأي1
واژه‌ها: عطف، ميل، مهرباني، بازگرداندن.
ترجمه: وقتي مصلح موعود قيام كند خواسته‌ها و هواهاي نفساني را به هدايت برمي‌گرداند(تابع وحي مي‌كند) آنگاه كه مردمان هدايت را تابع هواهاي خويشتن قرار دهند و نظريه‌ها و افكار مختلف را تابع قرآن مي‌سازد هنگامي كه تفسير به رأي كنند و نظريه‌هاي خود را برتري دهند و به قرآن تحميل نمايند.
 

 
منجي موعود عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف از نگاه نهج‌البلاغه-بخش اول
 
 
چه زيباست شخصيت خاتم الاوصياء را در آينه بيان سيد الاوصياء مشاهده نمودن.
چه گويا و پر پيام است روش و منش منجي بشريت را از نهج‌البلاغه اميرالمومنين عليه‌‌السلام شنيدن.
چه دلنشين است قصه‌هاي يوسف زهرا سلام‌الله عليها را از زبان مظلومش علي عليه‌‌السلام شنيدن.
چه سبز و بهاري است داستان بلبل بوستان انساني را در ترنم و زمزمه‌هاي باغبان اميد‌ها جستجو كردن.
چه عرفاني و جان آفرين است از كلام امام العارفين به سيره سيماي فروزنده فرزندش حضرت مهدي عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف راه يافتن.
چه پسنديده و پربهاست شيوه حكومت بزرگ حاكم آينده گيتي را از حكمت‌هاي برترين حاكمان تاريخ آموختن و زمامداري حق و عدل مهدوي را از كتاب تبلور عدالت علوي به نظاره نشستن.

و چه مبارك و مقدس مي‌نمايد راهيابي نور از نور كه مطمئن‌ترين طريق معرفت امامان نور مي‌باشد و ان الايات يفسر بعضها بعضاً و نوشتار حاضر عهده‌دار اين راه و رسالت است و به مهدي پژوهشي از مسير نهج‌البلاغه مي‌پردازد. ان‌شاءالله مقبول حق و مفيد حق طلبان افتد.

كلام اول

يعطف الهوي علي الهدي اذا عطفوا الهدي علي الهوي و يعطف الرأي علي القرآن اذا عطفوا القرآن علي الرأي1
واژه‌ها: عطف، ميل، مهرباني، بازگرداندن.
ترجمه: وقتي مصلح موعود قيام كند خواسته‌ها و هواهاي نفساني را به هدايت برمي‌گرداند(تابع وحي مي‌كند) آنگاه كه مردمان هدايت را تابع هواهاي خويشتن قرار دهند و نظريه‌ها و افكار مختلف را تابع قرآن مي‌سازد هنگامي كه تفسير به رأي كنند و نظريه‌هاي خود را برتري دهند و به قرآن تحميل نمايند.

 

توضيح و تفسير

مفسرين نهج‌البلاغه اين خطبه را يكي از پيشگويي‌هاي امام علي عليه‌‌السلام نسبت به حوادث عظيم آينده و قيام حضرت مهدي عليه‌‌السلام مي‌دانند.2

به طور كلي مي‌توان اين فراز از خطبه را به دو بخش تقسيم كرد:

الف) شرايط و وضعيت جامعه جهاني قبل از ظهور آن رهبر الهي كه همان منزوي گشتن حقايق قرآني و فراگير شدن فساد و فتنه‌ها در همه زمينه‌هاي زندگي فردي و اجتماعي، فرهنگي، سياسي واقتصادي و بدعت‌ها و تحريف‌ها در انديشه و عمل و اديان باشد.
البته همان گونه كه علي عليه‌‌السلام مي‌فرمايد: تمام مفاسد از اولين جنايتي كه توسط قابيل رخ داد تا انواع ظلم‌ها و بي‌بندوباري‌ها و بزرگ‌ترين جنگ‌هاي جاهلانه بشري ريشه در پيروي از كشش‌هاي حيواني و ترك تبعيت از عقل و وحي دارد3 و اين هواپرستي و تحريف‌ها و بدعت‌گذاري‌ در آخرالزمان آنقدر گسترش مي‌يابد كه امام صادق عليه‌‌السلام مي‌فرمايد:

