دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

0

دولت صحبت آن مونس جان ما را بس


گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس

زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس

 

من و همصحبتی اهل ریا دورم باد

از گرانان جهان رطل گران ما را بس

 

قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشند

ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس

 

بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین

کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس

 

نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان

گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس

 

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم

دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

 

از در خویش خدا را به بهشتم مفرست

که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس

 

حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیست

طبع چون آب و غزل‌های روان ما را بس

 

حافظ

 4,844 total views

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید