از امام صادق(ع) نقل شده است كه فرمود: نخستين كسي كه با حضرت قائم(عج) بيعت ميكند، جبرئيل (ع) است و بنا به آيه «وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» خداوند، جبرئيل را مددكار عيسي قرار داده است.
مسئله مهدويت، انتظار مصلح و موعود منتظر، از ويژگيهاي دين اسلام نيست، بلكه همه اديان و مذاهب آن را پذيرفتهاند و تنها اختلاف موجود بين آنها در نامگذاري است.
پيامبران الهي، كه هر يك از آنها مصلح دوران خود بودهاند، از ظهور كسي خبر ميدهند كه جهان را به تسخير خود در ميآورد و بر همه كره زمين حكمراني خواهد كرد و گسترده عدالتش اقطار زمين را فرا ميگيرد.
حضرت مهدي(عج) به عنوان منجي موعود كه تمام اديان الهي به ظهورش پيروان خود را وعده دادهاند، تمام پيامبران از خضر نبي تا عيسيبن مريم (عليهم السلام و الصلاة) به او اقتدا ميكنند. اما آنچه حائز اهميت است، شباهتهاي بسياري ميان حضرت عيسي بن مريم (ع) با مهدي موعود(عج) است كه برخي از اين شباهتها اشاره ميشود:
* ياري و تأييد شدن از سوي جبرئيل
«جبرئيل» كلمهاي است عبراني، به معناي «بنده خدا»، و نام فرشته وحي و از بزرگان ملائكه است كه بر همه انبيا يا بر اولوالعزم از آنان و يا بر بعضي از پيغمبران الهي نازل شده و وحي خدا را به آنها ابلاغ ميكرده است. نقل شده كه وي حدود بيست و چهار هزار بار بر حضرت محمد (ع) و ده بار بر عيسي مسيح (ع) فرود آمده است.
رسول گرامي اسلام (ع) فرمودهاند: «جبرئيل از همه فرشتگان برتر است.»
خداوند متعال در قرآن حكيم ميفرمايد: «وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ؛(ايدناه بروح القدس) يعني عيسي بن مريم را با معجزهها و به وسيله جبرئيل تقويت نموديم.
بيشتر مفسران، روحالقدس را به جبرئيل تفسير كرده و گفتهاند: منظور آيه آن است كه خداوند، عيسي (ع) را با روح القدس و جبرئيل تأييد و تقويت فرموده؛ يعني جبرئيل را مددكار عيسي قرار داده است؛ البته برخي ديگر از مفسران نيز گفتهاند: مراد از روح القدس، همان نيروي غيبي است كه عيسي (ع) را كمك مينمود و با همان اسرار آميز، مردگان را زنده كرده و بيماريهاي صعبالعلاج را شفا ميداد. تفسير، روحالقدس يعني امدادهاي غيبي و الهي، كه انسان را در انجامها و كارهاي دشوار ياري ميكند.
چرا در ميان پيامبران الهي، تنها حضرت عيسي (ع) به اين شرافت اختصاص يافته، كه همه پيامبران به وسيله جبرئيل تأييد شدهاند؟ گفته شده: به اين دليل كه كودكي تا آخر عمر و حتي پس از نزولش به وسيله جبرئيل تقويت شده و شد.
خداي متعال در سوره «مائده» ميفرمايد:
«إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا»
تو را با روح القدس (جبرئيل) تقويت كردم كه با مردم در گهواره و به هنگام بزرگي و پختگي، سخن ميگفتي.
امام ششم(ع) فرمود:
نخستين كسي كه با قائم (ع) بيعت ميكند، جبرئيل عليهالسلام است. وي در چهره پرندهاي سفيد از آسمان فرود آمده و با آن حضرت بيعت ميكند، آن گاه يك پا بر بيتالله و پاي ديگرش را بر بيتالمقدس گذاشته و با صداي زيبا و بلند، به گونهاي كه همگان بشنوند، ميگويد: «فرمان خدا رسيد؛ پس آن را با شتاب نخواهيد»
همچنين امام صادق (ع) ميفرمايد:
زماني كه خداوند به قائم آل محمد (ع) اجازه خروج دهد… خداوند جبرئيل را ميفرستد تا نزد او بيايد. جبرئيل در حجر اسماعيل نزد آن حضرت ميآيد و ميگويد: چه چيز مردم را ميخواني؟ حضرت دعوت خود را به او خبر ميدهد.
جبرئيل ميگويد: من نخستين كسي هستم كه با تو بيعت خواهم نمود، دست خودت را براي بيعت باز كن، پس دست در دست بقيه الله الاعظم – روحي له الفدا – مي گذارد.
