امام زمان(عج) اکنون چه مشکلی از بشریت را حل می کند؟

0
emam-mahdi-9.jpg

امام زمان(عج) ناظر بر جوامع بشری است. اگر همه امت اسلامی بخواهد منحرف شوند امام وارد می شود. اعتقاد شیعه این است که امام در حلقه اجماع وجود دارد.

 


 

به گزارش خبرگزاري اهل‌بيت(ع) ـ ابنا ـ ظهور منجی موعود یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است. کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آنها وجود دارد و چه آنها که منقولاتی از آنان در کتاب های دیگر آمده است، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و فساد نمی ماند؛ بلکه جماعت صالحان به امامت “رهبر موعود” عدل و داد را در گیتی حاکم خواهند کرد.

ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوءاستفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند. اتفاقاً بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند؛ چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیرپا و گسترده ای برای خویش دست و پا کنند. 

همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات، تلاش دارند که یا اعتقاد به ظهور منجی را در دل آدمیان سست کنند؛ و از سوی دیگر با تحمیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند!

 

 

ریشه ای ترین شبهاتی که در این زمینه وجود دارد مرتبط با اصل اندیشه مهدویت است. اینکه اصلاً ضرورت وجود امام در همه اعصار چیست؟ یا اینکه امام غایب چه فایده ای دارد؟ و آیا بود و نبودش تفاوتی می کند؟

میهمان این هفته خوانندگان ابنا که پاسخ این سؤالات ریشه ای را در سومین گفتگوی سلسله مطالب در انتظار منجی می دهد، «حجت الاسلام والمسلمین رضا محمدی» از اساتید حوزه علمیه قم است که مطالعات وسیعی در زمینه مهدویت و فرجام شناسی دارد.

متن کامل مصاحبه با استاد محمدی را در زیر بخوانید:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: احمد محبوبی
عکس: اسماعیل فرجی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ابـنا: از دیدگاه حضرتعالی با وجود قرآن و سنت چه نیازی به امام داریم؟ به بیان دیگر، ضرورت وجود امام بعد از پیامبر(ص) چیست؟

ـ حجت الاسلام محمدی: از دو منظرِ عقل و نقل به این مسئله می توان پاسخ داد. از منظر عقل همه برهان هایی که بر ضرورت و لزوم بعثت دلالت دارند عینا درباره امام نیز اقامه می شوند. اگر برهان حکمت را بگوییم حکمت خدا منحصر به زمان حضور پیامبر(ص) نیست. اگر برهان لطف را مطرح کنیم لطف خدا منحصر به زمان وجود پیامبر(ص) نیست بعد از پیامبر(ص) هم وجود دارد. برهان رحمت و تمام برهان هایی که بر ضرورت وجود بعثت و نبوت عقلا مطرح است بدون کم و کاست عینا بر ضرورت وجود امام نیز مطرح است.
از نظر عقلی نظام هستی، نظام اسباب و مسببات است. امام واسطه فیض خداست. فرض کنید؛ پشت سد دریاچه ای از آب وجود دارد آیا می شود انسان دهانش را به دریچه سد بگذارد و آب را باز کند؟ آب او را پرت می کند. باید واسطه هایی آب دریاچه را تعدیل کند تا فشار را بگیرد. در این وقت انسان می تواند آب بخورد. آب حیات بنوشد تا از بین نرود. امام به منزله واسطه آن فیضی است که از دریای بی کران خدا می گیرد و به بندگان منتقل می کند و اگر نباشد نظام هستی از بین می رود. «لولا الحجة لساخت الارض باهلها» یا «بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء» در واقع امام واسطه دریافت روزی از خدا و انتقال به خلق است. و زمین و آسمان به وساطت فیض او برپاست. پس ما اول گفتیم که تمام برهان هایی که بر ضررت وجود نبی دلالت کند عقلا بر ضرورت امام هم دلالت می کند. دوم؛ از لحاظ هستی شناسانه باید واسطه فیضی باشد تا فیض به بندگان برسد.
از منظر سوم که می شود از دیدگاه عقل به مسأله نگاه کرد این است که آیا نیاز به یک فرد معصوم که بندگان خدا را معصومانه هدایت کند به طوری که راه تضمین شده ای برای رسیدن انسان ها به مقصد وجود داشته باشد بعد از پیامبر(ص) وجود دارد؟ بعد از رحلت پیامبر(ص) مردم چه کنند؟ جز وجود امام راه تضمین شده ای وجود نخواهد داشت. 
نکته دیگر این است که مردم در فهم قرآن یا فهم سنت نبوی اختلاف کردند. این بدیهی است. اگر کسی بگوید اختلاف وجود نداشت انکار آفتاب در روز است. در مورد قرآن که قرآن چه می گوید؟ بین مردم اختلاف افتاد. مردم در مورد سنت نبوی به چه کسی باید رجوع بکنند تا رفع اختلاف شود؟ ما می گوییم امام رافع اختلاف بین مردم است.
مطلب بعدی اینکه آیا همه حقایقی که بشر نیاز دارد به تفصیل در قرآن آمده است؟ قطعا نیامده است. در قرآن درباره کامیپوتر حکم پیدا می کنید؟ اصل آن حلال است یا حرام؟ در سنت نبوی هم همین طور. در مدت 23 سال که دوران بعثت پیامبر(ص) بود بیش از 84 جنگ تحمیل شد. ایشان فرصت نکردند خیلی از مسائل را به مردم بگویند. آنچه را هم که گفتند به عده معدودی گفتند. سنت پیامبر(ص) به خیلی ها نرسید و آنها نمی دانند که سنت پیامبر(ص) چیست؟ الان ما سنت واقعی پیامبر(ص) را از که بگیریم؟ سنت پیامبر(ص) الان در دنیا اجرا می شود یا نه؟ مگر نه اینکه فریقین می گفتند: «انى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى اهل بيتى‏»، خب؛ بعد از پیامبر(ص) شما می بینید که عده ای می گفتند «حسبنا کتاب الله». آیا این سنت نبوی است که ما عترت را کنار بگذاریم و بگوییم «حسبنا کتاب الله»؟ حتی اگر حدیث ثقلین را «کتاب الله و سنتی» بخوانیم، کسی که می گوید «حسبنا کتاب الله» یعنی باید سنت پیامبر(ص) را کنار گذشته و اسم خودمان را سنی بگذاریم؟ به این سنی می شود گفت که سنت پیامبر(ص) را کنار گذاشته است؟ پیامبر(ص) عملا فرصت پیدا نکرد همه مطالب را بگوید و آنچه گفت به همه نرسید. ما الان سنت پیامبر(ص) را می خواهیم. سراغ چه کسی برویم که سنت پیامبر(ص) را بداند و به آن عمل کنیم؟ در قرآن آمده است: «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم» قرآن را چه کسی تبیین بکند تا ما یقین کنیم که این همان چیزی است که خدا خواسته است؟ جز امام راهی وجود ندارد. امامی که شیعه می گوید این است که مُبیّن و مُفسّر قرآن باشد. امامی که با عصمت ادامه دهنده، شارح، مُفسّر و بیان کننده سنت پیامبر(ص) باشد. جز امامی که شیعه می گوید راه دیگری نداریم. 


