دنیا بازیچه دست یهود – بخش 6

0

خاخامهاى يهودى طى سالهاى متمادى شرحها و تفسيرهاى خود سرانه وگوناگونى بر تورات نوشتند كه همه آنها را خاخام (يوخاس) در سال1500م جمع‏آورى نموده و به اضافه چند كتاب ديگر كه در سالهاى230 و500م نوشته شده بود به نام (تلمود) يعنى تعليم ديانت و آداب يهود را جمع آورى كرد.

 

 

 

قسمت قبلی

فلسطين

(فلسطين) اسم سرزمينى است در شرق اَدنى، كه از طرف شمال به (لبنان) و از طرف شرق به (سوريه) و (اردن هاشمى) و از طرف غرب به درياى مديترانه و از جنوب به (مصر) متصل است.

اين سرزمين داراى آثار باستانى بسيارى است كه از يهود، نصارى و مسلمانان آگاهى مى‏دهد و در طول تاريخ هميشه سرآن جنگ و جدال بوده است.

فلسطين تا سال1363 هجرى قمرى در دست مسلمانان بود، پس از اين، يهود به پشتيبانى استعمار انگليس قسمتى از آن را غصب كرده و در آن دولتى به نام (اسرائيل) تشكيل دادند، قسمت ديگر آن هنوز در دست مسلمانان و پاره‏اى از اردن هاشمى را تشكيل مى‏دهد.

استعمار، پس از جنگ جهانى دوّم دولت وسيع و دامنه‏دار (سوريه) را كه جزء كشورهاى عثمانى بود، به چهار قسمت تقسيم كرد.

1 ـ فلسطين را بدست يهود داد.

2 ـ لبنان را به مسحيان واگذار كرد.

3 ـ اردن هاشمى همچنين در دست مسلمانان عرب مى‏باشد.

4 ـ اسكندرونه هم در اختيار مسلمانان ترك است.

و بدين ترتيب توانست بر مسلمانان پيروز شود.

عجيب اينكه (لبنان) قبلاً جزء كشورهاى اسلامى بوده و اكثريّت جمعيّت آن با مسلمانان است، با اين حال هيچ كس اعتراضى ندارد كه چرا دولت لبنان بايد مسيحى باشد؟!

استعمار نقش مهمّى را براى سرزمينهاى فلسطين بازى كرد تا بالاخره موفّق شد صداى اسلام را در آن خاموش سازد! ولى چيزى نگذشت كه ناسيوناليسم عربى بپا خواست و با آن سخت به مبارزه پرداخت و اين خود ضربه ديگرى بود كه بر پيكر مسلمانان فلسطين وارد آمد، امّا اعراب دير به فكر افتادند زيرا اگر در همان روزها همه مسلمانان براى پس گرفتن فلسطين بپا مى‏خواستند گرفتن آن، مشكل به نظر نمى‏رسيد!

ولى استعمار بنا به وعده بلفورد(1) فلسطين را بدست يهود داد و غاصبين را با سر و صداهاى بيجا و بى‏مورد، محل سكونت و اقامت آنها را محكم ساخت.

 

تلمود

خاخامهاى يهودى طى سالهاى متمادى شرحها و تفسيرهاى خود سرانه وگوناگونى بر تورات نوشتند كه همه آنها را خاخام (يوخاس) در سال1500م جمع‏آورى نموده و به اضافه چند كتاب ديگر كه در سالهاى230 و500م نوشته شده بود به نام (تلمود) يعنى تعليم ديانت و آداب يهود را جمع آورى كرد.

اين كتاب نزد يهود بسيار مقدّس و در رديف (تورات) (عهد عتيق) قرار داد(2).

براى اينكه بيشتر به خود پرستى و آرمانهاى ضدّ انسانى يهود پى ببريم خوب است چند جمله‏اى از اين كتاب را به دقّت مطالعه كنيم:(3).

الف ـ روز دوازده ساعت است:

در سه ساعت اوّل آن خداوند شريعت را مطالعه مى‏كند.

و در سه ساعت دوّم احكام صادر مى‏نمايد.

در سه ساعت سوّم هم جهان را روزى مى‏دهد.

در سه ساعت آخر روز هم با حوت دريا كه پادشاه ماهيها است به بازى مى‏پردازد.

