حقوق بشردوستانه در آموزه مهدویت – بخش 1

0

هنوز بشریت راه درازی برای امن کردن جهان در پیش دارد و با توسعه روز افزون جنگ افزارها، احتمال رسیدن به صلح پایدار بعیدتر می‌شود؛ اما در هر حال، این تلاش‌ها در جای خود، از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد. و ناکامی بشر دلیل چشم پوشی از تلاش بیشتر نخواهد بود.

 

 

 

چکیده

حقوق بشردوستانه بین‌المللی، یکی از موضوعات مهم جهان معاصر به شمار می‌‌آید. این حقوق که پس از تصویب سران کشورهای جهان، وارد حقوق بین‌الملل شده، در واقع دستاورد تفکر بشری می‌باشد. در سطح جهانی، نهادهای مردمی ملی و بین‌المللی از آن حمایت کرده و سازمان ملل، برای تثبیت آن می‌کوشد. همایش‌های علمی زیادی در کشورها برپا می‌شود و پژوهندگان به نقد و بررسی آن می‌پردازند. آیا این حقوق، می‌تواند رنج‌های بشر را در حد قابل قبول بکاهد؟ به اعتراف محققان، هنوز چنین توفیقی حاصل نشده است.

فرضیه پژوهش حاضر، اثبات این ادعا است که آموزه مهدویت، در این راستا قابل ارائه می‌‌باشد؛ پس می‌توان پرسیدکه آیا در پرتو آن، می‌توان رنج جامعه انسانی را تاحد مطلوب کاست؟ بنابراین پرسش اصلی این است که آیا در آموزه مهدویت، تأمین حقوق بشردوستانه بین‌الملل قابل دستیابی است یا نه؟مطالعه منابع آموزه مهدویت، بیانگر این واقعیت است که اهداف حقوق بشردوستانه در قالب آن، قابل وصول می‌باشد؛ به این دلیل که در آموزه مهدویت، بر کناره‌گیری از بحران‌های محتمل سفارش شده، باقی ماندن بر سنت رسول اکرم صل الله علیه و آله مورد تأکید است.

همچنین رشد عقلانی جامعه پایان تاریخ، موجب شناخت سریع منجی شده و در نهایت، ایمان به آن امام عدل‌گستر، زمینه‌های نجات بشریت را فراهم می‌کند.در نتیجه اگر جنگی هم صورت گیرد، طی آن، به وسیلة اجتناب از روی آوری به منازعات بین‌المللی و نیز با حاکمیت اصول دین و کسب فضایل اخلاقی، شناخت به موقع امام منجی و پذیرش دعوت ولی‌عصر علیه السلام کرامت انسانی حفظ شده و حقوق بشردوستانه به بهترین وجه ممکن تأمین می‌شود.

 

مقدمه

حقوق بشردوستانه بین‌المللی در شرایطی به جود آمد که در سال 1859م جنگ خانمان‌سوزی در منطقه‌ای به نام «سولفرینو» میان امپراتور اتریش و لهستان در گرفته بود. عده زیادی از مردم و سربازان، کشته و شمار زیادی هم مجروح شده بودند. در همان حادثه، تاجری به نام «هنری‌دونان» در جبهه حضور یافته و پس از مشاهده صحنه‌های ناراحت‌کننده با کمک اهالی منطقه به مدد مجروحان می‌شتافت. وی در نهایت، کتابی به نام «خاطرات سولفرینو» می‌نگارد و در آن، دو پیش نهاد مطرح می‌کند:

1. از دولت‌های جهان می‌خواهد که در هر کشور، گروه‌های امدادگر داوطلب تأسیس گردد و به آنان آموزش داده شود که در صورت وقوع جنگ، بتوانند به مصدومان، امداد‌رسانی کنند.

2. کشورهای جهان، قوانین و مقرراتی را وضع کنند که هنگام امداد‌رسانی، این گروه‌ها با خطر مواجه نشوند و از تعرض گروه‌های مسلحانه مصون بمانند.هر دو پیشنهاد، از سوی جامعه بین‌المللی پذیرفته شد که در نهایت به تأسیس «کمیته بین‌المللی صلیب سرخ CRC))» انجامید.[1]از آن روز تاکنون، فعالیت‌های گوناگونی صورت گرفته است.

