غرب زدگی، بلای روشنفکری و تحقیر ملت ها +تصاویر

0
غرب زدگی یک نوع تمایل مبتنی بر احساس و فارغ از اندیشمندی است که از قبیل غفلت و دگماتیزم و نابخردی در روش است که موجب می شود یک ملت به اسارت کامل استعمارگران در می آید.
 

به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، بحران هویت برای ما مثل بسیاری دیگر از جوامع بشری، ارتباطی بنیادین با خودباختگی فرهنگی دارد، آن هم خودباختگی به طور خاص در برابر فرهنگ و تمدن غرب که از آن با نام غربزدگی یاد می‌کنیم.

 

غرب زدگی یک نوع تمایل مبتنی بر احساس و فارغ از اندیشمندی است که از قبیل غفلت و دگماتیزم و نابخردی در روش است.

 

ضرورت بحث درباره‌ی مبانی تاریخی تمدن غرب از آنجا پیش می‌آید که در میان همه‌ی مردم، چه آنان‌که شیفته و مرعوب‌ فرآورده‌های این تمدن هستند و چه آنان‌که از بسط سلطه‌ی غرب در رنجند و حتی با آن به مبارزه برخاسته‌اند، این پرسش عمومیت یافته است که گونه می توان از آن رهایی یافت؟

 

انقلاب اسلامی ایران آغاز عصر جدیدی در کره‌ی زمین است که دیر یا زود آثار تحقق آن را در جهان آینده خواهیم دید. این انقلاب صرفاً با وجه سیاسی تمدن غربی یعنی امپریالیسم رو در رو نیست. اینگونه نیست که بگوییم: «ما فقط با دندان‌های غول می‌جنگیم و به بقیه‌ی اعضایش کاری نداریم.» آیا می‌توان فقط با دندان‌های غول جنگید و با مغز آن کاری نداشت؟ انقلاب اسلامی ایران آغاز عصر فرهنگی جدیدی در عالم و سرمنشأ تحولی فرهنگی است که در آینده بنیان همه چیز را، از اقتصاد و هنر گرفته تا سیاست و تمدن، زیر و رو خواهد کرد و طرحی نو در خواهد افکند.

 

از سویی درک غرب و شناخت جریانی خاص که به دنبال وابسته کردن کشورمان است می تواند ما را در مواجهه ناگریزمان با آن کمک شایانی نماید، برای این منظور بر آن شدیم با جستجو در بیانات رهبر معظم انقلاب به عنوان شخصیتی که همواره کشور را در مسیر پیشرفت و تعالی رهنمون می سازد، به ماهیت جریان غرب زده و غرب زدگی پی برده باشیم، در ادامه بخشی از نظرات معظم له که طی سال های مختلف بیان داشته اند را مرور نمائیم.

 

ما زالو نیستیم اما به دنبال پیشرفت هستیم

من به هیچ وجه توصیه نمی كنم كه شما مرعوب پیشرفت های غرب شوید – ابدا – آن پیشرفت ها به خاطر زودتر وارد یك مرحله شدن و متكی به ظلم و استكبار و استعمار است. اگر انگلیسی ها هند را، برمه را، آن منطقه ی ثروتمند آسیا را استعمار نمی كردند، غصب نمی كردند، ثروتهایش را بالا نمی كشیدند – كه خود هندی ها در یك دوره ی تاریخی، خیلی خوب این وضع را ترسیم كردند – مسلّماً نمی توانستند به اینجا برسند. اینها مثل زالو از دیگران مكیدند و خودشان را فربه كردند، ما نمی خواهیم این كار را بكنیم. ما به هیچ وجه به دنبال مكیدن دیگران نیستیم. ما درونزائی و درون جوشی را تقویت می كنیم، و معتقدیم میشود، و انشاءالله پیش خواهیم رفت.
۱۳۹۱/۰۷/۱۲ بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان

 

 

 

 

 

