اين گزارش بعد از بررسي نحوه شکل گيري هاليوود و بنيانگذاران آن به روند پيدايش و گسترش فساد در نهان و آشکار آن مي پردازد که شنيدن سخن سينماگران مشهور جهان در اين مورد جالب و شنيدني است.
صنعت سينماي هاليوود با توليد بيش از 700 فيلم در سال پس از باليوود پرتوليدترين سينماي جهان است که به دليل زرق و برق و جذابيتهايي که دارد، طرفداران زيادي را در سراسر جهان به خود جذب کرده است ولي به قول «برندي نايت» نويسنده آمريکايي، در کتاب «لايههاي مخفي هاليوود»، «هاليوود از دور، صنعتي پر از زرق و برق، ثروت و شهرت است ولي زماني که به آن نزديک ميشوي با دنيايي پر از سردي، تاريکي، رسواييها و روابط غيراخلاقي روبرو ميشوي».
* هاليوود در چه سالي و توسط چه کسي بنيانگذاري شد؟
_سالها پيش از تاسيس هاليوود، چند فيلم کوتاه در آمريکا ساخته شد.
پيش از تاسيس هاليوود، صنعت فيلمسازي در آمريکا وجود داشت، آنچنانکه تنها طي يک سال، از سال 1895، اولين کمپانيهاي فيلمسازي تحت عنوان «سليج پلياسکوپ» و «بيوگراف» توسط دو شخص به نامهاي «ويليام سليج» و «کندي ديکسون» راهاندازي شد و در اين ميان چند فيلم کوتاه نيز ساخته شد.
![]() |
افتتاحکنندگان کمپاني سليج |
![]() |
کندي ديکسون، موسس استوديوي بيوگراف، يکي از اولين استوديوهاي فيلمسازي |
اولين فيلم سينمايي که در هاليوود ساخته شد، فيلمي کوتاه و 17 دقيقهاي بود که به سفارش کمپاني «بيوگراف» و توسط «ديويد وارک گريفيث» فيلمساز امريکايي، ساخته شد و 10 مارس سال 1910 به نمايش درآمد.
_اولين فيلم سينمايي هاليوود سال 1911 ساخته شد.
![]() |
دورنماي استوديوهاي هاليوود در سال 1922 ميلادي |
اولين فيلم سينمايي هاليوود توسط کمپاني هاليوودي «نستور»، 26 اکتبر سال 1911 کليد خورد.
![]() |
اولين استوديوي هاليوود با نام «نستور» |
اين فيلم که نام آن مشخص نيست، به کارگرداني «ال کريستي» و «برادران هورسلي» ساخته شد.
البته اولين فيلم برجسته هاليوود، تحت عنوان «مرد زن نما» در سال 1914 به کارگرداني «سسيل دميل» ساخته شد و از يک سال بعد نيز هاليوود به طور گسترده توليدات خود را آغاز کرد.
*فساد و بياخلاقي از چه زماني به سوژه فيلمهاي هاليوودي شد؟
آثار مخرب جنگ جهاني اول، مردم را بر آن داشت تا به دنبال راهي براي فراموشي غمهاي خود باشند.
دهه 20 براي هاليوود، دهه تغييرات سريع بود، در اين دهه مردم به خاطر ويرانيهاي به جا مانده از جنگ جهاني اول، به دنبال راهي بودند تا اين همه غم و ناراحتي را به دست فراموشي بسپارند.
هاليوود نيز کم کم به اين مطلب پي برد که دوره فيلمهايي چون «زايش يک ملت» به پايان رسيده و مردم ديگر خواهان چنين فيلمهايي نيست و از همين زمان بود که کمکم فيلمهايي با صحنههاي غيراخلاقي و خشن رونق يافت که از جمله آنها ميتوان به فيلم «خارج از قانون» محصول سال 1920 ميلادي اشاره کرد که در ژانر جنايي يکي از فيلمهاي مطرح زمان خود بود.
![]() |
فيلم زايش يک ملت |
![]() |
فيلم خارج از قانون |
*اعتراضها به بياخلاقي موجود در سينماي هاليوود از چه زماني شکل گرفت؟
-سيل عظيم فيلمهاي خشن و فاسد، در جامعه آمريکا باعث ترويج خانههاي فساد و رمانهاي غيراخلاقي شد، آنچنانکه بسياري از مردم ارزشگراي جامعه و گروههاي مذهبي عصباني از وضعيت پيش آمده، نگران تاثيرات بيشتر اين فيلمها در جامعه بودند.
