مهندسى ژنتيك و پايان ماهيّت آدمى-بيل مك كيبِن

0
genetic.jpg

براى آن كه متوجه شويد منظورم چيست، براى يك لحظه تصور كنيم خود شما در زمره آن دسته از نوزادانى بوده ايد كه به روش هاى ژنتيكى در ساختار بيولوژيك شما تغيير داده اند و آن ها را بهبود بخشيده اند; حال از خود سؤال كنيد كه آيا هوش شما متعلق به خودتان است؟ حالات روحى شما واقعاً محصول تجربه هاى شخصى خود شما و يا نتيجه تأثير پروتئين هايى است كه در سلول هاى بدن شما كارگذارده شده است؟

مهندسى ژنتيك و پايان ماهيّت آدمى – بيل مك كيبِن

مهندسى ژنتيك، مرزهاى زيادى را در دست كارى ژن هاى انسانى در نورديده است و در آستانه كسب توانايى براى ايجاد تغييراتى در ويژگى هاى انسان هاى آتى، براساس تمايل و سفارش والدين و يا هر سفارش دهنده ديگر است.

آقاى بيل مك كيبن نويسنده كتاب «بس است: مهندسى ژنتيك و پايان ماهيت آدمى»، بر اين باور است كه اعمال اين گونه تغييرات مى تواند معناى زندگى آدمى و بلكه ماهيت او را به كلى محو و نابود كند و شكافى عظيم ميان گذشته و آينده بشريت ايجاد كند. مك كيبن در عين حال، مخالف كاربرد بيوتكنولوژى در امور پزشكى و مداواى بيماران نيست.

* شما در كتاب «مهندسى ژنتيك»، نسبت به خطرات متعدد ناشى از فناورى هاى جديد كه توانايى «طراحى دوباره» آدمى را دارند، هشدار مى دهيد. آيا واقعاً چنين خطرى آدمى را تهديد مى كند؟

جيمز واتسن، نخستين رئيس پروژه ژنوم يا تهيه نقشه جغرافيايى ژنتيكى بدن آدمى، صريحاً افراد را تشويق مى كند كه با استفاده از دانش جديد ژنتيك، دست به كار تحصيل كمال در خلقت آدمى شوند و امورى نظير خجالتى بودن و عدم اعتماد به نفس را از جامعه انسانى حذف كنند.

* محققانى كه در حوزه ژنتيك پژوهش مى كنند، به طور مستمر در كار كشف بخش هايى هستند كه بعضاً يا كلا به مولكول دى.ان.اى و قابليت هاى نهفته در آن ارتباط دارند. اين بخش ها بر روى همه جنبه هاى مادى و روانى آدمى، از قد و رنگ چهره و توانايى هاى عضلانى گرفته تا ضريب هوش، و اجتماعى يا خجالتى بودن و گرايش به اميد و شادمانى و نظاير آن، تأثير مى گذارند. درست همان گونه كه امروزه اين قبيل تغييرات در حيوانات عملى مى شود، برخى از دانشمندان درصدد هستند كه با دست كارى جنين آدمى در مراحل اوليه، نظير اين تغييرات را در انسان ها نيز به وجود آورند.

* اين دعوى، گزاف به نظر مى رسد. آيا واقعاً چنين فكر مى كنيد كه در جامعه علمى، كسى به انجام چنين عملى، مبادرت مىورزد؟ و حتى با فرض اين كه افرادى بخواهند چنين كنند، آيا تحقق اين امر، به اين زودى ممكن خواهد بود و به زمان بسيار درازى نياز ندارد؟

* برخى از محققان كه از توانايى و قابليت علمى بالا برخوردار هستند و به امكانات مالى فراوان نيز دسترسى دارند، دقيقاً مى خواهند چنين اقدامى را انجام دهند. به عنوان مثال، جيمز واتسن، يكى از دو كاشف مولكول دى.ان.اى را در نظر بگيريد كه در بهار امسال و در پنجاهمين سالگرد انتشار اكتشاف مولكول دى.ان.اى كه براى او و همكارش فرانسيس كرك، جايزه نوبل زيست شناسى را به ارمغان آورد، مصرانه خواستار پيش برد مهندسى ژنتيك تمام عيار موسوم به germlineشده كه در آن اجزاى درونى سلول هاى آدمى، دست كارى مى شوند.