هنگام قيام حضرت مهدي عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف مردم جاهل سخت‌تر از جاهلان عصر پيامبر صلي‌‌الله عليه‌وآله كه سنگ و چوب مي‌پرستيدند در برابر آن حضرت مي‌ايستند و با تأويل و تحريف در كتاب خدا بر ضد او احتجاج مي‌كنند.4 و نيز در رابطه با نابساماني‌هاي جامعه، قبل از قيام حضرت مهدي عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف نزال بن‌سيره نقل مي‌كند: روزي حضرت علي عليه‌‌السلام ما را مخاطب قرار داده، بعد از حمد و ثناي الهي سه مرتبه، فرمود: بپرسيد از من قبل از آنكه مرا نيابيد، سپس صعصعه بن صوحان برخاست و گفت: اي اميرالمومنين عليه‌‌السلام دجال چه زماني خروج مي‌كند؟ حضرت فرمود: بخاطر بسپار علائم آن زمان را: هنگامي كه نماز را بميرانند(حركات ظاهري هست ولي روح و حيات نماز واقعي را ندارد) و امانت را ضايع كنند، كذب و دروغگويي را حلال و مجاز شمرند، رباخوار شوند، رشوه گرفتن رائج گردد، ساختمان‌هاي زيبا و برافراشته بسازند، دين را به دنيا بفروشند، نادانان ناصالح را بكار گمارند، زنان مشاور امور شوند، صله رحم و پيوندهاي خويشاوندي قطع گردد، دنبال هواهاي نفساني، آرا و سليقه‌هاي شخصي و گروهي روند، خون افراد بي‌ارزش شود، قتل و خودكشي و كشتار انسان‌ها در جنگ و ، حلم و بردباري ضعف و ناتواني به حساب آيد، ظلم و ستم مايه فخر و مباهات شود، گناهكاران امير و كارگزار شوند و وزيران ظالم و عرفاء خائن و قاريان فاسق گردند. شهادت و گواهي دادن باطل ظاهر شود، قبح گناه برداشته و خلاف‌ها، تهمت و گناه و تجاوز علني گردد.

قرآن‌ها و مسجدها بظاهر زيور و آراسته و مناره‌ها زياد و بلند شود، اشرار و بدان مورد اكرام قرار گيرند، صف‌ها زياد و ازدحام شود، هواها، آراء و قرائت‌ها مختلف، عهدها شكسته و موعود نزديك گردد زنان در تجارت و امور اقتصادي با همسرانشان مشاركت مي‌كنند بخاطر حرص و طمع دنيا، صداها و تبليغات فاسقان بالا رود و همه جا شنيده شود (سايت‌ها و سي‌دي‌هاي ضداخلاقي در همه جا) و از افراد سبك‌سر و فرومايه سرپرست گروه و حزب شوند.

خلافكار حفظ ‌شود بخاطر ترس از شرش و دروغگو تصديق شود و خائن امين شمرده شود. آوازها، ترانه‌ها و سرودها و آهنگ‌هاي قبيح و آلات موسيقي و بازي فراوان گردد، آخر امت، اولش را لعن كنند زنان زين‌ها سوار و راننده شوند. زنان متشبه به مردان و مردان به زنان خود را شبيه نمايند، شاهد بدون مشاهده چيزي شهادت مي‌دهد.