زمانی که سراغ نقل می رویم آیات و روایات نبوی آنقدر زیاد است که نمی شود انکار کنیم. و اگر انکار کنیم این، انکار بدیهیات است. شما آیه امامت 124 بقره را نگاه کنید در این آیه می بینیم که؛ اولا جامعه نیاز به امام دارد و اگر نیاز نداشت خدا این کار را نمی کرد «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً». جامعه نیاز به امام دارد و این امام باید معصوم باشد و «لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين». امامت انتخابی نیست. «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ» خدا می فرماید: من هستم که امامت را جعل کردم و مردم دخالتی ندارند. از این آیه می فهمیم که اگر غیر از امام شیعه اعتقاد دیگر داشته باشیم این آیه قابل اجرا نیست. آیه دیگر آیه اولی الامر است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم». از این آیه بر می آید که در هر زمانی باید اولی الامری باشد و اولی الامر باید معصوم باشد. چون اگر معصوم نباشد بین اطاعت از خدا و اطاعت از اولی الامر تعارض و تناقض به وجود می آید. از این آیه بر می آید که اطاعت از اولی الامر در حد اطاعت از پیامبر(ص) است؛ چون با یک «اطیعوا» آمده است. از این آیه بر می آید که اختلافاتی وجود خواهد داشت و باید در این اختلافات به اولی الامر مراجعه کرد. می رویم سراغ آیه صادقین «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين». ای کسانی که ایمان آورده اید تقوا داشته باشید و با صادقین باشید. من می خواهم با صادقین باشم. با چه کسی باشم؟ آیا صادقین وجود دارد یا نه؟ آیا می شود صادقین معصوم نباشند و خدا امر کرده با انسان های منحرف و گنه کار باشیم؟ نه؛ باید صادقین معصوم باشند. اینکه صادقین باید معصوم باشند حرف ما نیست “فخررازی” هم این مطلب را فهمیده است. فخررازی می گوید: «این صادقین باید معصوم باشند.» خب؛ این معصوم چه کسانی هستند و باید سراغ چه کسی برویم؟ فخررازی می گوید: «صادقین امت هستند.» یعنی با امت باشید. خب؛ معیت و همراهی باید دو سر داشته باشد من باید با شما باشم، نمی شود که من با خودم باشم این معنی ندارد. ضمن اینکه فخررازی این امت را از کجا آورده است؟ آحاد امت معصوم نیستند امت جمع که می شوند عصمت را از کجا آورده اند؟ یک صفر، صفر است دو صفر، صفر است همه صفرها، صفر هستند. ولی وقتی همه صفرها جمع می شوند عدد می شوند؟ امت را از کجا آورده اید؟ 
نمی خواهم تمام آیات را بررسی کنم. روایات نبوی هم زیاد است و اهل سنت هم نقل کرده اند. پس وقتی ما سراغ نقل می رویم باز می بینیم که امام باید باشد و باید معصوم باشد.