هنگامى كه خداوند امر كرد (هيكل) را خراب كنند خطا كرده بود به خطاى خويش اعتراف كرده و به گريه در آمد و گفت: واى بر من كه امر كردم خانه‏ام را خراب كنند و هيكل را بسوزانند و فرزندان مرا تاراج نمايند.

خداوند، از آن كه يهود را به چنين حالى گذاشته سخت پشيمان است و هر روز لطمه به صورت خود مى‏زند و زار زار گريه مى‏كند، گاهى از چشمانش دو قطره اشك به دريا مى‏چكد و آن چنان صدا مى‏كند كه تمام اهل جهان صداى گريه آن را مى‏شنوند و آبهاى دريا به تلاطم و زمين به لرزه در مى‏آيد.

هرگز خداوند از كارهاى ابلهانه و غضب و دروغ بركنار نيست.

ب ـ قسمتى از شياطين، از فرزندان آدم هستند، آدم زنى داشت از شياطين به نام (ليليث) كه مدّت130 سال همسر آدم بود، شياطين از نسل او متولد شدند!!

(حواء) در اين مدّت130 سال جز شيطان فرزندى نزائيد زيرا او هم همسر يكى از شياطين شده بود.

انسان مى‏تواند شيطان را بكشد به شرط اين كه خمير نان عيد را نيكو به عمل آورد.

ج ـ ارواح يهود، از ارواح ديگران افضل است، زيرا ارواح يهود جزء خداوند است! همچنان كه فرزند جزء پدرش مى‏باشد، روحهاى يهود نزد خدا عزيزتر است زيرا ارواح ديگران شيطانى و مانند ارواح حيوانات است.

نطفه غير يهودى، مثل نطفه بقيه حيوانات است!

د ـ بهشت مخصوص يهود است و هيچ كس به جز آنها داخل آن نمى‏شوند، ولى جهنم جايگاه مسيحيان و مسلمانان است و جز گريه زارى چيزى عايد آنها نمى‏گردد زيرا زمينش از گل و بسيار تاريك و بدبو است.

پيامبرى به نام مسيح نيامده است و تا حكم اشرا يعنى (غير يهود) منقرض نشود، ظهور نخواهد كرد و هر وقت كه او بيايد زمين خمير نان و لباس پشمى مى‏روياند، در اين وقت است كه سلطه و پادشاهى يهود باز گشته و تمام ملّتها مسيح را خدمت خواهند كرد!

آن زمان هر يهودى، دو هزار و هشتصد برده و غلام خواهد داشت.

هـ ـ بر يهود لازم است، كه املاك ديگران را خريدارى كند تا آنها صاحب ملك نباشند و هميشه سلطه اقتصادى براى يهود باشد.

و چنانچه غير از يهودى بر يهود تسلط پيدا كند، يهود بايد بر خود گريه كند و بگويد: واى بر ما، اين چه ننگى است كه ما زير دست و جيره خوار ديگران شده‏ايم.

پيش از آن كه يهود نفوذ و سلطه كامل خود را بدست آورند لازم است جنگ جهانى برپا و دو ثلث بشر نابود شود، در مدّت هفت سال يهود، اسلحه‏هاى جنگ را خواهد سوزانيد و دندانهاى دشمنان بنى اسرائيل به مقدار بيست و دو ذرع كه تقريبا هزار و سيصد و بيست برابر دندانهاى عادى مى‏شود! از دهانشان بيرون خواهد شد.

هنگامى كه مسيح حقيقى پا به عرصه وجود گذارد، يهود آنقدر ثروتمند و مال خواهند داشت كه كليد صندوقهايشان را بر كمتر از سيصد الاغ حمل نتوان كرد!

و كشتن مسيحى از واجبات مذهبى ما است و پيمان بستن با او، يهودى را ملتزم به اداء نمى‏كند.

رؤساى مذهب نصرانى و هركه دشمن يهود است بايد در روز سه مرتبه او را لعن كرد.

(يسوع ناصرى) كه ادعاى پيامبرى كرده و نصارى گولش را خوردند، با مادرش مريم كه او را از مردى به نام (باندار) به زنا آورده بود، در آتش جهنم مى‏سوزند.

كليساهاى نصارى كه در آن سگهاى آدم نما به صدا در مى‏آيند به منزله زباله خانه است.

