مهدی «عج‏»؛ روح حج – بخش 2

0
خبرگزاری فارس: مهدی «عج‏»؛ روح حج

امام صادق (علیه‏السلام) می‏فرماید:  ان القائم اذا خرج، دخل المسجد الحرام فیستقبل الکعبة ویجعل ظهره الی المقام ثم یصلی رکعتین ثم یقوم، فیقول: «یا ایها الناس! انا اولی الناس بآدم . . . یا ایها الناس! انا اولی الناس بمحمد (85) ; چون مهدی ظهور کند، به مسجد الحرام رود . رو به کعبه و شت‏به مقام ابراهیم بایستد و دو رکعت نمازگزارد . آن گاه صلا دهد: «ای مردمان! من‏ام یادگار آدم، یادگار ابراهیم، یادگار اسماعیل، یادگار محمد .»

 

 

 

بخش دوم و پایانی

9 – حضور در حج

به سفری رهسپاری که آخرین سفیر الهی (علیه‏السلام) نیز در ایام حج آن جا است و تکبیر و تهلیل و تسبیحات، با ذکر او، از این سرزمین، به سوی آسمان بالا می‏رود! چه پیوند زیبایی! هوایی را استنشاق می‏کنی که یوسف زهرا (علیهاالسلام) در آن هوا نفس می‏کشد! . . .

عبیدبن زراره می‏گوید: صادق آل محمد (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) می‏فرمایند:  یفقد الناس امامهم یشهدالموسم فیراهم ولایرونه; (73) مردم، امام خود را نیابند . او، در موسم حج، شاهد ایشان است و آنان را می‏بیند، اما آنان، او را نمی‏بینند .

ابومحمد حسن بن وجنای نصیبی، پنجاه و چهار مرتبه به حج‏بیت الله الحرام مشرف شد به امید آن که جمال یار را زیارت کند . بعد از رسیدن به آرزویش، امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به او می‏فرماید: «ای حسن! آیا فکر کردی که امر تو بر من مخفی بود؟ ! به خدا قسم! هر حجی که انجام دادی، من با تو بودم . . .» . (74)

لذا محمد بن عثمان عمروی، نایب دوم، در این خصوص، قسم جلاله یاد کرده و فرموده: «والله! ان صاحب هذا الامر لیحضر الموسم کل سنة یری الناس و یعرفهم و یرونه و لایعرفونه; (75) آن حضرت، هر سال، در موسم حج‏حضور می‏یابد و مردم را می‏بیند و می‏شناسد، اما مردم او را می‏بینند، ولی نمی‏شناسند .» .

از ایشان سوال کردند: «شما حضرت (عج) را دیده‏اید؟» . گفت: «بله . آخرین بار، حضرت را در بیت الله الحرام دیدم در حالی که می‏فرمود: “اللهم انجزلی ما وعدتنی; پروردگارا! وعده‏هایی را که به من دادی، تحقق بخش . ” . نیز فرموده است: «آن حضرت را دیدم که پرده‏ی خانه‏ی کعبه را در مستجار گرفته و می‏فرمود: “اللهم انتقم من اعدائی; پروردگارا! از دشمنان‏ام انتقام بگیر” .» . (76)

مونس او، حضرت خضر نیز همراه او است . امام رضا (علیه‏السلام) در این باره می‏فرماید: «ان الخضر لیحضر الموسم کل سنة فیقضی جمیع المناسک و یقف بعرفة فیؤمن علی دعاء المؤمنین; (77) حضرت خضر، همه ساله، در موسم حج‏شرکت می‏کند و مراسم حج را انجام می‏دهد و در عرفات می‏ایستد و به دعای مؤمنان آمین می‏گوید .» .

10 – حج، وصال یار

حضور سبز حضرت بقیة‏الله، حجة‏بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مراسم حج و بویژه در عرفات و منی، سبب شده که برخی از عاشقان حضرت‏اش، در ایام حج، گل روی او را مشاهده کنند و به آرزوی خود برسند .

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند

علی بن مهزیار اهوازی می‏گوید: «من، بیست مرتبه به زیارت خانه خدا مشرف شدم، در حالی که در تمام این سفرها، قصدم، دیدن امام زمان (علیه‏السلام) بود; چون، شنیده بودم، هر سال، در ایام حج، آن حضرت، برای زیارت خانه‏ی خدا به مکه می‏رود، ولی در این بیست‏سفر، راه به جایی نبردم و موفق نشدم تا این که . . .» . (78) ادامه را از زبان این قلم بشنوید: تا این که آخرین بار، حج‏اش، حج‏شد و به منتهای آرزویش رسید، و جان تشنه‏اش را سیراب، و رخسار خسته‏اش را طراوت بخشید .