و در نهايت اصبغ بن نباته مي‌پرسد: اي اميرالمومنين، دجال كيست؟ و حضرت خصوصيات او را بيان نموده و مي‌فرمايد: سرانجام در روز جمعه آن كه حضرت مسيح عيسي‌بن مريم عليه‌‌السلام پشت سرش نماز مي‌گذارد، امام دوازدهم از عترت پيامبر صلي‌‌الله عليه‌وآله نهمين فرزند حسين‌بن علي عليه‌‌السلام خورشيد فروزان بوده كه مقابل ركن و مقام ظاهر مي‌شود، زميني را پاك گرداند و ميزان را وضع و عدالت را استقرار بخشد پس هيچ‌كس ظلمي نكند و ستمي انجام نگيرد.5
آري آنگاه كه در نبود نور و گرماي خورشيد، بشريت در محاصره و تاريكي‌ها و تهديدها قرار گيرد اميد و انتظار به مصلح خدايي پيدا نموده و با تمام وجود، ضرورت او را احساس مي‌كند.

ب) برنامه‌هاي بلند عملي و اهداف آرماني آن حضرت در همه ابعاد جامعه كه هدايت همگان به سوي حق و عدل و قوانين قرآن و رهايي انسان‌ها از بند اسارت هواهاي حيواني، فساد و فسق و فريبكاري‌ها و يعطف الهوي علي الهدي به گونه‌اي كه جهان خزان ديده و زمستان‌زده بي‌برگ و خالي از عدل و آزادي با ظهور آن بهار راستين حق، سراسر بهاران شود، زيبا و لذت‌زا همان طور كه در زيارت او مي‌خوانيم: السلام علي ربيع الانام و نضره الايام6؛ سلام بر آن بهار مردمان و صفا و شادبخش روزگاران، آن منجي جهان بشريت، انسان‌هاي دور گشته از حقايق و گرفتار در گرداب مذاهب باطل و تئوري‌هاي فاسد يا قرائت‌هاي مختلف فرقه‌اي و جناحي را به صراط مستقيم رهنمون مي‌كند و همانند خورشيد عالمتاب، با نور علم و منطق و اقتدار خدايي‌اش و به مصداق آيه ليظهره علي الدين كله7، خداوند او را بر همه اديان و افكار پيروز نمايد و شريعت محمدي صلي‌‌الله عليه‌وآله را همه جا احياء و حاكم گرداند.8

مقداد بن اسود از پيامبر صلي‌‌الله عليه‌وآله نقل مي‌كند كه فرمود: در سراسر روي زمين خانه‌اي حتي از سنگ و گل يا خيمه‌اي از كرك و مورباقي نماند جز آنكه اسلام را وارد آن مي‌كند.9

منتظرم تا كه فصل دي بسر آيد
باغ شود سبز و باغبان به درآيد
بلبل عاشق به پاي گلبن توحيد
اشك فشان باش تا دم سحر آيد
بگذرد اين روزگار تلخ‌تر از زهر
بار دگر روزگار چون شكر آيد

آري آن انسان كامل كه تربيت و تعليم يافته خالق هستي است ماهيت مردمان و هواهاي نفساني و تمايلات حيواني را مي‌شناسد و مختصات هدايت و ارزش‌هاي الهي را مي‌داند. او امت‌ها را آگاهي و اراده مي‌دهد تا حيات و سعادت خود را در هدايت و اطاعت دستورات خدا بيايند و استعدادها و غرائز را در مسير رشد و رسيدن به هدف عالي، تقرب به خدا و خداي‌گونه‌ شدن قرار دهند. آن مرد الهي سيماي نوراني انسانيت را ظاهر و چهره حقيقي قرآن را روشن خواهد نمود در نتيجه نظريات ناصالح و انحرافي برخاسته از كشش‌هاي حيواني و مغزهاي آلوده به سرعت توان رويارويي خود را در برابر قرآن و كلام خدا از دست مي‌دهد و فروغ فطرت‌هاي پاك پديدار و همه حق‌طلب و عدالت‌خواه شده مطيع رهبر عدالت‌گستر مي‌شوند هم او كه ولي‌الله و كلام‌الله ناطق و پيام‌هايي خدايي دارد دل‌ها را متوجه و مرتبط با قرآن مي‌كند تا همگان همگام با هستي مسير عدل و عبوديت و اطاعت خدا را طي كنند چرا كه «كل له قانتون10» همه بالا و پستي از آن او و همه مطيع و سر به فرمان اويند، الم تر ان الله يسبح له ما في السموات و الارض11، آيا نديدي هرچه و هركس در آسمان‌ها و زمين است تسبيح‌گوي خداست.