ز ـ اسرائيلى در نزد خداوند بيش از ملائكه محبوب و معتبر است. اگر غير يهودى، يك يهودى را بزند چنان است كه به عزت الهيه جسارت كرده است و جزاى چنين شخصى جز مرگ چيز ديگرى نيست و بايد او را كشت.

اگر يهود نبودند، بركت از روى زمين برداشته مى‏شد و آفتاب ظاهر نشده و باران نمى‏باريد.

همچنان كه انسان بر حيوانات فضيلت دارد، يهود بر اقوام ديگر فضيلت دارند.

نطفه‏اى كه از غير يهودى منعقد مى‏شود، نطفه اسب است.

اجانب مانند سگ هستند و براى آنها عيدى نيست زيرا عيد براى اجنبى و سگ خلق نشده است.

سگ افضل از غير يهودى است، زيرا در اعياد بايد به سگ نان و گوشت داد، ولى نان دادن به اجنبى حرام است.

هيچ قرابت و خويشى بين اجانب نيست، مگر در نسل و خاندان الاغ قرابتى است؟

خانه‏هاى غير يهودى به منزله طويله است.

اجانب دشمن خدا و مثل خنزير و قتلشان مباح است.

اجانب براى خدمت كردن يهود به صورت انسان خلق شده‏اند.

يسوخ مسيح كافر است زيرا از دين مرتد گشت و به عبادت بُت پرداخت و هر مسيحى كه يهودى نشود بُت پرست و دشمن خدا خواهد بود، از عدالت خارج است و انسانى كه بر غير يهود كوچكترين ترحمى روا دارد، عادل نيست.

غش و خدعه كردن با غير يهودى منع نشده است.

سلام كردن بر كفار (كسانى كه يهودى نيستند) اشكال ندارد به شرط آن كه سِرّا او را مسخره كرده باشد.

ح ـ چون يهود با عزت الهيه مساوى هستند، بنا بر اين تمام دنيا و هرچه در اوست ملك آنها مى‏باشد و حقّ دارند كه بر آن تسلط كامل يابند، دزدى از يهودى حرام است و از غير يهودى جايز مى‏باشد، چون اموال ديگران مانند رملهاى دريا است و هركس زودتر برآن دست گذاشت او مالك است.

يهود مانند زن شوهردار هستند و همچنان كه زن در منزل به استراحت مى‏پردازد و شوهر، خرجى او را مى‏دهد بى‏آن كه در كارهاى خارج از منزل با او شركت كند، يهود هم به استراحت پرداخته و ديگران بايد آنها را روزى بدهند.

ط ـ هرگاه يهودى و اجنبى شكايت داشته باشند بايد حقّ را بجانب يهودى داد اگرچه بر باطل باشد.

براى شما جايز است كه مأمورين گمرگ را غش بنمائيد و براى او قسم دروغ خوريد… از خاخام (صموئيل) ياد بگيريد، صموئيل از مرد اجنبى كاسه‏اى از طلا به قيمت چهار درهم خريدارى كرد، در حالى كه فروشنده نمى‏دانست كه آن طلا است. با اين حال يك درهمش را دزديد!

ربودن اموال ديگران بوسيله ربا مانعى ندارد، زيرا خداوند شما را به ربا گرفتن از غير يهودى امر مى‏فرمايد.

به كسانى كه يهودى نيستند قرض ندهيد مگر آن كه نزول بگيريد در غير اين صورت، قرض دادن به غير يهودى جايز نيست و ما مأموريم كه به آنها ضرر برسانيم.

حيات و زندگانى ديگران ملك يهود است، چه رسد به اموال آنها! هرگاه غير يهودى احتياج به پول داشته باشد آن قدر بايد از او (ربا) و نزول گرفت كه تمام دارائى خود را از دست بدهد.

ى ـ غير يهودى هرچند صالح و نيكوكار باشد، او را بايد كشت.

حرام است غير يهودى را نجات بدهيد، حتّى اگر در چاهى بيفتد بايد فورا سنگى بر در آن گذاشت!

اگر يكى از اجانب را بكشيم مثل اين است كه در راه خدا قربانى كرده‏ايم.

اگر يك نفر يهودى كمكى به غير يهودى بكند گناهى نابخشودنى مرتكب شده است.

و اگر غير يهود در دريا در حال غرق شدن است، نبايد نجاتش بدهى، زيرا آن هفت ملتى كه در زمين (كنعان) بودند و بنا بود يهود آنها را به قتل برساند همه آنها نابود نشدند و ممكن است آن شخصى كه در حال غرق شدن است از آنها باشد.

