تربیت زمینه‌ساز عصر ظهور -بخش 3

0
emam-mahdi-17.jpg

با ظهور حضرت، فتنه‌ها و فتنه‌گران از روی زمین برچیده خواهند شد و انحرافات اخلاقی و سیاسی و اعتقادی رنگ خواهند باخت و منحرفان، یا هدایت خواهند شد و یا به هلاکت خواهند رسید.

 
 

  •  

بخش سوم و پایانی

7. رعایت حق‌التقوی؛ تربیت زمینه‌ساز بر اساس تقوای گام به گام و فراگیر

در نقطۀ مقابل دام‌ها و گام‌های شیطانی، آن‌چه مربیان تربیت زمینه‌ساز باید از عهدۀ انجامش بر‌آیند و فرگیران مستعد را به مفاد آن و به منظور تحقق ارزش‌های برگرفته از آن تربیت کنند، عبارت است از تربیت به مفاد آیۀ قرآن که اهل ایمان را به رعایت حد اعلای تقوای الهی و پایداری بر اسلام و مسلمانی سفارش می‌فرماید:

(یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ). (آل عمران: 102)

حق‌التقویٰ مراعات همۀ الزامات تقواپیشگی در تمامی احوال و شرایط و مناسبت‌هاست؛ تقوا در ارتباط با خداوند، تقوا در ارتباط با خود، تقوا در ارتباط با دیگران، تقوا در ارتباط با آفرینش و آفریده‌ها و اشیا وپدیده‌ها. از اهل ایمان خواسته شده است حق التقویٰ را _ آشکارا و نهان _ از همۀ جنبه‌های اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و… مراعات کنند.

حق التقویٰ شعار تقواپیشگی در همۀ ساحت‌ها و از تمامی جنبه‌های زندگی است، به‌گونه‌ای که نه‌تنها اعمال و رفتار اعضا و جوارح را دربر می‌گیرد، بلکه مشتمل بر تقوا در ناحیۀ خیال، اندیشه، احساس، هیجانات، عواطف، امیال و آرزوها نیز هست. با این بیان، رعایت حق التقویٰ در کنار سایر اصول، حد نصاب لازم برای تربیت زمینه‌ساز محسوب می‌گردد. قرآن در ادامۀ سفارش به حق التقویٰ، فرمان به اعتصام به حبل المتین الهی می‌دهد که به تعبیر روایات منظور همان توسل و چنگ زدن به ریسمان محکم و راستین قرآن و ولایت اهل‌البیت(ع)  است.

(وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیُّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ). (آل عمران: 103)

به طور قطع، رعایت تقوای الهی در ارتباط با خداوند، پیامبران، امامان و اولیای الهی، به‌ویژه نسبت به شخص و شخصیت حضرت ولیّ‌عصر(عج)  و خلافت و ولایت و حکومت جهانی آن حضرت از جمله مصادیق و موارد بارز و برجستۀ حق التقویٰ به شمار می‌رود. از همه مهم‌تر، آن‌گونه که از ادامۀ آیات قرآنی به دست می‌آید، پایبندی به دین حنیف اسلام

با همۀ لوازم و آثار آن، همچنین چنگ زدن به حبل متین الهی _ به بیانی که گذشت _ همه

در راستای نیل به حقیقت تقوا و زمینه‌سازی برای عصر ظهور، از لوازم روشن حق التقویٰ به شمار می‌روند.

8. التزام به حق الجهاد؛ تربیت زمینه‌ساز تربیت مجاهدان راستین

تحقق هنگامۀ عظیمی چون ظهور امام زمان(عج)  بیش از هر عاملی در گرو همت والای مجاهدان راستین راه خداست؛ مجاهدانی که نه‌تنها از مال و جان و هستی خود که حتی از نام و نشان و اعتبار و تمامی آن‌چه رنگ خودی و خودپرستی دارد می‌گذرند تا رضای الهی را به دست آورند. اینان همواره در میدان جهاد اکبر، در جدال با هواهای نفسانی و امیال شیطانی، چه پیش از جهاد اصغر و مبارزۀ با دشمنان بیرونی و چه پس از آن، موفق و سربلند و پیروزند. اینان مورد تحسین و تجلیل پیامبرند که در گرامی‌داشتشان فرمود:

آفرین بر مردمی که جهاد کوچک‌تر را [با موفقیت] به انجام رساندند و [رسالت] جهاد بزرگ‌تر همچنان بر دوششان باقی مانده است.

