خرم دمي که آيد ديدار حضرت دوست

0
خرم دمي که آيد ديدار حضرت دوست
ديگر رسد به پايان اين شام غيبت دوست

خرم دمي که آيد او روي خود نمايد
عاشق ز غم رهايد آيد به خدمت دوست

خرم دمي که پيدا گردد نگار زيبا
خرم شود هويدا روي قيامت دوست

وصلش شود مهيا عاشق رسد به مولا
اين دل رسد به مأوا مشرف به ساحت دوست

دنيا شود بهاري غمها شود فراري
آيد به دل قراري در ظلّ دولت دوست

خرم شود ظهورش روشن شوم ز نورش
تا زنده از حضورش گردم به برکت دوست

خرم دمي دل من گيرد قرار و ايمن
باشد به کنج مأمن تحت حمايت دوست

خرم رسد طبيبم بينم رخ حبيبم
خرم شود نصيبم از درّ صحبت دوست

خرم رسد به آني آن نور آسماني
خرم شود جهاني مهر و محبت دوست

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!