او كه نخستين رئيس پروژه ژنوم يا تهيه نقشه جغرافيايى ژنتيكى بدن آدمى بود، صريحاً افراد را تشويق مى كند كه با استفاده از دانش جديد ژنتيك، دست به كار تحصيل كمال در خلقت آدمى شوند و امورى نظير خجالتى بودن و عدم اعتماد به نفس را از جامعه انسانى حذف كنند. او مى گويد: «چه كسى يك نوزاد زشت مى خواهد؟ اگر بتوانيم با دست كارى در ژن هاى افراد، انسان هاى بهترى به وجود آوريم، چرا چنين نكنيم؟»

محققان برجسته در دانشگاه هاى ام.آى.تى و كاليفرنيا در لوس آنجلس، معتقدند ظرف چند سال آينده، مى توان براى پول دارها فرزندانى متولد كرد كه توانايى هاى آنان حتى از پيش تقويت شده باشد.

واتسن در اين زمينه تنها نيست. محققان برجسته در دانشگاه هاى ام.آى.تى و كاليفرنيا در لوس آنجلس، نه تنها به اين نوع افكار به عنوان ايده هايى خوب نظر مى كنند كه آن ها را اجتناب ناپذير مى دانند و معتقدند ظرف چند سال آينده، مى توان براى پول دارها فرزندانى متولد كرد كه توانايى هاى آنان حتى از پيش تقويت شده باشد.

«لى سيلور» متخصص ژنتيك در دانشگاه «پرينستن»، در كتاب تازه خود با عنوان «بازسازى بهشت عدن»، مى گويد: «چرا نبايد از اين توانايى و قدرت جديد استفاده كرد؟ ما همه جنبه هاى ديگر زندگى و هويت كودكان مان را با استفاده از تأثيرات قدرتمند محيطى و اجتماعى كنترل مى كنيم. پس بر چه مبنايى تأثيرات مثبت پروژه ژنتيك بر روى جوهره و ماهيت افراد را نفى مى كنيم. ما كه حق والدين را براى نفع رساندن به فرزندان شان در هر مورد ديگر قبول مى كنيم، چرا اين حق را در اين زمينه به رسميت نشناسيم؟»

* اين پرسش جالبى است؟ واقعاً توليد نوزادان بهبود يافته چه اشكالى دارد؟

* اين نكته اصلى مورد بحث، در كتاب تازه من است. نويسندگان ديگرى كه در اين زمينه قلم زده اند، كوشيده اند به جنبه عملى مسأله بپردازند و اين نكته را مورد توجه قرار داده اند كه اين فناورى ها مى توانند اشتباهات بزرگ و خطرناك نيز به بار آورند و يا آن كه به ازدياد شكاف ميان فقرا و اغنيا، بر مبناى تفاوت هاى بيولوژيك آنان دامن بزنند. اما من كوشيده ام مسأله اى عميق تر را مطرح سازم و آن اين كه اگر ما به اِعمال اين گونه تغييرات مبادرت ورزيم، معناى زندگى آدمى به كلى محو و نابود مى شود.

براى آن كه متوجه شويد منظورم چيست، براى يك لحظه تصور كنيم خود شما در زمره آن دسته از نوزادانى بوده ايد كه به روش هاى ژنتيكى در ساختار بيولوژيك شما تغيير داده اند و آن ها را بهبود بخشيده اند; حال از خود سؤال كنيد كه آيا هوش شما متعلق به خودتان است؟ حالات روحى شما واقعاً محصول تجربه هاى شخصى خود شما و يا نتيجه تأثير پروتئين هايى است كه در سلول هاى بدن شما كارگذارده شده است؟

اگر ما به اِعمال تغييرات گسترده ژنتيكى در انسان ها مبادرت ورزيم، معناى زندگى آدمى به كلى محو و نابود مى شود.

 دستاوردهاى حرفه اى يا تحصيلى شما، اميدها و آرزوهاى تان، رؤياهاى تان، به شما تعلق دارند يا به طور مصنوعى در شما القا شده اند؟ آيا در اين جهان، هيچ چيز مى تواند براى شما معنا داشته باشد؟ يا آن كه شما بيش تر شبيه يك روبات هستيد كه از پيش، همه امور در ساختار بدنى و روحى تان برنامه ريزى شده است؟ ما به شيوه هاى متفاوت مى كوشيم بر فرزندان مان تأثير بگذاريم، اما بخشى از فرايند رشد و بالغ شدن، عبارت است از تعامل با همين نوع تأثيرگذارى ها و موضع گرفتن در برابر آن ها. اين كه فرزندان در برابر والدين طغيان مى كنند به هيمن نكته بازمى گردد كه مى خواهند عدم موافقت خود را با برخى از اين تأثيرگذارى ها نشان دهند، اما اگر شما در زمره افرادى هستيد كه با دست كارى ژنتيكى به نحو خاصى برنامه ريزى شده ايد، نمى توانيد در برابر اين قبيل تأثيرات، واكنشى اصيل نشان دهيد.