در پايان، مي‌توان پند و پيام تربيتي و اخلاقي بلندي را نيز نتيجه گرفت كه در واقع منشور سعادت مسلمان در دوران غيبت محسوب مي‌شود و آن پيروي از هدايت وحي و عترت و عقل و ترك تبعيت از تمايلات حيواني و هواهاي نفساني است چرا كه هرزگي و هواپرستي عامل بدبختي، اختلاف و انحطاط فرد و جامعه بوده و امام زمان عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف با آنها مبارزه مي‌كند تا جهان را به فلاح و صلاح رساند.

در نهج‌البلاغه حضرت علي عليه‌‌السلام بارها پيروي هواي نفس را نكوهش كرده و از عوامل اساسي سقوط انسانيت مي‌داند. از جمله در بياني مي‌فرمايد:

ايها الناس ان اخوف ما اخاف عليكم اثنان، اتباع الهوي و طول الامل فاما اتباع الهوي فيصد عن الحق و اما طول الامل فينسي الآخره12.
اي انسان‌ها، بيش از هر چيز بر شما از دو چيز مي‌ترسم، هواپرستي و آرزوهاي دراز، چرا كه پيروي از خواهش‌هاي دل و نفس، انسان را از حق، حق‌جويي، حق‌گويي و حقايق باز مي‌دارد و آرزوهاي طولاني، آخرت (مرگ، قبر، قيامت، روز حساب و زندگي جاويد) را از ياد و خاطر مي‌برد و در نتيجه زمينه ارتكاب هر فساد و گناهي در آدمي بوجود مي‌آيد.

حتي تقوم الحرب بكم عن ساق باديا نواجذها مملوه اخلافها خلوا رضاعها عاقبتها.13
واژه‌ها: نواجذ، جمع ناجذ يعني دندان بلوغ، انتهاي دندان‌ها، اخلاف (جمع خلف)، پستان، رفت و آمد و علقم، حنظل و هرچيز تلخ، حلو، شيرين، رضاع، شيردان و شيرخوردن.

ترجمه: در ‌آينده جنگ با تمام شدت افروخته گردد و چنگ و دندان‌هايش را تا آخر نشان خواهد داد و به اوج مي‌رسد آنهم با پستان‌هاي پر شير كه ابتدا دوشيدن و نوشيدن آن شيرين مي‌نمايد ليكن پاياني تلخ و زهرآگين دارد.

شرح و تفسير: در اين بخش حضرت به فتنه‌ها و جنگ سختي كه در آستانه ظهور آن مصلح بشريت رخ مي‌دهد، اشاره مي‌كند و با كنايه و استعاره‌هاي زيبا، شدت آن نبرد و تداوم و گستردگي‌اش را مي‌رساند و حالت آن جنگ را تشبيه مي‌كند به حال آنكه مي‌ايستد با قدرت و ثبات، و نيز به شير خشمگين كه دندان‌هايش ظاهر مي‌شود و شتري كه با شيردار شدن و آماده كردنش براي فرزندش به كمال مي‌رسد در واقع هر سه تشبيه بيانگر عظمت و قوت آن جنگ با شرائط و سلاح‌هاي مختلف مي‌باشد. و مي‌فرمايد: شروع اين جنگ شيرين مي‌نمايد شايد به خاطر غلبه و غنائم خوشحالند ولي در پايان جز ذلت و هلاكت و سرانجام جهنم نمي‌يابند.

آنچه از روايات استفاده مي‌شود وقوع جنگ‌ها و كشتار انسان‌ها بوسيله نبردها و بيماري‌هاي ناشي از آن همانند طاعون با سلاح‌هاي ميكروبي، قحطي واست.