ابنا : در عصر ظهور امام زمان(عج) چه خلأهایی را برای شیعیان و بشریت پر خواهد کرد؟ به عبارت دیگر بشریت امروز چه مشکلاتی دارد که امام زمان(عج) آنها را حل می کند؟

ـ حجت الاسلام محمدی: فقط شیعیان بندگان خدا نیستند. همه بشریت بندگان خدا هستند. از هفت میلیارد چه تعداد از انسان ها مسلمان هستند؟ از این مسلمان ها چه تعداد شیعه هستند؟ از این شیعیان چه تعداد واقعا افرادی هستند که آنچه را امام زمان(عج) می فرماید، اجرا می کنند؟ این قدر کم می شود که تخصیص اکثر که نه، چیزی باقی نمی ماند. چرا؟ چون موانع وجود دارد. شیاطین و قدرت های شیطانی هستند که اجازه نمی دهند حقیقت اسلام ناب به همه بشریت برسد. خدا می خواهد همه انسان ها و همه بشریت به مقصد برسند؛ همه اهل عبادت و اهل بهشت شوند. در حالی که شیاطین نمی گذارند. امام زمان(عج) می آید و این موانع را بر می دارد. اکثر انسان ها چون موانع برداشته شده است مثل شیعه خالص پاک، همه آنچه که خدا می خواهد، انجام می دهند. الان نمی توانیم بگوییم درصد، نمی توانیم بگوییم در هزار، می گوییم یک در میلیون بندگان خدا خوبند. چون از این هفت میلیارد این کسانی که الان کاملا مورد قبول هستند خیلی کم می شوند. با تسامح می گوییم یک در میلیون. در زمان ظهور نه، آن زمان می گوییم نود و نه درصد. همه راهها باز می شود و همه می توانند پیش خدای متعال در آن مسیر حرکت کنند. چون موانع برطرف می شود.
مطلب دوم اینکه؛ از خود قرآن و روایات این مطلب روشن می شود: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئا» از این آیه بهتر پیداست که امام زمان(عج) می خواهد چه بکند. یک؛ امام زمان(عج) وقتی که آمد حاکمان، کارگزاران و همه انسان ها مومن و صالح می شوند. الان درست برعکس است. در دنیا می بینید که حاکمان و کارگزاران چه کسانی هستند؟ در عصر ظهور همه حاکمان خوب می شوند. حاکم بد نخواهیم داشت. وقتی که حاکم خوب شود مردم بهره می برند و مشکلی نخواهند داشت. مطلب دوم اینکه؛ دین اسلام، دینی که خدا می پسندند و مرضی خداست تمکن پیدا می کند. الان این طور نیست. اسلامی که ما از آن به عنوان اسلام ناب یاد می کنیم تمکنی در دنیا ندارد. در یک گوشه دنیا و در ایران این دین قدرت پیدا کرده و موانع هم زیاد است و هر روز بیشتر می شود. با تحریم ها، فشارها و سایر موانع نمی گذارند نفس بکشیم. در بقیه کشورها که اسلام، اسلام ناب نیست. در عصر ظهور، اسلام ناب حاکم می شود. «لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ» و «رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً» حاکم خواهد شد. سه؛ بر عالم امنیت حاکم می شود. الان از هر حیث عالم نا امن است؛ از حیث اعتقادی اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی نا امن است و شما هرجا می بینید نا امنی است. امنیت بر تمام عالم حاکم می شود. در حکومت امام زمان(عج) یک زن از شرق عالم یا شرق حجاز یا از شرق عراق با تمام زیورآلات خود مسافرت می کند بدون اینکه هیچ گونه خطری وی را تهدید کند. یعنی امنیت محض و کامل خواهد بود. مطلب بعدی اینکه «يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئا» شرک و بت پرستی جمع می شود.
به هر حال از قرآن می شود فهمید که در آن دوره چه اتفاقاتی خواهد افتاد. جمع بندی این مطلب اینکه؛ آنچه که خداوند انسان را برای آن خلق کرده است در آخرالزمان محقق خواهد شد. رفاه و آسایش، به کمال رسیدن اکثریت به اتفاق انسان ها، بهشت شدن تمام زندگی دنیوی انسان ها چه برسد به آخرتشان که آن هم جای خود دارد و اینکه این ظلم و جور و بی عدالتی که جهان را پر کرده است از بین رفته و عدالت عام و کلی خداوند بر تمام عالم حاکم شده و علم در اوج خود در جهان حاکم می شود. تا آن زمان بشر 2 حرف از 27 حرف علم را به دست می آورد ولی در آن دوره امام 25 حرف دیگر را در اختیار بشر خواهد داد. رشد عقلانیت بشر به طوری که خیلی از جرائم خود به خود حذف خواهد شد و چیزهایی از این قبیل.
من توصیه می کنم دوستان کتاب «خورشید مغرب» آقای حکیمی یا کتاب «در فجر ساحل» را بخوانند. اینها کتاب هایی است که کمک می کند عزیزان با جامعه عصر ظهور بهتر آشنا می شوند.

