پناهيان:هم انکار نزدیک بودن ظهور غلط است و هم سوءاستفاده از آن

0

حضرت امام خمینی در دوم فروردین ماه سال 1368 در یکی از آخرین بیانیه‌هایشان می‌فرمایند: «مسئولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست. انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد»(صحیفۀ امام/21/327) در واقع امام قاطعانه می‌فرمایند، انقلاب ما نقطۀ شروع فرج است و این موضوع را امام با احتمال و اما و اگر بیان نمی‌کنند.

 

 

 

برای مطالعه جلسه دوم کلیک کنید

 

حجت‌الاسلام و المسلمین پناهیان به مدت یک ماه در مهدیه تهران پیش از مراسم دعای ندبه، پیرامون موضوع «آیا ظهور نزدیک است؟» سخنرانی خواهد کرد. پناهیان در اولین جلسۀ از این سلسله سخنرانی‌ها، به بیان اصل «نزدیک دانستن ظهور» در نزد منتظران پرداخت. پناهیان با توجه به ضرورت امیدوارانه نگاه کردن به نزدیک بودن فرج به برخی سوء استفاده‌ها و سوء برخوردها نسبت به این موضوع اشاره کرد و گفت: «طبیعی است وقتی موضوع مهدویت در جامعه مورد توجه و استقبال قرار بگیرد مورد سوء استفاده بعضی‌ جریان‌ها قرار خواهدگرفت باید جلوی سوء استفاده‌ها را گرفت ولی این به آن معنا نیست که اساسا نزدیک بودن ظهور انکار شود. تازه هرچه به ظهور نزدیک‌تر شویم این سوء استفاده‌ها بیشتر هم خواهد شد که در جلسات بعد انشاءالله در این باره باهم سخن خواهیم گفت.»

مشاور ریاست نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، با بیان اینکه انسان منتظر مانند مادری که فرزندش به جبهه رفته و از او بی‌خبر است، همیشه چشم به راه است و هر لحظه نگاهش به درِ خانه است که چه کسی دق الباب می‌کند، گفت: «کسی که چنین احساسی ندارد و آن التهاب و نگرانیِ خاص فرد منتظر را ندارد، منتظر واقعی نیست.» پناهیان با بیان اینکه منتظر یعنی کسی که احساس می‌کند به همین زودی‌ مولایش خواهد آمد، گفت: «اگر این احساس را نداشته باشیم دیگر اسمش انتظار نخواهد بود، بلکه صرفاً اطلاع خواهد بود. یعنی بعضی‌ها فقط اطلاع دارند از اینکه آقا یک روزی خواهد آمد و این هیچ فضیلتی محسوب نمی‌شود.»
این استاد حوزه و دانشگاه، پس از قرائت برخی از روایات در این رابطه، بر توجه به نگاه امام و مقام معظم رهبری به مسئلۀ ظهور تأکید کرد و با قرائت بخشی از آخرین پیام حضرت امام(ره) به ملت ایران گفت: حضرت امام خمینی در دوم فروردین ماه سال 1368 می‌فرمایند: «مسئولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست. انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.»(صحیفۀ امام/21/327) در واقع امام قاطعانه می‌فرمایند، انقلاب ما نقطۀ شروع فرج است و این موضوع را امام با احتمال و اما و اگر بیان نمی‌کنند.
خاطرنشان می‌شود براساس اطلاعیه مهدیه تهران، حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان به مدت یک ماه جمعه‌ها ساعت 6:30 صبح قبل از قرائت دعای ندبه، در مهدیه تهران با موضوع «آیا ظهور نزدیک است؟» سخنرانی می‌کند.
***
در ادامه، مطالب مطرح شده در این سخنرانی را می‌خوانید:
انتظار فرج، صرف اعتقاد به رخداد فرج نیست