این مجاهدان سرافراز می‌توانند از مصادیق بارز و مسلّم این آیه از قرآن باشند که فرمود:

(وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ)؛ (بقره: 207)

و از میان مردم کسی هست که خویشتن را به بهای دریافت خشنودی خداوند [با وی] معامله کند و خداوند نسبت به بندگانش بسیار مهربان است.

این آیه در شأن حضرت علی(ع)  و دربارۀ ایثار و فداکاری ایشان در لیلة المبیت نازل شده است (نک: سبحانى، 1374: 45 – 57؛ امینى، 1398: ج2، 49 – 47؛ غزالى، بی‌تا: ج3، 378؛ ابن‌جوزى، بی‌تا: 35؛ حاکم حسکانى، 1369: ج1، 123، ش4)، با این وصف شامل حال مجاهدانی نیز می‌تواند باشد که بسته به ظرفیت وجودی خود برای مجاهدت خویش جز رضای الهی منظور دیگری در سر نمی‌پرورانند. کسانی از مجاهدان راه خدا که به این مقام برسند، به مقامی که جز خدا را درک نکنند و جز به رضایت او نیندیشند، در حقیقت حق جهاد الهی را ادا کرده‌اند و به این سفارش قرآن پاسخ مثبت داده‌اند که فرمود:

(وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّـاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَوةَ وَآتُوا الزَّکَوةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ). (حج: 78)

مترجمان قرآن کریم، «جاهدوا فی الله» را به مثابۀ «جاهدوا فی سبیل الله» برشمرده‌اند، گو این‌که در مقام ترجمۀ «فی الله» کلمۀ «سبیل» را مستتر دانسته‌اند. هر چه باشد تعبیر «فی الله» به جای «فی سبیل الله» تعبیر بسیار ظریفی است که هرگز نباید از این ظرافت و فلسفۀ آن غافل ماند.

ظرافت چنین تعبیری در این است که بیان‌گر شدت تعلق خاطر مجاهدان راستین به خداوند بوده، ذوب شدن آنان در وجود خداوند را مورد تأکید و توجه قرار می‌دهد. پیرو برداشت از آیۀ بالا، این تعلق خاطر به خداوند در واقع شرط اساسی سرافرازی مجاهدان راستین خدا، راه ورود به ملیت و آیین حنیف پدر آیین‌های الهی حضرت ابراهیم(ع) ، معیار سنجش اعتبار مسلمانی مسلمانان به اسلام ابراهیمی، ملاک شأنیت گواه مردم دنیا واقع شدن و رمز پذیرش ولایت الهی و توفیق درک نصرت خداوندی به شمار می‌رود.

در آیۀ فوق به این امور ویژه اشاره رفته است؛ اموری که با اصول و مقاصد تربیت زمینه‌ساز نیز تناسب و سنخیت دارند و برای تدارک عصر ظهور بسیار حیاتی و مهم به نظر می‌رسند. در تربیت زمینه‌ساز چنان‌چه حق جهاد در راه خدا آن‌چنان که شایسته و بایسته است ادا نشود، ثمره‌ای به بار نخواهد نشست و ظهور و فرجی به وقوع نخواهد پیوست. بدین ترتیب، یکی دیگر از حد نصاب‌های لازم در تربیت زمینه‌ساز رعایت حق الجهاد و آماده‌سازی تن و جان و روان برای معامله با خداوند است؛ حقیقتی که یاران و همراهان حضرت ولیّ‌عصر(عج)  به آن آراسته و پایبندند.

9. عاشوراگرایی؛ تربیت زمینه‌ساز با الهام از زیارت عاشورا

اگر کسی بخواهد با فرهنگ شیعه آشنا شود، لازم است به زیارت عاشورا مراجعه کند؛ چون زیارت عاشورا پیش از آن‌که زیارتنامه‌ای برای شیعه باشد، فرهنگ بسیار والا و راستین تشیع ناب است؛ زیارت عاشورا پیش از آن‌که دفتری از حوادث باشد، دانشگاهی سرشار از ارزش‌ها و فضیلت‌های باشکوه و استوار است. برداشت از مکتب متعالی قرآن و اهل‌البیت(ع)  بدون توسل و توجه به زیارت عاشورا و بدون تمسک به فرهنگ عاشورایی ابتر و ناتمام است.