در ادامه این عملکرد، انسان‌ها به دنبال بهترین‌ها می‌باشند،‌ سیرتکاملی خود را طی می‌کنند، می‌خواهند به اوج تعالی برسند،‌ شعورشان به این‌جا رسیده است که با وضع مقررات و قواعد کاربردی، از پیدایش صحنه‌های رقت‌بار خونین جلوگیری کنند، راهکاری مترقی برای آینده صلح‌آمیز داشته باشند و از جریحه‌دار شدن احساسات عمومی جلوگیری کنند. آنان، در این راستا، تشخیص داده‌اند که قواعد حقوقی بشردوستانه، شایسته‌ترین راه و مؤثرترین اقدام خواهد بود.

چون انسان‌ها از جنگ و آثار خونبار آن، گریزانند، نمی‌خواهند ایام عمر خود را با تماشای فجایع انسانی سپری کنند. با توسعه رسانه‌های جمعی، اکنون چیزی از نگاه دقیق و جسورانه خبرنگاران مخفی نمی‌ماند. پخش تصاویر پرحادثه و مرگبار، تأسف آور است، و دیدن آن، رنج‌آور است؛ لذا اقدامی می‌طلبد و حرکتی می‌خواهد. حقوق بشردوستانه، ثمره خیراندیشی بشر است و آخرین دستاوردهای تدبیر خردمندانه آنان می‌باشد.

آرمان‌گرایی، دستیابی به ناب‌ترین طرح صلح‌آمیز‌ و رسیدن به جامعه عاری از هرگونه ستیزه جویی و ستمگری، از آرزوهای بلند بشری می‌باشد. قطعاً انسان فردا، به آنچه بشر دیروز تقدیم کرده است، قناعت نمی‌کند و جست و جو در این راستا ادامه یافته و تا سرحد کمال مطلوب استمرار خواهد یافت. از آن‌جا که دین اسلام، جهانی و کامل است، قادر به تأمین نیازهای مادی و خلأهای معنوی و نیز اداره جهانیان می‌باشد؛ چون سعادت دنیا و آخرت انسان‌ها در آن گنجانده شده و نسخه کاملی برای سیر تکاملی بشریت است.

شاید سؤال شود در چه قالب و ظرفیتی می‌توانیم آن را به دنیای تشنه حقیقت تقدیم کنیم؟ ممکن است بهترین راه، عرضه آن، در قالب آموزه‌های مهدویت باشد؛ چون هم پیشوای آن، الگویی بی‌مانند برای مردم جهان است و هم اهداف آن، نیاز جهانی را پاسخگو می‌باشد.با این وصف، سؤال اصلی این خواهد بود که آیا حقوق بشردوستانه در پرتو آموزه‌های مهدویت قابل تأمین است؟

به عبارت دیگر، آیا اندیشه مهدی‌گرایی می‌تواند موجب رفع نگرانی جهانی شده و جرقه‌های امید را برای جهانیان به ارمغان آورد؟ از آن‌جا که جهانیان تشنه حقیقت‌اند و می‌کوشند در شعاع آن بر اهداف آرمانی خود دست یابند و اندیشه مهدویت نیز در پاسخ به همین خواست‌های عمومی فراگیر قابل تبیین می‌باشد، پرسش فوق مطرح می‌شود و اگر حرفی برای گفتن باشد، در این قالب، قابل طرح و ارائه خواهد بود.برای ارائه پاسخ به سؤال فوق، لازم است اول، حقوق بشردوستانه شناخته شده، ارکان و اهداف آن، ارزیابی گردد. آن‌گاه آموزه مهدویت تعریف، معارف آن، شناسایی و حقوق بشردوستانه بر‌آن عرضه شود، تا امکان پاسخگویی به سؤال فوق فراهم شود.