منتظر یعنی کسی که یک احساس امیدی دربارۀ فرج در دلش وجود داشته باشد. معنای انتظار، صرفا احتمال دادنِ ظهور نیست که انسان بگوید: «روزی ظهور محقق خواهد شد. هیچ احتمال هم نمی‌دهیم و هیچ امید جدی نداریم این نزدیکی‌ها باشد.» این انتظار نیست. بلکه انتظار، یک احساس روحیِ بسیار عمیق و یک کشش روحی است نسبت به امری که انسان منتظر آن است. امید به فرج باید واقعا در دل انسان موجود باشد.
منتظر بودن فراتر از داشتن یک دیدگاه است. لذا اینکه ما بدانیم روزی ظهور رخ خواهد داد کافی نیست. انتظار حتی از اعتقاد هم فراتر است. یعنی ممکن است کسی معتقد به ظهور هم باشد، و اعتقاد داشته باشد که بالاخره روزی فرج رخ خواهد داد، اما انتظار در روح او جاری نباشد. اعتقادی که هیچ احساسی در انسان ایجاد نکند، نامش انتظار نیست.
انسانِ منتظر همیشه چشم به راه است. مانند مادری که فرزندش به جبهه رفته و از او بی‌خبر است، همیشه چشم به راه است و هر لحظه نگاهش به درِ خانه است که چه کسی دق الباب می‌کند. کسی که چنین احساسی ندارد و آن التهاب و نگرانیِ خاص فرد منتظر را ندارد، منتظر واقعی نیست. هرچند «احساس انتظار»، دردمندی، التهاب، سوز و گداز، و شور و حال خاص خودش را به همراه دارد، اما به هرحال این احساس یک احساس بسیار زیبا و دوست‌داشتنی است و رنجِ انتظار هم رنجی شیرین و گواراست.
انتظار فرج، نوعی ارتباط با آینده است که انسان را به لحاظ روحی ارتقاء می‌دهد

انتظار فرج، احساس بسیار ارزشمندی است به حدی که در برخی روایات افضل عبادات محسوب شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ؛ بافضیلت‌ترین عبادت انتظار فرج است»(کمال‌الدین شیخ صدوق/1/287) امام جواد(ع) نیز به جناب عبدالعظیم حسنی فرمودند: «برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است؛ أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَج‏»(همان/2/377)
شاید یکی از دلایلی که انتظار فرج افضل عبادات شمرده شده است اینست که ما در جریان انتظار فرج، تعلق خاطر به آینده پیدا می‌کنیم و محدود به زمان حال نمی‌شویم. کسی که خودش را فقط محدود به زمان حال کند، درواقع خودش را بیچاره کرده است. انتظار فرج، از لحاظ روحی بسیار تأثیرگذار و سازنده است. اگر کسی به آینده تعلق خاطر داشته باشد، نشان دهندۀ رشد انسانیت و همچنین سعۀ روحی اوست. انتظار فرج هم نشان‌دهندۀ این سعۀ روحی است و هم تقویت‌کنندۀ آن. لذا خیلی مهم است که اهل معنویت و ایمان بتوانند این احساس انتظار را در خود تقویت کنند. همواره باید بهترین عوامل و راه‌های تقویت این احساس انتظار در خود و جامعۀ خود را بیابیم، تا هم رشد معنوی خود را شتاب دهیم و هم با رشد خود و جامعه، فرج را نزدیک‌تر کنیم.
چه عواملی می‌توانند انتظار فرج را در انسان تقویت کنند و احساس انتظار را عمیق‌تر نمایند؟

