مهدویون و امتحانی بزرگ!- بخش اول- خادم الامام (عج)

0
mahdion-va-fetneh-loction.jpg

در طی سال های اخیر، اتفاقات فرخنده ای در عرصه ی فرهنگ، مذهب و سیاست کشور رخ داد که متعاقب آن ها، معارف مهدوی در جامعه، به صورت چشمگیری گسترش یافت و بعد از سال های متمادی، مباحث مرتبط با مهدویت، از مسایل نظری صرف، به مباحث عملی و کاربردی کشیده شد. این اتفاق، با سیری منطقی و مناسب در عالم وب نیز امتداد یافت و روز به روز  افراد بیشتری به خیل کثیر عاشقان و مشتاقان ظهور منجی عالم بشریت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اضافه شدند.

بسم الله الرحمن الرحیم

مهدویون و امتحانی بزرگ!

توجه : این مقاله در 190 صفحه نوشته شده و در 5 بخش جداگانه منتشر خواهد شد، لذا خواهشمندیم  از اظهار نظر شتابزده، قبل از اتمام آن، خودداری فرمایید!

بعد از حمد و ثنای پروردگار بزرگ و خداوند بی همتا، و با استعانت از رب عالمیان، مقاله ی حاضر را با رویکردی تحلیلی نسبت به وقایع رخ داده در جامعه ی مهدوی کشور طی چند ماه اخیر، آغاز می نماییم.

در طی سال های اخیر، اتفاقات فرخنده ای در عرصه ی فرهنگ، مذهب و سیاست کشور رخ داد که متعاقب آن ها، معارف مهدوی در جامعه، به صورت چشمگیری گسترش یافت و بعد از سال های متمادی، مباحث مرتبط با مهدویت، از مسایل نظری صرف، به مباحث عملی و کاربردی کشیده شد. این اتفاق، با سیری منطقی و مناسب در عالم وب نیز امتداد یافت

و روز به روز  افراد بیشتری به خیل کثیر عاشقان و مشتاقان ظهور منجی عالم بشریت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اضافه شدند.

اما متاسفانه در طی ماه های اخیر وقایعی به وقوع پیوست که این سیر و روال منطقی و مناسب را تحت الشعاع قرار داد. در طی این مقاله، در تلاشیم تا نگاهی گذرا به ابعاد مختلف این اتفاقات بپردازیم و فارغ از هر گونه جانبداری و یا توهین و تحقیر، به تبیین برخی نکات مهم بپردازیم.

قبل از پرداختن به بحث اصلی، چند نکته ی مهم را باید به مخاطبان محترم وبسایت، توضیح دهیم:

1 – این مقاله بدون جانبداری از هیچ گروه خاصی نگاشته شده و در نگارش آن تنها رضایت خداوند متعال و تلاش برای استحکام وحدت بین برادران دینی همکار و همراه و مقابله با خطرات احتمالی موجود در عرصه ی مهدویت، مد نظر بوده است.

2 – ما به خوبی می دانیم که نگارش این مقاله، موجب به راه افتادن سیلی از نظرات توهین آمیز، همراه با تهدید، تطمیع و تحقیر از سوی گروه های مختلفی فرهنگی، مذهبی و سیاسی نسبت به وبسایت « وعده ی صادق » خواهد شد، اما فضای حاکم بر رسانه های مهدوی کشور، به وضعیتی رسیده است که ادامه ی آن به صلاح هیچ یک از گروه های فرهنگی نیست و « وعده ی صادق » در نظر دارد تمامی توهین ها و تحقیر های احتمالی را به قیمت اتحاد مجدد وبسایت های مذهبی و رفع فضای غبار آلود فعلی، به جان بخرد.

3 – سکوت چند ماهه ی « وعده ی صادق » در قبال درگیری های لفظی جریان های مختلف فرهنگی و مهدوی، به دلیل پرهیز از ریختن نفت بر روی آتش جدال های لفظی و رسانه ای وبسایت ها و جریان های مختلف مهدوی بوده است و اینک نیز به منظور پرهیز از ادامه یافتن این جدال های مضر و آسیب رسان، وارد عرصه گردیده است.

4 – این مقاله در نقد یا رد هیچ گروه خاصی نگاشته نشده است و به صورت مطلق هیچ گروهی را رد یا هیچ گروهی را تایید نمی کند، بلکه تلاش می نماید تا اشکالات جدی و نقایص عمده ای را که در موضع گیری های جریان های فرهنگی مختلف، ملاحظه می گردد، به صورتی دوستانه و برادرانه به سایت ها و نهادهای همراه و همکار، اعلام نماید.

5 – متاسفانه درگیری های لفظی جند ماه اخیر میان جریان های فرهنگی و مهدوی مختلف، انرژی این نهاد ها و موسسات را تحلیل برده و وقت و سرمایه ی گرانبهای این موسسات را به جای اینکه در خدمت زمینه سازی ظهور منجی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار دهد، متوجه درگیری با وبسایت های همراه و همکار نموده است. به نظر می رسد که این امر، فتنه ای بزرگ از جانب شیطان بوده تا به واسطه ی آن، انرژی و توان دوستان و برادران و خواهران منتظر را به جای اشتغال به زمینه سازی ظهور، به سمت دشمنی با یکدیگر سوق داده و به واسطه ی این امر، مانع از تسریع در امر زمینه سازی ظهور گردد.

6 – در طی چند ماه اخیر، علی رغم در پیش گرفتن رویه ای همراه با سکوت و صبر، تعدادی از دوستان و عزیزان، در قالب ایمیل ها و نظرات خود، این حقیر و وبسایت « وعده ی صادق » را به بی بصیرتی، ترس و منفعت طلبی متهم کردند و حتی بعضاً تعابیر جالبی همچون « سلیمان بن صرد خزاعی » را در مورد این حقیر به کار بردند! جالب این که تنها گناه وبسایت « وعده ی صادق » در این میان، عدم ورود به درگیری های دشمن شاد کن و پرهیز از ورود به افراط و تفریط بوده است. ان شاء الله که پروردگار متعال، بین ما و این عزیزان حاکم خواهد بود.

7 – مقاله ی حاضر، اولین و آخرین مقاله ای خواهد بود که در وبسایت « وعده ی صادق » به منظور نقد و بررسی جریان های فرهنگی حاضر در عرصه ی مهدویت نگاشته می شود و به منظور پرهیز از اتلاف وقت ناشی از درگیری با وبسایت ها و وبلاگ های همکار (که در واقع کیدی بزرگ از جانب شیطان می باشد)، به مقالات و بیانیه هایی که علیه مقاله ی حاضر نگاشته خواهند شد، حتی الامکان پاسخی داده نخواهد شد.

اما بعد از ذکر نکات فوق، به بررسی وقایع اسفناک رخ داده در طی چند ماه اخیر می پردازیم:

یکی از اضلاع درگیری های لفظی چند ماه اخیر، گروه فرهنگی « مبشران ظهور » می باشد که هسته ی اولیه ی آن در حدود 5/1 سال قبل و به مرکزیت وبلاگ سابق « ظهور بسیار نزدیک است » شکل گرفت. این گروه در ابتدا توسط تعدادی از جوانان مومن و علاقمند به اسلام، انقلاب و میهن شکل گرفت و با گذشت زمان، دامنه ی افراد مرتبط با این گروه، وسعت یافت که موفقیت نسبی در این امر نیز، مدیون ارایه ی مطالب جسورانه، جوان پسند و موج آفرین در وبلاگ مذکور بوده است. اما به مرور زمان، رویه ی مخصوص گروه مذکور به خصوص در حوزه ی مصداق شناسی شخصیت های عصر ظهور، گروه « مبشران ظهور » را از بقیه ی گروه های مهدوی، جدا نمود و متمایز ساخت.

البته قبل از این که گروه « مبشران ظهور » به صورت جدی فعالیت خود را آغاز نماید، مسئول این گروه یعنی آقای علی اصغر آقای سیجانی، وبلاگ « ظهور بسیار نزدیک است » را به راه انداخته و در آن به صورت بی محابا به تطبیق شخصیت های عصر حاضر با شخصیت های عصر ظهور موجود در روایات پرداختند که این امر موجب شد تا این حقیر در وبلاگ مذکور پیغام گذاشته و خطر این گونه تطبیق های قطعی یا شبه قطعی را به ایشان گوشزد نمودم و به جهت آشنایی ایشان با برخی احتمالات که با نظرات ایشان متفاوت بود، به مباحثه ی مجازی با ایشان پرداختم که گرچه در ابتدا ایشان، کمی کوتاه آمدند و موقتاً از انتشار مقالات تطبیقی بی محابا خودداری کردند، اما در ادامه، چندان به این پیشنهاد ترتیب اثر ندادند.

اولین جرقه ی این تمایز و اولین زنگ خطر، دقیقاً یک سال قبل و به دلیل درج پیش از موعد مطالبی پیرامون شباهت های احتمالی « عبدالله دوم » پادشاه اردن با سفیانی روایات، بین این حقیر و وبلاگ « ظهور بسیار نزدیک است » شکل گرفت که این حقیر علی رغم قولی که از مسئول گروه « مبشران ظهور » مبنی بر عدم انتشار محتویات آن به هر نحو تا زمان مساعد شدن شرایط گرفته بودم، درج پیش از موعد برخی از محتویات مقاله، آن هم با رویکردی قطعی و غیر امانتدارانه در آن، و عدم پایبندی به این تعهد، موجب بروز اختلاف نظر های جدی و تلخکامی هایی در آستانه ی عید 1389 گردید. متاسفانه سیر تطبیق های قطعی از فروردین ماه 1389  گروه « مبشران ظهور » شدت گرفت و برادران ما در گروه مذکور، از آن تاریخ به بعد، به تطبیق های بی محابا ادامه دادند که تذکر های مکرر این حقیر به دوستان، نتیجه نداده و بعضاً با توهین هایی از سوی برخی از اعضای گروه مذکور، نسبت به این حقیر همراه بوده است و در این بین « وعده ی صادق » و این حقیر، ترسو، کندرو و بی تقوا خوانده شدیم. همچنین مخالفت این حقیر با رویه ی مذکور،؛ از سوی برخی از اعضا، حمل بر حسادت اینجانب نسبت به مقالات مندرج در وبلاگ مذکور گردید. (هر چند که از حق نباید گذشت که تعدادی از عزیزان عضو گروه مبشران ظهور از جمله مسئول آن ها علی اصغر آقا، عمدتاً محترمانه برخورد نمودند).

بخشی از اظهار نظر های خوانندگان وبسایت « وعده ی صادق » و نیز تعدادی از اعضای گروه « مبشران ظهور » پیرامون اختلاف نظر ها، اتمام حجت ها و هشدارهای وبسایت « وعده ی صادق » به دست اندرکاران وبلاگ سابق « ظهور بسیار نزدیک است ».