در چنين اوضاعي بسياري از خانوادهها، معلمان، سازمانهاي حقوق شهروندي و گروهاي مذهبي از همان نيمه اول دهه 20 به طور مکرر خواستار سانسور فيلمهاي هاليوودي شدند.
نگراني اصلي اين افراد اين بود که آثار هاليوودي به شدت بر ارزشهاي مدرن و سنتي جامعه آمريکا تاثير ميگذاشت و حضور فعال جوانان در اين فيلمها نسل جوان جامعه آن زمان آمريکا را نيز به سمت فساد و بيارزشيها سوق ميداد.
* سانسور از چه زماني وارد سينماي هاليوود شد و تا کي ادامه داشت؟
دوره سانسور فيلمها در آمريکا 44 سال به طول انجاميد.
به دنبال اعتراضهاي گسترده به فساد موجود در سينماي هاليوود، در سال 1915 پروندهاي در دادگاه عالي آمريکا تشکيل و چند سال بعد در سال 1921 کميته فيلم امريکا تاسيس شد که از چندي بعد وظيفه نظارت و سانسور فيلمها را به عهده گرفت.
البته اين کميته تنها يک نهاد تشريفاتي بود و نظارت چنداني بر محتواي فيلمها نداشت، آنچنانکه هاليوود همچنان به کار خود ادامه ميداد ولي طي دهه 20 با وقوع سه رسوايي جنجالي در اين سينما، اين کميته مجبور شد تا جوابگوي اعتراضهاي گسترده شکل گرفته در آمريکا باشد.
_«راسکو آربوکل»، کارگردان هاليوودي، که به علت چاق بودنش به «فتي آربوکل» معروف بود، پس از روابط غيراخلاقي با «ويرجينا رپ»، بازيگر جوان هاليوود، او را به قتل رساند.
![]() |
فتي آربوکل، کارگردان هاليوودي متهم به قتل |
_«مابل نورماند»، بازيگر هاليوودي، «ويليام دسموند تيلور»، کارگردان هاليوود، را به قتل رساند.
![]() |
مايل نورماند |
_کمي بعد نيز دو بازيگر جوان هاليوود به نامهاي «اوليو توماس» و «والاس ريد» براثر استفاده بيش از حد مواد مخدر جان خود را از دست دادند.
در پي وقوع اين سه جنايت هاليوود مرکز فساد غرب نام گرفت و اعتراضات اينبار در بعد گستردهتري در جامعه از سر گرفته شد.
_هاليوود براي فرار از سانسور دولت دست به خود سانسوري زد.
سرمداران هاليوود نيز مجبور بودند دست به اقدامي فوري بزنند تا از يک سو بار ديگر اعتماد از دست رفته مردم را به دست آورند و از سوي ديگر جلوي از سر گرفته شدن جريان سانسور بگيرند، بنابراين دست به تاسيس سازمان تهيهکنندگان و پخشکنندگان آمريکايي زدند که رياست آن را شخصي به نام «ويليام اچ. هايز» به عهده داشت.
![]() |
ويليام هايز |
«هايز» در زمان رياست خود تلاش کرد تا به هاليووديها بفهماند ساخت فيلمهاي سالم به مراتب به صرفهتر است تا اينکه فيلمي ضد ارزشي ساخته شود و بسياري از صحنههاي آن سانسور شود.
«هايز» طي مدت زماني نه چندان طولاني که اواخر دهه 20 را نيز در بر ميگرفت، توانست با اين طرز تفکر هاليوود را پيش ببرد ولي از نتيجه حاصله نه هاليووديها راضي بودند و کساني که به فيلمهاي هاليوود معترض بودند.
_شکل گرفتن ليست نبايدها و مراقب باشهاي هاليوود:
با پخش اولين فيلم ناطق سينماي هاليوود، يکي از رهبران مذهبي آمريکا در سخنراني خود ضمن محکوم کردن اين جريان گفت: فيلمهاي صامت غيراخلاقي هاليوود، بد هستند ولي فيلمهاي ناطق غيراخلاقي، در واقع فرياد انتقام اين فيلمها از جريان سانسور است، در پي اين سخنراني، هاليوود بار ديگر زير آتشبار انتقادها قرار گرفت و «هايز» به اين فکر افتاد که به نوعي اين افراد را راضي کند، بنابراين دست به انتشار فهرست «نبايدها» و «مراقب باش»هاي هاليوود زد که هاليووديهاي ملزم به رعايت بودند.