1. عامل گرفتاری:  یکی از عواملی که این احساس انتظار و کشش روحی را در انسان تشدید می‌کند، درد و رنج و قرار گرفتن انسان در تنگنا و سختی و گرفتاری است. انسان‌هایی که تحت ظلم و ستم قرار می‌گیرند و در فشار سختی‌ها و مصائب گرفتار می‌شوند، طبیعتاً آمادگی روحی پیدا می‌کنند برای اینکه منتظر یک فرجی باشند. چنین افرادی عمیقاً منتظر هستند و واقعاً چشم به راه فرج هستند.
این عامل، یعنی گرفتاری و قرار گرفتن در تنگنا، خیلی مدّ نظر مانیست چون برخی افراد وقتی در تنگنا قرار می‌گیرند و بلایی به سرشان می‌آید، کاملاً مأیوس شده و به‌جای اینکه به آینده تعلق خاطر پیدا کنند، دائماً درگیر با گذشته‌ها شده و دچار حسرت و ناامیدی می‌شوند.
البته بلا و رنج و گرفتاری، قبل از ظهور برای انسان‌ها از جمله مؤمنین رخ خواهد داد ولی ما نباید به عنوان یک راه‌حل برای منتظر شدن و تقویت احساس انتظار بر روی این عامل حساب کنیم و آن را به عنوان یک روشِ مقبول، برای عمیق شدن انتظار ارائه دهیم.
2. عامل تفکر: راه دیگری که برای تقویت احساس انتظار وجود دارد، تفکر است. یعنی اینکه در مورد زیبایی‌ها و آن وضع مطلوبی که پیش‌ خواهد آمد فکر کنیم. اگر تفکر کردیم و شدت زیباییِ آن صحنه‌های قشنگ را دیدیم، احساس انتظار در وجودمان شدت پیدا می‌کند. مانند اینکه انسان در مورد بهشت رضوان الهی تفکر کند و به قدری عمیق دربارۀ بهشت بیندیشد که عاشق بهشت و مشتاق ملاقات پروردگار شود. این روش (تفکر عمیق دربارۀ لحظات زیبای بعد از ظهور) یکی از روش‌های خوب و مؤثر جهت عمیق‌تر شدن احساس انتظار در انسان است اما عموم انسان‌ها به سختی می‌توانند به این روش توفیق یابند.
3. عامل توجه به زمان فرج: (در ادامه توضیح داده می‌شود)
توجه به زمانِ فرج، و نزدیک دانستن ظهور مهمترین و عمومی‌ترین عامل تقویت احساس انتظار

در میان تمام روش‌هایی که می‌توانند احساس انتظار را در انسان تشدید نمایند، یک راه عمومی‌تر نیز وجود دارد که می‌تواند حس انتظار را عمیقاً در انسان ایجاد کند و احساس انتظار را در انسان به سرعت بالا ‌برد. این راه، توجه به زمان فرج است. اگر ما زمان فرج را نزدیک بدانیم، احساس انتظار در ما تقویت خواهد شد. اگر بدانیم که این ظهور نزدیک است، احساس انتظار در وجودمان شدید خواهد شد.
وقتی قرار است مهمان بسیار عزیز و بزرگی برایمان بیاید، هرچه زمانِ آمدن او نزدیک‌تر می‌شود طبیعتاً التهاب و هیجان انتظار در قلب ما افزایش پیدا می‌کند. هرچه فاصلۀ خودمان را با آن‌چه منتظرش هستیم، کمتر ببینیم، احساس انتظار در ما عمیق‌تر خواهد شد و برای آن بیشتر لحظه شماری می‌کنیم.
اگر به ما بگویند ظهور خیلی نزدیک است، روحیۀ ما متحول می‌شود و ارتباط عمیق‌تری با امام زمان(ع) ایجاد خواهیم کرد. اگر احساس کنیم: «ما واقعاً حضرت را خواهیم دید»، اگر احتمال قوی بدهیم که ما واقعاً در زمان ظهور حضرت خواهیم بود و در باقیماندۀ عمرمان ظهور ایشان را درک خواهیم کرد، زندگیِ ما کاملاً متحول و دگرگون خواهد شد. «قال الرضا ع: انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ»(غیبت طوسی/459)
اگر ما زمان ظهور را نزدیک ببینیم، طبیعتاً این انتظار عمیقاً بر روح ما تأثیر خواهد گذاشت و نحوۀ زندگیِ ما و شیوۀ بندگیِ ما را کاملاً متحول خواهد کرد. ظهور مانند محشر کبری و قیامت است و از آن به قیامت صغری تعبیر شده است. توجه به زمان آن و نزدیک بودن آن تأثیر سازنده‌ای بر روح انسان خواهد داشت و بسیار اصلاح‌کننده است.
زیباییِ انتظار به احساس نزدیک بودن  فرج است نه به دانستن اینکه بالاخره او یک روزی خواهد آمد/ بعضی‌ها از نزدیکی ظهور هراسان هستند

