صورت خیس خودش را طرف چاه گرفت

0
امام علی علیه السلام

صورت خیس خودش را طرف چاه گرفت
آسمان تیره شد از بس که دل ماه گرفت

بر سر سفره کمی درد دل خود را گفت
یک نفس گفت؛ ولی آینه را آه گرفت

راه افتاد مسیحا که نفس تازه کند
زیر سنگینی گامش نفس راه گرفت

خانه آوار شد و روی قدم هاش افتاد
اشک هی آمد و تا پای قدمگاه گرفت

سمت در رفت ولی در به تقلّا افتاد
و از این حادثه یک فرصت کوتاه گرفت

درب بسته شد و قلاب به پهلوش گرفت
روضه ای شد که دل حضرت درگاه گرفت

باز هم روضۀ دیوار و در و یک مادر…
باز با دختر خود ذکر “وا اُمّاه” گرفت

لحظه ای بر در این خانه به زانو افتاد
“اشکِ بر فاطمه” را توشۀ  این راه گرفت

وقت رفتن شده بود و سحرش آمده بود
پا شد و جلوه ی “یا فالق الاصباح” گرفت

رفت معشوق خودش را بکشد در آغوش
رفت و وقتی که تنش حالت دل خواه گرفت

بوسه ای زد به سرش تیغ و تنش آتش شد
آتشی که به دل سنگ و پر کاه گرفت

مثل زهرا به زمین خورد و به سجده افتاد
آن چنان که دل محراب  و دل ماه گرفت

آه یک دست بر آن فرق شکسته که گذاشت
خم شد و  دست به پهلوش به ناگاه گرفت

پا شد و رو به مدینه شد و با فاطمه گفت
عاقبت حاجت خود را اسد الله گرفت
***رحمان روحانی***

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!