_نبايدها: نبايدهاي اين فهرست 10 مورد بود که از جمله آنها ميتوان به «ناسزاگويي و توهين به مقدسات»، «قاچاق مواد مخدر»، «بردهداري»، «صحنه تولد نوزاد»، «هرزگي و برهنگي» اشاره کرد.
مراقبباشها:مراقب باشهاي اين فهرست نيز شامل 22 مورد بود که از جمله آنها ميتوان به «دزدي»، «وحشيگري»، «روشهاي قاچاق»، «همدردي با جنايتکاران»، «استفاده از پرچم»، «تجارت زنان»، «استفاده از مواد مخدر» و «ظلم به کودکان و حيوانات» اشاره کرد.
_تهيهکنندگان سينما به طمع پول و ثروت بيشتر، بار ديگر بياخلاقي را در هاليوود رواج دادند:
اگرچه در ابتدا اين موارد تا حدودي در فيلمها رعايت ميشد ولي از آنجاييکه فيلم سانسور نشده طرفداران بيشتري داشت، پول بيشتري نيز در اينگونه فيلمها نهفته بود و تهيهکنندگان که به دنبال پول بيشتر بودند،به سراغ پروژههايي از اين دست ميرفتند و طي مدت زمان بسيار کمي، بار ديگر همه چيز به روال سابق بازگشت و از پايان دهه 20 و اوايل دهه 30 فيلمهاي هاليوود روز به روز غيراخلاقيتر از قبل روي پرده رفت.
در چنين اوضاعي که خشم گروههاي مذهبي و ارزشي بار ديگر برانگيخته شده بود، به همه اثبات شد که هاليوود توانايي نظارت بر خود را ندارد و «هايز» نيز رسما اعلام کرد که در اجراي پروژه خود با شکست روبرو شده است،بسياري از مردم نيز حمايت خود براي تاسيس يک نهاد دولتي که وظيفه سانسور فيلمها را به عهده داشته باشد، از سر گرفتند.
_معرفي نماينده رسمي ميان هاليوود و کليساي کاتوليک :
در اين ميان در سال 1929،فرد جديدي با نام «مارتين کوئيگلي» وارد صحنه شد، او براي چندين سال رابط رسمي ميان هاليوود و کليساي کاتوليک بود.
![]() |
مارتين کوئيگلي، نماينده هاليوود و کليساي کاتوليک |
برخلاف «هايز»، «کوئيگلي»، به دنبال رضايت هردو طرف بود، بنابراين آئيننامه «کد توليد» را تدوين کرد که داراي سه اصل زير بود:
_هيچ فيلمي نبايد خارج از استانداردهاي اخلاقي باشد.
_قانون، طبيعت و وحي نبايد در اين فيلمها مورد تحقير، تمسخر قرار گيرند و هيچ احساسات ضد قانوني و ضد مذهبي نيز نبايد به مخاطب القاء شود.
_تا جايي که ممکن است نبايد حقيقت زندگي در فيلمها تحريف شود به گونهاي که ارزشهاي زندگي در ذهن جوانان غيرواقعي و غلط تصوير شود.
واکنش مثبت «هايز» به قوانين تصويب شده:
هايز در واکنش به آئيننامه «رمز توليد» گفت: «زمانيکه اين اساسنامه را که خواندم، کم مانده بود چشمانم از حدقه بيرون بزند و اين درست همان چيزي بود که من از ابتدا به دنبالش بودم.»
«هايز» تمام تلاش خود را کرد تا به هاليووديها بفهماند که بهترين و ارزانترين پاسخ به اين مشکلات تاسيس استوديوهاست.
_30 سال بعد سيستم درجهبندي فيلمها جايگزين آئيننامه کد توليد شد:
استوديوها به خوبي ميدانستند که لحاظ کردن اين آئيننامه در فيلمهايشان کاملا اختياري است ولي در صورت رعايت نکردن آن، مجبور به تحمل سانسور دولتي هستند، بنابراين «کد توليد» تا 30 سال به قوت خود باقي ماند و پس از آن نيز سيستم «درجه بندي» فيلمها جايگزين آن شد که اين سيستم تا به امروز همچنان باقي است.