اين فناورى، بنيادى ترين تكنولوژى اى است كه در اختيار بشر قرار گرفته و شكافى عظيم ميان گذشته و آينده بشريت ايجاد خواهد كرد.

* آيا مى توان از ظهور دنيايى كه در آن نوزادان طراحى شده به دنيا مى آيند، جلوگيرى كرد، بدون آن كه در راه پيشرفت دانش پزشكى و علوم زيستى، محدوديتى به وجود آيد؟

* بله، اين امر كاملا امكان پذير است. بينشى كه از رهگذر پيشرفت هاى ژنتيكى به دست آمده، تاكنون راه هاى درمان متعددى را براى انواع بيمارى ها مطرح ساخته است. به عنوان نمونه ژن درمانى كه در آن دانشمندان به جاى ژن هاى جهش يافته اى كه كاركرد صحيح خود را انجام نمى دهند، ژن هايى با عملكرد صحيح در سلول بدن بيماران جايگزين مى كنند و براى مثال به كسانى كه به بيمارى «سيستيك فيبروسيس» (استخوانى شدن بافت هاى ريه) مبتلا هستند، امكان مى دهند كه به عوض مرگ تدريجى به دليل از كار افتادن ريه ها، به زندگى عادى خود ادامه دهند، در زمره اين قبيل كاربردهاى مناسب مهندسى ژنتيك است. اين نوع كاربرد مهندسى ژنتيك، منجر به توليد نوزادان طراحى شده نمى شود.

فناورى دست كارى ژنتيكى بنيادى ترين تكنولوژى اى است كه در اختيار بشر قرار گرفته و شكافى عظيم ميان گذشته و آينده بشريت ايجاد خواهد كرد.

برخى ديگر از محققان در تلاش هستند تا داروهايى توليد كنند كه قادر است ساختارهاى ژنتيكى سلول هاى سرطانى را مورد حمله قرار دهد. همه اين قبيل تحقيقات، بسيار مفيد و ضرورى است و منجر به شناخت بهتر واقعيت هاى عالم موجود مى شود. حتى روش ها و ايده هاى بحث انگيزى نظير شبيه سازى جنين به منظور استفاده از ساقه سلول هاى آن ها، عمل نادرستى نيست و لزومى ندارد كه متوقف شود، اما دانشمندان و سياست مداران و قانون گذاران بايد با همكارى نزديك يكديگر، قوانين و مقرراتى تدوين كنند تا مانع از آن شود كه تحقيقات درباره توليد جنين هاى شبيه سازى شده چند روزه، جهت استفاده از ساقه سلول هاى آن ها، به تولد نوزادان طراحى شده منجر شود.

* آيا مهندسى ژنتيك، تنها فناورى است كه موجب نگرانى شما شده يا آن كه خطرات مشابهى از ناحيه فناورى هاى ديگر در كمين است؟

* تغييراتى كه دانشمندان مى توانند در مولكول دى.ان.اى ايجاد كنند، در حال حاضر در رأس قابليت هاى فناورى قرار دارد و توانايى بسيار زيادى به محققان داده است. برخى از پژوهشگران مدعى هستند كه هم اكنون نوزادان شبيه سازى و طراحى شده آدمى با استفاده از روش هاى ژنتيكى دست كارى در سلول ها، به دنيا آمده اند، اما مهندسى ژنتيك نوع germline تنها خطر بالقوه اى نيست كه جوامع بشرى را تهديد مى كند.

پيشرفت هايى كه در زمينه توليد روبات ها در دست انجام است، كار را به جايى رسانده كه برخى از دانشمندان از هم اكنون مدعى شده اند كه نسل آدمى تنها در صورتى امكان بقا خواهد داشت كه خود را با ماشين هاى هوشمند پيوند بزند و با بهره گيرى از توان محاسباتى رايانه ها و روبات ها و متصل كردن تراشه هاى سيليكنى به بدن خود، قابليت هاى هوشى و ادراكى خويش را افزايش دهد.

«رادنى بروكز» از دانشگاه ام.آى.تى، صريحاً متذكر شده كه مسأله پيوند انسان و ماشين در دوران حيات خود ما محقق خواهد شد و «هانس موراوك» از بنياد «كارنگى» نيز تأكيد دارد كه آدمى به صورت طبيعى قادر نخواهد بود در عرصه رقابت با گونه هاى هوشمندتر، پيروز از ميدان بيرون بيايد.