خیلی‌ها از اینکه ظهور را نزدیک ببینند، می‌ترسند. شاید به این دلیل که در آستانۀ ظهور امتحاناتی رخ می‌دهد که خیلی‌ها طاقتش را ندارند. بسیاری نیز در صورت رخ دادن امر فرج، نقشه‌هایشان نقش بر آب می‌شود. بعضی‌ها تمام زندگیِ خود را صرف جنایت‌کاری و انواع مختلف زشتی‌ها و خباثت‌ها کرده‌اند.
بعضی‌ها به دلایل مختلف، از نزدیک بودن ظهور در هراسند و ترجیح می‌دهند ظهور تأخیر داشته باشد و یا اصلاً به آن فکر نکنند. اینها می‌گویند اصلاً معلوم نیست، شاید ظهور دویست هزار سال دیگر رخ دهد! خوبست که آدم لااقل ذره‌ای ادب در گفتار داشته باشد و از این ادبیات در مورد ظهور استفاده نکند. چرا بدون حساب، اینقدر ظهور را عقب می‌اندازند؟
آخر چطور ممکن است که منتظر باشیم و اصلاً در مورد زمانش حرف نزنیم. این چه انتظاری است که هیچ وقت در مورد احتمال نزدیک بودن آن صحبت نمی‌کنیم؟ گویا می‌خواهیم آن را فراموش کنیم. مگر ممکن است که انسان منتظِر، منتظَر خود را فراموش کند یا از او چیزی نگوید؟
آیت الله بهجت(ره) فرموده‌اند: «ای کاش می نشستیم و دربارۀ این که حضرت غائب(علیه‌السلام) چه وقت ظهور می کند، با هم گفتگو می کردیم، تا لااقلّ از منتظرین فرج باشیم! (درمحضربهجت:ج2/ص188؛ همچنین پایگاه رسمی اطلاع‌رسانی آیت‌الله بهجت(ره): http://bahjat.org/fa/content/view/1305/51/)
انسان منتظر دوست دارد هر لحظه از منتظَر خود گفتگو کند، در مورد او تفکر کند و بگوید و بشنود. البته معلوم است که ما به طور قطعی متوجه نمی‌شویم که ظهور کِی رخ می‌دهد ولی زیباییِ انتظار به احساس نزدیک بودن فرج است نه به دانستن اینکه بالاخره او یک روزی خواهد آمد. احساس انتظار، انسان را نسبت به زمان ظهور حساس می‌کند.
البته واضح است که نباید در مورد زمان ظهور، بی‌ربط و غیر منطقی سخن گفت بلکه باید کاملاً منطقی، عالمانه و با رعایت قواعد در این رابطه صحبت کرد، ولی انسان مؤمن نمی‌تواند نسبت به زمان ظهور بی‌تفاوت باشد و حساسیت خود را در این زمینه کنار بگذارد.
آیا از نظر روحی باید ظهور را نزدیک بدانیم؟