ابنا: معنای اینکه امام زمان(عج) خورشید پشت ابر است؟

ـ حجت الاسلام محمدی: این حدیث معانی متعددی دارد، یکی از معانی این است که امام زمان(عج) مثل خورشید است و زمانی از مغرب طلوع خواهد کرد و جهان را خُراسان خواهد کرد. امام زمان(عج) از مغرب جهان اسلام و ایران طلوع خواهد کرد. این یک بحث است. اما خورشید چه آثار و خواصی دارد؟ اگر خورشید نبود در عالم حیات نبود، نور نبود، حرارت و هدایت نبود. اما اگر خورشید پشت ابر باشد حیات، نور و هدایت وجود دارد؛ هرچند اشعه طلایی رنگ نیست. اگر خورشید 24 ساعت نباشد همه چیز در زمین منجمد می شود و هیچ چیز باقی نمی ماند. اگر خورشید 6 ماه پشت ابر باشد ـ در بعضی از کشورها ممکن است آفتاب یک ماه یا دو ماه اصلا طلوع نکند ـ حرارت و حیات وجود دارد. اما اگر خورشید نباشد ظرف 24 ساعت همه نابود می شوند. پس امام زمان(عج) حضور دارند و آن آثار، برکات و ثمرات برای بشریت مثل خورشید می تابد. بله؛ بشریت از بخشی از وجود امام محروم است. این را نمی شود انکار کرد. و علت محرومیت هم خود انسان ها هستند. مرحوم “خواجه طوسی” در کتاب “تجرید” عبارت زیبایی دارند. چون اهل سنت اشکال می کنند که «آنچه که شما قبول دارید متصرف نیست پس لطفی وجود ندارد.» ایشان می فرماید: «وجوده لطف و تصرفه آخر» وجود امام زمان(عج) یک لطف است و تصرف ایشان که حاکم و ظاهر باشد و مردم ببینند لطف دیگر است. «و عدمه منا» خود ما هستیم که باعث محرومیت از حضور امام زمان(عج) شده ایم. پس قبول داریم که مردم، از بخشی از اثرات وجود امام محروم اند ولی بخش عمده آن وجود دارد.
نکته بعدی اینکه؛ اگر امام نبود زمین اهلش را تحمل نمی کرد. چون فلسفه ای برای وجود انسان ها باقی نمی ماند. اگر انسانِ کامل که واسطه فیض باشد حضور نداشته باشد، دیگر فلسفه ای برای عالم باقی نمی ماند. و عالمی معقول نیست. اما اگر امام پشت پرده باشد این مسئله حل می شود.
نکته سوم اینکه؛ در قرآن به این مطلب اشاره شده است که جنس هدایت امام با جنس هدایت نبی فرق دارد. هدایت پیامبر(ص) ارائه طریق و آدرس دادن است. برای آدرس دادن باید حتما شخص حضور داشته باشد. آدرس را در قلب افراد نمی شود القاء کرد. باید شما باشید و از شما بپرسم که آدرس “چهل اختران” در شهر قم کجاست، و شما پاسخ دهید. اما در هدایتی که اسم آن “ایصال الی المطلوب” است، حضور فیزیکی هادی لازم نیست. جنس هدایت امام که در قرآن در چند جا مثل آیه 24 سوره سجده و آیه 73 سوره انبیاء بیان شده، ایصال الی المطلوب است و بود و نبود امام فرق نمی کند. به جنس هدایت امام «هدایت به امر» گفته می شود. «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ» در این جنس هدایت، بود و نبود امام تأثیر ندارد. امام یک حوزه هدایتی وسیعی در همه عالم ایجاد می کند و هر دل شایسته و به در بخوری را جذب می کند. الان شما در هر جای دنیا قطب نما داشته باشید عقربه های این قطب نما به طرف شمال یا جنوب قرار می گیرند. چون در دو قطب زمین، حوزه های مغناطیستی خیلی قوی وجود دارند که در همه عالم پخش هستند و هر آهن ربایی را هر جا که باشد، جذب می کنند. در نتیجه آن عقربه ها جهت قطب نما را نشان می دهند. این باعث می شود که در هرجای دنیا آهن ربایی باشد جذب به آن قطب ها شود. شبیه این در حوزه هدایتی امام زمان(عج) وجود دارد. امام یک حوزه هدایتی وسیع در کل عالم ایجاد می کند که در هر جای دنیا هر انسان شایسته، هر جن شایسته و هر موجودی که مختار باشد و قلب شایسته ای داشته باشد جذب به حوزه هدایتی امام شده و از این طریق به خدا متصل می شوند. این نقش امام که هدایت به امر باشد در دوران غیبت هم وجود دارد و غیبت هیچ تاثیری در این خاصیت ندارد.
امام زمان(عج) ناظر بر جوامع بشری است. چه کسی گفته است که ارتباط جامعه با امام(عج) قطع است؟ علاوه بر نواب عام، هم افرادی هم تحت نظر او هستند و از طریق آنها همان کارها را انجام می دهد. امام زمان(عج) در جاهایی که باید وارد بشود وارد می شوند. اگر بخواهد همه امت اسلامی منحرف شوند امام وارد می شود. اعتقاد شیعه این است که امام در حلقه اجماع وجود دارد. حتما دخالت دارد و کاری می کند که امت منحرف نشوند. امام حضور دارد و آنچه که لازم است به مردم برساند، می رساند حتی فقه و اینها را. امام زمان(عج) به مرحوم “شیخ مفید” می فرماید: «تو وظیفه ات این است که فتوا بدهی و من وظیفه ام این است که بر تو نظارت کنم و اگر اشتباه کنی جلوت را بگیرم.» اینکه امام حضور ندارد، نخیر؛ حضور دارد. هرجا که لازم باشد حتی در زمینه احکام و فقه هم مردم و علما را هدایت می کنند و همه فقهای عظیم الشان ما نایبان امام زمان(عج) هستند و ارتباط وجود دارد.