دانشمندان و سياست مداران و قانون گذاران بايد با همكارى نزديك يكديگر، قوانين و مقرراتى تدوين كنند تا مانع از آن شود كه تحقيقات درباره توليد جنين هاى شبيه سازى شده چند روزه، جهت استفاده از ساقه سلول هاى آن ها، به تولد نوزادان طراحى شده منجر شود.

دانشمندان ديگرى با توجه به پيشرفت هايى كه در زمينه نانو تكنولوژى به وقوع پيوسته و به صورت روز افزونى در حال گسترش است، يادآور شده اند كه آدمى به زودى قادر خواهد بود با استفاده از ماشين هاى بسيار ريز، كار تعمير بخش هاى آسيب ديده درون بدن را به نحو مستمر انجام دهد و به اين ترتيب، امكان جاودانگى فيزيكى و طبيعى را فراهم آورد.

همه اين قبيل تحولات در حالى رخ مى دهد كه افكار عمومى نسبت به آن، اطلاع چندانى ندارد، حال آن كه مشاركت فعال و آگاهانه همه شهروندان در بحث هاى مربوط به تعيين جهت و اهداف آينده فناورى ها كاملا ضرورى است.

* اما آيا انجام اين بحث ها و تبادل نظرها، اساساً امكان پذير است، آيا چنين نيست كه اين پيش رفت هاى فناورى به نحو اجتناب ناپذير تحقق خواهد يافت؟

* البته برخى از محققان، تمايل دارند كه اين گونه فكر كنند و همين انديشه را نيز ترويج كنند. به عنوان مثال، «گرگورى استاك» از دانشگاه ام.آى.تى، مدعى است كه «پرسش در اين خصوص كه آيا اين قبيل تحولات فناورى عاقلانه يا مطلوب هستند، حاكى از نوعى بى توجهى و غفلت نسبت به اين امر است كه در اين امور گزينش و انتخاب آزاد و آگاهانه راهى ندارد. اين امور نتايج ضرورى و اجتناب ناپذير تحولات ناشى از فناورى هستند.»، اما وضعيت تا اين حد، وخيم نيست و هر چند غول تا اندازه اى از بطرى خارج شده، اما هنوز اين امكان وجود دارد كه دوباره آن را به بطرى بازگرداند و در آنجا كنترلش كرد.

يك واقعيت انكارناپذير، آن است كه طى يك قرن اخير، دانش ما در زمينه اعمال كنترل بر فناورى ها به نحو قابل توجهى افزايش يافته است. به عنوان نمونه شواهد مربوط به نحوه تعامل ما با سلاح هاى ميكروبى و شيميايى نشان مى دهد كه هر چند تا كنترل كامل اين قبيل سلاح ها راه زيادى در پيش است، اما ميزان موفقيت هايى كه در اين خصوص حاصل شده، چشم گير بوده است.

به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه توليد يك يا دو نوزاد طراحى شده، يا دست كارى در بدن چند تن معدود با استفاده از سيستم هاى روباتيك يا نانوتكنولوژى تفاوت چندانى در اوضاع به وجود نمى آورد. براى آن كه تأثير اين قبيل فناورى ها آشكار شود

شهروندان در همه جا بايد درگير يك بحث سياسى فراگير بر سر اين نكته شوند كه انسان بودن در عصر فناورى هاى جديد، به چه معنا است؟

، بايد آن ها در مقياسى گسترده و تجارى به فعاليت بپردازند و صنايعى عظيم با پشتوانه هاى مالى فراوان، در اين زمينه فعال شوند. اما از قضا اين دقيقاً همان جايى است كه شهروندان و مصرف كنندگان مى توانند اراده و خواست آگاهانه خود را به نمايش بگذارند و خواستار تصويب قوانين و تنظيم مقررات و به كار افتادن سيستم هاى نظارتى مناسبى شوند كه از خطرات بالقوه اين فناورى ها مى كاهد و در عوض، فوايد آن ها را تقويت مى كند. به اين ترتيب، شهروندان در همه جا بايد درگير يك بحث سياسى فراگير بر سر اين نكته شوند كه انسان بودن در عصر فناورى هاى جديد به چه معنا است؟

* آيا اين نوع بحث، منجر به دو قطبى شدن جامعه و يا سوءاستفاده گروه هاى محافظه كار كه خواهان محدود كردن افراد و آزادى هاى آنان هستند، نمى شود؟

* چنين گمان نمى كنم. دليل اين امر، آن است كه اين فناورى ها چنان نو و تازه و متفاوت از همه الگوهاى گذشته هستند كه سياست هايى كاملا تازه را الزام مى كند. نگاهى به روند امور در آمريكا، طى يكى دو سال اخير، از اين نظر بسيار نكته آموز است. به عنوان مثال، زمانى كه بحث شبيه سازى آدمى در كنگره آمريكا مطرح بود، برخى از جمهورى خواهان (راست هاى افراطى) خواهان مجاز شمردن اين امر شدند، در حالى كه شمارى از ليبرال ها بر ضرورت تدوين قوانين سخت گيرانه تر براى نظارت بر اين تحقيقات، تأكيد ورزيدند.