*سينماگران، منتقدان، مورخان و چهرههاي شاخص آمريکا و سينماي هاليوود درباره اين صنعت سينمايي چه ميگويند؟
بازيگر «قاتلين بالفطره»: چه بسيار کساني را در هاليوود ديدم که تنها براي رسيدن به آرزوهايشان، مجبور به داشتن روابط غيراخلاقي با کساني شدند که از آنها متنفر بودند.
انتقاد از فساد و بياخلاقي در هاليوود تنها در خارج از آمريکا وجود ندارد بلکه بسياري از شخصيتهاي معروف آمريکا بالاخص آنهايي که در بدنه اين صنعت سينمايي مشغول به کارند، همواره منتقد اين سينماي سراسر فساد و بيبند باري بودهاند.
«راجر ايبرت»، منتقد مشهور سينماي آمريکا: به نظر ميرسد، نيمي از هاليووديها در حال ترک اعتياد به الکل و مواد مخدر هستند.
«مايکل کيليان»،ستوننويس روزنامه شيکاگو تريبيون و نويسنده 24 کتاب : عمده بدنامي هاليوود به خاطر اين است که ستارهها آشکارا و بدون هيچ مانعي از مواد مخدر استفاده ميکنند.
«کلارنس پرسون»، مقالهنويس و منتقد سينمايي روزنامه شيکاگو تريبون: هاليوود، جايي است که توسط مردان عجيب و غريبي که به قدرت، پول ، مواد و روابط معتادند اداره ميشود.
«مايکل ويلمينگتون»، منتقد سينما (سال 1998): به نوعي استفاده از هروئين/کوکائين امروزه در هاليوود به مد تبديل شده است.
«وودي هارلسون»، بازيگر هاليوودي فيلم «قاتلين بالفطره»: در سينماي هاليوود، چه بسياري کساني را ديدم که تنها براي آن که به آرزوهايشان برسند مجبور به داشتن روابط غيراخلاقي با کساني شدند که از آنها متنفرند.
«جني مککارتي»، بازيگر فيلم «سرود کريسمس»: لسآنجلس بدترين مکان در جهان براي احساس امنيت است. چه بسيار از دختراني که با من وارد هاليوود شدند و مجبور به تحمل چه شرايط اسفباري شدند، خود من بسياري از آنها را ميشناسم که کارشان به خيابان گردي در شبها کشيده است، خيلي از همدورهايهاي خودم را ميشناسم که براي بدست آوردن يک نقش کوچک مجبور شدهاند با عوامل فيلم … .
«کريس هانلي»، تهيهکننده بيش از 20 فيلم هاليوودي از جمله «رواني آمريکايي» و «خودکشيهاي دوشيزه»: در هر 24 فيلم من، تقريبا همه بازيگران نقش اول زن براي بدست آوردن نقش مورد نظرشان مجبور بودند با کارگردان يا تهيهکننده و يا يکي از بازيگران نقش اول مرد رابطه داشته باشند.
«پيتر کئوف»، نويسنده عالم هنر و سينما: هاليوود مکاني است که به انسانها بالاخص زنان، به ديده يک کالا نگريسته ميشود و آنها مجبورند براي رسيدن به شهرت، آينده و هر چيز ديگري جسم و روحشان را بفروشند.
«جنين گاروفالو»، بازيگر و کمدين هاليوود: اعتماد به نفس من هميشه روي ميز آرايشم گذاشته است… اين مسئله بيانگر اين مطلب است که اين صنعت تجاري انسانهايي با اعتماد به نفس پايين را جذب ميکند.
«سيمون پگ»، بازيگر فيلم «جنگ ستارگان»: يکي از دلايلي که يک نفر وارد اين عرصه ميشود چون به شدت احساس بيامنيتي ميکند.
«مريل استريپ»، بازيگر برنده اسکار هاليوود: هرکسي بازيگري را به عنوان حرفه اصلياش انتخاب ميکند، به شدت احساس بيامنيتي ميکند… و متاسفانه اين همان احساسي است که هميشه با من است.
«لئوناردو ديکاپريو»، بازيگر برنده اسکار هاليوود: عشق همان چيزي است که من براي آن وارد هاليوود شدم، بسياري از بازيگران هاليوود به همين خاطر تحت درمانند چون آنها عشق را در مکانهايي اشتباه جستجو کردهاند و بسياري در اين ميان گمراهانه، عشق را با سکس اشتباه ميگيرند.