مفهوم حقوق بشر دوستانه

در تعریفی بسیار مختصر از حقوق بشردوستانه آمده که: «حقوق بشردوستانه بین‌المللی، شامل مجموعه‌ای از قواعد بین‌المللی است که هدف آن، محدود کردن آثار جنگ نسبت به مردم و اهداف جنگی است»[2]. در تعریف دیگر می‌خوانیم: «حقوق بشردوستانه، شاخه‌ای از حقوق بشر است که در منازعات مسلحانه بین‌المللی و در برخی اوضاع و احوال معین و محدود در منازعات مسلحانه داخلی مورد استفاده قرار می‌گیرد».[3]

اما این که بین حقوق بشر و حقوق بشردوستانه چه تفاوتی می‌توان قائل شد، باید گفت «حقوق بشردوستانه بین‌المللی و حقوق بشر، دو شاخه جداگانه از حقوق بین‌الملل می‌باشند که اهداف مشترکی را دنبال می‌کنند. حقوق بشردوستانه بین‌المللی، دربارة مخاصمات مسلحانه بین‌المللی و غیر بین‌المللی اجرا می‌شود. حقوق بشر، مجموعه قواعدی را در بر می‌گیرد که هدف آن، بهبود وضعیت فرد در جامعه است؛ ولی هدف اصلی هر دو (در هر شرایط) حمایت و پاسداری از کرامت انسانی عنوان شده است.

همچنین در یک تعریف مفصل‌تر آمده است: «حقوق بشردوستانه، اصول و قواعدی است که استفاده از خشونت را در زمان منازعات مسلحانه محدود می‌کند‌ و هدف آن، عبارت است از:‌ حمایت از افرادی که مستقیماً درگیر جنگ نیستند یا دیگر درگیر جنگ نیستند؛ یعنی بیماران، زخمی‌ها،‌ کشتی شکسته‌ها، اسیران، افراد غیر نظامی، و محدود کردن آثار خشونت در جنگ برای دستیابی به اهداف جنگ، پرهیز از انتقام جویی، آزار و اذیتی که تأثیری در اهداف جنگ ندارند».[4]

از مجموع یافته‌های فوق استفاده می‌شود که «به ‌مجموعه‌ای از اصول و قواعدی که در ‌کنوانسیون‌های چهارگانه و پروتکل‌های الحاقی آمده است، حقوق بشردوستانه بین‌المللی گفته می‌شود». محتوای این کنوانسیون‌ها، شامل حمایت‌های انسانی‌ای می‌شود که از سربازان، نظامیان، زخمی شدگان، بیماران، اسرای خلع سلاح شده یا آنان که خود داوطلبانه معرکه نبرد را ترک کرده‌اند و نیز کسانی که در جنگ‌های دریایی در دریا گرفتار آسیب شده که به کشتی شکستگان یا غریقان معروف می‌باشند، و افراد غیر نظامی، بی‌طرف و کسانی که هیچ گونه دخالتی در جنگ ندارند انجام می‌گیرد.

قصد کشورهای تصویب‌کننده از وضع حقوق بشردوستانه، کمک به نیازمندان معرکه نبرد بوده است؛ اعم از این که رزمنده باشند یا افراد معمولی؛ لذا در ماده دوم کنوانسیون اول لاهه درباره جنگ‌های زمینی به صراحت ذکر شده که وقتی گروهی از مردم، به قصد دفاع از محل زندگی و شهر خود، برابر نیروهای مهاجم آماده دفاع می‌شوند ـ ‌ هر چند دوره‌های منظم آموزشی را سپری نکرده‌اند ـ اگر آشکارا اسلحه گرفته و اصول حاکم بر جنگ را رعایت می‌کنند از مزایای سربازی برخوردار خواهند بود و اگر اسیر شوند، باید با آن‌ها مانند اسرای جنگی برخورد شود.[5]

اسرای جنگی نیز بر اساس کنوانسیون سوم لاهه، دارای حقوق و مزایای خاص هستند که بر کشور اسیرکننده لازم است آن حقوق شناخته شده بین‌المللی را در حق آنان رعایت کند؛ بنابراین مفهوم حقوق بشردوستانه چیزی فراتر از نیازهای اولیه انسانی در درگیری‌های اجتناب ناپذیر یا غیر‌ضروری نمی‌باشد و احساس بشری حکم می‌کند که از افرادی که اکنون آسیب پذیر شده‌اند، حمایت انسان دوستانه به عمل آید.