از سوى ديگر، گروه هاى طرفدار محيط زيست و «فمينيست»ها نيز كاملا با اين نوع شبيه سازى ها به مخالفت برخاستند. شمارى از رهبران نهادهاى مدنى نيز بر اين نكته انگشت گذاردند كه شهروندان بايد نهايت هشيارى خود را حفظ كنند و اجازه ندهند از اين پيشرفت ها، استفاده ابزارى سودجويانه و افراطى به عمل آيد.

به يك اعتبار، مرزبندى ميان كسانى است كه معتقد هستند همه امور را بايد به بازار و نيروهاى خود محور بازار واگذار كرد و از مداخله در كار بازار خوددارى كرد، و افراد ديگرى معتقدند كه تصميمات بايد با مشاركت افراد جامعه اتخاذ شود. به اين ترتيب، شهروندان اكنون بايد به اين نكته توجه كنند كه اگر در اين انديشه بوده اند كه با اقدامى آگاهانه، تأثيرى بر مسير امور بگذارند، زمان آن همين امروز است.

فناورى هاى جديد در آستانه دست اندازى به آخرين چيز در اختيار ما، يعنى حيات فردى ما، قرار گرفته است. اگر در برابر اين تحولات اقدامى صورت نگيرد، زندگى فرداى ما به كلى، صورت ديگرى خواهد داشت.

* تحقيقات شما بيش تر در حوزه مطالعات زيست محيطى بوده، آيا معتقديد كه موضوع اين فناورى ها نيز در قلمرو مباحث زيست ـ محيطى است؟

* پاسخ مثبت است. كتاب قبلى من «پايان طبيعت» كه به 20 زبان زنده ترجمه شده، به موضوع گرم شدن دماى زمين پرداخته بود. مسأله اصلى در اين كتاب آن بود كه تغييراتى كه از رهگذر مداخله آدمى در زيست بوم انسان، در شرف پديدار شدن است، چنان ابعاد عظيمى دارد كه اگر همگى ما در مواجهه با آن به همكارى با يكديگر و مشاركت تمام عيار نپردازيم، نتايج امر بسيار فاجعه آميز خواهد بود. در كتاب اخير نيز همين نكته از زاويه ديگرى مورد توجه قرار گرفته است. فناورى هاى جديد در آستانه دست اندازى به آخرين چيز در اختيار ما، يعنى حيات فردى ما، قرار گرفته است. اگر در برابر اين تحولات اقدامى صورت نگيرد، زندگى فرداى ما به كلى، صورت ديگرى خواهد داشت.

* شما براى كتاب خود، عنوان «بس است» Enough را برگزيده ايد. اين گزينش به چه دليلى صورت گرفته و مضامين مطرح در اين كتاب، چه تفاوتى با آثار مشابه در اين زمينه دارد؟

* اغلب آثارى كه با نگاهى نقادانه در خصوص فناورى هاى در حال ظهور، قلم فرسايى كرده اند، به نتايج و تبعات عملى يا اجتماعى اين تحولات، نظر داشته اند. نظير اين كه اين قبيل فناورى ها نمى توانند به درستى كار كنند و زيان آن ها بيش از فايده است، يا آن كه به پيدايش نخبگانى كمك مى كنند كه اداره امور را در دست مى گيرند و دمكراسى و مشاركت عامه را از بين مى برند. اين نقدها در جاى خود صحيح هستند، اما به مسأله موقعيت فردى و هويت آدمى نمى پردازند. عنوان «بس است» به همين اعتبار براى كتاب انتخاب شد. پرسش اين است كه آيا ما به حد بيش ترى از راحتى مادى، هوش، عمر و… نياز داريم، يا آن كه آن چه در اختيار داريم برايمان بس است. پاسخ به اين پرسش مستلزم مشاركت عمومى و بهره گيرى از خرد جمعى است. اگر ما به موقع به پاسخ اين پرسش دشوار نپردازيم، فناورى هاى جديد به عوض ما، پاسخ را انتخاب خواهند كرد.

بيل مك كيبِن -لندن ـ خبرگزارى جمهورى اسلامى

 

منبع: yahood.net

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!