دوم اسفند 1375 سید محمدعلی رحيمي که از اوايل سال 1374، به سمت رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در کشور پاکستان منصوبشده بود در این روز توسط اعضای گروه صحابه به شهادت رسید، در پي شهادت مسؤول خانه فرهنگ ايران در لاهور، دولت ايران ضمن اعتراض به دولت پاكستان، خواستار مجازات عاملان اين جنايت شد. امروز در حدود 20 سال از این موضوع میگذرد و همچنان افراط گری و فرقهگرایی رادیکالیسم در پاکستان ادامه دارد.
فرقهگرایی رادیکالیسم و نفوذ وهابیت در کشور پاکستان، امروزه بر بسیاری از مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کشور تأثیر گذارده است. همچنین در سیام دیماه 1375، مركز فرهنگي جمهوری اسلامی ایران در لاهور پاكستان توسط گروهك صحابه به آتش کشیده شد. در این جریان، كتابخانه علامه اقبال لاهوري و مركز فرهنگي ايران، به دنبال بيتفاوتي پليس پاكستان در حراست از آن، از سوي گروهك صحابه، عوامل وهابیان در پاكستان، در شعلههای آتش سوخت و حدود دوازده هزار جلد كتاب شامل قرآن، کتابهای مذهبي و آثار نفيس و ارزشمند علمي، وسايل آموزش قرآن و زبان و رايانهها بهطورکلی از بین رفت.
پاکستان و تفکرات رادیکالیسم اسلامی؛
پاکستان ازجمله کشورهایی است که طی چند سال اخیر اذهان محافل فکری و سیاسی را به خود جلب کرده است؛ چراکه این کشور با چالشهایی روبرو است که بهطور مستقیم و غیرمستقیم کشورهای منطقه را تحت تأثیر قرارداده است. یکی از عمدهترین این چالشها که نهتنها پاکستان را آبستن حوادث ناگوار کرده، بلکه بازتابهای آن در سطوح منطقهای و جهانی بهوضوح قابلرؤیت میباشد، بحران قومیتی و برخوردهای فرقهای و پیامدهای ناشی از آن است. درواقع از روزی که کشور پاکستان در نقشه سیاسی جهان ظاهر شد تا زمان حال، این کشور همواره گرفتار بیثباتی سیاسی، برخوردهای پیاپی فرقهای و گسترش چشمگیر بنیادگرایی بوده است، امری که کشورهای منطقه بخصوص همسایه های آن را درگیر خود کرده است. ازاینرو در سطح ملی وجود برخی عناصر و گروههای تروریستی، پاکستان را مبدل به مهد تفکرات رادیکالیسم اسلامیکرده است و در سطح منطقهای نیز ارتباط با طالبان در افغانستان و تأثیر رادیکالیسم اسلامی برشدت مبارزه در منطقه کشمیر تحت کنترل هند و… موجب شده است پاکستان بهعنوان کانون آشوب سازی در منطقه معرفی شود.
سپاه صحابه،پیادهنظام آل سعود در پاکستان:
سپاه صحابه یکی از گروههای رادیکال وهابی با منشاء پاکستانی و منشعب از جمعیت علمای اسلامی پاکستان است که بنا بر اخبار منتشرشده از رسانههای محلی عمده منابع حمایتی خود را از عربستان دریافت میکند. از مهمترین اهداف این گروه، مبارزه با عزاداری امام حسین (ع) و زیر سؤال بردن اهداف متعالی قیام آن حضرت بود. همچنین این گروه از ابتدای تأسیس بهصورت اختصاصی به مقابله با یک گروه شیعی به نام « تحریک جعفری» میپرداخت.