رکن قانونی حقوق بشردوستانه

مبنای قانونی حقوق بشردوستانه بین‌الملل، چهار کنوانسیون به شرح ذیل است که پس از سال‌ها رنج بی‌امان ناشی از تهاجم‌های بنیان‌کن به دست آمده و در سال 1949م توسط کشورهای جهان به تصویب رسیده است.

ـ کنوانسیون مربوط به جنگ‌های زمینی و مجروحان ناشی از آن.

ـ کنوانسیون مربوط به منازعات دریایی، کشتی شکستگان و غریقان.

ـ کنوانسیون مربوط به اسرای جنگی.

ـ کنوانسیون مربوط به اشخاص و اموال بی‌طرف و افراد غیر مرتبط باجنگ.

و دو پروتکلی که در سال 1977م به آن‌ها الحاق شده است.[6]

از آن‌جا که همه گرفتاری انسان‌های روی زمین، تنها ناشی از جنگ بین‌ دو یا چند کشور نمی‌باشد و گاهی آتش افروزی‌های داخلی (منازعات مسلحانه درون مرزی) نیز به حدی درد ناک می‌باشد که احساسات و عواطف جهانی را جریحه‌دار می‌کند، برای جلوگیری از چنین پیشامدهایی یا کنترل آن، تلاش فراوان صورت گرفته است. نتیجه آن، با تصویب ماده سه مشترک کنوانسیون‌های چهارگانه و پروتکل‌های الحاقی آن به ثمر نشسته است.

با این که به نظر حقوق‌دانان این، کم‌ترین دستاورد تلاش‌های انجام شده بود؛ ولی خود، عاملی است تا به وسیله آن و با حفظ اصل حاکمیت درون مرزی و صلاحیت‌های سرزمینی به رسمیت شناخته شدة حقوق بین‌الملل باز هم بتوان کاری برای نجات تودة مردم انجام داد و در جهت مهار قدرت بلا منازعه حاکم، قدم‌هایی برداشت.[7]این معاهدات، از زمان تصویب و اجرا تا کنون، در مخاصمات و منازعات بشری مورد استفاده بوده و در مواردی که محاکمه عادلانه مرتکبان جنایات در دادگاه‌های داخلی ممکن نباشد، یا کشوری نخواهد مرتکبان را به پای میز محاکمه بکشاند، مبنای حکم دادگاه کیفری بین‌المللی می‌باشد.[8] چون دادگاه کیفری بین‌المللی دارای صلاحیت تکمیلی می‌باشد.[9]

با این که وجود این مقررات در درگیری‌های بین‌المللی نقش مهمی ایفا کرده است، هرگز موفق بر ریشه‌کن کردن رنج‌های فزاینده بشری نشده است. هنوز بشریت راه درازی برای امن کردن جهان در پیش دارد و با توسعه روز افزون جنگ افزارها، احتمال رسیدن به صلح پایدار بعیدتر می‌شود؛ اما در هر حال، این تلاش‌ها در جای خود، از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد. و ناکامی بشر دلیل چشم پوشی از تلاش بیشتر نخواهد بود.

اهداف و الزامات حقوق بشر‌دوستانه

باید گفت: مجموعه قواعد حقوق بشردوستانه به طور جدی تلاش می‌کند از مردمی که در جنگ شرکت نداشته‌ یا از آن دست کشیده‌اند، حمایت به عمل آورد؛ کسانی مانند غیر نظامیان، زخمی‌ها، بیماران، اسیران جنگی، کشتی شکستگان و امدادگران پزشکی و مذهبی. نیز حمایت از بیمارستان‌ها، آمبولانس‌های امداد و اماکن فرهنگی را هم در دستور کار خود دارد.