در زیارت و فرهنگ عاشورا، روح و شور حسینی در جریان است و از این‌رو چنین زیارتی مهد پرورش مرام، سیرت، خلق و خو، ادب، کمال، جلال و جمال حسینی بوده، هست و خواهد بود. زهی سعادت شیعیان که از برکات فراوان فرهنگ عاشورایی برخوردارند و از مضامین بلند آن بهره می‌برند و در همۀ امور، به‌ویژه به هنگام تنگناها و در رویارویی با چالش‌ها و بحران‌ها به مدد آن به‌پا می‌خیزند و با الهام از آن، رسالت الهی خویش را در هر نقطه‌ای از جهان و در هر قطعه‌ای از زمین به انجام می‌رسانند!

از جمله مهم‌ترین و در عین حال مخاطره‌ انگیزترین رسالت‌های شیعیان، فراهم‌سازی زمینه‌ها برای تحقق عصر ظهور و به وقوع پیوستن فرج پیشوای منصور و ظفرمند زمین و زمان و راهبر و راهنمای خلق جهان، حضرت ولیّ‌عصر(عج)  است. همان گونه که یار و جان‌نثار حضرت سیدالشهدا(ع)  بودن و زمینه‌سازی برای قیام الهی ایشان شرایط و لوازمی دارد، یار امام زمان(عج)  بودن و وفاداری نسبت به ساحت قدسی آن بزرگوار و زمینه‌سازی برای ظهور آن حضرت نیز منوط به شرایط و لوازم ویژه‌ای است که از زیارت عاشورا و سیرۀ حضرت سیدالشهدا(ع)  و یاران باوفای ایشان الهام می‌گیرد. زیارت عاشورا هم از این جنبه مورد توجه و استناد است که همۀ این شرایط و لوازم را یک‌جا دربر دارد.

شرایط و لوازم مزبور دارای مضامین بلندی است که در راستای تربیت زمینه‌ساز از اعتبار و کارآمدی خاصی برخوردار است. از این‌رو، زیارت عاشورا را باید بهترین الگو و کامل‌ترین سند برای استنباط، تبیین و تفسیر ارکان اساسی تربیت زمینه‌ساز دانست. چه‌بسا راز توصیه و تأکید حضرت ولیّ‌عصر(عج)  بر مداومت بر زیارت عاشورا به همین معنا و حقیقت برگردد. در این زیارت بلند مضامین، حقایق دوسویه‌ای چون عاشورای حسینی و قیام مهدوی، غیبت و ظهور، شهادت و انتظار، حسینی بودن و مهدوی شدن با شکوه تمام در تجلی است.

گو این‌که زیارت عاشورا پیش‌نیاز اصلی، بلکه اساسنامۀ تربیت زمینه‌ساز است. در این‌جا با مروری به زیارت عاشورا، به مهم‌ترین موارد از این حقایق دوسویه اشاره می‌کنیم و تفصیل مطالب را به مجال دیگری وامی‌گذاریم. به بیانی روشن‌تر، روحیه، احساس، اندیشه و رفتار انسان‌های تربیت یافته به تربیت مهدوی در پرتو زیارت فرهنگ‌ساز عاشورا با اوصاف و ویژگی‌های زیر توصیف می‌گردد:

1. ولایت‌مداری نسبت به امام در سه محور: قلبی، زبانی، رفتاری؛

2. برائت‌جویی از دشمنان امام در سه محور: قلبی، زبانی، رفتاری؛

3. شهادت‌طلبی در راه تحقق آرمان‌های امام؛

4. سلم و وفا با هر کس نسبت به امام تسلیم و وفادار است؛

5. جنگ و ستیز با هر کس با امام در جنگ و ستیز است؛

6. در آرزوی قیام در رکاب امام زمان(عج)  برای خون‌خواهی خون سیدالشهدا(ع) ؛

7. با گام‌های راستین و استوار در پیروی از امام زمان(عج) ؛

8. تمنای آبرومندی و وصول به مقام قرب و همجواری با امام؛

9. در اندیشۀ گزینش الگوی سبک زندگی با الهام از حیات و شهادت اهل‌البیت(ع) ؛

10. در انتظار فرجامی شایسته و شکوهمند برای پیروزی حق بر باطل و اعتلای حق و سرنگونی باطل.