ابنا: مگر امام زمان(عج) در آخرین توقیع خود به “علی بن محمد سمری”، نیاورده است که بعد از این کسی در ارتباط نخواهم بود؟

ـ حجت الاسلام محمدی: متن توقیع این است «الا و من ادعی المشاهدة فهو مفتر کذاب» در اینجا معنی مشاهده چیست؟ مشاهده چند معنی دارد. آیا کسی که در خواب امام زمان(عج) را مشاهد کرده است باید بگوییم شما مفتری و کذاب هستید؟ یا شخصی در بیداری امام زمان(عج) را مشاهده کرده، چیزی هم نگفته و ادعایی هم نداشته است، بعد از مرگ متوجه شده اند که این شخص با امام زمان(عج) در ارتباط بوده است. چه کسی گفته که این شخص مفتری کذاب است؟ یکی از شاگردانش فهمیده که ایشان خدمت امام زمان(عج) رسیده است. خودش نگفته بلکه بعد از مرگش مشخص شده است. افرادی مثل مرحوم “مقدس اردبیلی” و دیگر آقایان خدمت امام رسیده اند و هیچ اشکالی ندارد.
مشاهده ای که در این توقیع نفی شده، مشاهده ای است که نشان دهنده جایگاه “علی بن محمد سمری” باشد. کسی بگوید: «من امام زمان(عج) را مشاهده می کنم و امام زمان(عج) گفت که فلان پیام را به مردم بده!» یعنی بخواهد همان نقشی که نواب خاص داشته اند را ایفا کند. این شخص تکذیب شده و مفتری کذاب است. این جنس از مشاهده که شخص خود را جای نایب خاص امام زمان(عج) معرفی کند چه در خواب باشد یا در بیداری، چه شفاهی چه کتبی، هر چه باشد ما آن را تکذیب می کنیم. تا موقع ظهور خود امام زمان(عج) این راه بسته مانده است. یعنی زمانی که دوران غیبت صغری تمام شد و دوران غیبت کبرا شروع شد این جنس از مشاهده منتفی شد. نه اینکه کل مشاهده منتفی شده باشد. این کتاب هایی که در زمینه مشاهده امام زمان(عج) نوشته شده است اگر شما جمع کنید پنج یا شش جلد قطور می شود. انسان هایی از مراجع، علمای بزرگ، زهاد و عباد که همه عمرشان یک دروغ نگفته و انسان های وارسته شریف بودند امام زمان(عج) را ملاقات کرده اند. نه این نوع مشاهده مشکلی ندارد. مشاهده ای که حکایت از نیابت خاصه دارد تکذیب شده است. اگر چنین مشاهده در رویا، بیداری، کتبی یا شفاهی باشد هر چه باشد ما تکذیب می کنیم و شخص را مفتری می دانیم.

ابنا: دخالت امام زمان(عج) در چه مسائلی است؟ آیا ایشان در مباحث فقهی مثل احتیاط ها نیز دخالت می کنند؟

حجت الاسلام محمدی: جایی که امت بخواهد منحرف شود امام زمان(عج) دخالت می کند. اگر شخص به یکی از دو احتیاط عمل کند، صحیح است. حکم خدا باشد یا حکم خدا نباشد اینها مصاب هستند. اگر مرجع اشتباه کرده باشد به ثواب می رسد، هم مأجور است و هم معذور. همچنین مقلد هم مأجور است و هم معذور. امام زمان(عج) در جایی که امت منحرف می شود دخالت می کند و از انحراف جلوگیری می کند.

