انتهای تمام جادّه‌ها /// باز باید به تو رجوع کنم

0

مهدی مقیمی

انتهای تمام جادّه‌ها
باز باید به تو رجوع کنم

کاش خورشید باشم و هر روز
در حریم شما طلوع کنم

شعر خود را اجازه‌ام بده تا
با سلامی به تو شروع کنم

سحر و صبح و ظهر و عصر و شب
السلام علیکِ یا زینب

السلام علیکِ یا همه کار
السلام علیکِ یا همه کس

السلام علیکِ در همه عمر
السلام علیکِ بر تو و بس

السلام علیکِ باز، از  نو
السلام علیکِ گفتم و پس

تو جواب سلام را دادی
که به این شکل در دل افتادی

بار دیگر سلام بر نورت
مبدأ عشق، از ولادت توست

مثل زهرا سراسرت خیر است
کرم و لطف و عشق، عادت توست

تو چنان در عبادتی بی بی
که عبادت پیِ عبادت توست

به خداوندیِ خدا سوگند
عشق تو کرده عشق را در بند

از همان ابتدا شدی آرام
تو به اعجاز رنگ و بوی حسین

وسط آن همه بهشتی رو
باز شد چشم تو به سوی حسین

بی گمان اینکه شد برادر تو
آبرو بود و آرزوی حسین

چشمت افتاد بر جمال جمیل
گریۀ تو به خنده شد تبدیل

جنس دل‌هایتان ز نور خداست
شده وابسته از همان اول

عشقتان عشقِ بی برو برگرد
شد از این دسته از همان اول

دلِ تو گشته با حسین ، یکی
غیر از او رسته از همان اول

از کمال تو خلق حیرانند
در دو عالم عقیله‌ات خوانند

واژه شیرزن به نام شماست
بس که اسطوره شد دلاوریت

عاشقانه‌ترین وجودی تو
نقطۀ عطفِ عشق، خواهریت

خواهری کرده‌ای برای حسین
شده ثابت به او «برادریت»

با تو تنها نه اینکه خواهر داشت
پدر و مادر و برادر داشت

مثل زهرا برای پیغمبر
بودنت افتخار حیدر بود

دختری بهتر از هرآنچه که هست
بر علی اینچنین مقدر بود

اقتدار تو بعد کرببلا
لحظه لحظه چو فتح خیبر بود

متحیر شدم ازین وجنات
هدیه بر توهزار تا صلوات

گوئیا وارث ابالفضلی
که شده دشمنت زمین گیرت

خطبه خواندی عجب علی‌گونه
کوفه لرزید وقت تکبیرت

اثر صحبتت به مثل علیست
کوفه و شام تحت تأثیرت

پشت دروازه خطبه تا خواندی
پشت ابن زیاد لرزاندی

ظاهرِ شمرها عوض شده است
دشمنان تو از همان نسلند

ریشه‌یابی اگر کنیم، دقیق
به سنان و به حرمله وصلند

کینه‌ها منشأش ز کرببلاست
و کپی‌ها برابرِ اصلند

دورِ خود  شمر اگر چه پُر داری
غم مخور تا حبیب و حُر داری

تابعیَّت به ما بده زینب
تا بگوییم تابع حرمیم

حرمت بس که با صفاست همه
صبح تا شب مُراجِعِ حرمیم

با تمام وجودمان بی بی
تا قیامت مدافع حرمیم

شیعیانند خادمان حرم
خادمان نه مدافعان حرم

داعشی‌های سنگدل بروید
پای جایِ دگر وسط بکشید

حرم زینب است آخر خط
دست ازین بازیِ غلط بکشید

تا نگردیده شیعه دیوانه
دورِ این بارگاه خط بکشید

ما روی این حریم حساسیم
جاش، باشد تمام، عباسیم

 

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!