موارد بالا و موارد دیگری از این دست، یک به یک باید در دستورالعمل مدرسان و مربیان و فراگیران تربیت زمینه‌ساز قرار گرفته، مو به مو اجرا گردند و به مفاد آن‌ها عمل شود تا نسلی متناسب با عصر ظهور پدید آید و هنگامۀ ظهور سعادت‌آفرین مهدوی فرا رسد.

10. باور راسخ به اراده و مشیت الهی؛ تربیت زمینه‌ساز به انتخاب الهی

پایان‌بخش و بسیار تعیین کننده و با اهمیت‌ این‌که حکومت جهانی امام زمان(عج)  به مثابۀ حاکمیت الهی در همۀ عرصه‌ها و ساحت‌های زندگی این‌جهانی و آن‌جهانی بشری است. قلمرو تربیت زمینه‌ساز نیز باید دست‌کم بخش وسیعی از این عرصه‌ها و ساحت‌ها را پوشش دهد. ما بر این باوریم که هرچند بسیاری از امکانات و لوازم تربیت زمینه‌ساز در اختیار مربیان و متربیان قرار دارد، اما تجلی روح و مفاد و حقیقت تربیت زمینه‌ساز هرگز با معیارهای انسانی قابل درک و سنجش و ارزیابی نیست.

از این‌رو، تحقیق و تحصیل آن در چارچوب خواست و تأمل و طرح و برنامۀ انسانی نمی‌گنجد. سرآمدن انتظار و فرا رسیدن هنگامۀ ظهور و تحقق امور و جریان‌های وابسته به آن، همچون سایر سنن الهی از اول هم بنا نبوده در اختیار بشر قرار گیرد، بلکه از اساس مربوط به اراده و مشیت خداوندی است؛ اراده و مشیتی که ذهن بشر از درک آن کوتاه و ناتوان است. اموری چون امدادهای الهی و عنایات و الطاف ویژۀ خداوندی، همچنین جریان‌هایی که جز به قدرت یا کرامت و اعجاز الهی پدیدار نمی‌شوند، همه از جمله مواردی است که هیچ عامل انسانی یا طبیعی را یارای پرداختن به آن‌ها نیست.

در مجموع، یک سلسله از افعال و اعمالی که مستقیماً به خود خداوند نسبت داده شده است، همه از حد و توان درک و فهم و توانایی بشر خارج است. این‌که وقت ظهور کی و چگونه خواهد بود، این‌که یاران حقیقی امام زمان(عج)  و تربیت‌یافتگان عصر ظهور چه تعداد و چه کسانی خواهند بود و این‌که حضرت ولیّ‌عصر(عج)  به چه سبکی جهان را اداره خواهد فرمود و چگونه احکام و قوانین الهی را در گسترۀ جهانی‌اش اجرا خواهد کرد، همه از جمله امور و برنامه‌هایی است که از ساحت و قلمرو درک و توانمندی انسانی فراتر است.

این‌که خداوند هرگاه مشیتش تعلق گیرد ظهور تحقق می‌یابد، این‌که خداوند زمین را پربرکت می‌گرداند، این‌که نیروی هر انسان مؤمن پرهیزکار با نیروی چهل نفر یا بیشتر برابری کند، این‌که عقل و درک معرفت بشر بسیار بالا خواهد رفت، این‌که 25 رشتۀ علمی باقی‌مانده از 27 رشته به اراده‌ و اذن خداوند به دست مبارک امام زمان‌(عج)  رمزگشایی خواهد شد، این‌که بسیاری از راز و رمزهای عالم به تدبیر و خلاقیت ایشان آشکار خواهد شد و… همه بیان‌گر شگفتی‌هایی است که عقل بشر عادی به آن نمی‌رسد و ذهن قاصر انسانی از احاطۀ بر آن عاجز و درمانده است.