به دلایل زیر، پیروی از حقوق مخاصمات مسلحانه ضرورت دارد:

أ: این حقوق برای دولت‌ها و اشخاصی حقیقی که در قلمرو آن‌ها حضور دارند، الزام آور است. حقوق عرفی، مشتمل بر معیارهای معینی است که رعایت آن برای کلیه دولت‌ها اجباری است و حقوق قراردادی برای دولت‌های عضو آن معاهدات، لازم الاتباع است. در هر صورت، این مقررات دربارة افراد ساکن در سرزمین دولت‌های مذکور نیز اعمال می‌شود.

ب: نقض فاحش حقوق مخاصمات مسلحانه به منزلة یک جنایت جنگی تلقی شده و در محاکم داخلی یا دادگاه‌ کیفری بین‌المللی قابل تعقیب جزایی می‌باشد.

ج: تبعیت از این حقوق، پیامدهای زیر را در پی خواهد داشت:

1. رفتار حرفه‌ای اعضای نیروهای مسلح را مورد تأکید قرار می‌دهد.

2. روحیة خوب و انضباط را افزایش می‌دهد.

3. حمایت از سکنة غیر نظامی در منازل آنان و همچنین در صحنة عملیات را تضمین می‌کند.

4. رفتار متقابل را در قبال مجروحان، بیماران و اسیران جنگی، امکان پذیر می‌سازد.

5. امکان بازگشت صلح را بهبود می‌بخشد و عناد ورزی را کاهش می‌دهد، بدون آن‌که به بی‌ثباتی اوضاع بینجامد.

6. تضمین خواهد کرد که اقدامات نظامی صرفاً بر شکست نیروهای نظامی دشمن متمرکز باشد.[10]

اهمیت و ضمانت اجرای حقوق بشردوستانه

حقوق بشردوستانه بین‌المللی نزد جامعه جهانی بسیار مهم تلقی شده است. به دلیل این که هیچ معاهده بین‌المللی به اندازه تصویب کنوانسیون‌ها و پروتکل دوگانه آن، مورد توجه دولت‌ها واقع نشده است. استقبال وسیع کشورها و اشتیاق به امضای این معاهدات، بهترین دلیل اهمیت و اعتبار آن خواهد بود. پس از اجرایی شدن مقررات مربوط به حقوق بشردوستانه بین‌المللی، جهان، شاهد تأثیر‌گذاری و موفقیت این معاهدات بوده و حتی در برخی مناطق که درگیری بین‌المللی یا داخلی پیش آمده، واکنش سریع کشورها را در پی‌داشته است؛ مانند حمله عراق به کویت و درگیری‌های داخلی زمان حکومت طالبان در افغانستان.

تفکر صلح جهانی که اکنون در قالب جهانی شدن (نه جهانی سازی اقتصادی) دنبال می‌شود، میان ملت‌ها ریشه فلسفی، اعتقادی و فرهنگی دارد و شاید باور روشنفکران و فرهیختگان جهان این باشد که در چارچوب حقوق بشردوستانه بین‌المللی، رسیدن به آرمانشهر بشری ممکن باشد؛ بنابراین، اگر ما از حقوق بشردوستانه بین‌المللی چنین برداشتی به عمل آوریم، امیدواری به آیندة مطلوب زیاد خواهد بود؛ همان طور که خود واضعان حقوق بشردوستانه نیز به این امر توجه داشته و الزاماتی را برای تضمین این بخش از حقوق بین‌الملل در نظر گرفته‌اند که شامل موارد زیر می‌شود:

ـ دولت‌ها تعهد دارند با جرایم جنگی و موارد نقض فاحش برخورد کنند.

ـ دولت‌ها ملزم هستند از طریق فرماندهان ارشد خود، تضمین کنند که مقررات مفصلی برای اجرای کنوانسیون ژنو در بارة افراد مجروح وضع شود. حتی مواردی که در کنوانسیون‌ها پیش بینی نشده هم مورد توجه آنان باشد. و افراد براساس اصول کلی مندرج در کنوانسیون‌ها هدایت شوند.