نصیب من، عرفات و مقام و مشعر کن

به شوق دیدن خود، راهی منایم کن

تمام حج، به لقای جناب حضرت تست

عطا، در این سفر، از نعمت لقایم کن (79)

آیة‏الله سید محسن امین عاملی (رحمة الله علیه) صاحب کتاب ارزش‏مند اعیان الشیعة می‏گوید: «. . . این جانب، به مکه مشرف شدم و در همه جا، از طواف گرفته تا عرفات، منی و مشعر، دل در شور و عشق حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشتم; چرا که با الهام از روایات و استفاده از اخبار، یقین داشتم که آن بزرگوار، همه ساله، در موسم حج، تشریف دارند و مناسک را به جای می‏آورد . از خدا خواستم که مرا به فیض دیدار نائل آورد، اما ایام حج‏سپری شد وموفق نشدم . در این اندیشه بودم که “چه کنم؟ آیا به لبنان برگردم و سال بعد برای زیارت و در پی مقصود بازگردم و یا این که همان جا رحل اقامت افکنده و از خدا، حجت او را طلب کنم؟ ” .

پس از محاسبه‏ی بسیار، تصمیم بر ماندن گرفتم تا شاید خداوند مدد کند و توفیق یار گردد و به منظور برسم . تا مراسم سال بعد، ماندم، اما با همه‏ی تلاش و جست و جو، سال بعد هم توفیق دیدار نیافتم . باز هم ماندم و تا سال سوم و چهارم و پنجم و یا هفتم، این توقف ادامه یافت .

در آخرین سال توقف‏ام در مکه که موسم حج فرا رسید، پس از انجام دادن مناسک حج، روزی پرده‏ی خانه کعبه را گرفتم و بسیار اشک ریختم و به بارگاه خداوند گله بردم که “چرا توفیق دیدار حاصل نیامده است؟ “، تا این که پس از راز و نیاز . . .» (80) او هم موفق می‏شود و جان خسته‏اش را رونق و رمق می‏بخشد .

گر بنده بود بنده، کسی جانب او نیست

بی پرده سراپرده‏ی آن شاه، توان یافت

جز پرده‏ی عصیان، نبود حایل دیدار

گر ابر گناهان رود آن ماه توان یافت

ما را چه لیاقت‏به شرف یابی دائم

این بس که گهی فرصت کوتاه، توان یافت (81)

ابن قولویه به سند خود از ابی عبدالله بن صالح روایت کرده است که آن حضرت را در برابر حجرالاسود دیده است . زمانی که مردم برای بوسیدن آن کشمکش می‏کردند، آن حضرت (علیه‏السلام) فرمودند: «به این نحو، مامور نشده‏اند .» . (82)روزی که آخرین خورشید آسمان تاب‏ناک امامت و ولایت، از بام کعبه طلوع کند، برای ما رابطه و پیوند حج و ولایت‏بیش‏تر واضح خواهد شد .

11 – ظهور از کعبه

یکی دیگر از جلوه‏های پیوند کعبه و حج‏با ولایت، ظهور آن حضرت (عج) در کنار خانه‏ی خدا است . در برخی از روایات، «یوم الحج الاکبر» در آیه‏ی شریف «واذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر (83) » تاویل به روز ظهور شده است . (84)

امام صادق (علیه‏السلام) می‏فرماید:  ان القائم اذا خرج، دخل المسجد الحرام فیستقبل الکعبة ویجعل ظهره الی المقام ثم یصلی رکعتین ثم یقوم، فیقول: «یا ایها الناس! انا اولی الناس بآدم . . . یا ایها الناس! انا اولی الناس بمحمد (85) ; چون مهدی ظهور کند، به مسجد الحرام رود . رو به کعبه و شت‏به مقام ابراهیم بایستد و دو رکعت نمازگزارد . آن گاه صلا دهد: «ای مردمان! من‏ام یادگار آدم، یادگار ابراهیم، یادگار اسماعیل، یادگار محمد .»