تجلی آثار و مظاهر تربیت زمینه‌ساز نیز از جمله اموری است که مشیت الهی در آن تأثیر دارد؛ زیرا مشیت الهی نه‌تنها پایان‌بخش سلسلۀ اسباب و عوامل تربیت زمینه‌ساز است، بلکه همچون روح در کالبد همۀ آن‌ها سریان و جریان دارد. سنت الهی سبب و مسبب  همۀ امور عالم را بر مدار توحید و ولایت الهی مستقر می‌سازد، به گونه‌ای که هیچ امری پدید نمی‌آید، مگر بسته به اسباب و عواملی که آن اسباب و عوامل به جای خود به ارادۀ الهی و اذن و مشیت خداوندی سامان می‌یابند و سامان‌بخش امور مترتب بر خود هستند.

از منظر توحیدی، این حقیقت بدین معناست که همۀ امور تنها و تنها به خواست و ارادۀ خداوند ایجاد می‌شوند و جریان می‌یابند. از آن گذشته، حتی کوچک‌ترین تغییری در گوشه‌ای از جهان رخ نمی‌دهد، مگر به مشیت و اذن الهی. این سنت حتمی و قانون خدشه‌ناپذیر به نوبۀ خود مشتمل بر نکات بسیار دقیق و ظریفی است که درک و فهم آن‌ها در تربیت روح و روان متفکران و خردمندان بسیار مؤثر است. به گزاره‌های زیر توجه فرمایید:

_ خداوند در تمامی صحنه‌های عالم حضور فعال و با اراده دارد.

_ افعال خداوند اصول‌مند و قانون‌مند است.

_ خداوند بر همۀ اسباب و عوامل اشراف و نظارت دارد.

_ خداوند سلسلۀ اسباب را با حکمت بالغۀ خویش تدبیر می‌کند.

_ خداوند هر سببی را متناسب با پیامدش به کار می‌بندد.

_ خداوند هرگز از تدبیر و ادارۀ امور و اسباب آن‌ها غافل و عاجز نبوده و نخواهد بود.

این‌ها همه از جمله اموری است که نه‌تنها روح ایمان به خدا و توکل بر ذات اقدس او را در جسم و جان و روح و روان انسان می‌دمد و در برابر بحران‌ها و حوادث سهمگین به وی نوید و صیانت می‌بخشد، بلکه او را در برابر غرور و خودپسندی و خودپرستی قرنطینه و ضربه‌ناپذیر می‌سازد. کسانی هستند که از روی تکبر و غرور، خود را همه‌کاره می‌دانند و برای خداوند هیچ نقش و ارزش وجودی قائل نیستند؛ این افراد خیال می‌کنند کیستند که این همه غرور دارند و جاه طلبند؟

به هر حال، انسان تربیت یافته برای عصر ظهور همواره خود را در محضر الهی و تحت اشراف و نظارت و اراده و تدبیر او می‌بیند و آنی حتی یک چشم به هم زدنی از یاد او غافل نمی‌ماند. وی وجود و دارایی و هستی‌اش را عین الربط به خداوند می‌داند و هرگز نه برای خود، که برای هیچ‌کس و هیچ موجودی استقلال وجودی قائل نیست.

باورهای ایمانی و روحیۀ ربانی و توان جوارحی و جوانحی چنین شخصی مثال‌زدنی خواهد بود و وجود و رفتارش اسوۀ اهل ایمان و نسل منتظر قرار خواهد گرفت. او همواره با رعایت حق التقوی و با استعانت از خدا و توسل به اولیای الهی، در راه آن ذوالجلال و الإکرام بی‌وقفه تلاش می‌کند و خویشتن را به خدا وامی‌گذارد و ثمرات و نتایج مترتب بر حق الجهاد را از درگاه الهی مسئلت می‌نماید.

نتیجه

نسل‌هایی که برای امام زمان(عج)  و تحقق اهداف متعالی و منویات عالیۀ ایشان خود را تربیت کرده‌اند، مجاهدان پاکبازی هستند که در هر دو عرصۀ پیکار بی‌امان با کفر و نفاق بیرونی و درونی مدال پرافتخار جهاد اصغر وجهاد اکبر را بر گردن خود آویزان کرده‌اند. اینان مشمول عنایات الهی و الطاف حضرت محمد مصطفی(ص)  و ائمۀ هدیٰ(ع)  قرار گرفته‌اند و قطعاً ادعیۀ زاکیۀ آن بزرگواران شامل حالشان بوده است.