بخشی از اظهار نظر های خوانندگان وبسایت « وعده ی صادق » و نیز تعدادی از اعضای گروه « مبشران ظهور » پیرامون اختلاف نظر ها، اتمام حجت ها و هشدارهای وبسایت « وعده ی صادق » به دست اندرکاران وبلاگ سابق « ظهور بسیار نزدیک است ».

 

در هر حال وقایع مذکور ادامه یافت تا این که در بحبوحه ی نیمه ی خرداد سال 1389 و پس از وقایع رخ داده برای کاروان آزادی در آب های فلسطین، تعدادی از برادران ما در گروه « مبشران ظهور »، اصرار داشتند تا با پرچم و سر بند « لبیک یا سید خراسانی » در مراسم ارتحال حضرت امام خمینی (قدس سره) و نماز جمعه ی مشهور آن روز به رهبری حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) حضور یابند که علی رغم اصرار این حقیر مبنی بر مغایر بودن این مسئله با توصیف روایات و نیز احتمال سوء استفاده ی بدخواهان و دشمنان انقلاب، متاسفانه تبلیغات این گروه در روز 14 خرداد، بهانه به دست دشمنان و بدخواهان داده، و عده ای تحرکات این عزیزان را به انجمن حجتیه نسبت دادند.

اما پس از آن، و با توجه به عدم اعتنای برادران و خواهران عزیز عضو گروه « مبشران ظهور » به درخواست های دلسوزانه ی این حقیر مبنی بر عدم تعجیل در ارایه ی تطبیق برخی مصادیق عصر الظهور و پرهیز از تطبیق های بی محابا و تقریباً قطعی، و متعاقب آن تاسیس وبسایت « ظهور بسیار نزدیک است » و ارایه ی تطبیق ها در قالبی جسورانه تر و جنجال آمیز، این حقیر و سایر دست اندرکاران وبسایت « وعده ی صادق »، تصمیم گرفتیم تا بیش از این انرژی وبسایت « وعده ی صادق » را در راه مباحثات بی نتیجه، به هدر ندهیم و به منظور اثبات حسن نیت « وعده ی صادق » به گروه مذکور، علی رغم ادامه ی رویه ی نامناسب گروه « مبشران ظهور »، تلاش نمودیم تا حتی الامکان، موضعی رسمی علیه گروه مذکور اتخاذ نکنیم.

اما متاسفانه، علیرغم هشدارهای قبلی ما به گروه « مبشران ظهور » مبنی بر عدم تطبیق قطعی شخصیت های عصر ظهور و به خصوص شخصیت « شعیب بن صالح » و انطباق قطعی آن با « رییس جمهور محترم جناب آقای احمدی نژاد »، دوستان عزیز « مبشران ظهور »، به این هشدارها و درخواست ها وقعی ننهادند و به صورتی کاملاً بی محابا، به تطبیق آقای « دکتر احمدی نژاد » با « شعیب بن صالح » پرداختند. (البته در ادامه به مسایل مربوط به این تطبیق خواهیم پرداخت.) این تحرک عجولانه ی وبسایت « ظهور بسیار نزدیک است » و متعاقب آن، درج مقاله ای علیه مقاله ی مذکور در وبسایت « الف »، جنجال های رسانه ای فراوانی ایجاد نمود و منجر به اظهار نظر های متفاوت و عمدتاً مخالفی از سوی محققان مختلف عرصه ی مهدویت گردید.(1)

 

متاسفانه برادران گروه « مبشران ظهور » به جای پرهیز از جنجال، هیاهو، و پاسخ های علمی و مستدل کافی به ایرادات مذکور (که البته بسیاری از ایرادات نیز به حق بیان شده بودند)، به توهین، تحقیر و حملات لفظی نسبت به تعدادی از این محققین پرداختند که نوک پیکان این حملات، جناب آقای « استاد اسماعیل شفیعی سروستانی » را مورد هدف قرار داده بود و برادران و خواهران گروه « مبشران ظهور » این استاد برجسته ی عرصه ی مهدویت را که خدمات قابل توجهی در جهت گسترش معارف مهدوی انجام داده بودند، به شدت مورد حمله قرار دادند و بدون اسناد و ادله ی متقن و کافی، و تنها بر اساس برخی حدسیات و دلایل ناکافی، این استاد برجسته ی عرصه ی مهدویت را مخالف ولایت فقیه، مخالف آرمان های انقلاب، عضو باند هاشمیسم و … معرفی نمودند که متاسفانه این موج تحقیر ها و توهین ها به وبلاگ های اقماری وبسایت « ظهور بسیار نزدیک است » نیز سرایت نمود و متاسفانه، فضای وبسایت ها و وبلاگ های مذکور را آلوده نمود.(2)

متاسفانه تطبیق های قطعی عزیزان « مبشران ظهور » ادامه یافت و دامنه ی فعالیت این عزیزان گسترش یافت تا این که منجر به تولید فیلم « ظهور بسیار نزدیک است » گردید که در فیلم مذکور، بدون در نظر گرفتن ظرایف، حساسیت ها، محدودیت ها، مصالح و مخاطب شناسی مناسب، نشانه های ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به صورتی کاملاً بی محابا بر وقایع اطراف و اشخاص مختلف، تطبیق داده شد. (در ادامه به صورت مفصل به این مسئله خواهیم پرداخت). 

بعد از انتشار فیلم مذکور، افراد، نهادهای مذهبی و گروه های مختلف سیاسی و عوام مردم، نسبت به فیلم « ظهور بسیار نزدیک است » واکنش های متفاوتی نشان دادند؛ عامه ی مردم بعضاً واکنش مثبت و بعضاً واکنش منفی نشان دادند، اما گروه ها و نهادهای مختلف فرهنگی و مذهبی، عمدتاً به مخالفت با جریان مذکور برخاستند. در این میان، برخی از شخصیت ها نیز که با اصل مسایل مطرح شده در فیلم مخالف نبودند، حداقل از نحوه ی بیان مطالب ذکر شده در فیلم، انتقاد نمودند.

متاسفانه، برادران عزیز فعال در گروه « مبشران ظهور » به جای پذیرفتن درخواست های منطقی و دلسوزانه از یک سو و پاسخ علمی، مستند و مستدل به شبهات و ایرادات مطرح شده علیه فیلم مذکور، کماکان به دفاع غیر علمی و غیر مستند پرداخته و عمدتاً منتقدان حوزوی و دانشگاهی خود را مورد هتاکی و بی احترامی قرار دادند.

البته ناگفته نماند که در کنار انتقادات صحیح و قابل توجه، تعدادی از انتقادات مطرح شده علیه فیلم « ظهور بسیار نزدیک است »، نادرست، ضعیف، ناجوانمردانه و دور از انصاف بوده است، اما این به معنای مجوز برادران و خواهران « مبشران ظهور » برای هتک حرمت و بی احترامی نسبت به ساحت حوزه، حوزویان و محققان مهدوی نیست.

در هر صورت، سیر بروز، اوج و امتداد فعالیت گروه « مبشران ظهور » اجمالاً به صورت مذکور بوده است و بیم آن می رود که اشتباهات گروه مذکور، کماکان تکرار شده و ضمن ایجاد شکاف در جبهه ی محققان مهدوی، موجب سوء استفاده ی دشمنان گردد.

سطور زیر، پیشنهادات و انتقادات دلسوزانه ی دست اندرکاران وبسایت « وعده ی صادق » به برادران و خواهران « مبشر ظهور » به منظور ممانعت از ادامه یافتن مشکلات ایجاد شده در طی چند ماه اخیر می باشد:

1 – در درجه ی اول، نحوه ی همکاری و ارتباط اعضای گروه « مبشران ظهور » با یکدیگر و با مسئولان این گروه، ناامن، نامناسب و آسیب پذیر است. بسیاری از اعضای این گروه، تنها به صورت مجازی یکدیگر را می شناسند و با هم همکاری می کنند و ف ی ل تر و عیار مناسبی برای انتخاب یا رد اعضای این گروه وجود ندارد. متاسفانه این امر می تواند راه را برای نفوذ افراد و اندیشه های انحرافی، التقاطی و تفرقه افکن در گروه مذکور باز نماید و چه بسا افرادی بخواهند بعد از ظاهر سازی های اولیه و فعالیت های به ظاهر خیرخواهانه، کم کم و در قالب مقالات، نظرات، پیشنهادات و حمایت های مالی و …، نظرات و اهداف دشمن را در این گروه پیاده نمایند. بنابراین نحوه ی یارگیری اعضای « مبشران ظهور » یکی از مسایلی است که می تواند در ادامه برای این گروه مشکل ساز باشد.

2 – بسیاری از مطالب مطرح شده در مقالات و مطالب وبسایت گروه « مبشران ظهور »، از متدولوژی تحقیقات علمی تبعیت نمی کند و توانایی ایستایی و پایداری در مقابل نظرات مخالف را ندارد. بسیاری از این مقالات، آمیخته ای از روایات و تحلیل های ضعیف توام با روایات قوی می باشند و همین انبوه روایات ضعیف مورد بررسی قرار گرفته، می تواند موجب زیر سوال رفتن کل مطالب شود.

3 – متاسفانه لحن کلام برادران و خواهران فعال در گروه مبشران ظهور، بعضاً بسیار تند و دور از شأن یک شیعه ی منتظر می باشد و تعابیر و الفاظ به کار رفته از سوی این دوستان، شایسته ی یک مسلمان عاشق اهل بیت (علیه السلام) نیست. در این زمینه، برادران و خواهران « مبشر ظهور »، « شیخ علی کورانی » را کندرو خواندند (در وبلاگ سابق ظهور بسیار نزدیک است و به دنبال درج فیلم مصاحبه با شیخ علی کورانی در وبسایت « وعده ی صادق »)، سپس « استاد اسماعیل شفیعی سروستانی » و « محمود مطهری نیا » را مخالف ولایت فقیه، طرفدار باند هاشمیسم و … معرفی نمودند. در ادامه و به دنبال نقد مستند « ظهور بسیار نزدیک است » از سوی « آیت الله نجم الدین طبسی » و « حجت الاسلام دکتر جواد جعفری »، این دو محقق مهدوی نیز از سوی گروه « مبشران ظهور » مورد توهین قرار گرفتند و به خصوص در بخش نظرات وبسایت « ظهور بسیار نزدیک است »، الفاظ نامناسبی در مورد این عزیزان به کار رفت.