شکست غرب و تغییر تاکتیک

غرب در دهه‌های بیداری اسلامی و بویژه سال های اخیر پس از شکست های پیاپی از ایران و افغانستان تا عراق و لبنان و فلسطین و اینک مصر و تونس و … کوشیده است پس از شکست تاکتیک اسلام‌ستیزی و خشونت علنی، به تاکتیک بدل‌سازی و تولید نمونه‌های تقلبی دست بزند، تا عملیات تروریزم ضد مردمی را به جای «شهادت‌طلبی»، «تعصب و تحجر و خشونت» را به جای «اسلامگرائی و جهاد»، «قومیت‌گرائی و قبیله‌بازی» را به جای «اسلام‌خواهی و امت‌گرائی»، «غربزدگی و وابستگی اقتصادی و فرهنگی» را به جای «پیشرفت مستقل»، سکولاریزم» را به جای «علم‌گرائی»، «سازشکاری» را به جای «عقلانیت»، «فساد و هرج و مرج» اخلاقی را به جای «آزادی»، «دیکتاتوری» را به نام «نظم و امنیت»، «مصرف‌زدگی، دنیاگرائی و اشرافیگری» را به نام «توسعه و ترقی»، «فقر و عقب‌ماندگی» را به نام «معنویت‌گرائی و زهد» قلمداد کند.
۱۳۹۰/۱۱/۱۴ خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی

 

حقیر کردن ملت ها

اگر یك ملتی احساس عزت نكند، یعنی به داشته‌های خود- به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفبای خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود- به چشم حقارت نگاه كند، آن‌ها را كوچك بشمارد و احساس كند از خودش چیزی ندارد، این ملت به‌راحتی در چنبره‌ی سلطه‌ی بیگانگان قرار می‌گیرد.
استعمارگران از قرن های شانزده و هفده كه وارد سرزمین های شرق- از جمله سرزمین های اسلامی- شدند، برای اینكه بتوانند كاملًا كمند اسارت را به دست و پای این ملتها ببندند و آن‌ها را اسیر خود بكنند، شروع كردند آن‌ها را نسبت به گذشته‌ی خود، نسبت به داشته‌های خود، نسبت به مذهب خود، نسبت به آداب خود و نسبت به لباس خود بدبین كردن.

۱۳۸۸/۰۲/۲۲ بیانات در جمع مردم استان کردستان‌ در میدان آزادی سنندج‌

 

بلای روشنفکری

كار به جائی رسید كه در زمان اوائل مشروطیت در این كشور، یك روشن‌فكر گفت: ایرانی باید از سر تا به پا فرنگی بشود! یعنی دینش را، اخلاقش را، لباسش را، خطش را، گذشته‌اش را و مفاخرش را كنار بگذارد و فراموش بكند، اما فرهنگ غربی، آداب غربی، رسوم غربی، تفكر غربی و روش و منش غربی را بپذیرد! این‌جور اعلان كردند. این فریاد مذلت‌بار را در كشور ما آن كسانی كه به دین پشت كرده بودند، سر دادند. معلوم است؛ وقتی یك كشوری همه چیز خود را از دست داد و از درون تهی شد، استعمار انگلیس به‌راحتی می‌تواند بر همه چیز او- نفت او، ارتش او، دارائی او، دستگاه سیاسی او- تسلط پیدا كند

۱۳۸۸/۰۲/۲۲ بیانات در جمع مردم استان کردستان‌ در میدان آزادی سنندج‌

 

 

 

 

 

امام مظهر عزت در برابر غرب زدگی

یكی از اساسی‌ترین قلم هائی كه انقلاب اسلامی به ما ملت ایران عطا كرد، احساس عزت بود. امام بزرگوار ما مظهر عزت بود. آن روزی كه امام علناً فرمود «آمریكا هیچ غلطی نمی‌تواند بكند»، اوج اقتدار سیاسی و نظامی آمریكا در دنیا بود. امام احساس عزت را به این مردم برگرداند و انقلاب احساس عزت را به ملت ایران برگرداند.
۱۳۸۸/۰۲/۲۲ بیانات در جمع مردم استان کردستان‌ در میدان آزادی سنندج‌