«شيا لابئوف»، بازيگر جوان هاليوود: زندگي بازيگران به عقيده عدهاي ديگر وابسته است، بازيگران خوب هميشه رو به زوال ميروند، زندگي آنها هميشه با درد و رنج همراه است، بازيگري حرفه انسانهاي دل شکسته است.
«هلن ميرن»، بازيگر برنده اسکار هاليوود: هاليوود به قربانگاه جوانان تبديل شده است در اين سينما از پسران 18 تا 25 ساله در صحنههاي غير اخلاقي خيلي استفاده ميشود، اين وضعييت بسيار مشمئزکننده است، البته در اين ميان روي بازيگران زن نيز فشار زيادي است ولي من مطمئنا نميخواهم جزو اين دسته باشم.
«گوئينت پالترو»،بازيگر هاليوودي: ارزشها در هاليوود به شدت کمرنگ شده است و زنان تنها به ابزاري تجاري براي هرچه بيشتر به قدرت رسيدن روساي اين صنعت سينمايي تبديل شدهاند.
«هنري فورد»، بنيان گذار کارخانه خوردو سازي «فورد»: در اين کشور جريانهاي مشخص و صاحب نفوذي مشاهده ميشوند که به نحو محسوس در ادبيات، سرگرميها و رفتار اجتماعي، کاستي و فساد به بار ميآورند. تجارت فيلمسازي از سلامت ذاتي خويش دور مانده و کوچک شمردن معيارها و اصول اخلاقي به نحو فراگير در همه جا احساس ميشود
*چه فيلمهايي درباره فساد و بياخلاقي در هاليوود، ساخته شده است؟
بيبند و باري در هاليوود آنقدر فراگير است که در برخي از فيلمهاي آمريکايي نيز اين مسئله اعتراف شده است که در زير به برخي از آنها اشاره ميکنيم:
_فيلم «کوکب سياه»: درامي جنايي به کارگرداني «برايان دي پالما» که بازيگراني چون «جاش هارتنت»، «آرون اکهارت» و «اسکارلت جوهانسن» در آن بازي کردهاند.
اين فيلم محصول سال 2006 ميلادي است و داستان زندگي واقعي «اليزابت شورت»، دختري است که در دهه 1940 به اميد آنکه بازيگر معروفي شود به هاليوود ميآيد ولي تنها 7 سال بعد به طرز وحشيانهاي به قتل رسيد. او پس از آن با نام «کوکب سياه» معروف شد؛ البته هيچگاه اين پرونده حل و قاتل هرگز شناسايي نشد.
_فيلم «8 ميليمتري»: اين فيلم محصول سال 2001 ميلادي است که کارگرداني آن را «جوئل شوماخر» به عهده داشته و «نيکولاس کيج» نيز در آن ايفاي نقش کرده است.
![]() |
فيلم 8 ميليمتري |
اين فيلم داستان يک کارآگاه خصوصي است که استخدام ميشود تا کشف کند که آيا يک فيلم غيراخلاقي واقعي است يا ساختگي که در اين ميان به روابط غيراخلاقي پشت صحنه فيلمهاي هاليوودي پي ميبرد.
_فيلم «جاده مالهالند»: اين فيلم سينمايي در سال 2001 ميلادي به کارگرداني «ديويد لينچ» ساخته شد.
![]() |
جاده مالهالند |
در اين فيلم به روابط غيراخلاقي پشت صحنه پروژههاي سينمايي هاليوود که گاه به قتل و خودکشي نيز ميانجامد، پرداخته شده است.
در اين فيلم که با هزينه 15 ميليون دلاري ساخته شده، بازيگراني چون «نائومي واتس»، «لورا النا هرينگ»، «جاستين تروکس» و «آن ميلر» به ايفاي نقش پرداختند.
*چه کتابهايي در زمينه فساد و بياخلاقي در هاليوود نوشته شده است؟
کتابهاي زيادي در اين ارتباط نوشته و منتشر شده است که در زير به برخي از آنها اشاره ميکنيم:
_کتاب «اتفاقات زندگي من در هاليوود و روابط جنسي مخفيانه ستارهها» (خدمات تمام وقت):
«باورز» گرداننده يک حلقه فساد متشکل از بازيگران مشهور هاليوود بودهاست.
![]() |
کتاب اتفاقات زندگي من در هاليوود و روابط جنسي مخفيانه ستارههاي هاليوود |
کتاب نوشته «اسکاتي باورز» است که 14 فوريه 2012 منتشر شده است.