تا مى‏توانيد از غير يهود بكشيد و اگر دستتان به كشتن او رسيد و او را نكشتيد، مرتكب خلاف شده‏ايد.

هلاك كردن مسيحى ثواب دارد و اگر كسى نمى‏تواند او را بكشد لااقل سبب هلاكتش را فراهم نمايد.

كسانى كه مرتد شوند، اجنبى و اعدامشان لازم است مگر آن كه براى خدعه به ديگران مرتد شده باشند.

ك ـ تعدّى كردن به ناموس غير يهودى مانعى ندارد، زيرا كفار مثل حيوانات هستند و حيوانات را زناشوئى نيست.

يهودى حقّ دارد، زنهاى غير مؤمنه را به غصب بربايد و زنا و لواط به غير يهودى عقاب و كيفرى ندارد.

كسى كه در خواب ببيند كه با مادرش زنا مى‏كند حكيم و خردمند خواهد شد و كسى كه ببيند كه با خواهر خود جمع شده است نور عقل نصيبش مى‏گردد.

براى يهودى مانعى ندارد تسليم اميال و شهوات خويش شود.

هرگاه يهودى در نزد زن خود با زنى زنا كند زن او حقّ ندارد مانع او شده يا آن كه بر عليه او شكايت كند.

لواط با زن جايز است، زيرا زن مانند گوشتى است كه آن را از بازار خريدارى مى‏كنيد و به هر طور كه بخواهيد آن را تناول مى‏كنيد.

ل ـ قسم خوردن جايز است، خصوصا در معاملات با غير يهود.

اصولاً قسم خوردن براى قطع نزاع تشريع شده است امّا نه براى كفّار، زيرا آنها انسان نيستند.

جايز است انسان شهادت زور بدهد، چنانچه لازم است اگر مى‏توانيد بيست قسم دروغ بخوريد ولى برادر يهودى خويش را در معرض خطر قرار ندهيد.

بر يهود واجب است روزى سه مرتبه مسيحيان را لعن كنند و دعا كنند تا خداوند آنها را نابود سازد.

بر ما لازم است كه با نصارى، مانند حيوانات معامله كنيم.

كليساهاى نصارى، خانه گمراهان است و خراب كردن آنها ضرورى و واجب است.

م ـ ملّت برگزيده خداوند مائيم و لذا براى ما حيوانات انسانى خلق كرده است زيرا خدا مى‏دانست كه ما احتياج به دو قسم حيوان داريم، يكى حيوانات بى‏شعور مانند بهائم و حيوانات غير ناطقه و ديگرى حيوانات ناطقه و با شعور مانند مسيحيان و مسلمانان و بودائيان و براى آنكه بتوانيم از همه آنها به اصطلاح سوارى بگيريم، خداوند ما را در جهان متفرق ساخته است و لهذا ما بايد دخترهاى زيبا و خوشگل خود را به پادشاهان و وزرا و شخصيّتهاى برجسته يهود به تزويج در آوريم، تا بوسيله آنها بر حكومتهاى جهان، تسلط داشته باشيم!

گمان نكنم، آنچه نقل كرديم احتياج به توضيح و تعليق از ما داشته باشد زيرا خود بهترين معرف (يهود) است. چنانچه معلوم شد يهود يك حزب خطرناكى است براى فريب دادن مردم آن هم كه به صورت مذهب و آئين در آمده است(4).

 

ادامه دارد …

منبع: yahood.net

 


 

منابع:

1 ـ وزير خارجه سابق انگلستان.

2 ـ بلكه از تورات هم بالاتر است، چنانچه (گرافت) مى‏گويد: بدانيد كه گفتار خاخام از گفتار پيامبر بالاتر است.

3 ـ آنچه در اين فصل ذكر مى‏شود از كتاب (خطراليهودية العالمية) تأليف عبدالله التل اقتباس شده كه او نيز از كتاب (الكنزالمرصود فى قواعد التلمود) تأليف دكتر رو هلبخ ترجمه يوسف نصرالله، چاپ بغداد1899 م، نقل مى‏نمايد.

4 ـ تمام اين تعليمات در تجاوز اخير يهود 1967( ميلادى) بر مردم مسلمان عملى گرديد و جهانيان شاهد فجايع آنان بوده و هستند!.

 

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!