در اواخر دعای عهد می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِظُهُورِهِ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً؛ خداوندا! این غم را از دل این امت با ظهور مولایمان برطرف کن، آنها این ظهور را دور می‌دانند درحالی‌که ما این ظهور را نزدیک می‌بینیم»(مصباح کفعمی/550)
اهل بیت عصمت(ع) به ما این‌گونه آموزش داده‌اند که بگوییم ظهور نزدیک است و ما ظهور را نزدیک می‌بینیم. بعضی‌ها روحیات خشنی دارند و اسم آن را عقل و منطق می‌گذارند. هیچ وقت عقلانیت اقتضا نمی‌کند انسان بی‌روح و بی‌احساس باشد. عقلانیت با احساسات نورانی و قشنگ، منافاتی ندارد. بلکه لازم و ملزوم یکدیگرند.
آدم بدها ظهور را دور می‌دانند ولی ما نزدیک می‌دانیم. اصلاً اقتضای انتظار همین است. باید این احساس را به خودمان تلقین کنیم. باید موانعش را از بین ببریم و این احتمال را در وجودمان تقویت نماییم که انشاءالله به دیدار مولایمان نائل خواهیم شد. اصلاً انتظار یعنی همین.
منتظر یعنی کسی که احساس می‌کند به همین زودی‌ مولایش خواهد آمد. اگر این احساس را نداشته باشیم دیگر اسمش انتظار نخواهد بود، بلکه صرفاً اطلاع خواهد بود. بعضی‌ها فقط اطلاع دارند از اینکه آقا روزی خواهد آمد و این به‌تنهایی هیچ فضیلتی محسوب نمی‌شود.
روایاتِ به گونه‌ای هستند که موجب می‌شوند امر فرج را بعید ندانیم/داستان علی‌بن‌یقطین