«اسکاتي باورز»،يک افسر سابق نيروي دريايي آمريکا است که در اين کتاب ادعا کرده است که از سال 1940 گرداننده يک حلقه فساد در آمريکا بوده است که از اعضاي اصلي آن مي توان به بازيگران مشهور هاليوود مثل «گري گرانت»، «راک هادسون»، «جرج کاکور»، «کاترين هيپورن» و «ويون لي» (بازيگر برباد رفته» اشاره کرد که در زمان خود جزء برترين بازيگران هاليوود بودهاند.
_کتاب «هاليوود بابيلون نوشته کنث انگر»:
![]() |
کتاب هاليوود بابيلون |
«کنث انگر»، نويسنده و کارگردان آوانگارد سينماي آمريکا، در اين کتاب که 15 نوامبر سال 1981 منتشر شده است، پرده از زندگي تاسفبار بسياري از مشاهير هاليوود برداشته است. او در اين کتاب به فساد اخلاقي هاليووديها، رواج بيحد و حصر اعتياد و قاچاق مواد مخدر و وقوع قتل و جنايت و اقدام به خودکشي برخي از چهرههاي مطرح اين صنعت سينمايي اشاره مينمايد.
او کمرنگ شدن ارزشهاي اخلاقي در هاليوود را عامل تمامي اين بدبختيها ميداند. اگرچه برخي از ادعاهاي او در اين کتاب مورد ترديد واقع شد، ولي کتاب او طي سالهاي بعد نيز با تيراژ بالا چندين بار تجديد چاپ شد.
_کتاب «رسواييهاي هاليوود»:
اين کتاب 11 مي 2011 به نويسندگي «جا هاليدي» منتشر شد.
![]() |
کتاب رسواييهاي هاليوود |
«هاليدي»، مقالهنويسي است که در لسآنجلس به اين معروف است که درباره همه، همه چيز ميداند و از انتشار هيچ مطلبي هم، ترس ندارد و تاکنون بارها تهديد به مرگ شده است ولي همچنان با باديگارد و محافظ به کار خود ادامه ميدهد.
او در اين کتاب پرده از فساد اخلاقي بسياري از ستارههاي هاليوود برداشته است.
کتاب «لايههاي مخفي هاليوود» نوشته «برندي نايت»،
«نايت» در مقدمه کتابش که 19 مارس 2010 منتشر شده است، مينويسد: از بيرون که به هاليوود مينگري، صنعتي پر از زرق و برق، ثروت و شهرت ميبيني ولي از نزديک که به آن نگاه ميکني، با دنيايي از سردي، تاريکي، رسواييها و روابط غيراخلاقي روبرو ميشويم.
«نايت» در ادامه ميافزايد: درون هاليوود چيزي نيست مگر روابط غيراخلاقي، انواع مواد مخدر، رسواييها و سقوط از اوج شهرت به دنيايي از خواري و ذلت.
کتاب «هاليوود کتاب روسواييها»:
اين کتاب نوشته «جيمز پريش» ، 28 مي 2004 منتشر شده است.
![]() |
هاليوود کتاب رسوايي |
پريش در اين کتاب پرده از فساد اخلاقي 32 نفر از چهرههاي برجسته هاليوود برميدارد و گاه در اينباره به جزئياتي اشاره ميکند که تعجب همگان را براميانگيزد.
اين کتاب شامل مباحثي چون مباحث زير ميشود:
_مرگ مرموز «باب کرين» (بازيگر نقش اول فيلم قهرمانان هوگان)
_«ادي فيشر» تحت اغواي «اليزابت تيلور»
_دستگيري «رابرت ميچم» به جرم حمل مواد مخدر
کتاب «طلاقهاي هاليوود»:
![]() |
کتاب طلاقهاي هاليوود |
اين کتاب 23 ژوئن سال 2006 ميلادي به نويسندگي «جيمز رابرت پريش» منتشر شده است.
پريش در اين کتاب مينويسد: در حاليکه از نظر علاقمندان به سينما، بسياري از ستارههاي هاليوود اسطورهاند ولي اين اسطورهها در زندگي شخصياشان با مشکلات فراواني روبرو هستند، آنچنانکه طلاق به امري متدواول در ميان آنها تبديل شده است.
پريش در کتابش به دفعات طلاق هر يک از ستارههاي هاليوود اشاره ميکند:
«زا زا گابور» (9 بار)، «لانا ترنر» (8 بار)، «اليرابت تيلور» (9بار) ميکي روني (8 بار).