آنان خود خواسته‌اند که چنین باشند و آرزو کرده‌اند که چنان گردند، خداوند نیز از توجه به آنان هرگز غافل نمانده است و الطاف بی‌کران خود و اولیای خویش را بر سر و روی آنان بارانده است. اینان کسانی هستند که خداوند نه‌تنها یک مرتبه، بلکه هر روز و نه‌تنها هر روز یک نوبت، بلکه روزی هفتاد مرتبه به آنان می‌نگرد و به وجودشان پیش روی ملائکه مباهات می‌ورزد.

نسل عصر ظهور در شایستگی‌های روحی و معنوی و روحانی یادآور یاران شیدا و باوفای جد بزرگوار امام زمان(عج)  حضرت سیدالشهدا(ع)  هستند. اینان هرگز و در هیچ شرایطی از راهی که برگزیده‌اند بازنمی‌گردند و از حقیقتی که به آن پیوسته‌اند انحراف نمی‌یابند. در مسیر حق هیچ سرزنش و ملامتی آنان را سست نمی‌سازد و از هیچ عاملی کمترین هراسی به دل راه نمی‌دهند. اینان پایداری و استواری را درس داده‌اند و با قامت رسای خود همچنان پویا و پرتحرک در انجام رسالت الهی خود از هیچ تلاشی دریغ نمی‌ورزند.

اینان همچون کوهی راسخ و پابرجا هستند که در برابر تندبادهای ویران‌گر و از جای‌برکن هرگز حرکت و تزلزلی نخواهند داشت. اینان همچون ابرهای پرباد و متراکمی هستند که بر سرزمین‌های تفتیده و خشکیده می‌بارند و همه جا را خرم و سرسبز می‌سازند. اینان به‌سان چشمه‌ساران جوشان و خروشانی هستند که کام‌های تفتیده و تشنۀ خلایق را از زلال آب گوارای معرفت سیراب می‌گردانند.

اینان کسانی هستند که جمجمه‌های خویش را به خداوند سپرده‌اند و در سر خویش هوایی جز هوای وصال او ندارند و به کسی جز او نمی‌اندیشند.  اوصاف و ویژگی‌های پرهیزکاران در زبان امیرمؤمنان(ع)   در توصیف اینان به کار می‌آید و تعریف و تمجید قرآن و اهل‌البیت(ع)  از مؤمنان حقیقی در وجود اینان مصداق می‌یابد. جهان به یمن قدوم اینان آفریده شده است و انسانیت به گل وجود ایشان شرافت و کرامت یافته است و فرشتگان با زیارت اینان در درگاه خداوندی نسبت به پرسشی که در بدو آفرینش انسان کرده‌اند مجاب و قانع گشته‌اند.

اگر چنین تربیت‌یافتگان زمینه‌سازی نمی‌بودند، ظهور و فرجی در میان نمی‌بود و ورقی به زمین و زمان و عالم امکان نمی‌خورد. اینان هستند که یک نفرشان برابر یک ملت است و از عهدۀ ادارۀ یک ملت به خوبی و شایستگی تمام برمی‌آید. بنا نبوده و نیست که حضرت بقیة‌الله ‌الاعظم(عج)  از راه اعجاز و کرامت جهان را اداره کنند. آن‌چه مقدر الهی است این است که جهان با امامت امام زمان(عج)  به طور متعارف و با همراهی و کمک یاران باوفای ایشان اداره شود. تعداد اندک این یاران هرگز موجب نمی‌شود اکثریت جهان بر آنان مستولی شوند و عرصه را برایشان تنگ کنند.