علی‌بن‌یقطین از اصحاب خاص امام کاظم(ع) بود و مقامش به‌جایی رسید که امامش او را از اولیاء الهی دانست(إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى أَوْلِيَاءَ…وَ أَنْتَ مِنْهُمْ يَا عَلِيُّ)، از اصحاب رسول خدا برشمرد و به عنوان الگو او را معرفی کرد(من سَرَّهُ أن يرى رجلا من أصحاب رسول الله (ص) فلينظر إلى هذا المقبل)، بهشت را برایش ضمانت کرد(أما أنا فأشهد أنه من أهل الجنة) و از همه زیباتر اینکه چنین امام معصومی در روز عيد قربان فرمود: در عرفات هيچ كس جز على‌بن‌يقطين به دل من نگذشت و همه جا با من بود. (ما عرض في قلبي أحد و أنا على الموقف إلا علي بن يقطين، فإنه ما زال معي و ما فارقني حتى أفضت.)(رجال کشی/432-433)(رجال ابن داوود/254) چه مقام والایی.
در کتاب کافی به نقل از علی‌بن‌یقطین آمده است که: امام موسی بن جعفر(ع) به من فرمودند: «شیعه دویست سال است که با آرزوها تربیت می‌شود؛ إِنَّ الشِّيعَةَ تُرَبَّى بِالْأَمَانِيِّ مُنْذُ مِائَتَيْ سَنَةٍ» یعنی شیعه هر لحظه آرزومند است که آقای خودش را ببیند و عمرش با آرزو سپری می‌شود. در ادامۀ روایت آمده است که علی‌بن‌یقطین در گفتگویی که با پدرش داشته، پدر می‌پرسد: «چطور وعدۀ رسول خدا(س) در مورد به حکومت رسیدن فرزندان عباس محقق شد، اما وعدۀ حضرت در مورد فرج آل محمد محقق نشد؟» ـ ببینید چقدر شیعیان سخن رسول خدا(ص) را جدی گرفته بودند، به‌طوری‌که لحظه شماری می‌کردند… و مدام پیگیر ظهور و فرج بودند ـ علی‌بن‌یقطین در پاسخ می‌گوید: «اگر به ما گفته بودند که امر فرج تا دویست سال یا سی‌صد سال دیگر اتفاق نمی‌افتد، در آن صورت مردم قسی القلب می‌شدند.» یعنی اگر مؤمنین ظهور را نزدیک نبینند و بگویند تا ظهور خیلی مانده است، قساوت قلب پیدا خواهند کرد.(کافی/1/369)(غیبت نعمانی/295)
سپس می‌فرماید: «بلکه بگویید چقدر ظهور سریع و نزدیک است.» (قَالَ يَقْطِينٌ لِابْنِهِ عَلِيٍّ: مَا بَالُنَا …. فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ: … و إِنَّ أَمْرَنَا لَمْ يَحْضُرْ فَعُلِّلْنَا بِالْأَمَانِيِّ وَ لَوْ قِيلَ لَنَا إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَكُونُ إِلَى مِائَتَيْ سَنَةٍ أَوْ ثَلَاثِمِائَةِ سَنَةٍ لَقَسَتِ الْقُلُوبُ وَ لَرَجَعَتْ عَامَّةُ النَّاسِ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ لَكِنْ قَالُوا مَا أَسْرَعَهُ وَ مَا أَقْرَبَهُ تَأَلُّفاً لِقُلُوبِ النَّاسِ وَ تَقْرِيباً لِلْفَرَجِ»(همان [سيد احمد فهرى در شرح این روایت می‌گوید: «پاسخى كه علىّ بپدرش داده است پاسخ متينى است و آن را از امام موسى بن جعفر گرفته است.» و سپس به روایتی از صدوق اشاره می‌کند که یقطین همین سؤال را از امام کاظم(ع) پرسیده و حضرت پاسخ مشابهی داده‌اند(علل الشرائع صدوق/2/581: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع: مَا بَالُ مَا رُوِيَ فِيكُمْ…]
امام صادق(ع) می‌فرمایند: «فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»(کافی/12/333) یعنی صبح و شب باید منتظر فرج مولایمان باشیم. حتی نه اینکه فقط روزهای جمعه توقع فرج را داشته باشیم، بلکه هر صبح و شام مانند کسانی که عزیزشان را گم کرده‌اند، باید در پیِ آقایمان باشیم و لحظه‌شماری کنیم.
پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «إِنَّمَا مَثَلُهُ كَمَثَلِ السَّاعَةِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً»(عیون اخبارالرضا/2/266) امر فرج مانند روز قیامت است که ناگهانی رخ می‌دهد. پس تصور نکنیم که مقدمات طولانی و بسیار پیچیده‌ای خواهد داشت. بنابراین هر لحظه ممکن است این امر عظیم رخ دهد.
امام حسین(ع) می‌فرمایند: «يُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ»(کمال الدین شیخ صدوق/1/316) خداوند امر فرج را در یک شب اصلاح خواهد کرد. یعنی خداوند مقدمات و امور مربوط به فرج را در یک شب فراهم خواهد کرد. پس نباید تصور کرد که یک‌سلسله مقدمات بسیار پیچیده و طولانی باید اتفاق بیفتد تا حضرت ظهور کنند. و پیش خود بگوییم از ظاهر اوضاع عالم معلوم است که ظهور به این زودی‌ها رخ نمی‌دهد.
نزدیک بودن ظهور در کلام امام خمینی(ره)