او در ادامه ميافزايد: به نظر ميرسد که «جنيفر لوپز» با 2 بار طلاق و 1 بار جدايي در دوران نامزدي، کمترين آمار طلاق را در ميان اين افراد به خود اختصاص داده است.
البته دانستن اين نکته خالي از لطف نيست که اين کتاب زماني منتشر شده که «لوپز»، هنوز از «مارک آنتوني»، آخرين همسر و پدر دو قلوهايش جدا نشده بود.
*نمونههاي بارز فساد در هاليوود، ستارههاي هاليوود از کجا آمدند و به کجا رفتند؟
«کارول لنديس»:
او يکم ژانويه سال 1919 در آمريکا متولد شد، دوران کودکي او با فقر و تجاوزات جنسي متعدد همراه بود، او در سن 15 سالگي ازدواج کرد که تنها پس از چند ماه به دليل رابطه با فردي جديد، از همسر خود طلاق گرفت، ولي ازدواج بعدي او نيز تنها چند سال به طول انجاميد.
«لنديس» در 15 سالگي مدرسه را رها کرد و به خاطر زيبايي خدادي که داشت در چند شوي تلويزيوني مشغول به کار شد و همزمان در يک کلوب شبانه به عنوان خواننده کار ميکرد تا آنکه سرانجام در سال 1937 توسط «ويليام اي ولمن»، کارگردان هاليوودي براي بازي در فيلم «يک ستاره متولد ميشود»، بازي کرد، او در اين فيلم در نقش «جانت گينور» دختر جواني بازي ميکند که با آرزوي بازيگري به هاليوود سفر مينمايد.
همزمان با به شهرت رسيدن «لنديس» شايعاتي درباره فساد اخلافي او بر سر زبانها ميافتد که باعث ميشود تا او از آن زمان به بعد موهايش را بلوند کند و نام خود را از «فرانسيس ليليان ماري» به «کارول لنديس» تغيير دهد. «لنديس» در دهه 40 همچنان در چند فيلم سينمايي درخشيد، البته درخشش او در عرصه سينما همزمان بود با روابط غيراخلاقي او با «داريل فرانيس زانوک»، نويسنده، کارگردان و تهيهکننده برنده اسکار هاليوود.
زوانوک در سيستم استوديويي هاليوود در آن برهه از زمان نقش مهمي داشت. زمانيکه «لنديس» به رابطه خود با «زانوک» خاتمه داد، دردسرهاي شغلي او نيز شروع شد و درخشش وي در عرصه سينما به اتمام رسيد و از آن پس تنها توانست در چند فيلم درجه 2 و 3 بازي کند.
او طي مدت زمان کوتاهي چند ازدواج ناموفق ديگر هم داشت، زندگي او چنان با افسردگي و شکستهاي پياپي همراه شده بود که در سالهاي 1944 و 1946 دو بار خودکشي کرد و سرانجام در سال 1948 جسد وي در حاليکه باردار بود در خانهاش يافت شد، که بعدها گفته شد که مرگ او خودکشي نبوده و به ادعاي مادر و خواهرش، «کري هريسون» بازيگر مشهور هاليوود که در آنزمان با لنديس رابطه داشته، او را به قتل رسانده ولي هيچگاه اتهام او ثابت نشد.
![]() |
صحنه قتل کارول لنديس |
_«لوپه ولز»:
اين بازيگر مکزيکي الاصل هاليوود 13 دسامبر سال 1908 در مکزيک متولد شد، او اولين بار در سن 19 سالگي با بازي در فيلم «گائوچو» ساخته «داگلاس فيربانکز»، وارد عرصه سينما شد.
پدر ولز يک نظامي بود و به شدت با ورود او به هاليوود مخالف بود، به همين دليل او همواره از براي بازي در فيلمهايش، نام خانوادگي مادرش استفاده ميکرد. يک سال بعد وي از سوي موسسه «ومپاس بيبي استار» (WAMPAS BABAY STAR) به عنوان يکي از 13 بازيگر زن جوان برگزيده سال انتخاب شد.
اين کمپاني بازيگران جوان و زيبا را هرساله مورد تقدير قرار ميداد که يکي از علل پيشرفت بازيگران در آينده به شمار ميآمد. اين کمپاني در سال 1934 به دليل انتقادهاي فراواني که بدان ميشد منحل شد.