بهطورکلی، هدف این گروه، مقابله با خطر احتمالی قدرت یافتن شیعیان در پاکستان و تلاش برای جلوگیری از افزایش قدرت نظامی، سیاسی و مذهبی آنان بوده است.مهمترین هدف تهاجمات این گروه نیز شیعیان پاکستان، بهویژه ایرانیان مقیم این کشور بودهاند که به بهانههای مختلف مورد حملههای نظامی و تروریستی قرارگرفتهاند. این گروه در کشورهای امارات، عربستان، بنگلادش و کانادا پایگاههایی برای خود ایجاد نمودهاند. در حال حاضر بسياري از حوزههای علميه و مدارس در ايالت پنجاب توسط اين گروه اداره میشود و گزارششده است كه برخی از مدارس اهل سنت در خارج از پاكستان ازجمله افغانستان،لیبی ،یمن و… ، تحت نظارت معلمان و نيروهاي “سپاه صحابه ” اداره میشوند و افراد خود را براي ترور مخالفان آموزش میدهند.نام «سپاه صحابه» یادآور خشونتهای عجیب و کشت و کشتارهای بیرحمانه حتّی در مساجد و در میان نمازگزاران است که در جایجای کشور پاکستان واقعشده است.
مدارس مذهبی پاکستان مروج فرقهگرایی افراطی:
قوميتگرايي،ازجمله چالشهای کشور پاکستان است و ازاینرو يكي از عوامل مهم تقويت و گسترش فرقهگرايي و تندروي مذهبي به شمار ميرود و از سوي ديگر، فرقهگرايي با تضعيف پيوند ديني، قومیتگرایی را تقويت ميكند و درواقع، قوميتگرايي و فرقهگرايي مكمل يكديگرند. بنابراین افراطگرایی،تروریسم و … معضلاتی هستند که پاکستان را درگیر خودکرده است و همواره شهرهای بزرگ پاکستان مانند اسلامآباد،کراچی،پیشاور، راولپندی واکثر مناطق ایالت بلوچستان،شاهد رخدادهای خونبار تروریستی،که عموماً ریشه در کینهجوییهای فرقهای دارد میباشند.
يكي از مهمترین دليل ظهور و گسترش نبردهاي فرقهای بر اساس مؤلفه مذهب در پاكستان را بايد در مدارس مذهبي اين كشور جستجو كرد که به دلیل پیامدهای سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی که عملکردهای آنها ایجاد کرده است، همواره یکی از مؤلفههای سازنده تحولات سیاسی-امنیتی در پاکستان قلمداد شدهاند. باید توجه داشت که در حال حاضر حدود سی هزار مدرسه مذهبی در پاکستان به ثبت رسیده است که حدود دوازده هزار مدرسه گرایشهای افراطگرایانه دارندو احساسات فرقهگرایی را در میان طلاب خویش قوت میبخشند. این مراکز همچنین بهعنوان مکانی که توسط اعضای احزاب مذهبی جهت جذب نیروی جوان برای جهاد در سایر کشورها به کار گرفته میشوند، شناخته میشوند. درواقع چند عامل اساسی در رشد مدارس مذهبی در پاکستان نقش داشتهاند. که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
1.قدرت یافتن ضیاءالحق، وی فردی دئوبندی با تفکری نزدیک به وهابیت بود که مدارس مذهبی این کشور را زیر چتر حمایتی آل سعود قرارداد.
2.حمله شوروی به افغانستان: حمله ارتش سرخ شوروی به افغانستان خود عامل دیگری در رشد و تقویت مدارس دینی در کشور پاکستان شد.
3.مقابله با انقلاب اسلامی ایران: وقوع انقلاب اسلامی در ایران بر اساس آموزههای تشیع عامل دیگر رشد مدارس مذهبی در پاکستان به شمار میآید؛ ژنرال ضیاءالحق، انقلاب اسلامی ایران را به حمایت از شیعیان پاکستان متهم میکرد و احیاء تفکر سنی افراطی را گزینهای مؤثر برای خنثی کردن آن میدانست.