در روایت دیگری، امام محمد باقر (علیه‏السلام) می‏فرماید:  «والقائم یومئذ بمکة عندالکعبه مستجیرا بها یقول: . . . «فمن حاجنی فی آدم فانا اولی الناس بابراهیم، ومن حاجنی فی نوح، فانا اولی الناس بنوح، و من حاجنی فی ابراهیم فانا اولی الناس بابراهیم، و من حاجنی فی محمد فانا اولی الناس بمحمد (86) . . .

قائم، در آن روز، در مکه است و در خانه‏ی کعبه به مردم می‏گوید: «آن کس که از آدم سخن گوید، من وارث آدم هستم، و آن کس که از نوح سخن گوید، من وارث نوح هستم، و آن کس که از ابراهیم سخن گوید من وارث ابراهیم هستم، و آن کس که از محمد سخن گوید، من وارث محمدم .» سپس یاران‏اش را فرا می‏خواند و آنان مانند پروانه، گرد شمع وجودش جمع می‏شوند .

امام صادق (علیه‏السلام) در این خصوص می‏فرماید: یقف بین الرکن والمقام فیصرخ صرخة فیقول: «یا معاشر نقبائی واهل خاصتی ومن ادخرهم الله لنصرتی قبل ظهوری علی وجه الارض! ائتونی طائعین . . .» (87) ;  در میان رکن و مقام می‏ایستد . آن گاه بانگ بر می‏آورد: «ای فرماندهان من! ای نزدیکان من! ای کسانی‏که خداوند پیش از ظهور من، آنان را برای یاری من در روی زمین ذخیره کرده است! به سوی من بشتابید و به فرمان من گردن نهید . . .» .

در این لحظه، آنان، بانگ امام را می‏شنوند و به سوی او می‏شتابند . آن گاه نوبت‏بیعت فرا می‏رسد (88) و حجر الاسود شاهد این ماجرا است و شهادت می‏دهد . امام صادق (علیه‏السلام) در این رابطه می‏فرماید:  والی ذالک المقام یسند القائم ظهره، و هو الحجة و الدلیل علی القائم، وهو الشاهد لمن وافا فی ذالک المکان والشاهد علی من ادی الیه المیثاق والعهد الذی اخذ الله عز وجل علی العبد (89) ;

حجرالاسود، تکیه‏گاه و دلیل و حجت‏برای حضرت مهدی (عج) است . به هنگام بیعت مردم با حضرت، شاهد بر وفای به عهد و میثاقی است که خداوند از بندگان در عالم ذر گرفته است .از «مکان ظهور» ، «سخنان حضرت به هنگام ظهور» ، «جمع‏شدن یاران‏» ، «شهادت حجر الاسود» ، . . . پیوند عمیق حج و ولایت رخ می‏گشاید، اما سوال مهم این است که «به راستی چرا کعبه؟» .

از این که پیامبر در این سرزمین مبعوث شد و وارث‏اش امام حسین (علیه‏السلام) برای زنده ماندن دین جدش، از مکه شروع کرد و فرزندش، سالار ساجدان، پیام‏رسان کربلا، در معرفی خود، «انا ابن مکة ومنی; انا ابن زمزم والصفا، . . . (90) » فرمود، نقش و جایگاه استراتژی آن روش می‏شود . امروز، جهان غیر اسلام، کعبه را به عنوان مرکز اسلامی می‏شناسد و حتی برای مسلمانان نیز نقش محوری دارد . این نقطه، تنها جایگاهی است که همه‏ی فرقه‏های‏و نحله‏های اسلامی، گرد آن جمع می‏شوند . به حقیقت‏باید گفت، تنها عامل قوام و قیام مردم و زنده ماندن دین و مسلمانان و مقاومت آنان در برابر کفر، «کعبه‏» است .

خداوند تبارک و تعالی می‏فرمایند: «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاما للناس‏» (91) ; خداوند کعبه – بیت الحرام – را وسیله‏ای برای استواری و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده است .

امام صادق (علیه‏السلام) در این باره می‏فرمایند: «ولایزال الدین قائما ماقامت الکعبة (92) ; تا زمانی که کعبه پا بر جا است، دین اسلام نیز پا بر جا است .» . مولود کعبه و شهید محراب، امام علی (علیه‏السلام) از این کانون نور، «علم و پرچم اسلام‏» یاد می‏نماید (93) که بر فراز ستیغ سراسر عظمت و افتخار تاریخ اسلام تعبیه و نصب گردیده است .

