کثیر بن شاذان روایت میکند: خدمت امام حسین(ع) بودم که فرزندش علی اکبر در غیر فصل، از او انگور خواست. حضرت دست به ستون مسجد زد و انگور و موزی بیرون آورد و به او خورانید و فرمود: آنچه برای دوستان خدا نزد او هست بیشتر است.
کرامات امام حسین(ع)، از تکلم با حیوانات تا در آوردن انگور از دیوار مسجد
امام حسین(ع) سومین امام شیعیان است. وی شبیهترین مردم به رسول خدا(ص) در صورت و سیرت بود.(1) در شبهای تاریک، نور از پیشانی و اطراف گردنش میتابیدکه مردم آن حضرت را با آن نور میشناختند.(2) آن حضرت دارای علوم و کرامات و فضائل بیشماری است که از گوهر وجودش تجلی میشود و این نمودهای الهی پرتویی از چراغ هدایت است که در مناسبتهای زمانی و مکانی جلوه میکرد، در اینجا به چند مورد از فضائل و کرامات آن حضرت به روایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات «حوزه علمیه قم» اشاره میشود:
*شفای مرض پیسی
حبابه والبیه میگوید: من به دیدن امام حسین(ع) میرفتم. اتفاقاً میان چشمانم پیسی پیدا شد و این امر بر من ناگوار آمد و چند روزی به دیدن ایشان نرفتم. سراغ مرا گرفته به ایشان میگویند: میان چشمان او عارضی پیدا شده.
امام حسین(ع) با اصحابش به دیدن من آمدند، آن حضرت فرمود: ای حبابه! چرا نزد من نیامدی؟
علت را گفتم، پس ایشان آب دهان مبارک خود را به آن مالید و فرمود: حبابه خدا را شکر کن که آن علت را از تو دور کرد، به سجده افتادم، فرمود: حبابه، سر بردار و در آیینه نگاه کن. سر برداشته (نگاه کردم) اثری از آن ندیدم، خدا را شکر کردم.
*برطرف کردن غم و اندوه دیگران
از ویژگیهای امام حسین(ع) عواطف سرشار انسانی و دگر دوستی و نوع پروری آن حضرت است، به ویژه نسبت به کسانی که در زندگی روزمره دچار گرفتاری و مشکلات و غم و اندوه میشدند. اسامه بن زید بیمار بود و در خانه بستری شده بود، امام(ع) برای عیادت اسامه به خانه او رفت و مشاهده کرد که اسامه بسیار آشفته و نگران است.
حضرت فرمود: اسامه چرا این قدر نگران هستی؟
اسامه اظهار داشت: بدهکار هستم و حقوق دیگران در گردنم هست و میترسم بمیرم و نتوانم بدهی خود را پرداخت کنم.
امام(ع) فوراً دستور داد، بدهی او را پرداختند. آن گاه اسامه آسوده خاطر شد و بعد از چند روز در همان بستر بیماری از دنیا رفت.(3)
*تکلم با حیوانات
راشد بن مزید نقل میکند که: از مکه تا قطقطانه -جایی نزدیک کوفه است- همراه امام حسین(ع) بودم، دیدم (در بین راه) درندهگزندهای به او رو آورد و با او تکلم کرد. حضرت به جهت او توقف کرد و کلامی طولانی از آن درنده نقل کرد.(4)
*در آوردن انگور از دیوار مسجد
کثیر بن شاذان روایت میکند: خدمت امام حسین(ع) بودم که فرزندش علی اکبر در غیر فصل، از او انگور خواست. حضرت دست به ستون مسجد زد و انگور و موزی بیرون آورد و به او خورانید و فرمود: آنچه برای دوستان خدا نزد او هست بیشتر است.(5)
*سبز شدن درخت خرما
از حضرت صادق(ع) در حدیثی روایت شده که امام حسین(ع) در سفری زیر درخت خرمای خشکی منزل کرد، دعا کرد درخت سبز شد و برگ و خرما آورد، بالای درخت رفتند و به قدر کفایت خوردند.(6)
*یافتن شتر گم شده
اعرابی به امام حسین(ع) گفت: یابن رسول الله! شترم را گم کردهام و غیر از آن شتری ندارم، پدرت حیوان گم شده را پیدا میکرد و هر گم شدهای را به صاحبش میرساند.
امام(ع) فرمود: در فلان مکان برو، شترت را میبینی ایستاده و در مقابلش گرگ سیاهی است.
اعرابی به آنجا رفت و برگشت و به امام حسین(ع) گفت: شتر خود را در همان جا یافتم.
*پینوشتها:
1. قندوزی حنفی، ینابیع المودة، الطبعة الاولی، اسوه. 1416 هـ ق، ج 2، ص 42.
2. ابن شهر آشوب، مناقب، بیروت، دارالاضواء، الطبعة الثانیه، 1412هـ ق، ج 4، ص 83.
3. علامه محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء الطبعة الثانیه، 403 هـ ق، ج 44، ص 189.
4. حر عاملی، اثباة الهداة، قم، المطبعة العلمیه، بی تا، ج 2، ص 588.
5. همان .
6. همان، ص 589.
فارس
2,244 total views