آسیب شناسی اندیشه مهدویت (بخش دوم)

0
mahdi4.jpg

برخي گمان مي‏كنند كه تنها اعتقاد به اهل بيت و محبّت امام زمان(ع) كافي است. اين دسته از افراد مي‏پندارند كه در قبال گناهشان عذابي نیست. اين توهم كه در قرآن و روايات مردود شمرده شده است، تمنّي يا اميد كاذب نام دارد. اينان چون اهل كتاب فكر مي‏كنند همين كه نام دين و مذهب را بر خود نهاده‏اند، اهل سعادتند و عذاب نمی شوند.

 

 

 

– يكي ديگر از آسيب‏های مهدویت عجله داشتن در تحقق امر ظهور است. آیا در روایات نیز درباره نکوهش شتاب‏زدگي در اين امر رواياتی آمده است؟

– مرحوم صدوق در كمال‏الدين نقل كرده كه امام جواد(ع) فرمود: «‏يهلك فيها المستعجلون[27]؛ در دوران غيبت، شتاب‏زدگان در امر ظهور هلاك مي‏شوند.» امام صادق(ع) فرمود: «انما هلك الناس من استعجالهم لهذا الامر. ان الله لايعجل لعجلة العباد ان لهذا الامر غاية ينتهي اليها فلو قد بَلَغوها لم يستقدموا ساعة و لم يستأخروا؛ شتاب مردم براي اين كار، آن‏ها را هلاك ساخت. خداوند به جهت شتاب مردم، شتاب نمي‏كند. براي اين امر مدتي است كه بايد پايان پذيرد. اگر پايانش فرا رسد، آن را ساعتي پيش و پس نيفكنند.»

از پيامدهای تعجیل می توان به ناسپاسي و اعتراض و عدم رضايت به مصلحت الهي، رويكرد به منحرفان و مدعيان دروغين مهدويت، يأس و نااميدي در اثر عدم تحقق ظهور، شك و ترديد، دست به اقدام ناشايست زدن و استهزا و تمسخر آيات و روايات و معتقدان به غيبت و ظهور اشاره کرد.

این آسیب از عدم درك جايگاه مصلحت و حكمت الهي، عدم تسليم نسبت به اراده خدا، بي طاقتي و بي ظرفيتي و عدم صبر در سختي‏ها، اذيت‏ها و طعنه‏هاي دشمنان، تنها خود را معيار ديدن ناشی می شود.

برای مبارزه با این آسیب باید همواره تسليم اراده و حكمت الهي باشیم. در دو مقولة عواقب تعجيل و آثار صبر، روايات بسياري آمده است. در بسیاری از روایات آمده است: عاقبت عجله ، پشيماني است: «‏لا تعاجلوا الامر قبل بلوغه فتندموا؛ پيش از رسيدن اين امر، شتاب مكنيد كه پشيمان مي‏شويد.» درباره فضيلت صبر و شتابزده نبودن نیز آمده است که: «…اما ان الصّابر في غيبته علي الاذي و التكذيب بمنزلة المجاهد بالسيف بين يدي رسول‏الله؛ آن‏ها كه در زمان غيبت او برآزار و طعنه و تكذيب دشمنان صبر ‏كنند، مانند كساني هستند كه در حضور رسول خدا شمشير زده‏اند».

تعجيل، يكي از آفت‏ها و آسيب‏هايي است كه فرا روي منتظر قرار دارد، اما برخي در نقطه مقابل دچار آسيب شده‏اند و آن دور شمردن وقت ظهور است كه پيامد آن، بي‏تفاوتي و قساوت قلب است. در روايتي فرموده‏اند: پيش از رسيدن اين امر شتاب نكنيد كه پشيمان مي‏شويد و آن را دور نشماريد كه دلتان قساوت مي‏گيرد. در روايات ديگر تكليف مشخص شده است: «‏اهل عجله هلاكند. اهل نجات، كساني‏اند كه تسليم اراده خدايند، و امر ظهور را نزديك مي‏شمارند.