این پرچم سرافراز و همیشه پیروز «بیت الله‏» ، همواره نشانه‏ی «حاکمیت الله‏» خواهد ماند که هم قبله‏ی مقبلان عالم است و هم مقصد سالکان پای در راه و مطاف زائران دل آگاه . از این رو، امام زمان قائم آل محمد (علیهم‏السلام) نیز در آغاز قیام جهانی خود، بر محور قیام و قوام جوامع انسانی، تکیه می‏فرماید و تمام جهان را از عدل و داد پر می‏کند .

12 – مطاف در دولت‏یار

منحرف شدن اسلام از مسیر اصلی‏اش بعد از پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم)، و شدت فتنه‏هایی که در عصر غیبت‏حاصل می‏شود، تا جایی است که برخی، حج را برای تجارت و تفریح و نام و نان (94) و برخی از کشورهای اسلامی، از حج منع شده (95) و به سبب نا امنی راه‏ها، برخی حجاج، غارت (96) می‏شوند، منتها روزی که حضرت بقیة الله (علیه‏السلام) ظهور کنند، به جهت رشد تربیتی و اخلاقی (97) تمام این مشکلات حل می‏شود و همه‏ی زمان‏ها و مکان‏ها و افرادها، طعم شیرین عدالت را می‏چشند . بهره‏ی «مطاف‏» از این عدالت‏شنیدنی و دیدنی است!

امام صادق (علیه‏السلام) در این خصوص می‏فرمایند: «اول ما یظهر القائم العدل ان ینادی منادیه: ان یسلم صاحب النافلة لصاحب الفریضة الحجر الاسود و الطواف (98) » ; نخستین چیزی که از عدالت قائم ظاهر می‏شود، این است که منادی، اعلام می‏کند: آنان که طواف مستحبی می‏کنند، «مطاف‏» (محل طواف) و «حجر الاسود» را برای کسانی‏که طواف واجب می‏کنند، خالی کنند .» . یکی دیگر از جلوه‏های بهره‏ی این سرزمین مقدس از دولت کریمه‏ی امام زمان (عج) اصلاحاتی است که حضرت در سرتاسر جهان، از جمله، این سرزمین، انجام می‏دهد .

13 – حرمین و اصلاحات خاتم الاولیاء (عج)

این اصلاحات، مربوط به باز گرداندن مسجدالحرام، مسجدالنبی و مقام ابراهیم به اندازه‏ی اصلی خودشان است . امام صادق (علیه‏السلام) در این رابطه می‏فرماید: «القائم یهدم المسجد الحرام حتی یرده الی اساسه ومسجد الرسول (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) الی اساسه ویرد البیت الی موضعه واقامه علی اساسه; (99) حضرت قائم (عج) ساختمان مسجد الحرام را ویران می‏کند و آن را به ساختمان نخستین و اندازه‏ی اصلی‏اش باز می‏گرداند . مسجد پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) را نیز پس از ویران کردن به اندازه‏ی اصلی‏اش باز می‏گرداند و کعبه را در جایگاه اصلی‏اش می‏سازد .» .

نیز در روایت دیگری امام صادق (علیه‏السلام) می‏فرمایند: «هنگامی که حضرت قائم قیام کند، خانه‏ی خدا را به اندازه‏ی نخستین آن باز می‏گرداند .» . (100) می‏دانیم که مسجدالحرام پس از رحلت پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) تا کنون بارها گسترش داده شده و از هر سو، بر آن افزوده شده است، اما با همه‏ی اینها باز هم به وضعیت اصلی خویش و نقطه‏ای که ابراهیم (علیه‏السلام) برای آن خط کشی کرد، نرسیده است، چرا که پایه‏ها و حدود اصلی آن از «حزوره‏» (101) یا نقطه‏ای می‏باشد که میان «صفا» و «مروه‏» است .

این مطلب را از امام صادق (علیه‏السلام) آورده‏اند که: در پاسخ فردی که از حدود مسجدالحرام می‏پرسید و می‏گفت: «آیا آنچه را به مسجدالحرام افزوده‏اند، جزو آن است‏یا نه؟» فرمود: «آری! همه جزو مسجدالحرام است و با همه‏ی این افزودنها به مساحت آن، هنوز به آن نقشه خطی که ابراهیم و اسماعیل برای مسجد ترسیم کردند، نرسیده است .» (102)