هنگامی که کارگزاران حضرت در جنبه‌های گوناگون ادارۀ جهان خود ساخته و خود پرداخته باشند، آحاد فراوانی را به تحرک و پویایی وامی‌دارند. گفته شده است: «الناس علی دین ملوکهم» (مجلسی، 1417: ج102، 7) انسان‌ها نوعاً پیرو دین و کیش پادشاهان و بزرگان خود رفتار می‌کنند. پس بسته به این‌که خلق و خو و رفتار و رویۀ بزرگانشان چگونه باشد، مردم به تنظیم رفتار و رویه و خلق و خوی خود می‌پردازند. خوبی، هرچه باشد از انسان‌های والامقام دارای شأن ویژه که سرزند خوب‌تر و شایسته‌تر است. بدی نیز هرچه باشد از انسان‌های والامقام صاحب مکانت خاص که سر زند بدتر و ناشایسته‌تر است.

امام صادق(ع)  برای شیعیان خویش به حکم شیعۀ جعفری بودن، مکانت و شرافت و جایگاه خاصی را منظور داشته‌اند که به موجب آن پیروان حضرتش لازم است بیش از همه مراقب حرمت و شأنیت امام و رهبرشان باشند.  این جایگاه از جمله عوامل ایجاد شأنیت و شخصیت است که به مفاد آن صاحب جایگاه باید بکوشد مبادا بر خلاف شأن و جایگاه ویژه‌ای که از جهت انتسابش به امام دارا گردیده است اسباب بی‌حرمتی و بی‌اعتباری خود و امامش را فراهم سازد. تربیت زمینه‌ساز ایجاب می‌کند رهروان تربیت یافته هرگز از حکم و مرام و منش أئمۀ هدی(ع)  _ به ویژه امام زمان(عج)  _ تخطی نورزند و همگام و ملازم با ایشان حرکت کنند و هیچ‌گاه نه بر آنان پیشی گیرند و نه از آنان عقب افتند.

‌با این لحاظ، تربیت زمینه‌ساز نیازمند نهاد فراگیر و گسترده‌ای است که همچون یک دانشگاه عظیم و فاخر، با مدیریت منسجم و یک‌پارچه و انسجام‌بخش در همۀ ساحت‌های فوق بر تربیت ‌زمینه‌ساز همت گمارد. چنان‌چه وجود چنین تشکل تربیتی میسر نباشد، گزینۀ بعدی این است که مراکز و نهادهای متعددی _ البته در ارتباط و انسجام فکری و علمی با یکدیگر _ از عهدۀ تربیت زمینه‌ساز، هرکدام در یک یا چند ساحت ویژه برآیند.

بدیهی است مفهوم این سخن این نیست که محصول تربیتی مراکز و نهادهای مزبور مستقیماً با عصر ظهور سر و کار می‌یابند و با زمان ظهور معاصرت خواهند داشت. چه‌بسا خدا می‌داند که نسل‌های متمادی یکی پس از دیگری بیایند و هر نسلی حدی از کمالات مربوط به حق‌التقوی را احراز نماید تا رفته‌رفته آن نسلی که به عصر ظهور می‌انجامد آمادگی‌های لازم را از هر جهت و از هر جنبه برای حضور در رکاب امام زمان(عج)  و مجاهدت در جوار ایشان به دست آورد. هرچه باشد باید از هم‌اکنون شروع کرد. گرچه ندانیم عصر ظهور کی و چگونه و چه زمانی خواهد بود!

تربیت زمینه‌ساز در حقیقت زمینه‌های تحقق آن دسته از اهداف و آرمان‌های الهی را که بناست با سرآمدن دوران انتظار، به استناد و برکت ظهور حضرت ولیّ‌عصر(عج)  و به دست مبارک ایشان به منصۀ ظهور برسد، فراهم می‌آورد. در این صورت اسلام ناب محمدی(ص)  بر تمامی ادیان برتری خواهد یافت  و مستضعفان وارث و فرمان‌روای زمین و زمان خواهند شد.

با ظهور حضرت، فتنه‌ها و فتنه‌گران از روی زمین برچیده خواهند شد و انحرافات اخلاقی و سیاسی و اعتقادی رنگ خواهند باخت و منحرفان یا هدایت خواهند شد و یا به هلاکت خواهند رسید. این‌جاست که به اراده و امداد الهی خورشید عصر طلایی اسلام از افق ولایت و عدالت مهدوی طلوع خواهد کرد و روشنایی و فروغ جاودانه‌اش همۀ آفاق را درخواهد نوردید.