 

نظام آموزش و پرورش ضددین بود

نظام آموزش و پرورش ما یك نظام غرب‌زده، تقلیدی، مبتنی بر باورها و مبانی پذیرفته‌ی در اروپا بود. در بخشهای مختلف اداری و تشكیلات دولتی ما، این محسوس بود. آموزش و پرورش هم عیناً به همین كیفیت شكل گرفت و همین‌طور ماند.
این، آموزش و پرورشِ شكل‌گرفته‌ی سنتی كشور ما بود. البته این، خطوط اساسی‌اش بود؛ نه اینكه بخواهیم یك تعریف كاملی از آموزش و پرورش كرده باشیم. این دو عیب بزرگ؛ یعنی اول، جنبه‌ی ضدیت با دین- حد اقل مغایرت با مبانی دینی و اخلاق دینی و تربیت دینی- و دوم هم بشدّت ترجمه‌ای بودن، وابسته بودن، تقلیدی بودن، از نیازهای حقیقی كشور و ملت ایران نجوشیده بودن، عیب اساسی آموزش و پرورش ما بود كه ماند تا دوره‌ی انقلاب اسلامی.
۱۳۸۶/۰۵/۰۳ بیانات در دیدار مسئولان آموزش و پرورش سراسر کشور

 

 

 

 

جوان آرزوی پیشرفت دارد

هر جوانی دوست می‌دارد كشوری كه در آن زندگی می‌كند و خاكی كه از آن روییده، عزیز، سربلند، مقتدر و برخوردار از همه‌ی زیبایی ها و نیكی ها باشد؛ دلش می‌خواهد جامعه‌ی متمدّنی داشته باشد؛ دلش می‌خواهد از پیشرفت های علمی و عملی برخوردار باشد. این آرزوی هر جوانی است. برای این، دو راه در پیش است: یك راه واقعی، یك راه كاذب و بدلی. راه واقعی را باید پیدا كرد، زحمات آن را پذیرفت و هزینه‌اش را هم باید پرداخت.
راه واقعی چیست؟ این است كه جوان ایرانی تصمیم بگیرد در زمین خود، بذر خود را بپاشد؛ از اندوخته و ثروت فرهنگی خود استفاده كند؛ اراده‌ی خودش را به كار گیرد؛ برای شخصیت و استقلالِ خود ارزش قائل شود؛ جامه‌ی عاریت نخواهد و دنبال تقلید و عاریه‌گیریِ الگوهای بیگانه نباشد.

۱۳۸۰/۰۲/۱۲ بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّای رشت‌

 

تمدن ایرانی را پی بگیریم

تمدّن واقعی برای مردم ما تمدّن ایرانی است؛ تمدنی است كه متعلّق به خود ماست؛ از استعدادهای ما جوشیده و با شرایط زندگی ما در هم آمیخته و چفت شده است. راه حلّ حقیقی، راه حلّ بومی است. باید بذر سالمِ خودمان را بپاشیم و مراقبت كنیم تا سبز شود؛ دنبال تقلید از این و آن نباشیم؛ دنبال سخن گفتن با زبان و لغت بیگانه و عاریه گرفتن از تجربه‌های دست چندم آن‌ها نباشیم. نه اینكه از فرآورده‌های علمی دیگران بهره نبریم؛ چرا، صددرصد معتقدم كه باید از همه‌ی تجربه‌های علمیِ بشری بهره برد. پنجره‌ها را نمی‌بندیم؛ هركس كه در دنیا كار خوبی كرده، آن را انتخاب می‌كنیم…

۱۳۸۰/۰۲/۱۲ بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّای رشت‌

 