و فرمود: «خط ابراهیم بمکة ما بین الحزورة الی المسعی، فذلک الذی خط ابراهیم .» (103) یعنی: ابراهیم (علیه‏السلام) در مکه میان «حزوره‏» تا نقطه‏ای که محل وسیعی است‏خط کشی کرد و این خط کشی و نقشه، حدود مسجد است . و نیز «حسین بن نعیم‏» از امام صادق (علیه‏السلام) در مورد نماز خواندن در قسمتهای جدیدی از مسجدالحرام را میان صفا و مروه، تعیین کردند و مردم پیش از این تا صفا طواف می‏کردند . . . . (104)

مرحوم فیض کاشانی در مورد جمله‏ی امام صادق (علیه‏السلام) که می‏فرماید: «فکان الناس یحجون الی الصفا .» یا بنا بر نسخه‏ی دیگری «یحجون من مسجد الصفاء .» دو احتمال می‏دهد:

نخست اینکه: ممکن است منظور این باشد که مردم تا صفا طواف می‏کردند .

دوم اینکه: از مسجد الحرام می‏بستند . (105)

به هر حال خلاصه‏ی این روایات، بیانگر این نکته است که مسجدالحرام در اصل، بسیار بزرگتر از مسجدالحرامی است که اکنون می‏نگریم و هنگامی که امام مهدی (علیه‏السلام) ظهور نماید، دیوار احاطه کننده‏ی مسجد را عقب می‏کشد و دیواری بر جایگاه اصلی آن، همان نقطه‏ای که ابراهیم و اسماعیل آن را برای مسجدالحرام خط کشی کردند بنیاد می‏کند و این کار، طواف بر گرد خانه دوست را برای عاشقان آسان می‏سازد بویژه که شمار زائران بیت الله نیز در عصر درخشان آن گرامی، به دهها میلیون نفر می‏رسد . (106)

در ادامه روایت گذشته آمده که امام صادق (علیه‏السلام) فرمود: «هنگامی که قائم بپا خیزد . . . مقام ابراهیم را به جایگاه اصلی آن باز می‏گرداند .» می‏دانیم که مقام ابراهیم، صخره‏ای است که آن پیامبر بزرگ به هنگام ساختن کعبه روی آن ایستاده است و آن صخره، در زمان پیامبر (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) در جوار کعبه بوده است .

از این رو از جمله کارهای امام مهدی (علیه‏السلام) پس از ظهور در مکه مکرمه، بازگردانیدن «مقام ابراهیم‏» به جوار کعبه و جایگاه اصلی آن است و این از کارهایی است که طواف بر گرد خانه خدا را آسان می‏سازد چرا که در آن صورت دیگر لازم نیست که طواف تنها میان رکن و مقام باشد، بلکه تنها طواف بر گرد کعبه کافی است، گرچه اکنون به فتوای برخی فقها، طواف میان رکن و مقام واجب است که این، با بازگشت دادن مقام به جای اصلی خود برداشته می‏شود و طواف بر گرد کعبه، کفاید می‏کند . یکی دیگر از بهره‏مندی‏های کعبه که در خاتمه‏ی این روایات آمده، تسویه حساب با سارقان کعبه است . در حقیقت، امام زمان (عج) به هنگام ظهور، کعبه را از لوث آنان پاک می‏فرماید .

14 – تولیت کعبه و اقدامات خاتم الاولیاء (عج)

قیام برای تطهیر کعبه و نجات آن از دست اشرار، آیین ابراهیمی است; زیرا، خداوند می‏فرماید: «وعهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی (107) » ; و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه‏ام را پاک و پاکیزه کنید .

گفتنی است، تولیت این بنای توحید تا زمان خلیل خزاعی، به دست قبیله‏ی خزاعه بود و او پس از خود، آن را به دخترش سپرد و تحت تولیت «قصی بن کلاب‏» در آمد . او، کلیدداری کعبه را به مردی از قبیله‏ی خزاعه به نام «ابو غبشان‏» واگذاشت و «ابوغبشان‏» این افتخار را در برابر یک شتر و یک مشک شراب به «قصی بن کلاب‏» فروخت . مثل معروف «اخسر من صفقة ابی غبشان‏» از این قضیه برگرفته شده است . (108) و این تولیت، درگذر زمان، به دست افراد نالایقی سپرده شد که نمونه‏ی بارز آن را نعمانی در الغیبه‏ی خود چنین نقل می‏کند:

سدیر صیرفی از مردی از اهل جزیره، نقل می‏کند که او، کنیزی را به نذر، بر خویشتن واجب کرده بود که به خانه‏ی خدا دهد (یعنی نذر خانه‏ی خدا کرده بود). او را به مکه آورد . آن شخص گوید: من، پرده‏داران خانه را ملاقات کردم و ایشان را از آن کنیز آگاه ساختم و برای هر کسی از ایشان موضوع را بیان می‏کردم، می‏گفت: «او را نزد من بیاور که خدا نذرت را خواهد پذیرفت .» .