– چرا خداوند برای ظهور حضرت مهدی (عج) وقتی معینی تعیین نکرده است؟

– یكي ديگر از آسيب‏ها، تعيين وقت ظهور است. چرا كه حكمت الهي بر اين است كه وقت ظهور امام زمان(ع) بر بندگان مخفي بماند. لذا احدي نمي‏تواند زماني براي ظهور تعيين كند. مفضل بن عمر گويد: از مولايم امام صادق(ع) پرسيدم: هل للمأمور المنتظر المهديّ(ع) من وقت موقّت يعلمه الناس؟ فقال: حاش‏لله أن يوقّت ظهوره بوقت يعلمه شيعتنا… فقال: يا مفضل، لا اوقّت له وقتا ولا يوقّتُ له وقت، انّ من وقّت لمهديّنا وقتاً فقد شارك الله تعالي في علمه وادّعي انّه ظهر علي سِرّه ..؛ فرمودند: اين چنين نيست كه خداوند براي آن وقتي تعيين كرده باشد كه شيعيان ما آن را بدانند. اي مفضل، براي آن وقتي تعيين نمي‏كنم. وقتي هم نمي‏شود براي آن معين كرد. آن‏كه براي ظهور ما وقتي تعيين كند، خود را در علم خداوند شريك دانسته و مدعي شده كه از اسرار خداوند آگاه گشته است.

فضيل از امام باقر(ع) پرسيد: آيا براي اين امر وقتي معيّن است؟ آن حضرت سه مرتبه فرمود: آنان كه وقتي براي آن تعيين مي‏كنند، دروغ مي‏گويند. ابي بصير گويد: از امام صادق(ع) درباره امام زمان(ع) پرسيدم. فرمود:آنان كه وقتي براي آن تعيين مي‏كنند، دروغ مي‏گويند. ما اهل بيت، زماني براي آن تعيين نمي‏كنيم. آن‏گاه فرمود: خداوند چنين اراده كرده است كه با هر وقتي كه تعيين كنند، حتما مخالفت نمايد و ظهور را در آن وقت قرار ندهد.

در روايت ديگر فرموده‏اند:آن‏كه براي آن وقتي تعيين كند دروغ گفته است… ما در گذشته وقتي تعيين نكرده‏ايم و در آينده نيز هرگز وقتي براي آن تعيين نخواهيم كرد. در برخي روايات، علت عدم تعيين وقت، چنين بيان شده است: امام جواد(ع) فرمودند: اگر براي اين امر وقتي تعيين شود دل‏ها را قساوت مي‏گيرد و توده مردم از اسلام بر مي‏گردند. بگوييد: چه زود است! چقدر نزديك است! تا دل مردم آرام گيرد و فرج نزديك شود.

توقیت جداي از اين كه ادعايي است بي دليل و دروغي است آشكار؛ چرا كه اهل‏بيت فرموده‏اند: كسي از زمان آن آگاه نيست. پيامدهايی چون ايجاد يأس و نااميدي به سبب عدم تحقق ظهور در وقت تعيين شده، ايجاد بدبيني نسبت به اصل ظهور، ايجاد بدبيني به شخصيت امام در اثر عدم تحقق ظهور، قساوت قلب‏ها و برگشتن مردم سست ايمان از دين را در پی دارد.

این آسیب در پی تعجيل و شتاب كردن در امر فرج، عوام‏فريبي در اثر هوي و هوس، توهم و خيال پردازي و عدم تطبيق صحيح آثاري كه بر اثر قدرت‏هاي روحي و رياضت‏ها به‏دست مي‏آورند. يعني چيزهايي را در آينده پيش‏بيني مي‏كنند، امّا در تطبيق آن‏ها اشتباه نموده و خيال مي‏كنند ظهور است. لذا وقتي تعيين مي‏كنند، ایجاد می شود.

محمد بن مسلم گويد: امام صادق(ع) فرمود: اي محمد، هر كس از جانب ما به تو خبر دهد كه ما وقتي براي ظهور تعيين كرده‏ايم، بي مهابا و ترس او را تكذيب كن. زيرا ما براي هيچ كس [حتي خواص] وقتي تعيين نمي‏كنيم.

نكته قابل توجه اين است كه در روايت آمده است: ‏بي مهابا او را تكذيب كن. از اين تفسير به خوبي بر مي‏آيد كه نبايد شخصيت زده شد. ابهت و بزرگي افراد نبايد مانع تكذيب شود. هر كس با هر مقام و جايگاهي كه دارد اگر براي ظهور وقتي معين كرد، بايستي تكذيب شود. همچنین روشنگری و تبیین علما و اندیشمندان دینی نیز راهکار مبارزه با آسیب توقیت است. راه چاره اين است كه انسان ظهور را نزديك بداند، هر لحظه منتظر ظهور باشد و با اين حال، تسليم اراده و امر الهي باشد و هيچ امري، پرده صبر او را ندرد.

– شما از تطبیق به عنوان یکی از آسیب های مهدویت یاد کردید. آیا در همه شرایط تطبیق روایات بر حوادث آسیب شمرده می شود؟

– پس از توقيت و تعجيل، آسيبي كه قابل ذكر است، تطبيق ناصواب است. به اين توضيح كه عده‏اي با خواندن يا شنيدن چند روايت در علايم ظهور، آن‏ها را بر افراد يا حوادثي تطبيق مي‏دهند. البته خودِ تطبيق روايات بر حوادث، آفت و آسيب نيست، بلكه آفت، مطالب و ادعاهايي است كه افرادي به صرف خواندن يك يا دو روايت و بدون بررسي آيات و روايات و مطالب تاريخي و قدرت تشخيص صحيح و سقيمِ روايات مطرح مي‏كنند، يعني بدون داشتن تخصص به اظهار نظر مي‏پردازند.

اين تذكر لازم است كه در روايات، تشخيص مؤلّفه‏ها و علايم سپاه حق و باطل به عهده علماي راستين گذاشته شده است؛ همان‏ها كه در عصر غيبت كبرا به عنوان ‏نواب عام عهده دار امور گشته‏اند.

پيامد تطبيق، توقيت و تعجيل است. نوميدي و يأس در اثر عدم اتفاق ظهور از پیامدهای این آسیب است. عدم تحقق تطبيق‏هاي مطرح شده، باعث بي‏اعتقادي افراد نسبت به اصل ظهور مي شود و افراد در اصل ظهور و روايات به شك و ترديد مي‏افتند.

خاستگاه تطبیق توهم زدگي، هوي و هوس و مشكل مطرح سازي خود (بيماري رواني هيستري)، دخالت افراد غير متخصص در مطالب كاملا فنّي و تخصصي، عدم روشنگري كافي توسط علما در عدم تبيين علايم حتمي و غير حتمي، عدم طرح مسئله بداء و مسايل مرتبط با علايم ظهور و نداشتن عكس‏العمل مناسب در مقابل مدّعيان است. تنها راه مبارزه با تطبیق تبيين و روشنگري، تكذيب و مبارزه با انحرافات، كار كارشناسي در مورد علايم و ويژگي‏ها توسط علما است.

– درباره تبیین مفهوم غيبت چه دیدگاه هایی وجود دارد؟

– نگاه افراطی و تفریطی در تبیین مسئله غیبت از آسیب های حوزه مهدویت است. برخي غيبت حضرت را به معناي عدم حضور معنا كرده‏اند. گروهي از اينان عالَمي توهم كرده و آن را ‏”هورقليا” نام گذارده‏ و حضرت را در آن‏جا مكان داده‏اند. برخي ديگر حضرت را در دور دست‏ها یعنی جزيره خضرا پنداشته‏اند. برخي هر گونه ديداري با حضرت را نفي كرده‏اند. این در حالی است که جزيره خضرا، عالم هور قليا و مانند اين‏ها توهم‏هايي هستند رد شده و افسانه‏هايي هستند بي دليل.

اين ديدگاه‏ها نادرست است و با روايات ما سازگار نيست. مطابق روايات، حضرت بر خلاف عيساي پيامبر(ع) به آسمان نرفته، در ميان مردمان است، در شهرها و بازارها و… قدم مي‏نهد. در روایت است که “صاحب الامر در ميان مردم رفت و آمد مي‏كند، به بازارهايشان مي‏رود و بر فرش‏هايشان قدم مي‏نهد، ولي او را نمي‏شناسند.” هر ساله در مراسم حج حاضر مي‏شود، مردم را مي‏بيند و مي‏شناسد و مردم هم او را مي‏بينند ولي نمي‏شناسند . “به خدا سوگند كه صاحب الامر، هر سال در مراسم حج حاضر مي‏شود، مردم را مي‏بيند و آن‏ها را مي‏شناسد، ولي مردم او را با آن‏كه مي‏بينند نمي‏شناسند.

دور از دسترس قراردادن امام و كم رنگ جلوه كردن تأثير وجود امام در اثر عدم اعتقاد به حضور ملموس ايشان از پیامدهای نگاه تفریطی به مسئله غیبت است. خاستگاه این آسیب نیز عدم درك دقيق مفهوم غيبت، دوري از آيات و روايات، هواي نفس، اطمينان به برخي نقل‏هاي غير معتبر مثل جزيره خضرا، عدم بصيرت كافي و تفقّه در دين و بدگماني و عدم اطمينان به نقل‏هاي معتبر است.

در مقابل ديدگاه تفریطی، ديدگاه ديگر هيچ تفاوتي بين غيبت و حضور قائل نيست. توقع دارد حضرت در هر امري دخالت کند. اين ديدگاه نيز به خطا راه پيموده است. اگر قرار بود حضرت مستقيماً در هر كاري دخالت كنند يا همه به محضرشان مشرف شوند، ديگر غيبت معنايي نداشت. این آسیب هم پیامدهایی به دنبال دارد که از میان آنها می توان به رويكرد و توجه زياد مدعيان ارتباط و ملاقات، توهم زدگي و خيال‏پردازي و نااميدي و يأس در اثر عدم ملاقات اشاره کرد.

دیدگاه افراطی در تببین مفهوم غیبت از عدم درك دقيق مفهوم غيبت، توهم و خيال‏پردازي، عدم درك جايگاه معجزات، امدادهاي غيبي و اسباب و علل مادي، عدم تفقّه و تخصّص در دين و هواي نفس منشا می گیرد. تنها راه رفع این آسیب، دوري از خيال‏پردازي و توهمات، رويكرد به معارف ناب ديني و علماي ربّاني، مقابله با انحرافات و بدعت‏ها و توهم گراها و تبيين و روشنگري توسط علماي دين است.

– شاید یکی از بارزترین آسیب های مهدویت در عصر ما ملاقات گرايي و مدعیان دروغین مهدویت باشند. رواج این آسیب چه پیامدهایی در پی دارد؟

از آسيب‏هايي كه در عصر غيبت براي منتظران اتفاق مي‏افتد، مدعياني هستند كه بي‏دليل يا به ساده‏ترين اتفاق، ادعاي ملاقات مي‏كنند، يا كساني كه تمام وظيفه خويش را رسيدن به ديدار حضرت مي‏پندارند و از باقي وظايف غافل شده و افراد را تنها به اين عمل، به عنوان برترين وظيفه، فرا مي‏خوانند.

از پیامدهای این آسیب می توان به يأس و نااميدي در اثر عدم توفيق ديدار، توهم گرايي و خيال‏پردازي، رويكرد به شيّادان و مدّعيان مهدويت، نيابت و مدّعيان ملاقات، دور ماندن از انجام وظايف اصلي به دليل اهتمام بيش از اندازه و غير متعادل به ديدار و بدبيني به امام(ع) به علت عدم ديدار اشاره کرد. متاسفانه این آسیب از نبود بصيرت و آگاهي نسبت به دين و نشناختن وظايف اصلي و فرعي، توهم و خيال‏پردازي و هواي نفس نشات می گیرد.