منابع

_ ابن‌جوزى، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة خواص الامة فی خصائص الائمة، تهران، مکتبة النینوى الحدیثة، بی‌تا.

_ ابن‌حماد، ابوعبدالله نعیم، الفتن، تحقیق: مجدی بن منصور بن سید الشوری، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1997م.

_ ابن‌طاوس، رضی‌الدین ابی‌القاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد، جمال الأسبوع لکمال العمل المشروع، قم، منشورات الشریف الرضی، 1361ش.

_ امینى (علّامه)، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دارالکتاب العربى، 1398ق.

_ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی؛ موجود موعود، قم، مرکز نشر اسراء، 1390ش.

_ حاکم حسکانى، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفصیل فی الآیات النازلة فی اهل البیت(ع) ، تهران، مؤسسۀ چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369ش.

_ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، تحقیق: مؤسسة آل البیت، قم، انتشارات مهر، 1414ق.

_ راوندی، قطب‌الدین، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسۀ امام مهدی(عج) ، 1409ق.

_ سبحانى، جعفر، فروغ ولایت، قم، مؤسسه امام صادق(ع) ، 1374ش.

_ شریف رضی، محمد بن حسین بن موسی، نهج البلاغه، تحقیق: صبحی صالح، بیروت، دار الأسوه، 1415ق.

_ صافی گلپایگانی، لطف‌الله، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر(عج) ، قم، نشر سپهر، 1421ق.

_ صدوق، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، الخصال، تصحیح: على‌اکبر غفاری، قم، انتشارات جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم، 1362ش.

_ _____________________________________________ ، عیون أخبار الرضا(ع) ، ترجمه: عبدالحسین رضایی و محمدباقر ساعدی، تصحیح: على‌اکبر غفاری، تهران، انتشارات اسلامیه، 1396ق _ الف.

_ ___________________________________________ ، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، انتشارات اسلامیه، 1396ق _ ب.

_ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، قم، انتشارات زائر، 1380ش.

_ طبرسی نوری، حسین، النجم الثاقب فی احوال الإمام الحجة الغائب(عج) ، بیروت، دار القول الثابت، 1415ق.

_ طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق و تعلیق: سید هاشم رسولی محلّاتی، تهران، انتشارات ناصرخسرو، 1390ق.

_ طوسی، ابی‌جعفر محمد بن حسن بن علی، مصباح المتجهد و سلاح المتعبد، تهران، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1418ق.

_ عروسى حویزى، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، 1370ش.

_ عسکری، ابی‌هلال حسن بن عبدالله، معجم الفروق اللغویة الحاوی لکتاب ابی‌هلال العسکری و جزاء من کتاب السید نورالدین الجزائری، تحقیق: بیت‌الله بیات زنجانی، قم، جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1389ش.

_ غزالى، محمد بن محمد، احیاءعلوم الدین، بیروت، دارالهادی، بی‌تا.

_ قمی، عباس، مفاتیح الجنان، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.

_ کلینی، ابی‌جعفر محمد بن علی یعقوب بن اسحاق، الکافی، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، بیروت، دار صعب _ دارالتعارف، 1401ق.

_ لاریجانی، محمدجواد، کاوش‌های نظری در سیاست خارجی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1374ش.

_ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1417ق.

_ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.

_ مفید، عبدالله محمد بن نعمان، الإختصاص، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1418ق.

_ مقرّی دانی، ابو عمرو عثمان بن سعید، السنن الواردة فی الفتن و غوائلها و الساعة و أشراطها، تحقیق: رضاء الله المبارکفوری، ریاض، دار العاصمة، 2008م.

_ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، تهران، مکتبة الصدوق، 1397ق.

پایگاه‌های خبری و اطلاع‌رسانی

_ پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه:hazah.net

_ پایگاه خبری آیندۀ روشن: fnews.ir

_ شیعه آنلاین: Shie-online

_ ستاد زیارت وزارت علوم و تحقیقات و فناوری: zaaer.ir

_ مرکز جهانی اطلاع‌رسانی آل‌البیت(ع) : al-shia.org , Aalulbayt.org

_ ویکی‌پدیا: fa.wikipedia.org

_ همشهری آنلاین: Hamshahrionline

منبع: فصلنامه مشرق موعود – شماره 26

 

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!