ابنا: سوال بعدی این است که انتظار فرج به چه معانی است؟

ـ حجت الاسلام محمدی: به مفهوم انتظار فرج به دو شکل می شود نگاه کرد. یک نگاه منفی که غربی ها این نگاه را دارند. یعنی باید دست بگذاریم و هیچ کار و اقدامی نکنیم که مثلا امام زمان(عج) خودش می آید و این کارها را انجام می دهد. و نتیجه این نگاه بی حالی، بی کاری، بی عملی، ظلم پذیری و عقب ماندگی است. و هیچ کس نمی تواند این معنی را قبول کند. دومین معنا؛ معنای مثبت از انتظار فرج است. انتظار فرج یعنی حرکت، قیام، انقلاب، زمینه فراهم کردن و جا پا درست کردن برای حضور آن منجی. ببینیم آن منجی چه کار می خواهد انجام دهد ما در همان راستا حرکت بکنیم. اگر او بناست جهان را پر از عدل و داد کند باید جا پا داشته باشد. وقتی می آید اقلا تیم مختصری داشته باشد. اگر همه فاسد و ظالم باشند امام زمان(عج) با چه کسی بیاید و با چه کسی قیام خود را شروع کند؟ «وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» اگر همه صالح نباشند و مومن صالح العمل نداشته باشیم چگونه امام زمان(عج) می تواند جهان را پر از عدل و داد بکند؟ بنابراین باید این نگاه را مثبت تلقی کرد. در این نگاه مثبت، انتظار فرج یعنی اینکه هر کس امام زمان(عج) را در همان حدی که باور دارد و در همان مقامی که هست در جهتی حرکت کند که فرج اقتضا دارد. ببینیم اهداف امام زمان(عج) چیست؟ و برای چه چیز می خواهد ظهور کند؟ همان ها را در حد و توان خودمان اجرا و پیاده بکنیم و دنبالش باشیم. این اگر باشد آن وقت معنایش این است که ما منتظر هستیم.
هر کس در جای خودش؛ یک عالم باید در حدی تخصص پیدا کند و عالم شود که اگر امام زمان(عج) فردا آمد و فرمود که در تانزانیا به روستایی برو و رسالت علمی انجام بده. این عالم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ ایثار باید آمادگی داشته باشد. و هم اینکه توان علمی او به حدی باشد که بتواند اهداف امام زمان(عج) را اجرا کند. یک نظامی باید در حدی از تخصص، اخلاق، آمادگی، ایثار و فداکاری باشد که فردا امام زمان(عج) به او گفت: «در فلان گوشه دنیا در فلان جزیره، تعدادی آدم خوار مشکلی برای مردم آنجا ایجاد کرده و عدالت را به خطر انداخته اند، شما باید بروی آنجا، یک تیم برداری، آنجا را سازماندهی کنی و این ماموریت نظامی را انجام دهی.» این نظامی هم باید تخصص و هم آمادگی لازم را داشته باشد. این می شود انتظار. پیشینیان ما هم یک چنین مفهومی را از انتظار می فهمیدند. اینکه اسب را زین می کردند، اسلحه را آماده می کردند و گاهی سوار می شدند، اینها فیلم نبود. واقعا معتقد بودند زمانی که امام زمان(عج) می آید عدالت را تحقق می بخشد. برای تحقق عدالت انسان باید زحمت بکشد. امام صادق(ع) فرمودند: «این امر محقق نمی شود مگر با عبور از دریاهای خون و عرق». انسان باید آماده خون دادن و عرق ریختن باشد. امام اگر فردا آمد به لحاظ روحی هم باید آمادگی داشته باشیم. اگر امام زمان(عج) به من گفت: «شما تا حالا که در رسانه ها صحبت کردی و چنین و چنان کردی، خدا قوت؛ امروز مأموری که به فلان جزیره دور افتاده بروی و آنجا وظیفه ات را انجام دهی.» من نباید بگویم که نه؛ من پیر شده ام، با این شأن و مقامم بیایم با این روستایی صحبت کنم؟! من باید آمادگی روحی و تخصص لازم داشته باشم. اگر این طور شد من منتظر هستم. اگر نه؛ بند شغل، بند پست، بند مقام، بند شأن، بند عنوان، ما را به زمین بسته اند. این بندها مانع انجام ماموریتی است که امام زمان(عج) به من محول کرده است. من منتظر امام نیستم. حالا صبح تا شب داد بزنم «یاابن الحسن»، فایده ندارد. در عمل باید تحقق پیدا کند. این می شود انتظار مثبت که همه منتظر می شوند و همه باید در جهت انتظار قدم بردارند.