«ولز»، از آن پس به سرعت پلههاي شهرت را پيمود، ولي عليرغم زندگي حرفهاي موفقي که داشت، در زندگي شخصياش چندان موفق نبود، آنچنان که تنها طي مدت زماني کوتاه چندين ازدواج ناموفق داشت. او در سن 36 سالگي در اواسط دهه 40 با بازيگري جوان به نام «هارالد مارش»، رابطه غيراخلاقي برقرار کرد ولي کمي بعد او که تمايلات مذهبي کاتوليکي داشت، شرمگين از روابط غيراخلاقي خود و فرزند نامشروعش، دست به خودکشي زد و اين نامه را از خود به جا گذاشت: خطاب به هارالد، خداوند من و تو را ببخشد ولي من ترجيح ميدهم که پيش از آنکه فرزندم را با شرمندگي به دنيا آورم و يا به زندگي او پايان دهم، خودم را بکشم.
_«مرلين مونرو»:
شواهدي مبني براينکه «مرلين مونرو» توسط برادران کندي به قتل رسيده است، وجود داشت ولي اين مطلب هيچگاه به اثبات نرسيد.
او يکم ژوئن سال 1926 با نام «نورما جين مورتنسون»، در لسآنجلس بدنيا آمد، پدرش پيش از تولد او خانواده را ترک کرده بود و مادرش در پي شکست در رابطهاي غيراخلاقي به دليل مشکلات روحي راهي تيمارستان شد و «نورما جين» از همان زمان به پرورشگاه سپرده شد.
«مونرو» در سن 16 سالگي براي رهايي از زندگي در پرورشگاه، مجبور ميشود تا با کارگر يک کارخانه ازدواج کند ولي تنها 4 سال بعد با ورود به هاليوود، از همسرش جدا ميشود و از همان زمان نام خود را به «مرلين مونرو» تغيير ميدهد.
او در اوج شهرت و در سن 29 سالگي با «آرتور ميلر»، نمايشنامهنويس آمريکايي ازدواج ميکند و از همان زمان به آيين يهوديت ميپيوندد ولي اين ازدواج نيز تنها 6 سال به طول ميانجامد.
يک سال بعد جسد «مونرو» در خانهاش در کاليفرنيا پيدا ميشود، عليرغم آنکه مرگ او در آنزمان مصرف بيش از حد داروهاي خواب آور اعلام شد ولي همواره اين شبهه وجود داشته است، که او توسط خانواده کنديهاي به قتل رسيده است، گفته ميشد که او با «جان.اف. کندي»، رييس جمهور آمريکا و برادرش «رابرت کندي» روابط غيراخلاقي داشته و تهديدي براي موقعيت سياسي آنها به شمار ميرفته ولي اين اتهام هيچگاه به اثبات نرسيد.
![]() |
جنازه مرلين مونرو در صحنه جنايت |
![]() |
جنازه مرلين مونرو در سردخانه |
اليزابت شورت:
«اليزابت اسکات» در سال 1946 دختر 22 ساله زيبايي بود که با روياهايي طلايي از بوستون به هاليوود آمد و در سال 1947 او تنها يک جسد بيجان بود.
![]() |
کشف جنازه اليزابت شورت در حياط خانهاش |
جنازه «اسکات» چند روز پس از قتل او با شکايت همسايهها از بوي تعفني که از خانه او ميآمد در حاليکه قطعه قطعه شده بود توسط پليس کشف شد.
او در همان مدت کم از سوي رسانهها به داشتن روابط غيراخلاقي متعدد متهم شده بود.
اگرچه هيچگاه راز قتل او کشف نشد ولي هاليوود از روي داستان زندگياش فيلم «کوکب سياه» را ساخت که جنجال زيادي به پا کرد.
_پگ انتويستيل:
![]() |
نماد هاليوود در لسآنجلس |
اين بازيگر سينما و تلويزيون انگلستان را به اميد رسيدن به سراب خوشبختي در هاليوود ترک کرد ولي ناکاميهاي اين صنعت سينمايي آنچنان به او فشار آورد که در سال 1932 در عنفوان جواني در سن 24 سالگي خود را از کلمه H نماد HOLLYWOOD خود را به پايين پرت کرد و پس از آن به شهرتي که هاليوود نتوانسته بود آنرا به او بدهد، دست يافت ولي به قيمت جانش.
_________________________________________
گزارش از : نرگس محمدي
منبع: فارس
5,192 total views