ديدم شبي جمالت رخسار بي مثالت

0
ديدم شبي جمالت رخسار بي مثالت
ديدم به خواب و رؤيا هنگام اتصالت

کاشکي نبود رؤيا آن روي و قدّ و بالا
کي بينمش به دنيا آن مهر بي زوالت

آيا شود نميرم تا با تو جان بگيرم
کي بهره اي پذيرم از قدر با کمالت

کي ميرسي تو آخر بر عاشقان مضطر
تا کي زمان ديگر بر ما دهي حوالت

کي ميشود ببينم آن روي نازنينم
در پيش تو نشينم گويند خوش به حالت

کي ميرسي به دوران اي نور چشم ياران
تا کي فراق و هجران ما و شب و خيالت

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!