در حديثي پيامبر صلي‌‌الله عليه‌وآله مي‌فرمايد: پس از من فتنه‌هاي پديد مي‌آيد كه راه نجاتي از آنها نخواهد بود. در آنها جنگ، فرار و آوارگي است و بدنبال آن فتنه‌هايي شديدتر يكي پس از ديگري شعله‌ور بگونه‌اي كه هيچ خانه‌اي از عرب‌ها نمي‌ماند كه آتش جنگ وارد آن نگشته و هيچ مسلماني نمي‌ماند كه آن فتنه به او نرسيده باشد آنگاه مردي از خاندان من ظهور مي‌كند.14

و در بياني ديگر مي‌فرمايد: زمين از ستم و ظلم پر مي‌گردد تا جايي كه در هر خانه‌اي ترس و جنگ وارد شود.15 همچنين از امام رضا عليه‌‌السلام نقل شده است: قبل از ظهور امام زمان عليه‌‌السلام كشتارهاي پياپي رخ خواهد داد16 و امير مومنان عليه‌‌السلام مي‌فرمايد: پيش از ظهور حضرت قائم عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف جهان گرفتار دوگونه مرگ مي‌گردد، مرگ سرخ با شمشير و سلاح و مرگ سفيد با طاعون و17

و بسياري از دانشمندان غرب نيز با استناد به كتاب مقدس و انجيل و جنگ عظيمي را براي آينده عالم پيش‌بيني نموده‌اند.18
الاوفي غد و سياتي غد بما لاتعرفون، ياخذ الوالي من غيرها عمال‌ا علي مساوي اعمالها و تخرج الارض افاليذ كبدها و تلقي اليه سلما مقاليدها فيركم كيف عدل السيره و يحيي ميت الكتاب و السنه.19

واژه‌ها: غد، فردا، افاليذ(جمع افلاذ، افلاذ جمع فلذ، پاره‌ها، قطعات)، مقاليد(جمع مقلاء، كليدها، خزانه)، عمال(كارگزاران، جمع عامل)

ترجمه: آگاه باشيد در فردا، فردايي كه قطعاً واقع خواهد شد و هيچ شناختي از آن نداريد والي و زمامداري از غير آنها خاندان ستمگر و حكومت‌هاي امروزي كارگزاران حكومت‌ها را بر اعمال بدشان مؤاخذه و كيفر مي‌كند، براي آن بزرگوار، زمين گنجينه‌هاي خود را بيرون مي‌ريزد و كليدهايش را به او تسليم مي‌نمايد. پس عدالت را در روش حكومت حق به شما مي‌نماياند و قوانين متروك شده كتاب و سنت را زنده و اجرا مي‌كند.

تفسير و توضيح: در اين قسمت به برخي از سيره و روش آن مصلح كل اشاره مي‌فرمايد و با جمله معترضه و سيأتي غد بما لاتعرفون، قطعي بودن وقوع فردا و عظمت و اهميت حوادث و آنچه نمي‌دانيد را مي‌رساند كه به قول شارح معتزلي20 اين گونه جملات معترضه در قرآن نيز نمونه‌ها دارد مانند فلا اقسم بمواقع النجوم و انه اقسم لو تعلمون عظيم، انه لقرآن كريم21 كه و انه لقسم لو تعلمون عظيم، جمله معترضه بين قسم و جواب آن است بعلاوه لو تعلمون هم معترضه بين معترضه مي‌باشد و

به هر حال آن امام آخر الزمان، طاغيان ستمگر را دستگير و كيفر مي‌كند و موانع ايجاد عدل و قسط برداشته شود و ديگران نيز عبرت گرفته، ره ‌زشتي و ظلم نابود و براي تحقق عدالت در سراسر عالم همه عوامل آب و باد و ثروت‌ها و ذخائر زمين تحت فرمان او در آيند و اهل زمين مطيع اوامر آن پيشواي مهربان مي‌شوند و عدل را در تمام ابعاد زندگي مي‌نماياند، بفرموده امام صادق عليه‌‌السلام: اما والله ليدخلن عليهم عدله جوف بيوتهم كما يدخل الحر و القر22. آري به خدا سوگند عدالت حضرت مهدي عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف به خانه‌ها و اتاق‌هاي آنها به درون زندگي فردي و خانوادگي نفوذ كند، همچنان كه گرما و سرما وارد مي‌شود.

