برای هرم لب تشنه آب تسکین است /// میان مجلس ماتم گلاب تسکین است

0
علی کاوند:
 
برای هرم لب تشنه آب تسکین است
میان مجلس ماتم گلاب تسکین است
 
به جای مرهم اگر اشک مرد مظلومی
رسد به زخم پر از التهاب تسکین است
 
کنار پنجره پهن است بستری یعنی
برای درد بدن آفتاب تسکین است
 
حضور فاطمه حتی همین تن تبدار
در این شرایط پر اضطراب تسکین است
 
سه ماه خنده ی زهرا اگرچه اجباری
به دردهای دل بوتراب تسکین است
 
برای زینب اگرچه نديدنش سخت است
ولی برای حسن این نقاب تسکین است
 
میان نافله ” عجّل وفات ” می خواند
دعا اگر نشود مستجاب تسکین است
 
بدون فاطمه خانه صفا نخواهد داشت
نگین همیشه به قلب رکاب تسکین است
 
مگر به چشم ورم کرده خواب می آید?
مگر به چشم ورم کرده خواب تسکین است?

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!