این امر در حالی است که تعدادی از محققین مذکور، حق بزرگی بر جامعه ی مهدوی کشور دارند و حفظ احترام آن ها بر همه ی منتظران واجب است. جالب این که بسیاری از مطالب مندرج در مقالات اعضای این گروه و آیات و روایات و تحلیل های روایی مندرج در مقالات این گروه، همگی از آثار این بزرگان نیز اقتباس شده است.

در حالی که در فیلم « ظهور بسیار نزدیک است » بارها به کتاب « عصر ظهور » به عنوان یک منبع اشاره شده است، متاسفانه عزیزان گروه « مبشران ظهور » حرمت مولف آن یعنی « شیخ علی کورانی » را نیز نگاه نداشتند و بعد از درج کلیپی از « شیخ علی کورانی » در وبسایت « وعده ی صادق »، « شیخ علی کورانی » را کندرو و بیش از حد محتاط معرفی نمودند. (مندرجات مربوط به این مسئله، در وبلاگ سابق « ظهور بسیار نزدیک است » موجود بوده است.) همچنین در حالی که تحلیل ها و مطالب کتاب های منتشر شده توسط موسسه ی « موعود عصر » به ریاست « استاد اسماعیل شفیعی سروستانی » و آثار « محمود مطهری نیا » بارها مورد استفاده و استناد اعضای گروه « مبشران ظهور » مورد استفاده قرار گرفته و تعداد زیادی از همین عزیزان توسط محصولات و کتب موسسه ی « موعود » پرورش یافته اند، متاسفانه به « استاد اسماعیل شفیعی سروستانی » و « محمود مطهری نیا » تهمت هایی همچون مخالفت با ولایت فقیه و … زده شده است! این در حالی است که بنده به شخصه می دانم که چه مقدار تهمت های مذکور با اعتقادات و تحرکات عزیزان نامبرده، متفاوت است و « استاد اسماعیل شفیعی سروستانی » تا چه اندازه معتقد به نقش تعیین کننده ی ولایت فقیه در هدایت کشتی انقلاب به سوی مقصد نهایی آن یعنی اتصال به قیام جهانی منجی عالم بشریت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند. بنابراین اتهام به این دو عزیز بزرگوار، ظلمی بزرگ است.

متاسفانه باید گفت که این توهین ها و تحقیر های مندرج در مقالات و نظرات وبسایت « ظهور بسیار نزدیک است » به هیچ عنوان قابل دفاع و قابل توجیه نیست و افراد گروه « مبشران ظهور » که خود را منتظر منجی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می دانند، باید در اخلاق، ادب، صبر و نزاکت، سرآمد دیگران باشند. چرا که شیعه ی اهل بیت (علیهم السلام) این صفات را از اربابان خود، الگو می گیرد. در این میان، حتی اگر دیگران به « مبشران ظهور » توهین کنند، باز هم اعضای این گروه باید صبر پیشه کنند، نه اینکه بر غلظت توهین ها بیفزایند و پاسخی نامناسب بدهند.

با کمال تاسف باید گفت که هنوز فضای حاکم بر وبسایت « ظهور بسیار نزدیک است » با فضای فرهنگی آرمانی یک وبسایت مهدوی، فاصله ی زیادی دارد و دیالوگ های موجود در آن، در شأن یک وبسایت منتظر نیست.

4 – متاسفانه آستانه ی صبر دوستان « مبشر ظهور » چندان بالا نیست و با شنیدن نظرات مخالف و حتی غیر مشابه، برچسب بی بصیرتی، ضعف، ترس و انحراف به سایر گروه های مذهبی می زنند که این مسئله نیز امری شایسته نیست.

5 – متاسفانه در مقالات و فیلم ها و تحلیل های مربوط به گروه فرهنگی مبشران ظهور، یکسو نگری، اصرار مفرط و بی دلیل بر برخی مطالب خاص، دید تونلی و محدود و در نظر نگرفتن سایر احتمالات مشخص می باشد. برای مثال در حالی که احتمالات متعددی برای تاویل برخی روایات وجود دارد، عزیزان مبشر ظهور تنها بر تأویل مد نظر خود اصرار می ورزند و متاسفانه بر آن پافشاری نموده و احتمالات دیگر را نادیده می گیرند. این روش برخورد با روایات از یک سو، و در عین حال قطعی جلوه دادن این فرضیه ها، از آفات مهم تحقیقات می باشند.

6 – اظهار نظرهای قطعی و بی محابا در مورد مصادیق « شخصیت های ظهور » یکی از مشکلات بزرگ مقالات و فیلم های گروه « مبشران ظهور » می باشد. البته به صورتی کاملاً تعارف وار و فرمایشی، در ابتدای فیلم « ظهور بسیار نزدیک است »، ذکر گردیده که مطالب ذکر شده در فیلم، قطعی نیستند؛ اما لحن فیلم و مطالب مندرج در آن، عمدتاً حاکی از تطبیق های قطعی هستند. همچنین متاسفانه، تیترهای مقالات وبسایت « ظهور بسیار نزدیک است » کاملاً حکایت از قطعی بودن تطبیق های مذکور دارند. برای مثال « اثبات حقیقتی بزرگ: احمدی نژاد همان شعیب بن صالح، سردار سید خراسانی و یار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است » و « سید خراسانی بودن امام خامنه ای (مد ظله العالی) » دو نمونه از تیترهایی هستند که قطعیت از عبارات آن ها هویدا می باشد و حتی بیانات تعارف وار اعضای گروه « مبشران ظهور » مبنی بر عدم اصرار آن ها بر قطعی بودن تطبیق هایشان، نمی تواند از غلظت این اشتباه بکاهد. این اشتباه بزرگ، سنگ بنای اصلی مخالفت محققان مهدوی با مقالات و فیلم های گروه « مبشران ظهور » است.

7 – یکی از نکاتی که دوستان « مبشر ظهور » باید به آن توجه نمایند، این مسئله ی مهم است که صرف بشارت نزدیکی ظهور و معرفی علایم ظهور، خدمت بزرگی به جامعه ی مهدوی، ارایه نمی گردد، بلکه شناختن زمینه ها و شرایط ظهور است که می تواند مثمر ثمر واقع گردد و راه را برای ظهور هر چه سریعتر منجی عالم بشریت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هموار نماید. همچنین این نکته را نباید از نظر دور داشت که هیچ فایده ای ندارد اگر مدام دم از نزدیکی ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بزنیم، اما خود را برای این واقعه ی بزرگ آماده ننماییم و با ایجاد تشنج در فضای فرهنگی کشور و با ایجاد زمینه برای درگیری های لفظی، خود را از الگوی آرمانی شیعه ی منتظر دور نماییم. در واقع در این شرایط اگر ظهور نیز اتفاق بیفتد، حداقل فیض همراهی با آن امام بزرگ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نصیب کسانی که برخلاف توصیه های ائمه ی معصومین (علیهم السلام) با زبانی نیش دار و گزنده با بقیه ی مومنین سخن می گویند، نخواهد شد. بنابراین عزیزان باید همواره مراقب سلوک و رفتار خود باشند.

8 – توجیهات عجیب و غریب و بعضاً نامعقول برخی از اشتباهات جناب آقای رییس جمهور « آقای دکتر احمدی نژاد » و توجیه حمایت های بعضاً نامناسب ایشان از برخی مسئولین دفتر ریاست جمهوری همچون آقای رحیم مشایی آن هم با تاکید بر این که آقای رییس جمهور مصداق « شعیب بن صالح » می باشند و فردی هستند که امام خامنه ای (مد ظله العالی) ایشان را هوشمند نامیده اند، از دیگر چالش های پیش روی گروه « مبشران ظهور » می باشد. چرا که تعدادی از این اشتباهات، موجب اعتراض مراجع عزیز و حتی در برخی موارد، مورد اعتراض رهبر کبیر انقلاب نیز قرار گرفته است و این اصرار دوستان مبنی بر اینکه حمایت های آقای احمدی نژاد از برخی اشتباهات و برخی افراد مسئله ساز، تنها یک تاکتیک می باشد و مسایل مذکور از اساس اشتباه نیستند، بسیار تاسف آور و آسیب رسان خواهد بود.

این که بگوییم حمایت های آقای رییس جمهور از فلان فرد دردسر ساز یا فلان جریان مشکوک اشتباه نیست و حتماً تاکتیک هوشمندانه ای پشت سر آن عمل رییس جمهور می باشد، چرا که رییس جمهور  از  یک  سو  هوشمند  بوده  و  از  سوی  دیگر  مصداق « شعیب بن صالح » است، چندان درست و پذیرفتنی نیست. چرا که همین توجیهات سفسطه وار، می تواند توسط دشمن و ایادی وی نیز مورد سوء استفاده قرار بگیرد و برای مثال فردی مانند « میر حسین موسوی » نیز که یکی از مهمترین اضلاع فتنه های پس از انتخابات بود، با استفاده از روشی مشابه بخواهد با هوشمند خواندن خود، تمامی فجایع و فتنه های ایجاد شده توسط خودش را تطهیر نموده و بگوید وی خیرخواه ولایت فقیه، اسلام، انقلاب و حتی شخص مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) بوده و تمامی فتنه های ایجاد شده توسط وی، تنها تاکتیکی برای به میدان کشاندن شخصیت های منافق و ضد انقلاب بوده تا نظام اسلامی بتواند آن ها را شناسایی نماید!!! بنابراین توجیهات سفسطه واری از این دست، راه توجیه را برای دشمنان اسلام و انقلاب باز می نماید.   

برخورد سایر گروه ها

متاسفانه برخورد برخی گروه ها و نهادها با گروه « مبشران ظهور » نیز چندان مناسب و پسندیده نبوده است. متاسفانه تعدادی از رسانه ها و وبسایت ها، گروه « مبشران ظهور » را گروهی وابسته به مشایی معرفی نمودند و ضمن ایراد این اتهام، دلایل کافی در زمینه ی ادعای خود ارایه ننمودند. (البته توجیهات نامعقول برخی از اشتباهات فاحش « رییس جمهور محترم آقای دکتر احمدی نژاد » و توجیه برخی حمایت های نادرست ایشان از آقای مشایی توسط گروه « مبشران ظهور »، راه را برای گسترش برخی از این ادعا ها فراهم نمود، اما اشتباهات « مبشران ظهور » در این زمینه، به معنای طرفداری آن ها از مشایی نبوده و مجوزی برای انتساب این گروه به شخص آقای رحیم مشایی نمی باشد؛ گرچه ممکن است برخی از طرفداران آقای مشایی از این فیلم سوء استفاده کرده باشند.(

همچنین متاسفانه، از سوی برخی وبسایت ها و رسانه های خبری، القاب و اتهاماتی همچون صهیونیستی و اسراییلی بودن به دست اندرکاران فیلم « ظهور بسیار نزدیک است » و گروه « مبشران ظهور » زده شد که این اتهام ها نیز بدون دلایل کافی ارایه گردیده و ایراد اتهاماتی از این قبیل، در شأن موسسات مذهبی بزرگی که این اتهامات را وارد کرده اند، نمی باشد.