مهم‏ترين راه درمان اين آسيب، توجه و رويكرد به منابع اصيل، معارف ناب دين در پرتو مراجعه به علماي راستين است كه در اين صورت، براي ما روشن مي‏شود كه بسياري امور مطلوب و خوب هستند، امّا خداي متعال آن‏ها را به عنوان وظيفه بر دوش ما ننهاده مانند ملاقات حضرت ولي عصر(عج). يا اين‏كه در ميان تكاليف و وظايف ديني رتبه‏بندي وجود دارد و در مقام عمل، لازم است به درجه اهميت و ضرورت آن‏ها توجه شود. به راستي در ميان وظايفي مانند تقوا، خودسازي، تكاليف اجتماعي، انتظار و … ملاقات چه جايگاهي دارد؟!

برخي گمان مي‏كنند كه تنها اعتقاد به اهل بيت و محبّت امام زمان(ع) كافي است. اين دسته از افراد مي‏پندارند كه در قبال گناهشان عذابي نیست. اين توهم كه در قرآن و روايات مردود شمرده شده است، تمنّي يا اميد كاذب نام دارد. اينان چون اهل كتاب فكر مي‏كنند همين كه نام دين و مذهب را بر خود نهاده‏اند، اهل سعادتند و عذاب نمی شوند. 

آرزو گرایان بی عمل نیز از آسیب های مهدوی هستند که در پی آن عمل نكردن به وظايف فردي و اجتماعي، انتظار منفي و عدم اقدام عملي و انجام وظيفه در قبال امام(ع) و توهم بي جا در مورد رضايت از خويشتن و عملكرد خود ایجاد می شود.

خاستگاه این آسیب تفاوت نگذاشتن ميان اميد و رجاي واقعي با خيال‏پردازي و آرزوگرايي و عدم شناخت جايگاه آن، هواي نفس، عدم شناخت خدايِ مهربان و حكيم كه خداوند گرچه مهربان است، حكيم و عادل هم است و ديدگاه احساسي و غير منطقي نسبت به ائمه و عدم درك قهر و مهر است.

تأمل و تدبّر در آيات و روايات و توجه به اين نكته كه ميزان و معيار اعمال، نيت خالص همراه با انجام وظايف فردي و اجتماعي است، می تواند در کاهش این آسیب موثر باشد.

برخي، ائمه و امام زمان(عج) را صرفا براي دنيا و منافع آن و رسيدن به جاه و منصب مي‏خواهند. حتي اگر براي ظهورش دعا مي‏كنند، صرفاً براي خويش و مطامع دنيوي است و اگر امام، بنا به دلايلي به آن‏ها توجه نكند، با امام به دشمني برمي‏خيزند كه طلحه و زبيرها در طول تاريخ بسيار بوده و خواهند بود. اما آنچه به عنوان آسيب در اين‏جا مطرح مي شود و بيش‏تر حالت عمومي دارد، نگاهي است كه بسياري نسبت به امام دارند. توسّل به امام و خواستن حوايج دنيوي و واسطه ساختن امام به درگاه پروردگار عظيم، امري است صحيح و مورد تأكيد روايات، اما امام را صرفاً براي اين امور خواستن، نشانه عدم درك درست از جايگاه امام در نظام هستي است و متاسفانه بايد گفت نشانه اين است كه هنوز عطش واقعي نسبت به ظهور پيدا نشده است و آمادگي بشر هنوز تحقق نيافته است.

ممکن است در پی رواج عاشق نمایان دنیا خواه دشمني و ستيز با امام و كم اعتقادي يا بي‏اعتقادي به امام در اثر عدم تحقق خواسته‏هاي پايان ناپذير و گاه بي‏مصلحت رواج پیدا کند. افرادی که درك درستی از جايگاه امام و امامت و خود محوري و خودخواهي دارند به این آسیب دچار می شوند. البته برای رفع این شکل نیز باید ارتقای معرفت در اثر تدبّر در دين، تربيت و تمرين نفس بر مقدّم ساختن خواسته امام بر خواسته خويش را در دستور کار خود قرار دهیم.