پس وحشت‏شدیدی از این موضوع به من راه یافت . لذا ماجرا را به یکی از یاران که اهل مکه بود گفتم . او به من گفت: «آیا از من می‏پذیری؟» . گفتم: «آری .» . گفت: «بنگر به مردی که رو به روی حجر الاسود نشسته است و مردانی گرد اویند . او، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (امام باقر) (علیه‏السلام) است . نزد او برو و او را از این امر آگاه کن . ببین به توجه می‏گوید .» .

نزد او رفتم . گفتم: «خدا، تو را رحمت کند! من مردی از اهل جزیره‏ام و همراه من کنیزی است که در سوگندی که بر عهده‏ی من بود، او را نذر خانه‏ی خدا کرده‏ام و اکنون او را آورده‏ام و این جریان را به پرده‏داران نیز گفته‏ام و همه می‏گویند، کنیز را به ما بده، خداوند نذرت را قبول می‏کند، و من ناراحت هستم .» .

حضرت فرمود: «ای بنده‏ی خدا! همانا، خانه، نه چیزی می‏خورد و نه می‏آشامد . کنیز خود را بفروش و جست و جو کن و به همشهریان‏ات که به زیارت این خانه آمده‏اند، نگاه کن . هر که از ایشان، خرجی‏اش تمام شده، آن مبلغ را به او بده .» .

من نیز همان کار را کردم . بعد از آن، هر کدام از پرده‏داران را ملاقات می‏کردم، می‏گفت: «کنیز را چه کردی؟» . آنان را به فرمایش امام (ع) مطلع کردم . آنان به من گفتند: «او، مردی دروغ گو و ناآگاه است که نمی‏داند چه می‏گوید . . .» !

من حرف آنان را به امام باقر (علیه‏السلام) عرض کردم . آن حضرت (علیه‏السلام) فرمود: «تو، سخن آنان را به من گفتی . آیا سخن مرا نیز به ایشان خواهی گفت؟» . عرض کردم: «آری .» . فرمود: «به ایشان بگو: ابوجعفر به شما پیغام داد، چه گونه خواهید بود اگر دست‏ها و پاهایتان بریده شود و در کعبه آویخته گردد، سپس به شما گفته شود: “فریاد کنید که ما دزدان کعبه‏ایم؟ “» .

پس هنگامی که خواستم برخیزم، فرمود: «البته، من، خودم، آن کار را نمی‏کنم، بلکه آن را مردی از خاندان من انجام خواهد داد .» (109) امام صادق (علیه‏السلام) در این خصوص می‏فرمایند: اما ان قائمنا لوقدقام لقد اخذهم فقطع ایدیهم وطاف بهم وقال: «هولاء سراق الله (110) » ; وقتی قائم ما قیام کند، ایشان را بگیرد و دستان‏شان را قطع کند و به خواری، در کوی و برزن بگرداند و بگوید: «اینان، دزدانی هستند که از خدا می‏دزدند .» .

در روایت دیگری می‏فرمایند: «. . . وقطع ایدی بنی شیبة السراق وعلقها علی الکعبه; (111) دستان طایفه بنی شیبة را که از دزدان کعبه هستند، قطع می‏کند و بر کعبه می‏آویزد .» . گفتنی است که در عصر ظهور، سارقان کعبه که در زمان امام صادق (علیه‏السلام) می‏زیستند، زنده نیستند، لذا شاید اینان، از افراد خطاکاری باشند که در زمان رجعت، به دنیا باز گردند .

بنا بر احتمال قوی‏تر کسانی که در عصر ظهور به کردار ناشایست آنان راضی و خشنود باشند، مشمول این حکم قرار گیرند; زیرا، این قضیه در روایت امام رضا (علیه‏السلام) بعد از پرسش و پاسخ هروی از امام (علیه‏السلام) درباره‏ی علت‏به کیفر رسیدن بازماندگان قاتلان امام حسین (علیه‏السلام) مطرح شده است که به فرموده‏ی امام هشتم، گویای این حقیقت است که هر کس از چیزی خشنود باشد، مانند آن است که آن کار را انجام داده باشد . اگر مردی در مشرق کشته شود و مرد دیگری در مغرب به کشته شدن او خشنود باشد، نزد خداوند شریک گناه قاتل است .» .