متاسفانه در برخی از نقدها، به هیچ عنوان جانب انصاف و احتیاط رعایت نشده است. در واقع همانگونه که در برخی از تطبیق های گروه « مبشران ظهور » مطلق نگری و اصرار بر یک فرضیه ی خاص به چشم می خورد، در برخی از نقد ها نیز اصرار نامناسب و غیر منطقی بر یک نظر متضاد به چشم می خورد.

برای مثال در یکی از نقدها برای رد شباهت شاه اردن با سفیانی روایات، احتمال سیادت شاه اردن بسیار زیاد عنوان شده و چهره ی کریه این پادشاه ملعون و ضد دین، به صورت ناخواسته تطهیر شده بود!

چند مسئله ی مورد بحث

اما در این بخش از مقاله، به بررسی چند مسئله ی مورد بحث در مقالات و فیلم های گروه « مبشران ظهور » که موجب جنجال های بسیاری شده است، خواهیم پرداخت:

1 – قیام « سید خراسانی »: تقریباً اکثر منتقدین به گروه « مبشران ظهور »، اصل وجود « سید خراسانی » و قیام وی را پذیرفته اند، اما تعدادی از منتقدین، هدایت گر، صالح، مومن و خیـّر بودن وی را زیر سوال برده اند. برای بررسی این موضوع، تنها به یک مورد اکتفا می کنیم و بررسی های بیشتر را به خود عزیزان واگذار می نماییم:

در مورد خراسانی و جزییات قیام وی، احادیث متعددی در منابع روایی شیعه و اهل سنت وجود دارند؛ اما با سخت گیری در سند، می توان بخش اعظم آن ها را ضعیف دانست و ضمن تایید وجود خراسانی، جزییات قیام وی را نادیده گرفت.

اما حداقل یک حدیث معتبر و موثق وجود دارد که نشان می دهد جزییات قیام خراسانی، حکایت از خیر بودن و هدایت گر بودن وی و سپاهش دارد.(3) این حدیث که به « موثقه ی جابر » معروف است، درباره ی قیام اهالی خراسان چنین می گوید:(4)

« و يبعث السفياني جيشا إلى الكوفة ، وعدتهم سبعون ألفاً فيصيبون من أهل الكوفة قتلاً وصلباً وسبياً  فبينما هم كذلك ، إذ أقبلت رايات من قبل خراسان ، وتطوى المنازل طياً حثيثاً ، و معهم نفر من أصحاب القائم ، ثم يخرج رجل من موالي أهل الكوفة في ضعفاء ،فيقتله أمير جيش السفياني بين الحيرة والكوفة »

« سفیانی سپاهی به کوفه می فرستد که شمار آن ها هفتاد هزار نفر است. آن ها اهالی این شهر را به قتل می رسانند و به صلیب می کشند و برخی را به اسارت می گیرند، در حالی که آنان بر این حالند، پرچم هایی از جانب خراسان نزدیک می شوند. آن ها منازل و منزلگاه راه ها را شتابان در می نوردند، و تعدادی از یاران قائم با آن ها هستند، سپس مردی از موالی اهل کوفه در « ضعفاء » شورش می کند. فرمانده سپاه سفیانی در منطقه ای میان حیره و کوفه او را به قتل می رساند. »

این حدیث ارزشمند، سدی بزرگ در مقابل کسانی است که می گویند خیر یا شر بودن قیام خراسانی چندان معلوم نیست.

« محمد فقیه » مولف سخت گیر کتاب « سفیانی و نشانه های ظهور » که تک تک احادیث مربوط به شخصیت های آخرالزمان را از نظر سند و محتوا بررسی نموده است، ضمن سخت گیری در مورد سند، در مورد محتوای این حدیث نیز سخت گیرانه!، چنین می گوید:(5)

« این مستند صحیح و درست اطلاعاتی در مورد پرچم های سیاه می دهد و می گوید: تعدادی از یاران حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با آن پرچم ها هستند و این امری است که احتمال این را که پرچم های خراسان، پرچم هدایت باشند، افزایش می دهد، اما معصوم نبودن و نداشتن عصمت یاران قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مانع قطعیت یافتن این مفهوم (یعنی هدایتگر بودن آن ها) می شود و انسان باید به دعوت این پرچم ها و کردار اشخاص تحت فرمان این پرچم ها بنگرد، اگر آن ها به حقیقت خالص و ناب دعوت می کردند و کردار و سخن فرماندهانشان با هم مطابقت داشت، در این صورت پرچم آن ها، پرچم هدایت است و تنها خداوند آگاه به همه ی امور است. همان گونه که دیدیم این حدیث بسیار با ارزش است و منزلت والایی دارد … »

بنابراین می توان نتیجه گرفت که هدایتگر بودن پرچم قیام سید خراسانی، مطلبی است که در روایات معتبر و موثق وجود دارد و زیر سوال بردن هدایتگر بودن پرچم خراسانی، دور از عقلانیت می باشد. البته تحلیلی که آقای « محمد فقیه » در مورد عبارت « تعدادی از یاران قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با پرچم سید خراسانی هستند » و این که عبارت تعدادی از یاران قائم، شامل برخی از سپاهیان خراسانی می باشد و بقیه ی آن ها ممکن است اهل هدایت نباشند، مسئله ای است که نیاز به توضیح دارد:

در متن عربی حدیث فوق « نفر من اصحاب قائم » ذکر شده است؛ این که ذکر گردیده است (تعدادی از یاران قائم : نفر من اصحاب قائم)، مقصود از این یاران، یاران خاص حضرت  مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یا همان « اصحاب » می باشد،(6) بنابراین ممکن است بقیه ی افراد سپاه خراسانی از یاران عام حضرت یا « انصار » ایشان باشند.(7) بنابراین این که گفته شده است تعدادی از اصحاب قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سپاه خراسان هستند و نگفته شده همه ی آن ها « اصحاب » قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، این به معنای ضعف سایر افراد سپاه خراسان نیست، بلکه به این دلیل است که بقیه ی سپاه خراسان، جزء یاران عام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یا همان « انصار » می باشند.

البته بقیه ی جزییات مربوط به قیام سید خراسانی، در احادیث قوی ذکر نشده اند و نمی توان در رابطه با آن ها با اطمینان سخن گفت. صفاتی همچون وجود نشانه ای در دست راست، شاب بودن، حسینی بودن و …، در تعدادی از روایات شیعه و اهل سنت ذکر شده اند، اما هیچ یک از روایات ذکر شده، از نظر سندی چندان قوی نیستند و نمی توان در مورد آن ها با قطعیت سخن گفت. همچنین در صورتی که مسئله ی ضعف و قوت سند روایات را کنار بگذاریم، باز هم مشکل مهمی در راه تطبیق قطعی نشانه های ظهور بر افراد عصر حاضر وجود دارد و این مشکل، دریافت های متفاوت افراد گوناگون از روایات از یک سو، و امکان انطباق نشانه های مذکور به افراد متعدد در زمان واحد یا زمان های مختلف می باشد. به همین دلیل، انطباق دقیق و قطعی آن ها بر شخصیت های عصر حاضر، غیر ممکن است.

به هر حال این حقیر همچون تعدادی از محققین، با توجه به انطباق تعداد زیادی از نشانه های موجود در روایات به رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی)  و نقش ویژه و راهبردی ایشان در بیداری اسلامی مردم منطقه و رهبری ممتاز ایشان در نبرد مقابل دجال احتمالی آخرالزمان (فراماسونری جهانی)، به شباهت سید خراسانی با رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) اعتقاد دارم و امیدوارم این شباهت، در عالم واقع نیز به حقیقت بپیوندد و ان شاء الله در دوره ی زعامت ایشان، پرچم اسلام توسط ایشان به دست حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برسد، اما این شباهت ها به صورتی نیست که بتوان به صورت کلی و دقیق نتیجه گیری کرد و یک قانون جامع و دقیق از آن استنباط نمود و به صورت قطعی آن را بیان کرد.

ذکر مثالی در این زمینه می تواند راهگشا باشد:

عبارت « سید خراسانی » که در توصیف رهبر ایرانیان بیان شده است، می تواند بر افراد زیر صادق باشد:

1 – فردی که نام خانوادگی وی « خراسانی » باشد. برای مثال: سید حمید خراسانی.

2 – فردی که در استان خراسان متولد شده باشد.

3 – فردی که اصالتاً اهل خراسان باشد، حتی اگر در منطقه ی دیگری زندگی کند.

4 – اگر خراسان را مجازاً به عنوان کشور « ایران » در نظر بگیریم، حتی می توان هر فرد « ایرانی » را به عنوان « خراسانی » در نظر گرفت.

با توجه به این که « حضرت  الله العظمی سید علی خامنه ای » رهبر معظم انقلاب اسلامی، در شهر مقدس « مشهد » و در استان خراسان متولد شده اند، می توان عبارت « سید خراسانی » را بر ایشان انطباق داد. اما این مسئله به این معنا نیست که نمی توان عبارت « سید خراسانی » را بر افراد دیگر در زمان حال یا آینده انطباق داد و همین امر مانع از انطباق قطعی رهبر معظم انقلاب بر « سید خراسانی » می گردد.