ـ دولت‌ها وظیفه دارند متن کنوانسیون‌ها و پروتکل‌های ژنو را در وسیع‌‌ترین سطح ممکن در زمان صلح و نیز در زمان جنگ منتشر کنند؛ به گونه‌ای که همة مردم بتوانند از آن‌ها مطلع شوند.

ـ دولت‌ها متعهد هستند کنوانسیون‌های ژنو را به اعضای نیروهای مسلح خود به ویژه پرسنل پزشکی، روحانیان و افراد مسؤول امور اسرای جنگی بیاموزند. همچنین کلیه مقامات نظامی، کشوری و مسوؤلان اجرایی را موظف می‌کند که با متن آن‌ آشنایی داشته باشند.

ـ دولت‌ها ملزم هستند با یاری جمعیت‌های صلیب سرخ یا هلال احمر ملی، افراد واجد شرایطی را برای کمک به اجرای کنوانسیون‌ها و پروتکل‌های ژنو با تأکید ویژه بر فعالیت کشور حامی‌، آموزش دهند.[11]تمام این آینده‌ نگری‌ها، برای این صورت گرفته است که پایه‌های اصلی حقوق بشردوستانه محکم شود و تخلف از مقررات آن، به آسانی امکان پذیر نباشد؛ حتی کشورهای نیرومند هم نتوانند بدون مسؤولیت و محکومیت از بار آن، شانه خالی کرده و از کنار آن به راحتی بگذرند.

آموزه مهدویت

از نظر واژه نگاران و اصطلاح شناسان، کلمه «آموزه» گاهی به معنای اعتقاد داشتن به یک حقیقت، و زمانی هم به معنای تعلیم و آیین می‌آید و در هر دو صورت مترادف با واژة «دکترین»[12] می‌باشد. این واژه، در معنای اول خود، دارای ساختار فلسفی و حکمت نظری است و در معنای دوم، جنبه کاربردی و حکمت عملی آن، افزون به نظر می‌آید.[13] همچنین این کلمه در علوم مختلف به کار گرفته شده و معانی جداگانه‌ای از آن اراده می‌گردد.

در علوم سیاسی، به معنای طرح است که در قالب دکترین تبلور می‌یابد (مانند دکترین برژنف).[14] در علوم تجربی نیز به معنای نظریه می‌آید که روند ثبوتی خود را طی می‌کند و به مرحله اثبات نرسیده است. و از نظر ادیان و مذاهب به معنای آموزه‌های مذهبی و کلامی بوده و کاربرد تعلیمی دارد (حکمت عملی در مقابل حکمت نظری).[15]بعضی از مؤلفه‌های دینی دارای محوریت هستند که از آن‌ها به آموزه‌های اعتقادی تعبیر می‌شود.‌

از اعتقاداتی که در اسلام، از منزلت و مقام اصیل برخوردار است، نظریه مهدویت می‌باشد که قابلیت انطباق با نظریه «موعود یا منجی گرایی»، «نجات یا رستگاری» و «هزاره گرایی» را در دیگر ادیان دارد؛[16] بنابراین، منظور از آموزه مهدویت، مجموعه آموزش‌هایی است که به گرد محور مهدویت می‌چرخد و در منابع اصلی اعتقادی مسلمانان (قرآن و روایات) بیان شده و بر محوریت تفکر مهدی‌گرایی قابل تبیین می‌باشد.