هروی در ادامه می‏پرسد: «بای شی‏ء یبدا القائم منکم اذا قام؟» . قال: «یبدا ببنی شیبة فیقطع ایدیهم لانهم سراق بیت الله عزوجل (112) . » ; قائم شما از چه طایفه‏ای شروع می‏کند؟ فرمود: «از بنی شیبه شروع می‏کند . دست‏های آنان را قطع می‏کند; زیرا آنان دزدان خانه‏ی خدا در مکه‏ی معظمه هستند .» . بنابراین، همه جای جهان امن می‏شود، خصوصا این اماکن مقدس و راه‏هایی که به آن ختم می‏شود .

15 – امام زمان (عج) و امنیت‏حرم

یکی دیگر از بهره‏های حرم، امنیتی است که در دولت کریمه‏ی امام زمان (عج) بر آن سایه می‏افکند . امام صادق (علیه‏السلام) پس از توبیخ و مؤاخذه‏ی ابوحنیفه به خاطر انحراف علمی و برداشت‏های ناقص‏اش، از او می‏پرسد: «منظور از «سیروا فیها لیالی وایاما آمنین‏» چیست؟» . ابوحنیفه گفت: «گویا، مراد، پیمودن فاصله‏ی میان مکه و مدینه باشد .» .

امام (علیه‏السلام) پاسخ نقضی به او داد و فرمود: «پس رهزنی‏هایی که میان مکه و مدینه صورت می‏گیرد، چیست؟» . ابوحنیفه، عاجزانه ساکت‏شد . آن گاه امام (علیه‏السلام) فرمود: «مراد خداوند از «ومن دخله کان آمنا» کدام نقطه از زمین است؟» . ابوحنیفه گفت: «مراد، کعبه است‏» .

امام (علیه‏السلام) فرمود: «پس چه‏گونه برای ابن زبیر که در کعبه متحصن شده بود، آن گاه که حجاج کعبه را به منجنیق بست و ویران کرد و او را گرفت و کشت، امن نبود؟» . او، ساکت مانده بود .

آن‏گاه ابوبکر حضرمی به امام صادق (علیه‏السلام) عرض کرده: «جواب این دو سوال چیست؟» . آن حضرت فرمود: «هنگامی که قائم آل محمد (عج) ظهور کند، همه‏ی این راه‏ها امن خواهد شد و هر کس با او بیعت کند و در جمع سپاهیان او در آید، در امان خواهد بود .» . (113) بنابراین، بر زائران محترم، بایسته است که در این نکات دقت کنند و مهم‏ترین وظیفه‏ای که در این سفر بر عهده دارند، انجام دهند .

حرف آخر

مرحوم آیة الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی، در بیان وظایف انسان‏ها نسبت‏به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این خصوص می‏نویسد: «حج رفتن به نیابت از آن حضرت و فرستادن نائب که از طرف آن جناب حج انجام بدهد و طواف بیت الله الحرام به نیابت از او و نائب ساختن دیگری تا از طرف آن حضرت طواف کند . این کار، میان شیعیان، در روزگار قدیم، متداول و مرسوم بود، و چندین روایت در استحباب این امر وارد شده است . نیز زیارت مشاهد رسول خدا و ائمه‏ی معصوم (علیهم‏السلام) به نیابت از مولایمان صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و گرفتن نائب به این جهت، علاوه بر استحباب، از وظایف منتظران است . (114)

پی نوشتها:

73) اصول کافی، ج 1، ص 337 ; کمال الدین، باب 33، ج 2، ص 23 .

74) بحارالانوار، ج 52، ص 32 ; کمال الدین، ج 2، ص 442، باب 43 . مرحوم محقق خویی (رحمة‏الله‏علیه)، «حسن بن وجنای نصیبی‏» را در معجم رجال الحدیث، ج 5 ، ص 130، ضمن ذکر این واقعه، وی را توثیق کرده است .

75) کتاب من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 520; کمال الدین، ج 2، ص 440 .

76) کمال الدین، ج 2، ص 440 ; بحارالانوار، ج 52، ص 30 ; وسائل الشیعة، ج 9، ص 360 .

77) بحارالانوار، ج 52 ، ص 152 .

78) دلائل الامامة، ص 296; بحارالانوار، ج 52، ص 9; منتهی الآمال، ج 2، ص 439 .

79) نغمه‏ی انس، علی‏اصغر یونسیان (ملتجی)، ص 100 .