در مورد سایر خصوصیات خراسانی و سایر شخصیت های عصر ظهور نیز شرایط مشابهی وجود دارد و حتی اگر بحث ضعف یا قوت سند روایات را کنار بگذاریم، باز هم تحلیل های متفاوت عبارات موجود در احادیث و روایات از یک سو و انطباق این خصوصیات بر افراد مختلف از سوی دیگر، مانع اظهار نظر های قطعی می گردد و اظهار نظر ها در این زمینه باید توام با احتیاط و ذکر امیدواری و انتظار باشد، نه چیزی بیشتر و نه کمتر. کلیپ زیر که مدت ها قبل و در واکنش به تطبیق های تقریباً قطعی گروه « مبشران ظهور » در وبسایت « وعده ی صادق » منتشر گردید، نظر محقق برجسته ی مهدویت جناب آقای « حجت الاسلام شیخ علی کورانی » را درباره ی شباهت « مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) » با سید خراسانی روایات نشان می دهد:(8)

« گفتگوی انجام شده بین گزارشگر و شیخ علی کورانی به شرح زیر می باشد:

» گزارشگر:  در  کتاب  مبارک  شما  یعنی   « عصر الظهور »   ذکر   شده   است   که « خراسانی » بزرگترین فرمانده (فرمانده کل قوای) نیروهای ایرانی است. حال اگر ما بپذیریم که در عصر ظهور هستیم، آیا صفات و ویژگی های وی (خراسانی) با آقای خامنه ای مطابقت دارد؟

شیخ علی کورانی (حفظه الله): من می گویم، همانگونه که امیدوارم؛ به این مسئله (شباهت رهبر معظم انقلاب با سيد خراساني روايات) امیدواریم، هر چند که نمی توانیم این مسئله را به ایشان محدود نماییم، چرا که این امر به توقیت می انجامد. می گوییم امیدواریم که کسی که پرچم را به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحویل می دهد که همانا خراسانی است، همان سید قائد (آیت الله العظمی خامنه ای) باشند؛ اما اگر اشخاصی همچون شعیب بن صالح یا سفیانی یا یمانی و یا خراسانی را به افراد خاصی محدود نماییم( مثلاً خراسانی را به سید قائد محدود نماییم)، ممکن است این افراد به طور موقت در بین ما باشند و نیز (از سوي معصومين (علیه السلام)) از توقيت نهي شده ايم؛ به همین دلیل در این زمینه بسيار امیدواریم، اما توقیت نمی کنیم. »

برای مشاهده ی این فیلم، بر روی لینک زیر کلیک کنید:


فرمت 3gp    لینک مستقیم
فرمت 3gp    لینک غیر مستقیم
کیفیت بالا    لینک مستقیم
کیفیت بالا    لینک غیر مستقیم

پاسخ مناسب و شایسته ی شیخ علی کورانی را به پرسش گزارشگر مشاهده فرمودید. همانگونه که ملاحظه فرمودید، گزارشگر درباره ی انطباق مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی) با سید خراسانی روایات آخرالزمانی پرسشی مطرح کرد و شیخ کورانی نیز در پاسخ فرمودند که ما به این مسئله امیدواریم، و به آن توجه داریم، اما به هیچ عنوان این مسئله را صد در صد و قطعی ندانسته و این امر را صرفاً به ایشان محدود نمی نماییم. چرا که تطبیق قطعی مفاسدی به همراه دارد که از مهمترین آن ها می توان به توقیت اشاره کرد.
از لا به لای سخنان شیخ کورانی چند نکته ی مهم به دست می آید:

1 – مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای شباهت زیادی با خراسانی روایات دارند که این امر مورد اتفاق تعداد زیادی از محققین مهدوی می باشد و بسیاری از این بزرگواران، به خراسانی بودن ایشان امیدوارند.

2 – به هیچ عنوان نباید مسئله ی شباهت مقام معظم رهبری با خراسانی روایات به صورت یک مسئله ی قطعی تلقی گردد. چرا که از یک سو ممکن است ایشان خراسانی نباشند و از سوی دیگر این تطبیق های قطعی ممکن است به توقیت بینجامد. بنابراین عزیزان وبلاگ نویس باید مراقب اینگونه تطبیق ها باشند و تطبیق های مذکور را با ذکر اما و اگر، ان شاء الله، شاید، ممکن است، و … بیان نمایند، نه اینکه تیتر مطالب آن ها حاکی از قطعیت تطبیق ها داشته باشد!

3 – نه تنها شخصیت خراسانی (با وجود شباهت های فراوان با مقام معظم رهبری)، بلکه شخصیت هایی همچون یمانی، شعیب بن صالح، سفیانی، نفس زکیه را نیز نباید به صورت قطعی و صد در صد با شخصیت های دوره ی حاضر تطبیق داد، بلکه این امر باید با احتیاط های فراوان و با در نظر گرفتن جوانب مسئله انجام شود. این تطبیق های نا به جا و بی محابا می تواند آثار نامناسبی همچون توقیت به دنبال داشته باشد. »

از سوی دیگر شخصیت هایی همچون « حجت الاسلام ذوالنور » جانشین نماینده ی محترم ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به شباهت « حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی) » با « سید خراسانی » اعتقاد دارند، این امر را تنها یک احتمال می دانند، نه بیشتر.(9)

همان گونه که ملاحظه فرمودید، محققان برجسته ای همچون « شیخ علی کورانی » نویسنده ی کتاب موفق « عصر ظهور » و « حجت الاسلام ذوالنور » نیز مسئله ی شباهت « سید خراسانی » با رهبر معظم انقلاب را در حد احتمال بیان نموده اند که این امر نیز به دلیل محدودبت های موجود بر سر راه تطبیق ها از یک سو و گرفتاری در دام توقیت از سوی دیگر می باشد.

2 – شعیب بن صالح: یکی از پر درد سر ترین مطالبی که توسط گروه « مبشران ظهور » و در قالب مقالات و فیلم مستند ذکر شده است، مسئله ی « شعیب بن صالح » و انطباق آن بر « آقای دکتر محمود احمدی نژاد » رییس جمهور محترم کشورمان می باشد. متاسفانه، علیرغم حساسیت بالای این مسئله و مشکلات بزرگ پیش روی این تطبیق چه از نظر سند روایات و چه از نظر محتوای آن ها، دوستان محترم « مبشر ظهور » بر درست بودن این تطبیق و انتشار وسیع آن، اصرار ورزیدند. با کمال تاسف، انتشار وسیع این تطبیق از یک سو و اصرار برخی از خبرگزاری ها همچون « وبسایت الف » بر رسانه ای شدن موضوع از سوی دیگر، موجب به راه افتادن موجی از جنجال ها، تهمت ها، توهین ها و … در سطح رسانه ها گردید و نه تنها این موضوع هیچ فاکتور مثبتی برای رییس جمهور محترم تلقی نگردید، بلکه فرصت طلبان از مقالات و تطبیق هایی از این دست سوء استفاده نموده و آن را همچون پتکی بر سر رییس جمهور و حامیانش کوبیدند و آن را به عنوان دسیسه ای برای سرپوش گذاشتن بر اشتباهات دولت، معرفی کردند.
متاسفانه عزیزان گروه « مبشران ظهور » به درخواست های این حقیر در قسمت نظرات وبلاگ سابق « ظهور بسیار نزدیک است » مبنی بر عدم اصرار بر انتشار این تطبیق، به دلیل موانع موجود بر سر این انطباق و نیز سوء استفاده ی دشمن از این تطبیق، توجهی ننمودند و به انتشار آن در سطحی وسیع مبادرت ورزیدند.

و اما مشکلات موجود بر سر راه این تطبیق چیست؟

علاوه بر موانعی که بر سر راه سایر تطبیق های مربوط به شخصیت های آخرالزمان روایات و افراد مشابه آنان در عصر حاضر وجود دارد، بر سر تطبیق شخصیت « شعیب بن صالح » با افراد عصر حاضر، موانع مهمی وجود دارد:

1 – مانع اول: در مورد شخصیت « شعیب بن صالح » گرچه روایات فراوانی از نظر عددی در بین روایات اهل سنت و شیعه وجود دارند، اما برخلاف روایات مربوط به « سید خراسانی » و « یمانی »، هیچ کدام از این روایات از نظر سندی قوی نیستند و همگی ضعیف السند می باشند.(10) این ضعف سند نه تنها در مورد وجود شخص « شعیب بن صالح » وجود دارد، بلکه شامل روایات پیرامون ویژگی های ظاهری و باطنی وی نیز می گردد.(11)

محقق سخت گیر آقای « محمد فقیه » در کتاب « سفیانی و نشانه های ظهور » به بررسی سند روایات مربوط به علایم ظهور پرداخته و نهایتاً ضمن پذیرفتن به حق بودن پرچم اهالی خراسان، در مورد « شعیب بن صالح » چنین می گوید:(12)

« شخصیت « شعیب بن صالح » نیز مانند شخصیت هایی است که سیف بن عمر از خود ساخته است. « شعیب بن صالح » شخصیتی افسانه ای است. دلیل ما بر این سخن این است که ما ده ها روایت ضعیف و نقل شده از مردم عامی را می یابیم که از او سخن می گویند و او را در کانون و مرکز صحنه های ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار می دهند؛ در حالی که هیچ روایتی را با سند معتبر نمی یابیم که در مورد او سخنی گفته باشد و یا حتی اشاره ای به او داشته باشد. روایت هایی که در این باب از شیعیان نقل نمودم، همه ضعیف اند و راوی های آن ها از واقفی ها هستند یا از راویان ضعیف و مورد اتهام و یا از شیعه های افراطی و غالی. آنان کار و هدفی جز دروغ پردازی و جعل روایت ها نداشته اند. »

اگر از عبارات اولیه ی اظهار نظر فوق که توام با بدبینی است، صرف نظر کنیم، این نکته را نباید کتمان کرد که احادیث مربوط به « شعیب بن صالح » از نظر سندی چندان قوی نیستند و این خود اولین مانع بزرگ برای بررسی مصداقی شخصیت « شعیب بن صالح » است.

مانع دوم: اگر مسئله ی ضعف و قوت سندی روایات را نادیده بگیریم، باز هم در تعدادی از روایات، از دو فرد با عنوان های « شعیب بن صالح » و « صالح بن شعیب » نام برده شده است:(13)
((درفشهاى سياهى از بنى عباس و پس از آن درفشهاى سياه ديگرى از خراسان خروج مى كنند كه حاملان آنها كلاه سياه و لباس سفيد بر تن دارند، پيشاپيش آنان مردى است كه وى را صالح بن شعيب يا شعيب بن صالح مى نامند او از قبيله بنى تمیم است آنان نيروهاى سفيانى را شكست داده و در بيت المقدس فرود مى آيند تا مقدمه حكومت حضرت مهدى عليه السلام را فراهم آورند، تعداد سيصد تن ديگر از شام به او مى پيوندد، فاصله خروج او تا تقديم زمام امور را به حضرت مهدى عليه السلام هفتاد و دو ماه ميباشد.))

به راستی علت وجود دو نام در روایت فوق چیست؟

احتمال اول: راوی نام دقیق شخصیت ذکر شده در کلام معصوم (علیه السلام) را فراموش  است. (این امر می تواند تمام تحلیل ها پیرامون « شعیب بن صالح » را مخدوش کرده و بر هم زند!)

احتمال دوم: اصل عبارت مذکور « شعیب بن صالح أو صالح بن شعیب » است. برخی از مترجمین، « أو » را به معنای معیت گرفته اند و « و » معنا کرده اند. برآیند این ترجمه، قائل شدن به وجود دو نفر در آخرالزمان و با نام های « شعیب بن صالح » یا « صالح بن شعیب » است که این دو نفر دوشادوش یکدیگر و در معیت خراسانی، با سفیانی می جنگند.