يكي از ويژگي‏هاي سلمان كه او را ممتاز کرد، اين بود كه خواسته امام را بر خواسته خود مقدم مي‏ساخت. منصور بزرج گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: سرورم، چه بسيار مي‏شنوم از شما ياد كرد سلمان فارسي را! فرمود: نگو سلمان فارسي، بلكه بگو سلمان محمّدي(ص) مي‏داني چرا بسيار از او ياد مي‏كنم؟ عرض كردم: نه. فرمود: براي سه صفت: مقدّم داشتن خواستة امير مؤمنان بر خواستة خويش. دوست داشتن فقرا و مقدم داشتن آن‏ها بر ثروتمندان و دوست داشتن علم و علما.

– با توجه به اینکه شناخت علل و ريشه‌هاي انحراف مدعيان دروغين، مي‌تواند از آفات دروني و بيروني و آسيب‌هاي تدريجي جلوگيري كند، با چه ابزار هایی می توان صدمات حاصل از آسیب مدّعيان دروغين مهدويت و نيابت خاصه و عامه را کم کرد؟

– در هر عصري عده‏اي به دروغ، ادّعاي مهدويت کرده يا ديگران چنين نسبتي به آنان داده‏اند و بدين وسيله فرقه‏هايي ايجاد كرده‏اند. چه در دوره غيبت صغرا و چه در دوره غيبت كبرا، كساني بوده‏اند كه نيابت خاصه يا وكالت امام را به دروغ، ادعا مي‏كرده‏اند. البته ادعاهاي اين افراد به صورت‏هاي متفاوتي چون مهدويت، نيابت خاصه، وكالت، بابيت يا … و نيابت عامه مطرح می شود.

افرادي كه مدعي‏اند هر موقع بخواهند امام را مي‏توانند، ببينند، مشكلات به‏واسطه آنان حل مي‏شود، آن‏ها واسطه و باب ميان مردم و امام هستند، پيامي را از امام آورده‏اند يا پيامي را براي امام مي‏برند و عده‏اي که خود را به جاي علماي ربّاني، مراجع عظام تقليد و فقها و… معرفي مي‏كنند با اين كه در اين دوران، عقل و نقل، وظيفه همه را روشن ساخته است و آن، مراجعه به علما و فقها است، در حوزه مدعیان دروغین مهدویت قرار می گیرند. اين افراد راهي جداي از قران و سنت و عقل برگزيده و سير و سلوكي معرفي مي‏كنند و رهْ نرفته، ره مي‏آموزند.

متاسفانه مدعیان دروغین مهدویت موجب گمراهي مردم، دوري از مسير اهل‏بيت، به بازي گرفته شدن دين و اختلافات ديني در اثر متابعت از فرقه هاي انحرافي می شوند. خاستگاه این آسیب مشكلات روحي و رواني، عقده خود كم بيني، هيستري و مطرح كردن خود، نفسانيات و مشكلات اخلاقي و ضعف ايمان، توهم و خيال‏پردازي ، هوي و هوس و خواسته هاي دنيوي و جاه و مقام، جهل و ناآگاهي، سكوت انديشمندان و عالمان يا به موقع و مناسب تصميم نگرفتن، مشكلات سياسي، تأثير اَيادي اجانب مثل فريفتن محمد علي باب و عدم معرفت به جايگاه و شأن امام و جانشيني ايشان می شوند.

تقوا و تهذيب نفس، علم و بصيرت ديني و سياسي علما، انديشمندان، دولت‏مردان و مردم، روشنگري علما و انديشمندان، تكذيب منحرفان، برخورد دولت‏مردان جامعه اسلامي و عدم تسامح و اغماض در برخورد با انحرافات و بدعت‏ها از راه های کاهش آسیب های مدعیان دروغین است.