امام پنجم (ع) نيز فرمودند:
هنگامي كه مهدي (ع) قيام كند، جبرئيل در سمت راست او و ميكائيل از طرف چپ وي حركت ميكنند ترس نيز در جلو و عقب لشكرش، به مدت يك ماه سير ميكند.
حكيمه خاتون ميگويد:
وقتي امام حسن عسكري (ع) فرزند دلبندش را از من گرفت، مرغاني آسماني بالهاي خود را بر سر آن جناب گسترانيدند. پس حضرت، بزرگ مرغان را آواز داد و فرمود: او را بردار و محافظت كن و هر چهل روز او را به سوي مادرش باز گردان حكيمه خاتون ميگويد: گفتم اين مرغ چه بود؟ آن حضرت فرمود: اين روحالقدس (جبرئيل) بود.
امام جواد (ع) فرمود:
گويا ميبينم كه حضرت قائم (ع) در روز شنبه، عاشورا را هنگام ظهر، بين ركن و مقام در كنار كعبه ايستاده است و در برابر او جبرئيل صدا ميزند: بيعت براي خداست؛ پس زمين را از عدالت پر ميكند، همان گونه كه از ظلم و جور پر شده بود.
حديث مزبور، در برخي از كتابها از ابوبصير از امام ابو جعفر باقر (ع) و يا ؟علي بن مهران از امام باقر (ع) و در برخي نسخهها از ابو عبدالله صادق (ع) و در برخي ديگر از علي بن مهزيار از ابوجعفر (ع) ذكر شده است. اگر ابو بصير باشد امام باقر يا صادق (ع) صحيح است، ولي اگر علي بن مهزيار باشد، درست نيست، چون وي رضا، امام جواد و امام هادي (ع) حديث ميكند و محضر امام باقر و صادق (ع) را كرده است.
امام باقر (ع) ميفرمايد:
گويا هم اكنون حضرت قائم (ع) و يارانش را ميبينيم … كه فرشته (بزرگ خدا) جبرئيل در سمت راست حضرت مهدي و ميكائيل در سمت چپ آن حضرت حركت ميكنند و ترس و وحشت پيشاپيش سپاهيانش و پشت سر آنها به فاصله يك ماه در حركت است و خداوند او را با پنج هزار فرشته آسماني ياري ميرساند.
* شباهتهاي اندام مهدي(عج) به مردان قبيله مسيح(ع)
حذيفه فرزند يمان از پيامبر اكرم (ص) روايت كرده است:
المهدي ولدي، وجهه كالقمر، واللون منه لون عربي، والجسم جسم اسرائيلي، ميلا الارض عدلا كما ملئت جورا، يرضي بخلافته اهل السماوات و الارض والطير في الجو
پيامبر اكرم (ع) فرمود: مهدي از نسل من است. سيمايش چون ماه تابان، رنگش عربي (گندم گون) و جسمش اسرائيلي است(يعني قامت رشيد، راست و قوي دارد) زمين را از عدل و داد پر ميكند همان گونه كه از جور و ستم پر شده است. به خلافت او، اهل آسمانها و زمين و حتي پرنده هوا رضايت ميدهند.
ابو امامه باهلي گويد: رسول خدا (ع) فرمودند:
ميان شما مسلمانان و روم، چهار بار صلح نامه منعقد مي شود چهارمين آن به دست مردي از نژاد هرقل است كه تا هفت سال دوام خواهد داشت. مستور بن غيلان، از تيره عبدالقيس، پرسيد: يا رسولالله، امام و رهبر مردم در آن روز چه كسي است؟
فرمود: مهدي كه از نسل من است (از نظر قوت و قدرت) چهل ساله است، گويا صورتش چون ستاره درخشان و در گونه راستش خايل سياه و بر دوش او دو عباي قطواني و مانند مردان بنياسرائيل (قوي، پر قدرت و رشيد) است همه گنجها را بيرون ميآورد و دروازههاي شركت به رويش گشاده ميشود.
توضيح:
اسرائيل در لغت به معناي قوت و قدرت آمده است، بعضي گفتهاند: اسرائيل، نام دوم يعقوب است. مرد شامي از اميرالمومنين پرسيد: شش نفر از پيامبران داراي دو اسم هستند، آنان كداماند؟ آن حضرت در جواب فرمود:
يوشع بن نون (وصي حضرت موسي (ع)) كه همان ذوالكفل است؛ يعقوب كه همان اسرائيل است؛ حضر كه نام ديگرش حلقيا (در نسخه بحارالانوار «تاليا») است؛ يونس كه اسم دومش ذوالفنون است؛ عيسي كه نام دومش مسيح بوده و محمد، كه احمد نيز ناميده شده است.
و بعضي ديگر آن را لقب ميدانند.