احتمال سوم: احتمال قویتر این است که روایات عامدانه، بین « شعیب بن صالح » و « صالح بن شعیب » از عبارت « یا » استفاده کرده باشند و این بدان معنی باشد که در صورتی که ضعف، سستی و بی لیاقتی از « شعیب بن صالح » سر زد، امر به شخص دیگر یعنی « صالح بن شعیب » تفویض گردد.

با توجه به مطالب فوق، پس از ضعف سند روایات، دومین مانع در مورد تطبیق « شعیب بن صالح » بر « دکتر احمدی نژاد »، نام بردن روایات از دو شخصیت آخرالزمانی با عناوین « شعیب بن صالح » و « صالح بن شعیب » است و با تعیین مصداق برای یکی از این شخصیت ها، باز هم نمی توان از این که مصداق مذکور لزوماً زمینه ساز ظهور باشد، دفاع کرد و ممکن است امر زمینه سازی، به شخصیت دیگر تفویض گردد.

مانع سوم: اگر از مانع قوی اول یعنی ضعف سند و مانع متوسط دوم یعنی وجود دو شخصیت با نام های « صالح بن شعیب » و « شعیب بن صالح » عبور کنیم، به سومین مرحله می رسیم:
اگر معانی استعاری عبارات لاغر، کم ریش، جوان، سبزه رو و … را بگیریم، در این مرحله، می توان آقای « دکتر احمدی نژاد » را شبیه « شعیب بن صالح » دانست، اما مانع مهم دیگری که وجود دارد، این است که آقای « دکتر  احمدی نژاد »، اولین فرد شبیه « شعیب بن صالح » نبوده و آخرین نفر نیز نیستند.

برای مثال، « شهید رجایی » بزرگوار نیز جوان، لاغر، کم ریش و سبزه رو بودند و مطیع ولی فقیه عصر خود یعنی حضرت امام خمینی (قدس سره) بودند:

شهید رجایی و صفات بارز جسمانی ایشان همچون لاغر، کم ریش، سبزه و جوان بودن ایشان.

حال با این تفاسیر، اگر « خراسانی » را مجازاً به عنوان « ایرانی » در نظر بگیریم، « امام خمینی (قدس سره) » را در آن زمان می شد به عنوان « سید خراسانی » یا « سید ایرانی » در نظر گرفت و با توجه به شباهت های « شهید رجایی » با « شعیب بن صالح »، بخشی از پازل علایم ظهور را در 30 سال قبل کامل نمود!!!

بنابراین و با وجود برخی شباهت های بین « دکتر احمدی نژاد » و « شعیب بن صالح »، باز هم به دلایل فوق، امکان انتساب ایشان به « شعیب بن صالح » وجود ندارد و عقل سلیم نیز حکم می کند که با توجه به حساسیت بالای موضوع از یک سو، و ضعف تطبیق مذکور، محققان محترم از هر گونه اظهار نظر در این خصوص خودداری نمایند.

3 – روح الله: یکی از مسایلی که مورد حمله و هجوم منتقدان قرار گرفته است، مسئله ی حدیثی است که در آن نام « روح الله » به کار رفته است و این کلمه، به حضرت « امام خمینی (قدس سره) » نسبت داده شده است:(14)

« عن احمد بن سالم، عن محمد بن یحیی بن ضریس، عن محمد بن جعفر، عن نصر بن مزاحم و ابن ابی حماد، عن ابی داود عن عبدالهن بن شریک، عن ابی جعفر علیه السلام قال: اقبل ابوبکر و عمر و الزبیر و عبدالرحمن بن عوف، جلسوا بفناء رسول الله صلی الله علیه، و آله فخرج الیهم النبی صلی الله علیه و آله: فجلس الیهم، فانقطع شسعه، فرمی بنعله الی علی بن ابی طالب علیه السلام ثم قال: ان عن یمین الله عروجل، او عن یمین العرش، قوماً منا علی منابر من نور، وجوههم من نور، و ثیابهم من نور، تغش وجوههم ابصار الناظرین دونهم، قال ابوبکر: من هم یا رسول الله؟ فسکت،  فقال الزبیر: من هم یا رسول الله؟ فسکت،   فقال عبدالرحمن: من هم یا رسول الله؟ فسکت،   فقال علی علیه السلام: من هم یا رسول الله؟ فقال: هم قوم تحابوا بروح الله علی غیر انساب و لا اموال، اولئک شیعتک و انت امامهم یا علی. »

ترجمه: « از احمد بن سالم، از محمد بن یحیی بن ضریس، از محمد بن جعفر، از نصر بن مزاحم و ابن ابی حماد، از ابی داود از عبدالهس بن شریک از ابی جعفر علیه السلام که فرمود: ابوبکر و عمر و زبیر و عبدالرحمن بن عوف به درگاه رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) نزدیک شدند و نشستند، پس پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر آنها وارد شد، کنارشان نشست، دمپایی اش گسیخته شد و دمپایی اش را به حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) داد (برای تعمیر)، سپس فرمود: همانا از سمت راست خداوند عزوجل – یا از سمت راست عرش – قومی از ما برخاستند که بر منابری از نورند، صورت هایشان نورانی است و لباسهایشان نورانی است، صورت هایشان بر چشم ناظرین دیگر پرده می اندازد. ابوبکر گفت: ای پیامبر، خدا آنها کیستند؟ پس ایشان سکوت کردند. زبیر گفت : ای پیامبر خدا، آنها کیستند؟ پس ایشان سکوت کردند. عبدالرحمن بن عوف گفت: ای پیامبرخدا، آنها کیستند؟ پس ایشان سکوت کردند. سپس حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: ای پیامبر خدا، آنها چه کسانی هستند؟ پس ایشان فرمودند: آنها قومی هستند که به واسطه ی روح الله به یکدیگر محبت می ورزند (دلهایشان به هم نزدیک می شود)، درحالی که هیچ نسب یا اموال مشترکی ندارند؛ آنها شیعه ی تو هستند و تو امامشان هستی ای علی. »

حدیث فوق علاوه بر مطرح شدن در فیلم مذکور، در مقاله ی « مردی از قم (روح الله) » منتشر شده در وبسایت « وعده ی صادق » نیز مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس برخی دلایل و به صورتی توأم با احتیاط، با حضرت « امام خمینی (قدس سره) » شباهت داده شده است.(15)

در مقابل این دیدگاه، تعدادی از محققین، نظرات مخالفی ابراز نموده اند:
مرکز تخصصی مهدویت با استناد به توضیح مرحوم علامه مجلسی، مراد از « روح الله » را « روح خدا » می داند: « مرحوم مجلسي در ذيل حديث مي‌گويد: رَوْح الله يعني به رحمت خدا و اينكه حبّ آنان نسبت به يكديگر به خاطر خدا است نه به خاطر مال و نَسَب و ساير امور دنيوي. »(16)

اما ضمن احترام به نظر این محقق عالیقدر شیعه، باید بگوییم که ارتباط داشتن « روح الله » در روایت فوق و روایات مشابه، تنها نظر این حقیر یا چند محقق دیگر نیست، بلکه تعدادی از شخصیت های عالی قدر حوزه نیز در این رابطه، نظری مشابه نظر ما داشته اند:
الف: « شهید محراب، آیت الله صدوقی »:(17)
« امام باقر مي‌فرمايند: در يكي از روزها عمر و ابابكر و زبير و ابن عوام و عبدالرحمن بن عوف در منزل رسول اكرم جمع شدند. رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در جمع آنان نشست، در حالي كه نعلين حضرت پاره شده بود. به علي ـ عليه السّلام ـ داد تا اصلاحش نمايد، در اين حالت حضرت فرمود گروهي از ما در طرف راست عرش خدا بر منبرهايي از نور قرار دارند كه صورتهايشان نوراني و لباسهايش نيز نوراني است و نور صورتشان چشم بينندگان را خيره مي‌كند. ابوبكر و زبير وعبدالرحمن سؤال كردند آنها چه كساني هستند، ‌پيامبر سكوت كرد، ‌علي ـ عليه السّلام ـ پرسيد پيامبر فرمودند: آنها كساني هستند كه به واسطة روح الله دوست هم مي‌گردند و متحد مي‌شوند بدون آن كه اغراض مادي يا خويشاوندي داشته باشند و آنان شيعيان تو هستند يا علي و تو امام آنها مي‌باشي». پس از پيروزي انقلاب اسلامي آيت الله صدوقي در ملاقاتي خدمت امام عرض كرده بودند. آقا اين روح الله كه در حديث (تحابوا بروح الله) شما هستيد؟ زيرا امروز تمام اقشار مردم به واسطة رهبري دوستي شما متحد شدند،‌ امام با لبخندي گذشت. »(18)