حضرت امام خمینی در دوم فروردین ماه سال 1368 در یکی از آخرین بیانیه‌هایشان می‌فرمایند: «مسئولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست. انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد»(صحیفۀ امام/21/327) در واقع امام قاطعانه می‌فرمایند، انقلاب ما نقطۀ شروع فرج است و این موضوع را امام با احتمال و اما و اگر بیان نمی‌کنند.
حضرت امام(ره) در جای دیگری می‌فرمایند: «ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در كشورهاى اسلامى مى‏شكنيم و با صدور انقلابمان كه در حقيقت صدور اسلام راستين و بيان احكام محمدى- صلى اللَّه عليه و آله- است، به سيطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه مى‏دهيم و به يارى خدا راه را براى ظهور منجى مصلح و كل و امامت مطلق حق امام زمان- ارواحنا فداه- هموار مى‏كنيم» (صحیفۀ امام/20/345) این کلام امام نیز بسیار امیدبخش و بشارت دهنده است.
امام(ره) در پیامی به مناسبت سالگرد قیام پانزدهم خردادماه، در سال 1362 می‌فرمایند؛ «ما امروز دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مى‏بينيم و جنبشى كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميدبخش آتيه روشن است و وعده خداوند تعالى را نزديك و نزديكتر مى‏نمايد گويى جهان مهيا مى‏شود براى طلوع‏آفتاب ولايت از افق مكه معظمه و كعبه آمال محرومان و حكومت مستضعفان» (صحیفۀ امام/17/480) در ادامه می‌فرمایند: «و چه بسا كه اين تحول و دگرگونى، در مشرق زمين و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق يابد. «وَ لَيْسَ مِنَ اللَّه بِمُسْتنكرٍ» كه دهر را در ساعتى بگنجاند و جهان را به مستضعفان، اين وارثان ارض بسپارد، و آفاق را به جلوه الهى ولى اللَّه الاعظم صاحب العصر- ارْواحُنا لَهُ الْفِداء- روشن فرمايد»(همان منبع) با توجه به این عبارات زیبا و پرمغز، امام خمینی(ره) انقلاب ما را طلیعۀ انقلاب مستضعفان عالم، و انقلاب سایر مستضعفان را طلیعۀ ظهور حضرت ولی عصر(ع) می‌دانند.
شبیه این کلام امام(ره) را در بیانات اخیر مقام معظم رهبری که چند هفتۀ قبل بیان فرموده‌اند، می‌بینیم که فرمودند: این جنبش‌ها در اروپا نیز رخ خواهد داد، و دیدیم که این‌ اتفاق رخ داد. (من به شما عرض بكنم؛ فقط اين نيست كه در كشورهاى شمال آفريقا و منطقه‌ى غرب آسيا كه امروز ما در آنجا قرار داريم، حركات بيدارى‌اى به وجود آمده باشد؛ اين حركت بيدارى تا قلب اروپا خواهد رفت. آن روزى پيش خواهد آمد كه همين ملتهاى اروپائى عليه سياستمداران و زمامداران و قدرتمندانى كه آنها را يكسره تسليم سياستهاى فرهنگى و اقتصادى آمريكا و صهيونيسم كردند، قيام خواهند كرد. اين بيدارى، حتمى است. حركت ملت ايران، امتداد و عمقش اينهاست؛ حركت عظيمى است.)(http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=12400 )( 14/2/1390)
هم انکار نزدیک بودن ظهور غلط است و هم سوءاستفاده از آن

اخیراً برخی افراد، مقاله می‌نویسند و می‌گویند مسائل اخیر منطقه چه ارتباطی با ظهور دارد! اصلاً برای انکار نزدیک بودن ظهور بابی باز شده است! بعضی‌ها، هم نزدیک بودن ظهور را انکار می‌کنند و هم انکار می‌کنند که انقلاب ما ربطی به ظهور داشته باشد.
البته طبیعی است که باب سوءاستفاده از موضوع نزدیک بودن ظهور نیز باز است و برخی افراد از این احساسات زیبا، سوءاستفاده می‌کنند. معلوم است که برخی افراد هم از نزدیک بودن ظهور و هم از نام حضرت و هم از خود ظهور ممکن است سوءاستفاده کنند. اصلاً خود سفیانی که قبل از ظهور قیام می‌کند یکی از سوءاستفاده کنندگان از موضوع ظهور حضرت است.
طبیعی است وقتی موضوع مهدویت در جامعه مورد توجه و استقبال قرار بگیرد مورد سوءاستفاده بعضی‌ جریان‌ها قرار خواهد گرفت. باید جلوی سوءاستفاده‌ها را گرفت ولی این به آن معنا نیست که اساساً نزدیک بودن ظهور انکار شود. تازه هرچه به ظهور نزدیک‌تر شویم این سوءاستفاده‌ها بیشتر هم خواهد شد که در جلسات بعد انشاءالله در این باره باهم سخن خواهیم گفت.
منبع:رجانیوز

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!