بانویی که نامش را در لوح محفوظ نوشتند

0
hazrat-zeinab-2.jpg

پیروزى نهضت عظیم حسینى مرهون زحمات و تلاشهاى بى‏‌وقفه زینب کبرى(علیها السلام) است. ولایتمدارى و دفاع از حجت خدا تا پاى جان در سراسر لحظات اسارت این بانوى بزرگوار، موجب شد نهضت کربلا جاوید و ماندگار مانده و به سرمنزل مقصود برسد.

 


  آن هنگام که خبر ولادت حضرت زینب(علیها السلام) را به پیامبر(صلی الله علیه وآله) دادند، آن حضرت فرمود: «نوزاد را نزدم بیاورید»، وقتى که زینب(علیها السلام) را به نزد او بردند، فرمود: به حاضران و غایبان وصیت و سفارش مى‏‌کنم که احترام این دختر را پاس دارند، همانا این دختر شبیه حضرت خدیجه(علیها السلام) است.

در این تشبیه اسرارى عمیق نهفته است و بیان‌‏کننده آن است که همان‏‌گونه که وجود پربرکت حضرت خدیجه(علیها السلام) براى پیشرفت اسلام داراى آثار بسیار مبارک و کارساز بود و هم‏چون مادرى، اسلام را پرورش داد و همه امکانات خود را براى پیشرفت اسلام با کمال ایثار نثار کرد، زینب(سعلیها السلام) نیز این‏‌گونه به جا پاى جده‏‌اش خدیجه(علیها السلام) پا نهاد و از اسلام حمایت کرد و نهضت عاشورا را که حادثه‌‏اى عظیم براى نجات اسلام از دستبرد ناپاکان بود، پروراند و همه امکاناتش را در این ‏راه نثار نمود.

حضرت زینب (علیها السلام)شخصیتى است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) صبر کرد که نامگذارى او از جانب خداوند بزرگ صورت گیرد، جبرئیل نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمد و عرض کرد: «خداوند به تو سلام مى‌‏رساند و مى‌‏فرماید: «نام این دختر را زینب بگذار، چراکه این نام را در لوح محفوظ نوشته‌‏ایم.» واژه «زینب» از دو کلمه زین و اب، ترکیب یافته که به‏‌معناى زینت پدر است، این نام براى حضرت زینب(علیها السلام) نشان‏‌دهنده آن است که روش و منش او، مایه زینت و سرافرازى پدرش حضرت على (علیه السلام) خواهد بود، در این مقایسه زیبا نیز به عظمت زینب(علیها السلام) پى مى‏‌بریم، چراکه وجود پربرکت حضرت على(علیه السلام) یعنى یگانه حامى پیامبر(صلی الله علیه وآله)، نخستین ایمان‌‏آورنده به اسلام و بزرگ‏ترین فداکار دین اسلام، در حدى که گفتند: اسلام در آغاز به اخلاق پیامبر(صلی الله علیه وآله) و شمشیر على(علیه السلام) و اموال انفاق شده خدیجه(علیها السلام) پیشرفت نمود، بنابراین زینب(س) به قدرى به حضرت على(علیه السلام) نزدیک بود، که راهکارهاى زندگى‌‏اش، روش و منش امیرمؤمنان على(علیه السلام) را مى‌‏آراست و موجب سرافرازى و سربلندى على(علیه السلام) بود.

حضرت زینب(علیها السلام) در 15 رجب سال 62 هجرى قمرى از دنیا رفت. بانوى قهرمانى که پس از شهادت امام حسین، ارائه نهضت عاشورا را به دوش کشید و پرچمدار این قیام بود، در ضمن سفرى که به همراه همسر گرامى‏‌شان عبدالله‏‌بن جعفر به شام داشتند، به لقاءالله پیوستند و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همان‏جا دفن گردید.

ولادت، همسر و فرزندان‏

حضرت زینب کبرى(علیها السلام) در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد شدند. نام مبارک آن‏ بزرگوار زینب و کنیه گرامى‏‌شان، ام‌‏الحسن و ام‌‏کلثوم و القاب آن‏‌حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الکبرى، شریکة الحسین(علیه السلام) و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله و…

پدر بزرگوار آن‏‌حضرت، اوّلین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على‏بن ابیطالب(علیه السلام) و مادر گرامى آ‌ن‌‏بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا(س) مى‌‏باشد. همسر گرامى آن‌‏حضرت، عبداللّه فرزند جعفربن ابیطالب بود. در کتاب اعلام الورى براى آن بانوى بزرگوار سه پسر به نام‌‏هاى على، عون و جعفر و یک دختر به نام کلثوم ذکر شده است.

  هوش و ذکاوت بى‌‏نظیر

صاحب کتاب اساور من ذهب درباره حافظه و ذکاوت آن بانوى بزرگوار چنین مى‏‌نویسد: در اهمیت هوش و ذکاوت آن بانوى بزرگوار همین بس که خطبه طولانى و بلندى را که حضرت صدیقه کبرى فاطمه زهرا(علیها السلام) در دفاع از حق امیرالمؤمنین(علیه السلام) و غصب فدک در حضور اصحاب پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) ایراد فرمودند، حضرت زینب(علیها السلام) روایت فرموده است.