ابنا: گروههایی در خاورمیانه از مباحث آخر الزمان مثل پرچم های سیاه، داعش و سفیانی سوء استفاده می کنند. و خود را گروه سفیانی یا دجال می نامند. تحلیل حضرت عالی از این موضوع چیست؟

ـ حجت الاسلام محمدی: اولا این مطلب باید روشن شود که مراد از آن روایات چیست؟ روایات دجال و سفیانی در جهت منفی، و روایاتی که راجع به سید حسنی، سید حسینی، سید خراسانی، سید یمانی یا سید هاشمی ـ هر پنج تا در روایات آمده است ـ از جهت مثبت. آیا دو دسته روایات در صدد بیان جریان، مکتب و اندیشه هستند؟ یا نه؛ در جهت بیان یک شخص خاص و «قضیة فی واقعة» است؟ دو نظر مطرح است: یکی اینکه دجال شخصی است، در آخرالزمان ظهور می کند، یک چشم در پیشانی دارد و الاغش فلان خصوصیات را دارد. این یک فرد است. سفیانی هم همین طور، فردی است که صفات او در روایات مشخص شده است، قیام خواهد کرد و سایر مسائل. اگر این باشد 15 روز بعد از آمدن سفیانی، امام زمان(عج) ظهور خواهد کرد. یا دجال بعد از ظهور امام زمان(عج) می آید. نه قبل از ظهور امام زمان. سید خراسانی از خراسان می آید و به امام زمان(عج) می پیوندد. اگر به این معنا باشد اصلا مسئله از ریشه منتفی است. 
ما نظر دوم را قبول داریم. امام صادق(ع) فرمودند: «زمانی پیامبر(ص) بود و ابوسفیان بود. زمانی امیرالمومنین(ع) بود و معاویه. زمانی امام حسین(ع) بود و یزید.» این یک جریان است و این جریان تا قیامت ادامه دارد در آخرالزمان هم امام زمان(عج) حسین(ع) می شود و سفیانی یا دجال، یزید و یزیدیان خواهند شد. اگر به معنای جریان باشد ـ که نظر ما همین است ـ آن وقت دجال و سفیانی فرد نیست و جریان است. دجال یعنی مکتب تحریف گری، مکتب دروغ زنی، مکتب منحرف کردن و گمراه کردن مردم. اگر این باشد صهیونیزم، دجال می شود. تمام روایاتی که در مورد دجال داریم به تمام معنا بر داعش منطبق است. اگر سفیانیت پاره کردن کردن شکم بندگان خدا و شهداست و جگرشان را درآوردن و به دندان گرفتن است، هند جگرخوار این کار را کرد و داعش هم، همین کار را می کند. روش، مکتب، حرف و اخلاق همان است. بر این اساس ما یقین داریم که داعش سفیانی است و گروههای تکفیری با این کارهایی که انجام می دهند با آنچه که در کربلا می شد و آنچه که در جنگ احد انجام شد، هیچ فرقی ندارند. و اگر سفیانیت را یک جریان بگیریم اینها قطعا و بدون تردید از مصادیق سفیانیت است. از طرف دیگر؛ اگر ما سید حسنی، سید حسینی، سید یمانی و سید خراسانی را رهبر گروه حق و شیعه بدانیم، “امام خمینی(ره)” هم حسنی، هم حسینی، هم خراسانی، هم یمانی و هم هاشمی بود. در حالی که امام(ره) موسوی بود، نه حسنی، نه حسینی، نه خراسانی و نه یمانی. ولی به نظر ما هر پنج تا بود. چون مراد از یمانی این نیست که در یمن زندگی کند. روایت که می گوید: «یک درِ بهشت از قم باز می شود» معنایش این نیست که آن زمان قم دروازه ای داشته و ما از این دروازه وارد بهشت می شویم. نه؛ منظور مکتب قم است. مکتب قم راهی به سوی بهشت است. سید حسنی یعنی رهبر شیعه، امام(ره) چون رهبر شیعه بود، سید حسنی بود. و در عین حال سید حسینی هم بود. رهبر معظم انقلاب با اینکه اهل خراسان نیست اهل خامنه است، دست و پا می زنند که بگویند پدرش چون به مشهد آمده، اهل خراسان است. مشهد چه ربطی به خراسان دارد؟ مشهد دهها سال، صدها سال بعد از صدور این روایات به وجود آمده است. در عصر صدور این روایات مشهدی وجود نداشته است. خراسان در آن زمان نصف ایران را شامل می شد. نفهمیدند که سید خراسانی یعنی رهبر شیعه، به این اعتبار مقام معظم رهبری سید حسنی است. در عین حال سید یمانی هم هست. این آقایان کلی تلاش کردند که بگویند “سید حسن نصرالله”، سید یمانی است؛ چون جد هفتم وی مدتی در یمن زندگی می کرد. ایشان به اعتبار اینکه رهبری گروهی از شیعیان را بر عهده دارد هم یمانی است و هم خراسانی. با اینکه اصلا به یمن نرفته است؛ نه به خراسان ربط دارد و نه به یمن. رهبر معظم انقلاب ما در آن واحد هم حسینی، هم حسنی هم خراسانی، هم یمانی و هم هاشمی است. به این معنی ما این را، جریان می دانیم. وقتی که جریان شد اینها از مصادیق آن است. آیا رهبر معظم انقلاب همان کسی است که در روایات داریم که در آخرالزمان نیرویی را حرکت می دهد و به امام زمان(عج) می پیوندند؟ می تواند باشد. انشاءالله که همین باشد و ما دعا می کنیم همین باشد. و شاید مصادیق دیگری باشد. ولی همین جریان است با این مشخصه ها که عرض کردم. آن وقت مقابل این جریان صهیونیزم، آمریکا، گروههای تکفیری ـ این نوچه های آمریکا ـ است. گروههای تکفیری بیشتر از نیروهای نظامی خود آمریکا، به آمریکا کمک کرده اند. اینها سفیانی و دجال می شوند، به همان معنایی که در روایات آمده است.