4.حمایت دولتهای پاکستان: علاوه موارد فوق، دولت پاكستان در دو دهه اخیر كوشیده است با تشویق تندروان مذهبی در سهمگینی فعال در مسائل افغانستان و كشمیر و نیز آزاد گذاشتن آنها در انجام فعالیتهای سیاسی، تبلیغی و نظامی در این دو منطقه، به نحوی توجه آنها را به مشكلات جوامع اسلامی خارج از پاكستان معطوف كرده و بدین ترتیب با جلب رضایت آنها موقعیت داخلی و خارجی خود را تحكیم بخشد. بهرهبرداری دولت از این گروهها در سیاست منطقهای، تأثیر مهمی برافزایش نفوذ این گروهها در داخل جامعه پاكستان نیز داشته است، زیرا پاكستان در این مدت امكانات فراوانی در اختیار این گروهها قرارداد تا آنها بتوانند نقش اساسیتری در راستای سیاست خارجی پاكستان در منطقه به عهده بگیرند و این حمایت از مسلمانان افراطی باعث شد در مرور زمان گروههای با ایدههای فرقهگرایانه وارد عرصه اجتماعی شده اهداف جزئیتری را تعقیب کنند.
با توجه به عوامل فوق و همچنین عواملی نظیر فقر اقتصادی و نبود چارچوب مهندسی فرهنگی پایدار در پاکستان و همچنین نفوذ رهبران طالبان و سازمان القاعده در مناطق قبایلی این کشور دو گرایش متفاوت ذیل در دو مقطع زمانی مختلف، در مدارس مذهبی پاکستان قابلشناسایی است:
۱. گرایش نظامی-ایدئولوژیک:
متعلقان به این دیدگاه خود را ملزم به «جهاد با کفار» و آمریکا در هر نقطه از جهان میدانند و از طریق عملیات نظامی و انتحاری و نیز بمبگذاری و.. در جهت مقابله با این کشور حرکت و اقدام میکنند. درنتیجه ، افراطگرایی در داخل پاکستان در قالب فرقهگرایی خشونتبار و در خارج از مرزهای آن بهصورت سرریز کردن افراطگرایی به منطقه در قالب جریان طالبان، گروههای مسلح کشمیری و تا حدی القاعده بروز یافته است.
۲. گرایش سیاسی- ایدئولوژیک:
با توجه به کارکردهایی که تاکنون مدارس مذهبی داشتهاند، نمیتوان انتظار داشت این مراکز فعالیت خود را به موضوعی خاص، محدود و منحصر کنند. این مدارس که از امور خیریه تا جهاد با کفار را از مسئولیتهای خود به شمار میآورند، کارکردهای سیاسی با جوهره ایدئولوژی متعصبانه دئوبندیه را نیز دنبال میکنند.
بر اساس آنچه بیان گردید، امروزه کشور پاکستان از موضوع فرقهگرایی افراطی و مدارسی که مروج تفکرات رادیکالیسم هستند بسیار صدمه و درواقع امنیت ملی خود را ازدستداده است.بهطورکلی در شکلگیری این مسئله دو عامل: دلارهای سعودی برای ترویج اندیشه وهابیت و مقابله با گفتمان انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه و کشورهای اسلامی و نیز از سوی دیگر، حمایت خود دولتهای پاکستان از این گروهها در جهت اهداف و برنامههای خودشان است. اما واقعیت این است حامیان این گروهها و پشتیبانان این مدارس برای همیشه نمیتوانند این گروهها و اندیشهها را در تقابل با گروههای مخالف به کار ببرند؛ چراکه بهزودی دامن خودشان را نیز خواهد گرفت ازجمله اینکه امروزه گروههایی مانند بقایای القاعده، تحریک طالبان پاکستان، سپاه صحابه و لشکر جهنگوی پس از بازگشت از افغانستان، مقابله با اهل سنت میانهرو را نیز در پیش گرفتند.
فرهنگ نیوز