كاني به قد نعق بالشام و فحص براياته في ضواحي كوفان فعطف عليها عطف الضرورس و فرش الارض بالرؤس قد فغرت فاغرته و ثقلت في الارض و طاته بعيد الجوله عظيم الصوله.

و الله ليشردنكم في اطراف الارض حتي لايبقي منكم الا قليل كالكحل في العين.
فلا تزالون كذلك حتي توب الي العرب عوازب احلامها، فالزموا السنن القائمه و الآثار البينه و العهد القريب الذي عليه باقي النبوه و اعملوا ان الشيطان انما ينسني لم طرقه لتتبعوا عقبه23.

واژه‌ها: نعق(فرياد زد)، فحص(به سرعت)، فغر(باز نمودن)، شرء(دور و تبعيد كردن)، ضروس،(شتر بدخو)، عزب(دور و پنهان)، سني(آسان و بازكردن)، ضواحي(جمع ضاحيه، نواحي آشكار و نزديك)

ترجمه: گويي او را مي‌بينم كه از شام فرياد برآورد و با پرچم‌هاي خود به سرعت اطراف شهر كوفه را پرمي‌كند، پس همانند شتر بدخو و گزنده(به دوشندگانش) و زمين را از سرها فرش نمايد در حالي كه دهانش گشاده و گام‌هايش سخت و سنگين بر زمين كوبد، حمله‌اش بي‌امان و پايدار و جولان او دور و دراز مي‌باشد.

بخدا سوگند(آيندگان) شما را اطراف زمين پراكنده كند تا جايي كه از شما جز اندكي نماند همانند باقي‌مانده سرمه اطراف چشم.
اين وضع سخت، همچنان ادامه يابد تا آنكه عقل‌هاي از دست رفته و پنهان شده عرب برگردد. (پس براي رهايي از فتنه‌ها) بايد بر سنت‌هاي پايدار و نشانه‌هاي آشكار و عهد و پيمان نزديك كه بقا و استمرار و اتمام نبوت بر آ‌ن استوار است، ملتزم باشيد و بدانيد كه شيطان راه‌هايش را براي فريب شما هموار مي‌نمايد تا گام‌هاي قدمش نهادها و پيروي او كنيد.

تفسير: در اين فصل از خطبه امام علي عليه‌‌السلام اشاره به جنگي عظيم و خاص دارد كه از منطقه شام آغاز و عراق را فرامي‌گيرد و با جنايت و حملات نظامي، قدرت و سلطه خود را تثبيت مي‌كند و حاكميت ظالمانه او تداوم و توسعه مي‌يابد تا جامعه عرب بيدار و خردهاي جمعي را بكار انداخته با اتحاد قيام كنند و آن حكومت جابرانه را از بين ببرند.

برخي از علما بزرگ مانند علامه مجلسي آن را مربوط به قيام سفياني در هنگامه ظهور حضرت مهدي موعود عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف مي‌دانند و جمعي از شارحين نهج‌البلاغه آن را ناظر بر حمله عبدالملك مروان دانسته كه بعد از غلبه بر شام راهي كوفه شد و به آنجا و اطرافش يورش برد تا مصعب بن‌زيبر قاتل مختار بن ابي عبيده ثقفي را به قتل رساند و مردم با او بيعت نمودند و سپس حجاج بن‌يوسف را به مكه براي كشتن عبدالله بن‌زبير فرستاد(در سال 73ه) او كعبه را منهدم و جمع زيادي را به قتل رساند تا اين كه عباسيان با ابومسلم خراساني و ايرانيان روي كار آمدند و بني‌اميه و بني‌مروان منقرض گشت.24