برای نمونه قرآن کریم می‌فرماید: «ما می‏خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم».[17]در روایات فراوان از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «روزها و شب‌ها نگذرد )و دنیا پایان نپذیرد( تا این‌که خداوند، مردی از خاندان مرا برانگیزد که همنام من است، و زمین را پر از عدل و داد کند؛ همان‌گونه پر از ظلم و ستم شده باشد».[18]

اگر برای چنین نظریه‌هایی که در منابع دینی اسلام وارد شده است، محملی یافت نشود، لغو بودن لازم می‌آید و چون خلف وعده از حکمت حکیم، عقلاً به دور است لازم است در تبیین آن، براساس اصول کلی و باورهای دینی به عنوان راهکار عملی برای تمام اعصار و جوامع اهتمام شود، تا اگر حرفی برای گفتن باشد، در این ظرفیت برای جهانیان عرضه گردد؛ نه این که فقط برای مقطع پس از پیروزی منجی باشد، تا این اشکال پیش آید که در آن زمان جنگی نیست تا حقوق بشردوستانه موضوعیت پیدا کند.به هرحال حقوق بشردوستانه در پیش از ظهور و نیز هنگام ظهور، موضوعیت؛ دارد، به این دلیل که در این دو ظرف زمانی، جنگ اتفاق می‌افتد؛ بنابراین، منظور از کارایی آموزه‌ مهدویت، خصوص هنگامه ظهور نمی‌باشد؛ بلکه تأثیر فراتر از آن، یعنی قبل از ظهور و در حین ظهور مورد نظر است.

معارف مهدویت

برای یافتن پاسخ سؤال مطرح شده در این پژوهش، ناگزیر از ارائه اجمالی معارف مهدویت هستیم تا امکان عرضه حقوق بشردوستانه بر آن فراهم شده و اثبات فرضیه تحقیق ممکن گردد. براساس منابع اصیل اسلامی، معارف مهدویت در بردارنده مطالب زیر می‌باشد:بخشی از آموزه مهدویت، به اصل اعتقاد به منجی،‌ ضرورت طرح مباحث دربارة ‌آن و ظهور حضرت مهدی علیه السلام مربوط می‌شود. نیز اعتقاد به این که چنین شخصی متولد شده و اکنون نیز زنده است و در امور زندگی شیعیان خود، تأثیر‌گذار می‌باشد.

قسمت دیگر این آموزه، در بردارنده انتظار موعود است که در ادیانی مانند یهودیت، مسیحیت، زرتشتیان، هندوئیسم، بودیسم و اسلام در باره آن نوید داده شده است. شیعه امامیه اعتقاد راسخ دارد که شخص موعود، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است و دیگر ویژگی‌های آن امام همام از قبیل لقب، نام، طول عمر، خصوصیات جسمانی و شمایل ظاهری آن را نیز برمی‌شمارند.

غیبت، بخش دیگر از معارف مهدویت را تشکیل می‌دهد، که در این زمینه سخن بسیار است. متفکران تلاش دارند مفاهیم غیبت صغرا و کبرا، علل اصلی‌ و فواید آن را بیان کرده و زندگی امام غایب،‌ اماکن منسوب به آن،‌ ارتباط با امام و وظایف منتظران را تبیین نمایند. نیابت از امام زمان علیه السلام، اوضاع جهان پیش از ظهور، نشانه‌ها، شرایط، و زمینه‌های ظهور هم بخش دیگر از آموزه مهدویت است که دانستن آن، ضرورت مضاعف دارد.[19] مباحثی مانند رجعت، آگاهی از عصر ظهور، شناخت مدعیان دروغین و آسیب شناسی تفکر مهدویت را هم نمی‌توان از نظر دور داشت.

همین طور اعتقاد به این که تفکر مهدویت، اندیشه ایستا نیست و به دوره خاص مربوط نمی‌شود. یاران آن حضرت در طول تاریخ، افرادی هستند که آمده و رفته‌اند و خواهند آمد. نفس زندگی امام مهدی علیه السلام در پشت پرده غیبت، تأثیر‌گذار بوده و در عرصه حیات معتقدان خود نقش آفرینی می‌کند و این، جزء لاینفک این معارف می‌باشد. نفس این باور، نیرو بخش بوده و به پیروان خود انگیزه می‌دهد که زی انسانی داشته، در پی‌کسب معرفت و معنویت باشند و در حیات مادی خود، نوع دوستی یا بشر دوستی را از یاد نبرند.

