حوادث و بلاهای پیش از ظهور

0

جابر بن عبدالله انصاری میگوید: در حجة الوداع (آخرين حج) در خدمت رسول اكرم صلى الله عليه و آله بودم . وقتى كه پيامبر بزرگ اعمال واجب حج را تمام فرمودند به عنوان وداع به خانه كعبه نزديك شدند، حلقه در خانه را گرفتند و با صداى بلند كه همه اهل مسجدالحرام و بازاريان صداى مباركشان را شنيدند و اجتماع كردند، فرمودند:

 

اى مردم ! بشنويد و به آنهايى كه در اينجا نيستند برسانيد. آنگاه وجود مقدس رسول گرامى صلى الله عليه و آله گريه كردند و از گريه آن بزرگوار همه به گريه افتادند و چون از گريه فارغ شدند، فرمودند: اى مردم ! خداوند شما را رحمت كند. مثل شما از امروز تا يكصد و چهل سال ديگر مانند درخت بى خار خواهيد بود (ممكن است كه كنايه از زندگى آرام باشد) و دويست سال ديگر بر شما خواهد آمد كه مانند درختى باشيد كه هم برگ دارد و هم خاردار است (اين نيز ممكن است كنايه از زندگى همراه با نيش و نوش و زحمت و خوشى باشد). ديگر بعد از اين مثل شما مانند درختى است كه خارهاى جانگداز دارد و در اين فصل از زندگى نمى بينيد مگر پادشاه ستمگر يا ثروتمند بخيل يا عالم دنياپرست يا فقير دروغگو يا پيرمرد زناكار يا بچه گستاخ يا زن نادان و احمق . آنگاه رسول اكرم صلى الله عليه و آله گريه كردند. سلمان فارسى از جا برخاست و عرض كرد: يا رسول الله ! به ما خبر بده كى خواهد شد. حضرت فرمودند: هرگاه علما و دانشمندان شما كم شوند و قاريان قرآن شما از بين بروند و زكات دادن متروك شود و منكرات در اجتماع شما رواج پيدا كند و در مساجد صداهاى شما بلند شود و كارهاى مربوط به دنيا را مقدم بر امور اخروى بلكه روى سر آخرت بگذاريد و علم را زير پاى خود قرار دهيد (كنايه از علوم اسلامى و معارف حقه اهل بيت عليهم السلام است) و سخن معمولى و همگانى شما دروغ، ميوه و نقل مجالس شما غيبت و آنچه به دست مى آوريد حرام باشد. (اى سلمان !) در آن زمان بزرگان بر كوچكان رحم نمى كنند و كوچكان نيز احترام بزرگان را نگاه نمى دارند (اى سلمان !) در اين حالت، لعنت خداوند بر شما نازل مى شود و سختيها دامن شما را خواهد گرفت و از دين در ميان شما جز لفظى باقى نمى ماند و آنگاه كه شما داراى اين صفات ناپسند شديد، منتظر وزيدن باد سرخ يا سنگباران شدن يا مسخ شدن باشيد، به درستى كه در كتاب خداوند عزوجل آمده است : ((خداست كه مى تواند به وسيله عذابهاى مختلف از بالا و پايين (سنگباران يا بادهاى سخت) شما را مجازات كند يا شما را گروه گروه كند و بچشاند برخى از شما را آسيب برخى ديگر. بنگر چگونه آيه ها را گونه گون مى كنيم، شايد آنها فهم كنند)).

در اين موقع بعضى از اصحاب برخاسته، عرض كردند: يا رسول الله ! به ما خبر ده اين جريانات كى خواهد بود. فرمودند: آنگاه كه نماز را در وقت خودش نخوانند، متابعت از شهوات كنند، شرب خمر كنند (زيرا قهوه خوردن گناه نيست)، به پدران و مادران ناسزا بگويند، به دست آوردن مال حرام را غنيمت بدانند و زكات دادن را زيان و ضرر تلقى كنند، مرد از همسر خود اطاعت كند، درباره همسايه جفا كنند، با ارحام قطع ارتباط كنند، رحم از بزرگان برداشته شود و حياى كوچكان كم گردد، ساختمانها را محكم بنا كنند، درباره نوكران و كلفتها ظلم كنند، شهادتشان از روى هوى و هوس باشد، حكم آنها بر اساس ظلم باشد، مرد پدرش را لعنت كند، برادر نسبت به برادر حسد ورزد، شركاء در معاملاتشان به يكديگر خيانت كنند، وفا كم شود، زنا شيوع پيدا كند، مردان خود را به لباس زنان بيارايند، پرده حيا از زنها برداشته شود، تكبر دلهاى مردم را پر كند مانند سمهاى كشنده اى كه در بدنها جاى مى گيرد، كارهاى خوب كم شود و جرايم و بديها ظاهر شود، واجبات الهى سبك پنداشته شود، با گرفتن پول صاحبان مال را بستايند، ثروت را در راه غنا و خوانندگى به مصرف برسانند، از آخرت غفلت كنند و تمام توجه خود را به دنيا معطوف دارند، ورع و پرهيزكارى كم و طمع زياد شود، هرج و مرج بالا گيرد، بندگان خدا در جامعه ذليل و منافقان در ميان مردم محترم باشند، مساجد از نظر ظاهر به وسيله اذان آباد اما دلهاى ساكنان آن تهى از ايمان باشد، قرآن را سبك بشمارند، انواع خواريها درباره اهل ايمان اعمال كنند. در اين هنگام مى بينى كه صورت اين مردم چهره آدمى است اما قلبهاى آنان دلهاى شياطين است (پر است از مكر و حيله و تكبر و امثال اين صفات بد)؛ سخنان آنان از عسل شيرين تر اما دلهايشان پر است از زهرهاى كشنده . اينان گرگهاى درنده اى هستند كه به لباس آدميان در آمده اند. در اين حالات، روزى نيست كه خداوند به آنها نفرمايد آيا از رحمت من مغرور شده و به من جراءت پيدا كرده ايد؟ ((تصور مى كنيد كه من شما را بى فايده خلق كردم و بازگشت شما به سوى من نيست ؟)). به عزت و جلالم سوگند، اگر به خاطر بندگان صالح و با اخلاصم نبود يك آن به معصيتكاران مهلت نمى دادم و اگر ورع و پرهيزكارى بندگان باتقوا نبود يك قطره باران از آسمان فرو نمى فرستادم و يك برگ سبز از زمين نمى روياندم . عجبا از مردمى كه مال و ثروت را خداى خويش قرار داده اند و آرزوهاى آنها طولانى است (با توجه به عمر كوتاه دنيا) و چشم طمع دارند كه در جوار رحمت الهى باشند، و حال آنكه به مقام قرب نمى رسند مگر به وسيله عمل صالح و عمل هم قبول نخواهد شد مگر با راهنمايى عقل.

 

بحارالانوار،ج52،ص262

 

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!