نگاه اخباری ها و عقل گراها به آثار امام حسن عسگری(ع)

0
آثاری به امام نسبت داده شده است که از ابتداى طرح آن در محافل علمى، از قرن چهارم تا به امروز، مورد قضاوتهاى گوناگونى قرار گرفته است.
 
 

به گزارش گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز،در منابع،آثار چندی به امام حسن عسگری(ع) نسبت داده شده است.شمارى از عالمان آثار منتسب را از امام دانسته و احاديثى نيز از آن نقل كرده‌اند. برخى ديگر آن را ساختگى شمرده و آن را فاقد اعتبار علمى دانسته‌اند. بخشى از اين قضاوتها متكى به سند كتاب است. نوشتار پیش رو، نگاه اجمالی به این موضوع داد؛

الف: تفسیر؛ کتاب تفسیری به امام عسکری علیه السّلام نسبت داده شده که شامل تفسیر سوره حمد و قسمتی از سوره بقره است. این کتاب از ابتدای طرح آن در محافل علمی، از قرن چهارم تا به امروز، مورد قضاوتهای گوناگونی قرار گرفته است.شماری از عالمان آن را از اثار امام دانسته و احادیثی نیز از آن نقل کرده اند. برخی دیگر آن را ساختگی شمرده و آن را فاقد اعتبار علمی دانسته اند.

 بخشی از این قضاوتها متکی به سند کتاب است؛ زیرا دو نفر به نام های یوسف بن محمد بن زیاد، و محمد بن سیّار، اساس روایت آن هستند و واسطه این دو و شیخ صدوق، یک نفر با نام محمد بن قاسم استرآبادی است، گرچه بر اساس روایت ابن شهر آشوب، حسن بن خالد برقی نیز راوی این تفسیر است.[1] افزون بر ابهام و اشکالاتی که در هویت افراد فوق به جز خالد بن حسن وجود دارد، در کیفیت سند و نیز این که آیا این دو نفر خود راوی کتاب هستند یا بدرانشان، صحت انتساب آن به امام علیه السّلام را زیر سؤال می برد.[2] از برخی از این اشکالات پاسخهایی داده شده است.

اشکال دیگری که بر کتاب وارد شده، این است که در آن روایاتی نفل شده که از نظر محتوی به طور جدی قابل انتقاد و ایراد بوده و گاهی به صورتی آمیخته با خرافات است که به هیچ وجه نمی توان آن را به امام علیه السّلام نسبت داد. چنان که علامه تستری چهل مورد از این نمونه ها را ارائه داده است.[3] از میان مخالفان این تفسیر می توان به ابن الغضائری، علامه حلّی، علامه بلاغی و آیه الله خویی اشاره کرد.

در برابر، شماری دیگر سخت با نسبت آن به امام موافقند که از جمله آنان، شیخ صدوق، طبرسی صاحب احتجاج، کرکی، مجلسی اول و دوم و شیخ حرّ عاملی را می توان نام برد.[4] از این اسامی چنین به دست می آید که گرایش اخباری نوعا کتاب را پذیرفته و گرایش عقل گرا آن را نامقبول دانسته است.

برخی دیگر از علما موضعی میانه برگزیده و نظر داده اند که این تفسیر، مانند کتب دیگر می تواند مورد انتقاد قرار گرفته و روایات صحیح آن پذیرفته شود. علامه بلاغی ضمن رساله ای در نقد آن، مواردی را که موجب سلب اعتبار آن تفسیر می شود، برشمرده است.[5]

نکته مهم این است که علی بن ابراهیم قمی و محمد بن مسعود عیاشی از مقسران متقدم شیعه، هیچ کدام در تفسیرهای خود، روایتی از این کتاب نقل نکرده اند. این مساله می تواند نقش تعیین کننده ای در قضاوت درباره این تفسیر داشته باشد.

ب: کتاب المقنعه؛ کتاب دیگری که ابن شهر آشوب به امام منسوب کرده، کتاب المقنعه است. کتاب مزبور در نسخه ای از مناقب با عنوان «کتاب المنقبه» ضبط شده و صاحب ذریعه نیز تحت همین عنوان از آن یاد کرده است. اما در چاپ نجف و قم از مناقب، «رساله المقنعه» آمده است. بیاضی هم از آن با عنوان «کتاب المقنعه» یا «رساله المقنعه» یاد کرده است.[6] در هر دو منبع آمده است که این کتاب مشتمل بر علم حلال و حرام است. بنابراین نمی تواند اثری در مناقب باشد و بدین ترتیب در عنوان المنقبه باید تصحیفی صورت گرفته باشد.

برای حل این مسأله باید سه نقل مختلف در کنار هم قرار گیرد:

1.نجاشی در شرح حال رجاء بن یحیی عبرتایی کاتب می نویسد: رجاء از امام هادی علیه السّلام روایت می کرده و به وسیله پدرش که در خانه ابو الحسن مشغول به کار بوده، به خانه آن حضرت راه یافته، از خواص وی شده و کتابی با عنوان «المقنعه فی ابواب الشریعه» از او نقل کرده است. ابو المفضل شیبانی نیز آن را از رجاء بن یحیی، روایت کرده است.[7]

2.ابن طاووس نوشته است: علی بن عبد الواحد با سند خود به رجاء بن یحیی، نقل کرد که از خانه ابو محمد حسن بن علی صاحب العسکر، در سال 255 کتابی به دست ما رسید. آنکاه «الرساله المقنعه» را به تمامه نقل کرد.

3. ابن شهر آشوب آورده است که کتاب مزبور در سال 255 تألیف شده است.

بر اساس این سه نقل چنین به دست می آید که کتاب مزبور، اثری بوده است که محتوایش بر گرفته از امام هادی علیه السّلام که توسط رجاء بن یحیی روایت شده و در سال 255 از خانه امام عسکری- که آن زمان منصب امامت شیعه را داشته- به بیرون راه یافته است. نکته قابل توجه،در مناقب تصریح شده است که در آغاز کتاب «المقنعه» چنین آمده: أخبرنی علی بن محمد بن موسی (که همان امام هادی علیه السّلام است). ابو المفضل در سال 314 از رجاء بن یحیی نقل کرده که فوت رجاء نیز در همین سال اتفاق افتاده است.[8]

پی نوشت ها:

*این یادداشت برگرفته از بخشی از کتاب ،حیات فکری و سیاسی ائمه، تالیف دکتر رسول جعفریان است ،ص:560-559

[1] – معالم العلماء، ص 34: عبارت چنین است: حسن بن خالد برقی، اخو محمد بن خالد، من کتبه: تفسیر العسکری من املاء الامام علیه السلام، مائه و عشرون مجلده.

[2] – رساله حول التفسیر المنسوب الی الامام العسکری علیه السّلام» علامه محمد جواد بلاغی، تحقیق رضا استادی، نور علم، دوره دوم، ش 1، ص 49

[3] – الاخبار الدخیله، ج 1، ص 49

[4] – بحثی درباره تفسیر امام حسن عسکری علیه السّلام»، رضا استادی نور علم، دوره دوم، ش 1، ص 118- 135.

[5] – رساله حول التفسیر المنسوب الی الامام العسکری علیه السّلام»، صص 137- 151

[6] – المناقب، ج 4، ص 424؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 175؛ ذریعه، ج 23، ص 149؛ اعیان الشیعه، ج 4، جزء 2، ص 188

[7] – رجال النجاشی، ص

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!