ابنا: مشکلی که وجود دارد این است که تطبیق علائم ظهور بر مصادیق، مردم را سرخورده می کند.

ـ حجت الاسلام محمدی: عرض کردم الان امامی که از دنیا رفته است را سید حسنی می دانیم. رهبرمعظم انقلاب را نیز سید حسنی می دانیم. این جریان ادامه دارد. یک دجال و سفیانی هم در زمان امام زمان(عج) ظهور خواهد کرد. آیا سفیانی همین داعش است؟ یا نه، این داعش از بین خواهد رفت و سفیانی های دیگری خواهد آمد؟ ما نمی دانیم. اما این جریان ادامه دارد. چون در روایات آمده است که تا زمان ظهور امام زمان(عج) بیش از 70 دجال ظهور می کنند. اینها همه دجال هستند یکی از این دجال ها، در آخرالزمان و در زمان ظهور امام زمان(عج) خواهد آمد. اگر ما جریان و مکتب گرفتیم همه مشکلات برطرف می شود.

ابنا: از طرف دشمنان و از طرف بعضی از شیعیان به نوعی شاهد مهدی هراسی هستیم. بعضی ها امام زمان(ع) را شخصیتی معرفی می کنند که همیشه در حال جنگ خواهد بود و بعد از کشتارهای وسیع به حکومت جهانی خود خواهد رسید. تحلیل حضرتعالی در مورد این دیدگاه چیست؟

ـ حجت الاسلام محمدی: هدف دشمنان این است که به اسلام ناب ضربه بزنند این مشخص است. به نظرم این امر بدیهی است که؛ کسی که جهان را پر از عدل و داد کند «یملا الله الارض قسط و عدلا» خودش ظلم کند؟ آدم بی گناه را بکشد؟ بزرگتر از کشتن انسان بی گناه ظلمی سراغ دارید که تحقق پیدا کند؟ آیا ظهور امام زمان(عج) باعث می شود که لطمه ای به انسان بی گناه وارد شود؟ نه کشتن انسان بی گناه، یک خسارت کوچک وارد شود؟ این ظلم است و خلاف هدف اصلی است. پس امام زمان(عج) به هیچ بی گناهی کوچک ترین ظلم نمی کند. او می آید تا جهان را شاد و آباد کند نه اینکه ویران کند. این یک بحثی است که امام زمان(عج) با چه سلاحی می آید؟ ما ضمن اینکه معتقدیم که امام زمان(عج) با پیشرفته ترین سلاح های روز می آید؛ اما سلاح، سلاح کشتار جمعی نیست. اگر امام زمان(عج) از سلاح کشتار جمعی استفاده کند آن وقت کسی باقی نمی ماند. الان آمریکا آن قدر بمب اتم دارد که دهها بار زمین را با خاک، یکسان و نابود کند. اگر امام زمان(عج) با سلاحی بیاید که صدها بار این کار را کند، خب؛ کسی باقی نمی ماند که بخواهد آنها را هدایت کند. امامِ چه کسی می خواهد باشد؟ امام، بدها را هم نمی کشد بلکه آمده تا آنها را زنده کند. اگر آمده زنده کند، با شمشیر از بین ببرد؟ بر چه کسی می خواهد امامت کند؟ عدل را بر چه کسی می خواهد تحقق ببخشد؟ اهداف امام را باید تحلیل کنیم. امام برای آبادانی، شادی، عدالت و از بین بردن ظلم و جنایت و رعب می آید. در آیه ای که قرائت کردم: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنا» این آیه می رساند که امام زمان(عج) می خواهد چه کار بکند. می خواهد امنیت و عدالت برقرار کند. نه اینکه ظلم کند و خوف ایجاد کند. پس این ترس جایی ندارد.

ابنا: از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشتید تشکر می کنم.

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!