و ابن عباس با آن جلالت قدر و علو مرتبه در حدیث و علم، از آن‌‏حضرت روایت نموده و از آن‏‌حضرت به عقیله تعبیر مى‏‌کند. چنان‏چه ابوالفرج اصفهانى در مقاتل مى‏‌نویسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه(علیها السلام) را از حضرت زینب(علیها السلام) روایت کرده و مى‏‌گوید: حدثتنى عقیلتنا زینب بنت على(علیه السلام)..» دقت کنیم که حضرت زینب(علیها السلام) با این‏که دخترى خردسال (یعنى هفت ساله و یا کمتر) بود، این خطبه عجیب و غرّاء که محتوى معارف اسلامى و فسلفه احکام و مطالب زیادى است را با یک‏‌مرتبه شنیدن حفظ کرده و خود یکى از راویان این خطبه بلیغه و غراء مى‌‏باشد.

علاقه ویژه زینب به امام حسین(علیه السلام)

علامه جزایرى در کتاب (الخصائص الزینبیه) مى‌‏نویسد: وقتى‏که حضرت زینب(علیها السلام) شیرخوار و در گهواره بود، هرگاه برادرش حسین(علیه السلام) از نظر او غایب مى‏‌شد، گریه مى‌‏کرد و بى‏‌قرارى مى‌‏نمود. هنگامى‏‌که دیده‏‌اش به جمال دل‏آ‌‌‌راى حسین(علیه السلام) مى‏‌افتاد، خوشحال و خندان مى‏‌شد. وقتى‏‌که بزرگ شد، هنگام نماز قبل از اقامه، نخست به چهره حسین(علیه السلام) نگاه مى‏‌کرد و بعد نماز مى‏‌خواند.

با حسین بودن شرط ازدواج زینب(علیها السلام) با عبدالله‏

گفته‌‏اند: حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) هنگامى‏‌که زینب(علیها السلام) را به پسر برادرش عبدالله‌‏بن جعفر تزویج کرد، در ضمن عقد، شرط نمود هر گاه زینب خواست با برادرش حضرت امام حسین(علیه السلام) سفر رود، او را از آن منع نکرده و باز ندارد و چون عبدالله‌‏بن جعفر خواست حضرت امام حسین(علیه السلام) را از سفر عراق باز دارد و حضرت آن‌‏را نپذیرفت و عبدالله مأیوس و نومید گردید، دو فرزندش عون و محمد را فرمان داد که به همراه آن‌‏بزرگوار به عراق روند و در برابر آن‌‏حضرت جهاد و کارزار نمایند.

شجاعتى نظیر حسین(علیه السلام)

درباره آن بانوى بى‏‌نظیر بیشتر راجع به حضور ایشان در کربلا و همراهى برادر بزرگوارشان و هم‏چنین سرپرستى اسراى کربلا و ابلاغ پیام عاشورا سخن گفته شده است. شجاعت حسین(علیه السلام) در خواهرش زینب(علیها السلام) هم بود؛ زینب(علیها السلام) هم در مقام شجاعت قطع نظر از جهت امامت، چیزى کم از حسین(علیه السلام) ندارد قوت قلبش به برکت اتصالش به مبداء تعالى راستى محیرالعقول است. شیخ شوشترى مى‏گوید: اگر حسین(علیه السلام) در صحنه کربلا یک میدان داشت، مجلله زینب(علیها السلام) دو میدان نبرد داشت: میدان نبرد اولش مجلس ابن زیاد و دومى مجلس یزید پلید.

زینب و گذشتن از راحتى دنیا

او در خانه شوهرش از کمال وسایل موجود به بهترین وجهى برخوردار است، غلام‏ها و کنیزها و وسایل راحتى؛ غرض زینب در چنین خانه‌‏اى زندگى مى‏‌کند که هیچ کسرى ندارد، ناگهان مى‌‏بیند حسین(علیه السلام) مى‌‏خواهد حرکت کند، تمام خوشى‏ها و راحتى‌‏ها را رها مى‏‌کند و خود را در دریاى ناراحتى‏‌ها و ناملایمات مى‌‏افکند.

زینب از حسین(علیه السلام) جدا نمى‏‌شود

ابن عباس گفت: یا حسین! اگر خود مجبور به رفتن هستى، زنان را با خود همراه مبر. زینب(علیها السلام) چون این سخن را شنید، سر از کجاوه بیرون کرد و گفت: ابن عباس! مى‏‌خواهى مرا از برادرم حسین جدا کنى؟! من و جدایى از حسین؟! هرگز.