80) کرامات صالحین، شریف رازی، ص 91 (به نقل از دیدار با امام زمان در مکه و مدینه، ص 98).

81) خلوت‏گاه راز، حبیب الله چایچیان (حسان)، ص 278 .

82) ارشاد، شیخ مفید، ص 680 ; بحارالانوار، ج 52، ص 60 .

83) توبه: 3 .

84) تفسیر عیاشی، ج 2، ص 76، ح 15 .

85) بحارالانوار، ج 51، ص 59 .

86) همان، ج 52، ص 305 . در روایت دیگری امام صادق (علیه‏السلام) می‏فرماید: «اذا اذن الله عزوجل للقائم فی الخروج صعد المنبر و دعا الناس الی نفسه وناشد هم بالله ودعاهم الی حقه . . .» .(بحارالانوار، ج 52، ص 337).

87) بحارالانوار، ج 52، ص 333 ; الغیبة، طوسی، ص 284; (به نقل از روزگار رهایی، ج 1، ص 425).

88) امام باقر (علیه‏السلام) می‏فرماید: (کانی بالقائم . . . بین الرکن والمقام بین یدیه جبرئیل (علیه‏السلام) ینادی البیعة لله‏» . بحارالانوار، ج 52، ص 290 .

89) کافی، ج 4، ص 185 .

90) بحارالانوار، ج 45، ص 138 .

91) مائده: 97 .

92) وسائل الشیعه، ج 8، ص 14 .

93) نهج البلاغه، خ 1، ص 45: «. . . جعله سبحانه و تعالی للاسلام علما وللعائذین حرما . . .» .

94) پیامبر اکرم (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) : «یحج اغنیاء امتی للنزهة ویحج اوسطها للتجارة ویحج فقراؤها للریاء و سمعة‏» .(روزگار رهایی، ج 2، ص 794).

95) امام باقر (علیه‏السلام) : «فاذا فعلوا ذالک منعوا من الحج ثلاث سنین . . .» .(روزگار رهایی، ج 2، ص 917). نیز در این زمینه به صفحات 804 ، 810 ، 811 ، 913 ، 918 ، 1128 مراجعه کنید .

96) پیامبر اکرم (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) : «. . . وعلامته ان ینهب الحاج . . .» .(روزگار رهایی، ج 2، ص 865). نیز مراجعه شود به ص 904 و 921 .

97) ر . ک: پیدای پنهان، پورسید آقایی، ص 35 .

98) کافی، ج 4، ص 427; کتاب من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 161; بحار الانوار، ج 52 ، ص 374 .

99) ارشاد، ص 705; الغیبة، طوسی ص 297; الغبیة، نعمانی، ص 171; اعلام الوری، ص 431; کشف الغمة، ج 3، ص 255; اثبات الهداة، ج 3، ص 516; بحارالانوار، ج 52، ص 332 .

100) بحارالانوار، ج 52، ص 338 .

101) واژه «حزوره‏» بر وزن «قسوره‏» نام مکانی میان صفا و مروه است، کافی، ج 4، ص 539 .

102) کافی، ج 4، ص 210، باب فضل الصلاة فی المسجد الحرام .

103) کافی، ج 4، ص 210، ح 12 .

104) تهذیب، ج 5، ص 453، ح 1584 .

105) وافی، چاپ قدیم، ج 2، جزء 8، ص 28، باب حج ابراهیم .

106) امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 666 .

107) بقره: 125 .

108) تفسیر المیزان، ج 3، ص 363 ; صهبای حج، ص 127 .

109) الغیبة، نعمانی، باب 13، ص 332، ح 25 .

110) وسائل الشیعه، ج 9، ص 355 .

111) ارشاد، ص 705; بحارالانوار، ج 52 ، ص 332 .

112) علل الشرایع، ج 1، ص 219; عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 273; بحارالانوار، ج 52، ص 313; اثبات الهداة، ج 3، ص 455 .

113) بحارالانوار، ج 2، ص 292 – 294: «سیروا فیها لیالی وایاما آمنین‏» مع قائمنا اهل البیت . واما قوله تعالی «من دخله کان آمنا» فمن بایعه ودخل معه و مسح علی یده ودخل فی عقد اصحابه کان آمنا .» .

114) مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (عج)، ج 2، ص 310 – 318 (با تلخیص).

محمد رضا فؤادیان

منبع: ماهنامه انتظار موعود – شماره 6

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!