دو خصلت خوب اروپایی ها که غربزده ها نفهمیدند

یك روز عدّه‌ای غرب‌زده چشمهای خود را بستند و گفتند ما باید همه چیز را از غرب بگیریم. آن‌ها چه چیزی را از غرب گرفتند؟ یكی از خصوصیات خوبی كه اروپایی ها دارند، خطرپذیری است. منشأ عمده‌ی موفقیتهای آن‌ها این بوده است. آیا غرب‌زده‌های ما این را گرفتند و به ایران آوردند؟ آیا ایرانی ها ریسك‌پذیر شدند؟ خصوصیت خوب دیگر آن‌ها عبارت از پشتكار و از كار نگریختن است. آیا آن را به ایران آوردند؟ بزرگترین و ماهرترین مكتشفان و دانشمندان غربی كسانی‌اند كه سال های متمادی با زندگی های سخت در اتاق خود نشستند و چیزی را كشف كردند. انسان وقتی زندگی آن‌ها را می‌خواند، می‌بیند چگونه زندگی كردند. آیا این روحیه‌ی تلاشِ خستگی‌ناپذیرِ فقط برای علم را به ایران آوردند؟ این‌ها بخش های خوب فرهنگ غربی بود. این‌ها را كه نیاوردند؛ پس چه چیزی را آوردند؟ اختلاط زن و مرد و آزادیِ عیّاشی و پشت میزنشینی و ارزش كردن لذّات و شهوات را آوردند!
رضا خان قلدر وقتی خواست از غرب برای ما سوغات بیاورد، اولین چیزی كه آورد، عبارت از لباس و رفع حجاب بود؛ آن هم با زور سر نیزه و همان قلدریِ قزّاقیِ خودش! لباسها نباید بلند باشد؛ باید كوتاه باشد؛ كلاه باید این‌طوری باشد؛ بعد همان را هم عوض كردند: اصلًا باید كلاه شاپو باشد! اگر كسی جرأت می‌كرد غیر از كلاه پهلوی- كلاهی كه آن موقع با این عنوان شناخته می‌شد- كلاه دیگری سرش بگذارد، یا غیر از لباس كوتاه چیزی بپوشد، باید كتك می‌خورد و طرد می‌شد. این چیزها را از غرب گرفتند!

۱۳۸۰/۰۲/۱۲ بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّای رشت‌

 

غرب تهی از معنویت

امروز، در نظام های ساخته و پرداخته‌ی فرهنگ غرب چه در خود منطقه‌ی جغرافیایی غرب، چه در جاهای دیگر دنیا در بخش ابزار و وسایل زندگی تا آن‌جا پیشرفت كرده‌اند كه به كرات آسمانی رسیده‌اند. این از لحاظ علمی، انصافاً فوق‌العاده است. این را كه دیگر نمی‌شود منكر شد. فرض بفرمایید به آسمانها بروند و دوربین های تلسكوپ را در آن‌جا تعمیر كنند. این، پیشرفت عظیمی برای بشر است. اما اگر از نظر جهت گیری زندگی، بینشی كه انسان به آن احتیاج دارد، نباشد، اصلاً این ابزار برای بشر هم لازم نیست؛ بلكه مضرّ است. انسانِ امروز، از این نظر عقب مانده است. دستش خالی است. معنویّت در دنیا نیست. جهت گیری درست، نیست. برای همین است كه دنیا پر از ظلم و جور است. افسوس كه بعضی، مطلبی به این وضوح را نمی‌فهمند! مگر این دنیا مال بشر نیست؟! مگر این علم و پیشرفت برای این نیست كه انسان از آنها استفاده كند؟! وقتی ما می‌بینیم در دنیا وضعی است كه اكثر انسانها، روزبه‌روز بدبخت‌تر می‌شوند و عدّه‌ای با همان ابزار پیشرفتهای علمی كه مال انسان است، بر انسانیّت این‌گونه فشار می‌آورند، این كافی نیست كه كسی بفهمد یك بال انسانیّت شكسته و افتاده است؟!

۱۳۷۲/۰۹/۲۴ بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!