به نظر مي‌رسد قرائن موجود در اين خطبه(قبل و بعد اين بخش) و در ديگر روايات مؤيد و مرجح سخن علامه مجلسي است، كه ناظر به زمان ظهور امام مهدي عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف مي‌باشد يعني حضرت علي عليه‌‌السلام بعد از بيان شيوه حكومت آن رهبر معصوم، مي‌فرمايد: اين حكومت به آساني فراهم نگردد بلكه در آستانه آن جنگ سختي با تهديدها و تبليغ‌هاي فريب‌كارانه و كشتار از منطقه شام كه شامل فلسطين اشغالي يعني مركز اين حمله و برنامه‌هاي جنگي بر ضد اسلام و ممالك اسلامي توسط سلطه‌گران غرب و صهيونيست‌ها نيز مي‌شود آغاز شده كوفه و اطرافش را مي‌كوبد (عراق را تصرف مي‌كند) و  كه اين مي‌تواند ناظر به حمله اخير آمريكا به عراق و جنگ‌هايي در آينده خاصه با تئوري‌ صهيونيستي تشكيل خاورميانه بزرگ و نقش ادعايي از نيل تا فرات، پيشگويي‌هاي غربي‌ها به اين كه بزرگ‌ترين جنگ جهاني در اين منطقه رخ مي‌دهد و حتي قيام سفياني بزرگ‌ترين مخالف نهضت عادلانه مهدوي باشد.

با عنايت به اين كه كلام اميرالمومنين علي عليه‌‌السلام اطلاق دارد و تصريحي به شخص و عصر خاصي ندارد، مضافاً با روي كار آمدن بني‌عباس و انقراض حكومت امويان، ظلم و فساد تمام نشد و رهبري معصوم و عالم و عادل قيام نكرد تا قرآن و عترت و سنت را احيا كند، به علاوه اوصاف مذكور در فصل 1و 2 خطبه تنها قابل تطبيق بر حضرت مهدي عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف مي‌باشد و در تاييد اين نظر مي‌توان از جمله والعهد القريب استفاده كرد با توجه به روايت امام صادق عليه‌‌السلام كه مي‌فرمايد: نحن عهد الله فمن وفي بعهدنا فقد وفي بعهدالله25 مائيم عهدالله پس آن كه به عهد ما وفادار باشد. براستي به عهد و پيمان خدا وفا كرده است. و همچنين بيان آن حضرت در تفسير آيه: و اوفوا بعهد الله همان پذيرش ولايت علي عليه‌‌السلام و ائمه معصومين عليهم‌السلام بعد از او باشد26. و نيز از عهد در آيه «قال لا ينال عهدي الظالمين»27 كه مقصود امامت مي‌باشد.28

خلاصه تعهداتي به امام زمان، امام بحق و جانشين پيامبر صلي‌الله عليه‌وآله داريم كه بايد شناخت(معرفت، محبت ولايت، اطاعت و) و به آنها ملتزم شد. بعلاوه در زيارت حضرت مهدي عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف آمده است السلام عليك يا ميثاق الله29

در پايان، حضرت علي عليه‌‌السلام براي مصونيت و رهايي از فتنه‌ها در هر عصر و زمينه‌سازي قيام امام مهدي عجل‌‌الله تعالي فرجه‌الشريف توجه و التزام به كتاب الله(قرآن) كتاب قانون سعادت‌بخش انسان و سنت پيامبر صلي‌‌الله عليه‌وآله حقايق اسلام و همراه شدن با ولايت و خليفه الله كه بقيه و عامل بقا و استمرار نبوت است را توصيه مي‌كند. و نيز هشدار مي‌دهد شيطان در كمين است مبادا غفلت نموده سراغتان آيد و اسير نيرنگ‌هاي به ظاهر زيباي او، عوامل مخفي، تهاجم فرهنگي و تبليغات فريبكارانه شياطين شرق و غرب با الفاظ بظاهر زيباي آزادي، دموكراسي، حقوق بشر و شما را به فساد و گناه كشانند تا سلطه استعماري خود را ادامه دهند، شويد كه گرفتار بدبختي دنيا و آخرت خواهيد شد.