در مجمع البيان، و به پيروي از ايشان، در تفسير نمونه، آمده است: اسرائيل نام ديگر يعقوب پدر يوسف، فرزند اسحاق، فرزند ابراهيم خليل است. در بيان علت نام و اسم دوم يعقوب، قاموس كتاب مقدس ميگويد: اسرائيل به معناي كسي است كه بر خدا پيروز گشت. چون يعقوب هنگام كشتي گرفتن با فرشته خدا و پيروز شدن بر او، به اين نام ملقب گرديد. نيز مينويسد: چون ثبات و استقامت و ايمان خود را ظاهر ساخت، خدا اسم او را به اسرائيل تغيير داد.
در «سفر پيدايش» آمده: يعقوب، راحيل و ليه با فرزندانشان به سرزمينهاي ابراهيم و اسحاق در كنعان باز ميگشت. يعقوب در راه با آن موجود الهي، دوباره برخورد كرد و شبانگاه دو زوجه، دو كنيز و يازده پسر خود را برداشته، آنان را از معبر يبوق عبور داد. ايشان را برداشت و از آن نهر عبور داد و همه دارايي خود را نيز عبور داد، و يعقوب تنها ماند و مردي با وي تا طلوع كشتي ميگرفت و چون او ديد كه بر وي غلبه نيميابد، كف ران يعقوب را لمس كرد و كف ران يعقوب در كشتي گرفتن با افشرده شد. پس يعقوب گفت: «مرا رها كن، زيرا فجر ميشكاف». گفت: «تا مرا بركت ندهي، تو را رها نكنم.» به وي گفت: «نام تو چيست؟» گفت: «يعقوب» گفت: «از اين پس، نام تو يعقوب خوانده نشود، بلكه اسرائيل زيرا با خدا و با انسان مجاهده كردي و نصرت يافتي». يعقوب گفت: «مرا از نام خود آگاه ساز؟» گفت: «چرا اسم مرا ميپرسي؟ و او را در آن جا بركت داد و يعقوب آن مكان را «فنوئيل» ناميده، گفت: «زيرا خدا را روبهرو ديدم و جانم رستگار شد».
بديهي است كه داستان كشتي گرفتن اسرائيل با فرشته خداوند و يا با خود خدا، كه در تورات كنوني آمده واقعيت ندارد، و بيش از داستاني ساختگي نيست. چنين داستاني خود يكي از دليلهاي تحريف تورات است.
برخي ديگر بر اين باورند كه راي دوم (لقب بودن اسرائيل) درست است. همان گونه كه از «دعاي سمات» ميتوان استفاده نمود، در آن جا كه آمده است: «وليعقوب اسرائيلك» و براي يعقوب اسرائيل تو و چون اسرائيل به معناي بنده و برگزيده خداست (چرا كه «ايل» در لغت عبراني به معناي خدا و «اسري» يعني بنده، پس در مجموع به معناي «عبدالله» در زبان عربي است.
فريد وجدي در دائرهالمعارف و امين الاسلام طبرسي در مجمع البيان اين گونه تفسير و ترجمه كردهاند، ولي صاحب تفسير المنار ميگويد: اسرائيل يعني: امير مجاهد معالله.
پس از توضيحهاي مزبور، اينك معناي هر دو حديث به خوبي روشن ميشود يعني مهدي، فرزند من، صورتش مثل ماه تابان، رنگ رخسارهاش رنگ مردم عرب (گندم گون متمايل به سفيدي)، داراي بدن و اندامي قوي، درشت استخوان و صاحب قدرت و زور و بازوست. جد بزرگوارش، امام صادق (ع) قدرت او را چنين توصيف كند:
يكون قويا في بدنه حتي لو مد يده الي اعظم شجره علي وجه الارض لقلعها، و لو صاح بين الجبال لتدكدكت صخورها
بدنش به اندازهاي قوي است كه اگر دستش را به سوي بزرگترين درخت روي زمين دراز كند، آن را از ريشه ميكند و اگر در ميان كوهها نهيب بزند و فرياد بكشد، صخرههايش فرو ميريزد.
شيخ سليمان بلخي قندوزي، در ينابيع المودة، اسرائيلي را به «قد بلند» و برخي ديگر به «تنومند» تفسير كردهاند، ولي به نظر ميآيد كه اين دو معنا دقيق نباشند، زيرا روايتهاي فراواني فرواني وجود دارند كه ميگويند: مهدي موعود، نه كوتاه قد و نه بلند قد است، بلكه متوسط و قوي پنجه و پر نيروست، همان گونه كه امام صادق (ع) فرمود و در روايت آمده است:
ليس بالطويل الشامخ و لا بالقصير الارزق، بل مربوع القامه مدور الهامه، واسع الصدر،
راست قامت، ولي نه دراز قد، چهار شانه، ولي نه كوتوله به زمين چسبيده، سيما و صورتي گرد و سينهاي فراخ دارد.
فارس
1,474 total views