اسارت افتخار زینب و رمز ماندگارى قیام عاشورا

پس از حادثه کربلا حضرت زینب(علیها السلام)، حدود یک سال و شش ماه زندگى کرد. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگرچه رهبرى بازماندگان بر عهده امام سجاد(علیه السلام) بود، زینب کبرى(علیها السلام) نیز سرپرستى را برعهده داشت.  سخنرانى قهرمانانه زینب(علیها السلام) در کوفه، موجب دگرگونى افکار عمومى شد. وى در برابر نعره مستانه عبیدالله‏‌بن زیاد، آن‏گاه که به پیروزى‌‏اش مى‌‏نازید و مى‌‏گفت: «کار خدا را با خاندانت چگونه دیدى؟!» با شهامت و شجاعت وصف‏‌ناپذیرى گفت: جز زیبایى چیزى ندیده‌‏ام. شهادت براى آنان مقدر شده بود. آنان به‌‏سوى قربانگاه خویش رفتند، به‌‏زودى خداوند آنان و تو را مى‌‏آورد تا در پیشگاه خویش داورى کند». آن‏گاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، زینب(علیها السلام) با شهامت تمام، برادرزاده‌‏اش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستى او را بکشى مرا هم بکش. به‏‌دنبال اعتراض زینب(علیها السلام)، ابن زیاد از کشتن امام پشیمان شد.

کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نیز زینب(علیها السلام) توانست افکار عمومى را دگرگون نماید. یزید جلسه‌‏اى به‌‏عنوان پیروزى ترتیب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سر بریده حسین(علیه السلام) را در تشت نهاد و با چوب‏دستى به صورتش مى‏‌زد، زینب کبرى(علیها السلام) با سخنرانى خویش غرور یزید را در هم کوفت و او را از کرده خویش پشیمان کرد. سرانجام یزید مجبور شد کاروان را با احترام به مدینه برگرداند.  در مدینه نیز زینب(علیها السلام)، پیام‌‏آور شهیدان، ساکت ننشست. او با فریادش مردم مدینه را بر ضد حکومت یزید شوراند. حاکم مدینه در پى تبعید حضرت زینب(س) برآمد. به نوشته برخى، حضرت به شام سفر نمود و در همان‏جا درگذشت. برخى دیگر گفته‌‏اند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاریخ پانزدهم رجب سال 62 هجرى درگذشت.

اگر جهاد حسین‌‏بن على(علیه السلام) خوب جنگیدن و خوب شهید شدن بود، جهاد خواهرش خوب تبلیغ کردن و خوب سخن گفتن و ابلاغ پیام شهیدان بوده است. اسیران اهل بیت(علیهم السلام) خصوصاً زینب کبرى(علیها السلام) در مسیر کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام و دیگر نقاط، زمینه‌‏هاى انقلاب و تحولى عظیم را ایجاد کردند: افشاگری‌ها، پیا‌م‌‏رسانی‌ها، بیدارکردن مردم از خواب غفلت و بیان حقایق، ازجمله کارهایى بود که اسرا خصوصاً زینب(علیها السلام) توانستند انجام دهند. از میان تمامى اسیران، اقدامات و عملکرد زینب(علیها السلام) تأثیر به‏‌سزایى داشت و تحولات عظیمى به‌‏وجود آورد؛ چراکه این مخدره، از امتیازاتى برخوردار بود که او را در کارهایش موفق مى‏‌کرد؛ امتیازاتى از قبیل: وقت‌‏شناسى، عقل و تدبیر، فصاحت و بلاغت، شجاعت و شهامت و…

زینب کبرى(علیها السلام) همچون مادر گرامى‏‌اش فاطمه زهرا(علیها السلام) داراى فضایل و مناقب بسیارى بود. چنان‏چه به دیده دقت و تعمق در القاب ایشان نگریسته شود، معلوم مى‏‌شود که این مخدره چه شأن و مرتبه‌‏اى داشته است. زینب را عقیله بنى‏‌هاشم، عالمه غیر معلمه، معصومه صغرى، امینه الله و فهیمه غیر مفهمه، ولیده الفصاحه، رضیعه الولایه، الفصیحه، الکامله و… لقب داده‌‏اند و این القاب و بسیارى از القاب دیگر، همه حکایت از فضیلتها و منقبتهاى بى‌‏شمار این مخدره مظلومه دارد. آرى! یکى از نکات مهم که تاریخ به آن گواهى مى‏‌دهد، نقش حقیقت‏‌مدارانه و روشنگرانه حضرت زینب(علیها السلام) پس از جریان کربلا و شهادت سیدالشهدا(علیه السلام) است که آن‏‌حضرت در حقیقت مسیر انقلاب عاشورا را در دل انحرافها هدایت کردند. پیروزى نهضت عظیم حسینى مرهون زحمات و تلاشهاى بى‏‌وقفه زینب کبرى(علیها السلام) است. ولایتمدارى و دفاع از حجت خدا تا پاى جان در سراسر لحظات اسارت این بانوى بزرگوار، موجب شد نهضت کربلا جاوید و ماندگار مانده و به سرمنزل مقصود برسد.

منبع: تسنیم

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!