و مشابه اين كلام را در مورد حوادث سخت آينده منطقه شام و كوفه آورده مي‌فرمايد:

فوالذي فلق الحبه و برأ النسمه ان الذي انبئكم به عن النبي الامي ما كذب المبلغ و لا جهل السامع، لكاني انظر الي ضليل قد نعق بالشام و محض براياته في ضواحي كوفان فاذا فغرت فاغرته 30

ترجمه: پس سوگند به آن كسي كه دانه را شكافت و انسان و جانداران را آفريد، آنچه به شما خبر مي‌دهم از پيغمبر امي(با علوم خدايي نه دانش مدرسه‌اي) است مطمئناً نه گوينده دروغ گفته و نه شنونده ناآگاه بوده است.

گويا مي‌بينم شخص سخت گمراهي كه از شام فرياد زند و بتازد و پرچم‌هاي خود را اطراف كوفه نصب كند و چون دهان گشايد و سركشي كند و پا زدنش(جاي پايش) بر زمين محكم گردد، فتنه و آشوب‌ها با دندان‌هايشان فرزندان و مردان زمانش را بگزد و آتش جنگ شعله‌ور گردد، روزها با چهره گرفته و عبوس، شب‌ها دلخراش با رنج و اندوه بگذرد.

 

پي‌نوشت‌ها:

1- نهج البلاغه، خطبه 138.
2- منهاج البراعه، ج 8 ، ص 348 و شرح نهج‌البلاغه ابن ابي‌الحديد، ج9، ص 40.
3- نهج‌البلاغه، خطبه50 ، انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احكام تبتدع، همواره سرآغاز فتنه‌ها پيروي از هواهاي آلوده نفساني و قوانين انحرافي و اختراعي است.
4- بحارالانوار، ج52، ص 362.
5- بحارالانوار، ج52 ، ص 192.
6- زيارتنامه حضرت صاحب الزمان(عجل‌الله تعالي فرجه‌الشريف)، بحارالانوار102/101 و مصباح الزائد، ص441.
7- سوره فتح، آيه 28.
8- تفسير نورالثقلين، ج5 ، ص 79، تفسير كنزالدقايق، ج12 ، ص 310.
9- مجمع‌البيان، ج5 ، ص25.
10- سوره روم، آيه 26.
11- سوره نور، آيه 41.
12- نهج‌البلاغه، خطبه 42.
13- نهج‌البلاغه، خطبه 138.
14- عقد الدرر في اخبار المنتظر، ص 50-74.
15- كنزالعمال، ج16، ص 584.
16- غيبت نعماني، ص 217.
17- همان، ص277، بحارالانوار، ج52، ص 211 و يوم الخلاص، ص393.
18- ر. ك. به آرماگدون تدارك جنگ بزرگ.
19- نهج‌البلاغه، خطبه 138.
20- شرح النهج‌البلاغه ابن ابي‌الحديد، ج9، ص 42.
21- سوره واقعه، آيات 75-77.
22- بحارالانوار، ج 52 ، ص362.
23- نهج‌البلاغه، خطبه 138.
24- منهاج البراعه، ج8 ، ص 358، شرح نهج‌البلاغه(ابن ابي الحديد)، ج9، ص 40.
25- اصول كافي، ج1، ص221، فصلنامه انتظار، ج11، ص 12.
26- سوره نحل، آيه 91.
27- سوره بقره، آيه 124.
28- تفسير نورالثقلين، ج1، ص122، قاموس قرآن، تفسيرالميزان، ج2، ص 276.
29- بحارالانوار، ج102، ص93، مفاتيح الجنان.
30- نهج‌البلاغه، خطبه 100

 

حسين ايراني
رئيس سازمان تبليغات اسلامي استان قم

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!