يكي ديگر از آسيب‏هايي كه وحدت جامعه اسلامي را خدشه‏دار ساخته و زمينه را براي فعاليت دشمنان دين و مهدويت به صورت‏هاي مختلف مانند دشمني روشن و بي‏واسطه، فرقه‏سازي، مدعيان و… فراهم مي‏آورد، عدم پيروي از نوّاب عام امام عصر(ع) است با آن‏كه اطاعت از اين بزرگواران، در عقل و نقل تأكيد شده است.

عدم پیروی از نواب امام عصر (عج) گمراهي و ضلالت، پراكندگي افراد و عدم وحدت در سايه رهبري واحد و شكست پذير بودن در مقابل دشمن و عدم مقاومت را منجر می شود. خاستگاه این آسیب هم عدم بصيرت كافي در دين، توجه نكردن به دلايل عقلي و نقلي، توهم پيروي مستقيم و بي‏واسطه از امام عصر(ع)، توقع نيابت خاصه در عصر غيبت كبرا، هوي و هوس و اغراض سياسي و شيطنت هاي استكبار است که برای رفع آن نیازمند تبيين عقلي و نقلي ضرورت رويكرد به نوّاب عام هستیم.

امام صادق (ع) فرمودند: از ميان فقيهان، فقيهي كه نفس و دين خود را نه دنيايش را نگاهدار باشد، با هوي و هوس‏هايش مخالفت کند و فرمان مولايش را اطاعت كند، بايد مردم از او تقليد كنند و داراي چنين صفات والايي نباشد مگر برخي از فقهاي شيعه، نه همه آنان.

در توقيع محمد بن عثمان عمري خطاب به اسحاق بن يعقوب از امام زمان(ع) چنين آمده است: “اما الحوادث الواقعة فارجعوا الي رواة احاديثنا، فانهم حجتي عليكم و انا حجةالله عليكم؛ در حوادث و پيشامدها به راويان احاديث ما (فقها) مراجعه كنيد؛ چرا كه آنان حجت من بر شما و من حجّت خدا بر شمايم.

يكي ديگر از آسيب‏ها و تخريب‏ها، تحريف‏هايي است كه توسط مستشرقان در مقولة مهدويت پديد آمده است. آنان مغرضانه يا بدون مراجعه به منابع اصيل، مطالبي را به نام دين و مهدويت ارائه مي‏دهند و در پي آن، افرادي نيز با مطالب و مقاله‏هاي آنان برخورد علمي كرده و آن را يك كار علمي و تحقيقي و بدون هيچ عيب و نقص مي‏پندارند و در كتاب‏ها و مقالات خويش از آن بهره مي‏گيرند.

در پی این آسیب نیز مشکلاتی چون دوري گزيدن جوامع غير اسلامي از مطالب اصيل اسلامي به طور كلي و مهدويت به طور خاص كه مورد بحث است و ايجاد شك و ترديد يا تنفّر در ميان معتقدان كم اطلاع ایجاد می شود.
تحریف های مستشرقان در مقوله مهدویت از بي اطلاعي از منابع اصيل، مراجعه به منابع دست چندم به جاي منابع اصيل و دست اول، مراجعه به منابع و آراي مخالفان شيعه، جدايي از علما و كارشناسان مذهب يا آن مقوله، بي‏اعتنايي يا بي‏اطلاعي يا عدم طرح توضيحات كارشناسان مربوط، برخورد مغرضانه و جانبدارانه به جاي بي طرفي با مقولات علمي و سياست بازي و شيطنت‏هاي استكبار ناشی می شود.

برای رفع این آسیب می توان به تبيين، روشنگري، حل شبهات و… توسط علما و انديشمندان مانند ارائة دائرة المعارف‏ها با توضيحات كافي و دلايل معتبر و اصيل ، هوشياري در مقابل غرض ورزي‏ها و سياست زدگي‏ها و مبهوت نشدن در مقابل غرب، مستشرقان و… تمسک جست.

 

نشريه الکترونيک ساعت صفر

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!