ب: « مرحوم آیت الله شیخ عباسعلی ادیب اصفهانی »:(19)
« در حديث ديگرى علامه مجلسى از امام باقر عليه السلام نقل مى كند كه پيغمبر اكرم( صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
((ان عن يمين الله عزوجل ـ او عن يمين العرش ـ قوما منا على منابر من نور وجوههم من نور, وثيابهم من نور, تغشى وجوههم إبصار الناظرين دونهم, قال إبوبكر: من هم يا رسول الله؟ فسكت, فقال الزبير: من هم يا رسول الله؟ فسكت, فقال عبدالرحمن:من هم يا رسول الله؟ فسكت, فقال على عليه السلام من هم يا رسول الله؟ فقال: هم قوم تحابوا بروح الله على غير انساب و لا اموال اولئك شيعتك و انت امامهم يا على)) ترجمه: در طرف راست عرش خدا, قومى از ما بر منابرى از نور قرار دارند كه چهره هاى آنان از نور است لباسهايشان از نور است بگونه اى كه چهره هاى نورانى آنان, چشم ناظران را فرو مى پوشاند ابوبكر گفت: اى رسول خدا اينان چه كسانى هستند؟ پيامبر ساكت ماند آنگاه زبير همان سوال را كرد و پيامبر خدا سكوت كرد سپس عبدالرحمن سوال را تكرار كرد و باز هم آن حضرت سخنى نگفت. پس على عليه السلام پرسيد اى رسول خدا آنها كيستند؟ پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: آنها قومى هستند كه به وسيله ((روح الله)) بين آنها پيوند محبت برقرار مى شود بدون آن كه نسبتهاى خانوادگى و منافع مادى و امور دنيوى در اين محبت و پيوند نقشى داشته باشد اينان شيعيان تواند و تو امام آنها هستى اى على (عليه السلام).
در آغاز حديث به تعبير ((قوما منا)) توجه شود. از كلمه ((منا)), تداعى مى كند حديثى را كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) درباره سلمان فارسى فرمود: ((السلمان منا اهل البيت)) و همچنين از كلمه ((قوما)) چند حديث ديگر تداعى مى شود كه يك نمونه از آنها را يادآورى مى كنيم. اين حديث را منابع متعدد و معتبر اهل سنت از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نقل كرده اند كه آن حضرت اين آيه را تلاوت كرد: ((و ان تتولوا يستبدل قوما غيركم ثم لا يكونوا امثالكم)) اگر شما از دين خدا روى گردان شويد خداوند قومى را غير شما به جاى شما قرار مى دهد كه همانند شما ـ كه از انجام وظايف الهى سرباز مى زنيد ـ نخواهند بود. كسانى كه در محضر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بودند, پرسيدند: ((يا رسول الله من هولإ الذين ان تولينا استبدلوا بنا؟)) اى رسول خدا, آنهايى كه اگر ما رويگردان شديم به جاى ما قرار مى گيرند, چه كسانى هستند؟ ((فضرب رسول الله على منكب سلمان, ثم قال: هذا و قومه والذى نفسى بيده لوكان الايمان منوطا بالثريا لتناوله رجال من فارس)).
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با دست بر شانه سلمان زد و آنگاه فرمود: منظور آيه, اين مرد ـ سلمان ـ و قوم او (ايرانيان) مى باشد و به خدائى كه جانم در اختيار او است, اگر ايمان در ثريا قرار داشته باشد مردانى از فارس به آن دست خواهند يافت.
با ملاحظه اين دو حديث معنى ((قوما منا)) و رابطه آن با مردم ايران روشن تر مى شود اما ذيل حديث با ارائه شناسنامه ((قوما منا)) مطلب روشن تر مى گردد ((: اولئك شيعتك و انت امامهم يا على)), آنان شيعيان تو اند و تو امام آنانى اى على (عليه السلام).
روزگارانى سپرى مى شود و پيشگوئى پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) به وقوع مى پيوندد و ايران پايگاه تشيع و ايرانى با اعتقاد به امامت على (عليه السلام) و اولاد معصومين اش ساخته مى گردد و بعد از قرنها اين معجزه پيغمبر آشكار مى شود.
اما نقطه اوج اين پيشگوئى از آينده در اين بخش از حديث شريف است كه محوريت پيوند عاشقانه اين قوم را ((روح الله)) معرفى مى كند: ((هم قوم تحابوا بروح الله)). آيا روح الله كنايه از رحمت خدا, دين خدا, علم خدا, خلفإ الهى است همانگونه كه علامه مجلسى در ذيل حديث بيان كرده است؟ يا تصريح از شخصى است به نام ((روح الله)).
البته تا زمانى كه شخصى به اين نام پا به صحنه وجود نگذاشته بود و تا عصر علامه مجلسى و تا قبل از امام راحل در عصر حاضر كه اصولا در بين بزرگان و عالمان نقش آفرين دينى, چنين نامى شناخته نشده بود, اگر كسى مى خواست روح الله را معنى كند ناچار بود آن را كنايه از معانى ديگر بداند, اما آنگاه كه روح الله در ميان ((قوم منا)) و از پايگاه تشيع و ايمان به امامت على (عليه السلام) محور وحدت و محبت الهى قرار مى گيرد و فراتر از مرزهاى ملى گرائى و ماديگرائى ((من غير انساب و لااموال)), پرچمدار دين الهى شده و نقاب از چهره نورانى اسلام ناب محمدى مى گشايد, آيا معنى واضح تر و گوياترى از امام خمينى براى ((روح الله)) مى توان ارائه كرد؟
عالم بزرگ مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى اديب اصفهانى در توضيح اين حديث مى گويد: (كلمه روح الله, اينجا ـ در اين روايت شريف ـ اسم است. روح الله نامى كه مردم مطيع او هستند و بدون هيچگونه چشمداشتى او را يارى مى كنند. از ابتدإ تا حالا ما ميان علمإ ((روح الله)) نداشتيم و اگر هم داشتيم با اين خصوصيات نبوده است. مسلما مراد حضرت امام است. اين روايت شإن مردم را هم مشخص مى كند. شإن شهدا و ميدان دارها را, كسانى كه واقعا در اين زمان جهت يارى خدا زحمت مى كشند و خدمت مى كنند, قرينه اى ديگر هست كه مى رساند مراد ((روح الله)) در اين روايت اسم شخص است).(20)

بنابراین همانگونه که عده ای از محققین محترم حوزه، شباهتی بین « روح الله » روایت مذکور و حضرت امام خمینی (قدس سره) قایل نیستند، تعدادی دیگر از محققین حوزه، این شباهت را موکداً قبول دارند. در این بین به همان اندازه که پافشاری سازندگان مستند « ظهور بسیار نزدیک است » بر فرضیات خود غلط و باطل است، اصرار و پافشاری منتقدین محترم به عدم شباهت « روح الله » با حضرت « امام خمینی (قدس سره) » نیز ناصحیح به نظر می رسد.

بدین ترتیب، شباهت حضرت امام خمینی (قدس سره) با « روح الله » در روایت فوق، مسئله ای قابل تامل و قابل بررسی است و تأیید صد در صد یا رد صد در صد آن هر دو دور از اصول علمی و تحقیقی است. طبیعتاً اقتدا به نظر محققین نیز در این رابطه (حدیث فوق) چندان دردی دوا نمی کند؛ زیرا نام های برجسته ای هم در میان موافقین فرضیه ی فوق و هم در میان مخالفین آن وجود دارد. ان شاء الله که خداوند متعال، خود پرده ها را از چشمان ما بردارد تا صحت و سقم این مسئله هویدا شود.

4 – سفیانی: گرچه تطبیق های ناصحیح و قطعی گروه « مبشران ظهور »، جای هیچگونه دفاعی برای تطبیق های بی محابای این گروه باقی نمی گذارد، اما برخی تحرکات منتقدین این گروه و منتقدین CD مستند جنجالی این گروه، به هیچ وجه پذیرفته نیست.
مولف مقاله ی حاضر، از مدت ها پیش مطالبی پیرامون تحرکات شاه اردن و شباهت این پادشاه با « سفیانی » روایات تهیه نموده بود. بخشی از اطلاعات موجود در مقاله ی مذکور، در جریان مباحثاتی که با مدیر وبلاگ سابق « ظهور بسیار نزدیک است » به منظور اقناع وی در جهت ممانعت از تحرکات بی محابا و افراطی پیرامون نشانه های ظهور، بیان شده بود، بدون توجه به درخواست مولف و برخلاف قولی که از مدیر وبلاگ مذکور پیرامون عدم درج این محتویات گرفته شده بود، بخشی از این اطلاعات بدون کسب اجازه از مولف و به صورتی کاملاً بی محابا و با تیترهایی نامناسب و تحریف یافته در وبلاگ قدیمی « ظهور بسیار نزدیک است » درج گردید که البته قبلاً به صورت مبسوط به آن اشاره شد.
بعدها مقاله ی اصلی که با رویکردی مستند و به صورتی کاملاً دقیق تالیف گردیده بود و حتی در آن به ضعف و قوت روایات مورد استفاده نیز اشاره شده بود، بر روی وبسایت « وعده ی صادق » قرار گرفت که تیتر آن « شاه اردن از زاویه ای دیگر » بود.(21) (متاسفانه مدیریت وبلاگ سابق « ظهور بسیار نزدیک است »، بخشی از مطالب مندرج در آن را با عنوان نامناسب و تحریف شده ی « سفیانی، دشمن اصلی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بهتر بشناسیم »، منتشر نموده بود.)
متاسفانه، برخی از نقدهایی که محققین ارجمند به مسئله ی شباهت عبدالله اردن با سفیانی وارد نموده اند، چندان صحیح نمی باشد. برای مثال برخی از عزیزان عنوان کرده اند که: (22)
« آیا دیدگاه یك خانم محقق آمریكایی در مورد شجره نامه پادشاه اردن حرف اول و آخر است؟ و منظور از محققان، ایشان است؟ اینكه اجداد ملك عبدالله از مكه به اردن آمده اند چه مطلبی را می خواهد ثابت كند؟ آیا این گونه می خواهند أموی بودن او را ثابت كنند؟ مگر فقط طایفه أموی و فرزندان ابوسفیان در مكه زندگی می كردند؟ در حالی كه تاریخ شاهد حضور اقوام متعددی در مكه از دیر زمان بوده است و بنی هاشم از طوایف مهم در مكه بوده و از موقعیت اجتماعی بالایی برخوردار بودند. همچنین در تاریخ آمده است كه تا سالیان طولانی سادات حسنی حاكم و شریف مكه بودند و اگر اجداد ملك عبدالله از مكه و از شریفان آن بوده است، اینكه از طایفه بنی هاشم باشد قابل قبول تر است … »
متاسفانه منتقدان عزیزی که عبارات فوق را نقل کرده اند، به قیمت این که شباهت « عبدالله اردن » با « سفیانی » را نفی کنند، تحلیلی نادرست را بیان کرده اند که می تواند به جنایات و دسایس پادشاه ملعون اردن، مشروعیت بخشد و وی را که به احتمال بسیار زیاد، از شجره ی طیبه ی سادات نیست، در زمره ی سادات قرار دهد!!!
این که عزیزان منتقد فرموده اند تحقیقات مورخ و محقق آمریکایی « مری کریستینا ویلسون » که آن هم نه صرفاً با استفاده از دیدگاه شخصی وی، بلکه با استفاده از نظر تبارشناسان بیان شده است،(23) چندان محلی از اعراب ندارد، بسیار عجیب می باشد! چگونه است که منتقدین عزیز، مطلب ذکر شده توسط  محقق مذکور را ضعیف دانسته اند، اما احتمال سید بودن « عبدالله اردن » را قابل قبول تر دانسته اند؟! مگر این منتقدان عزیز خودشان از نزدیک شجره نامه ی خاندان پادشاهی اردن و « ملک عبدالله اردن » را از نزدیک مورد بررسی قرار داده اند و صحت آن را مورد کنکاش قرار داده اند که آن را قابل قبول تر می دانند؟! در ضمن به صورت منطقی، انتظار می رود که محقق آمریکایی مذکور که کشورش حامی سرسخت « عبدالله اردن » است، بیشتر بخواهد به نفع وی قلم فرسایی کند، نه به ضرر او!!! بنابراین احتمال این که مطالب مندرج در کتاب وی که با استفاده از نظر تبارشناسان بیان شده و صحت شجره نامه ی خاندان پادشاهی اردن زیر سوال رفته است، بیشتر به حقیقت نزدیک است.

كتاب  « ملک عبدالله، بریتانیا  و  ساخت اردن »؛  خانم  مري کریستینا ویلسون مولف  این  کتاب، با استفاده  از  اطلاعات  فاش  شده  از  آرشیو   وزارت  کشور  و   امور  کشورهای  مشترک  المنافع  بریتانیا، انتساب ملک عبدالله  و خاندان  وی  را  به اهل بیت و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رد می کند.

بيان جعلي بودن نسب خاندان پادشاهي اردن و نادرست بودن ادعاي سيادت اين خاندان بر اساس اسناد و مدارك در كتاب « ملک عبدالله، بریتانیا و ساخت اردن ».

بيان جعلي بودن نسب خاندان پادشاهي اردن و نادرست بودن ادعاي سيادت اين خاندان بر اساس اسناد و مدارك در كتاب « ملک عبدالله، بریتانیا و ساخت اردن ». (لطفاً به معانی عباراتی که زیر آن ها خط کشیده شده است توجه فرمایید: به واسطه ی تبارشناسی پیچیده، مشخص شده است که شجره ی خاندان شریف، جعل شده، به دروغ نسبت داده شده و خریداری گردیده است. هنوز در مکه و در حجاز به صورت کلی، علم تبارشناسی با خلوص تمام باقی مانده است که این امر، جعل نسب های ساختگی را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سخت می نماید.)

شجره نامه ي ادعايي ملك عبدالله دوم، مبني بر انتساب وي به خاندان پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم).

البته احتمال جعلی بودن شجره ی خاندان پادشاهی اردن تنها به موارد فوق، محدود نمی شود، بلکه موارد زیر نیز احتمال جعلی بودن شجره نامه ی این خاندان را بالا می برد:
از دیگر شواهدی که جعلی بودن نسب خاندان سلطنتی اردن هاشمی را نشان می دهد، این مسئله است که خاندان سلطنتی اردن هاشمی، مذهب خود را سنی معرفی می کنند و مدعی هستند که اجداد آنها از مذهب شیعه به مذهب سنی گرویده اند.(24) قطعاً این مسئله که سادات (كه خود از شجره ی اهل بیت (علیه السلام) هستند)، مذهب حقه ی اهل بیت را که همان شیعه باشد به کنار گذاشته و مذهب اهل سنت را برگزیده باشند، سوال برانگیز می باشد.

 

سني بودن خاندان پادشاهي اردن.

با توجه به مسایل فوق، باید از منتقدین محترم باسد پرسید که چگونه است که شواهد فوق را در جعلی بودن شجره ی این فرد ملعون، نادیده می گیرند، اما صحت شجره نامه ی این پادشاه خبیث را که به اصل آن نیز دسترسی ندارند، مورد تأیید قرار می دهند؟!! ملتمسانه از این عزیزان درخواست می کنم که از مشروعیت دادن به شجره ی این موجود خبیث خودداری ورزیده و نادانسته در زمین دشمن بازی نکنند.

ذکر یک نکته ی مهم: در مورد مقاله ی « شاه اردن از زاویه ای دیگر » باید یادآوری نماییم که گرچه مقاله ی نامناسب وبلاگ « ظهور بسیار نزدیک است » تا حدی در رسالت مقاله ی مذکور، اختلال ایجاد نمود، اما خوشبختانه، مقاله ی ذکر شده، توانست تاثیرات مثبتی در عالم وب و در سطح رسانه ها بگذارد و در قضیه ی دعوت از شاه اردن، بخش های زیادی از مقاله، مورد استفاده ی وبسایت های خبری و روزنامه ی « وطن امروز » قرار گرفت و این رسانه ها با استناد به آن، موجب ایجاد موج مثبتی شدند که نهایتاً موجب جلوگیری از حضور « ملک عبدالله اردن » در ایران گردید:(25)

http://www.vatanemrooz.ir/1389/12/18/VatanEmrooz/622/Page/1
http://www.alvadossadegh.com/fa/article/47-politics/8365-1389-12-19-10-14-39.html

http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8912231226
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=82086
http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=348174
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8912231197
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8912231146
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8912231190

ای کاش که تحرکات نامناسب و عجولانه ی برخی افراد، مانع از تاثیرگذاری بیشتر این مقاله نمی گردید.

5 – سید یمانی: در مورد « سید یمانی » مطالب فراوان و گوناگونی در بین روایات مختلف اعم از صحیح السند و ضعیف السند وجود دارد که بررسی دقیق تک تک آن ها، موعدی مناسب می طلبد و در حد چند صفحه یا چند سطر نمی توان پیرامون آن به اظهار نظر پرداخت. به همین دلیل از ذکر جزییات آن در این مقاله خودداری می نماییم. اما در این جا به این نکته اشاره می نماییم که در احادیث مربوط به یمانی نکات مهمی وجود دارد که موجب می شود آن گونه که در وهله ی اول تصور می شود، نتوان به راحتی در مورد مصادیق آن صحبت کرد و چه بسا چند یمانی در روایات وجود داشته باشند که هر دسته از روایات، به معرفی ویژگی یکی از آن ها پرداخته باشد. در واقع به نظر می رسد که یمانی اول که قبل از سفیانی خروج می کند، با یمانی موعود یا یمانی اصلی که بعد از سفیانی خروج می نماید، متفاوت باشد. البته همانگونه که عرض شد، بررسی جزئیات یمانی، مقاله ی مفصلی را می طلبد و از حوصله ی این بحث خارج می باشد.

ادامه دارد….

خادم الامام (عج) – وعده صادق

مترجم عربی : فاطمه محمدی


منابع و مآخذ:

1 –
http://alef.ir/1388/index.php?option=com_content&task=view&id=79133&Itemid=99999999
2 –
http://u313-sup.blogfa.com/post-41.aspx

3 – كتاب سفياني و نشانه هاي ظهور (السفياني و علامات الظهور)، تأليف محمد فقيه، ترجمه ي سيد شاهپور حسيني، ناشر: موعود عصر (عج)، چاپ دوم، 1385، صفحات 87 و 88.

4 – كتاب سفياني و نشانه هاي ظهور (السفياني و علامات الظهور)، تأليف محمد فقيه، ترجمه ي سيد شاهپور حسيني، ناشر: موعود عصر (عج)، چاپ دوم، 1385، صفحات 87 و 88.

5 – كتاب سفياني و نشانه هاي ظهور (السفياني و علامات الظهور)، تأليف محمد فقيه، ترجمه ي سيد شاهپور حسيني، ناشر: موعود عصر (عج)، چاپ دوم، 1385، صفحات 87 و 88.
6 –
http://www.tebyan-ardebil.ir/description.aspx?id=10579
و
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-52991.aspx
7 –
http://www.tebyan-ardebil.ir/description.aspx?id=10579
و
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-52991.aspx
8 –
http://www.alvadossadegh.com/fa/article/44-alaeme-zohoor/1845-1388-12-26-22-43-46.html
9 –
http://www.parsine.com/fa/pages/?cid=36136
و
http://www.fardanews.com/fa/news/143994/%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4-%D8%B0%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%B8%D9%87%D9%88%D8%B1

10 – كتاب سفياني و نشانه هاي ظهور (السفياني و علامات الظهور)، تأليف محمد فقيه، ترجمه ي سيد شاهپور حسيني، ناشر: موعود عصر (عج)، چاپ دوم، 1385، صفحه ی 91.

11 – كتاب سفياني و نشانه هاي ظهور (السفياني و علامات الظهور)، تأليف محمد فقيه، ترجمه ي سيد شاهپور حسيني، ناشر: موعود عصر (عج)، چاپ دوم، 1385، صفحه ی 91.

12 – كتاب سفياني و نشانه هاي ظهور (السفياني و علامات الظهور)، تأليف محمد فقيه، ترجمه ي سيد شاهپور حسيني، ناشر: موعود عصر (عج)، چاپ دوم، 1385، صفحه ی 91.

13 – نسخه ی خطی ابن حماد، صفحات 74 و 84.
و
کتاب عصر ظهور، تألیف علی کورانی عاملی، ترجمه ی مهدی حقی، ناشر: شرکت چاپ و نشر امور بین الملل وابسته به انتشارات امیر کبیر، چاپ چهارم، 1385، صفحات 113 و 114.
14 – بحار الأنوار، ج 65، ص 139.
و
http://www.al-shia.org/html/ara/books/?mod=hadith&start=70&end=80
15 –
http://www.alvadossadegh.com/fa/best-article/154-mardi-az-ghom.html
16 –
http://www.mahdi313.org/page.php?page=showarticles&cat=1&id=293&office=markaz
و
http://www.mazaheb.com/index.php?option=com_content&view=article&id=2053:1390-01-24-08-04-40&catid=46&Itemid=19
17 – آينده و آينده سازان، محمد دشتي، ناشر: موسسه تحقيقاتي اميرالمؤمنين، صفحه ی 70.
و
http://tebyan-zn.ir/News-Article/Religion_Thoughts/mahdaviyat/2010/12/25/15613.html
و
http://www.andisheqom.com/Files/mahdi.php?idVeiw=1781&level=4&subid=1781
و
http://www.x-shobhe.com/main.php?sid=712
18 – آينده و آينده سازان، محمد دشتي، ناشر: موسسه تحقيقاتي اميرالمؤمنين، صفحه ی 70.
و
http://tebyan-zn.ir/News-Article/Religion_Thoughts/mahdaviyat/2010/12/25/15613.html
و
http://www.andisheqom.com/Files/mahdi.php?idVeiw=1781&level=4&subid=1781
و
http://www.x-shobhe.com/main.php?sid=712
19 –
http://www.shareh.com/persian/magazine/pasdar_i/81/251/e.htm
20 –
http://www.shareh.com/persian/magazine/pasdar_i/81/251/e.htm
21 –
http://www.alvadossadegh.com/fa/best-article/2062-1.html
و
http://www.alvadossadegh.com/fa/article/44-alaeme-zohoor/2033-1389-01-18-10-43-00.html
و
http://www.alvadossadegh.com/fa/article/44-alaeme-zohoor/1913-1389-01-06-10-42-20.html
22 –
http://m-yousefian.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=187:—–l—r&catid=75:1389-11-22-04-34-36&Itemid=75
و
http://www.shia-leaders.com/?p=9033
23 –
King Abdullah, Britain and the Making of Jordan, Mary Christina Wilson, Cambridge University Press, 1990, (Page 6).  
و
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%84%DA%A9_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%AF%D9%88%D9%85
و
http://www.cambridge.org/catalogue/catalogue.asp?isbn=0521399874
24 –
http://en.wikipedia.org/wiki/Hashemite
25 –
http://www.vatanemrooz.ir/1389/12/18/VatanEmrooz/622/Page/1
http://www.alvadossadegh.com/fa/article/47-politics/8365-1389-12-19-10-14-39.html

http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8912231226
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=82086
http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=348174
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8912231197
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8912231146
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8912231190

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!