مبنای این تفکر، خدا محوری است. انسان محوری و اصالت اومانیستی که برخاسته از اندیشه لیبرالیسم است، نفی می‌شود. انسانیت را در دایره توحید، ارزش گذاری کرده و به انسان موحد، بها خواهد داد. حرکت بر اساس عدالت،‌ آزادی، اندیشه سالم و مثبت فکر کردن، از دیگر آموزه‌های معارف مهدویت است.

نیز می‌توان گفت: این تفکر در پی‌گسترش وحدت دینی، مذهبی و اعتقادی است؛ ولی نه از طریق زور و قدرت نمایی، (دست کم در دوره قبل از ظهور) بلکه به وسیلة به کارگیری مجادله احسن و اقناع منکران آن.[20] در نهایت نیز ظهور منجی است که با تشکیل حکومت بی‌بدیل، صلح تمام عیار و امنیت کامل را در سطح جهان برقرار خواهد کرد.

پی نوشت:

[1]. احمد علی نور بالا، مجموعه مقالات همایش نهضت بین‌المللی صلیب سرخ و هلال احمر و حقوق بشردوستانه، تهران، کلام شیدا، 1385ش، ص 5.

[2]. کمیته ملی حقوق بشر دوستانه، رعایت حقوق بشر دوستانه بین‌المللی، تهران، سِرسِم، 1383ش، ‌ص29.

[3]. عبد الحکیم سلیمی، نقش اسلام در توسعه‌ حقوق بین الملل، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی1، 1382ش، ص317.

[4]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسین مهرپور، نظام بین‌المللی حقوق بشر، تهران، اطلاعات، 1383ش، ص246.

[5]. مهرداد رضائیان، مترجم، حقوق بین‌الملل ناظر برنحوه هدایت مخاصمات، (مجموعه کنوانسیون‌های لاهه و برخی اسناد بین‌المللی دیگر)، تهران، سرسم، 1383ش، ص 25.

[6]. کمیته ملی حقوق بشر دوستانه، پیشین، ‌ص 37.

[7]. جمشید ممتاز و امیر حسین رنجبریان، حقوق بین‌الملل بشر دوستانه مخاصمات داخلی، تهران. میزان، دوم، 1386ش، ص37.

[8]. از آن‌جا که اصل در رسیدگی کیفری، صلاحیت محلی است؛ یعنی جایی که جرم در آن واقع شده است، دادگاه‌های آن‌جا صلاحیت ذاتی رسیدگی را دارند. حال اگر کشور محل وقوع جرم توان رسیدگی را نداشت، یا خود نخواست افراد مجرم را محاکمه کند، (ممکن است مجرم افراد شماره یک نظام باشد) دادگاه بین‌المللی کیفری بر ضد آنان اعلام جرم خواهد کرد، یا ممکن است پرونده از سازمان‌های بین‌المللی یا از کشور محل وقوع جرم به‌این دادگاه ارجاع شود. صلاحیت تکمیلی به‌این معنا است.

[9]. حسین میر محمد صادقی، دادگاه کیفری بین‌المللی، تهران، دادگستر، 1383ش، ص50.

[10]. آنتونی پ و راجرز پل مالرب، کمیته ملی حقوق بشر دوستانه، قواعد کاربردی حقوق مخاصمات مسلحانه، تهران، امیرکبیر، 1382ش، ص 38.

[11]. همان، ص 315.

[12]. Doctrine.

[13]. علی آقا بخشی، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، چاپار، 1383ش ؟؟؟.

[14]. محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، تهران، علم، سوم، 1385ش، ص 509.

[15]. واژه آموزه، یک اصطلاح نو‌پیدا است و در فرهنگ کهن پارسی اثری از آن یافت نمی‌شود. در فرهنگ‌های نوین، کلمه دکترین و آموزه، مترادف هم دانسته و ترجمه شده و این طور فهمیده می‌شود که این دو کلمه به‌یک معنا باشد. در عین حال، درباره آن، تفصیل قابل توجه انجام نگرفته و جای بحث دارد. به ناچار با فقدان تفصیل در فرهنگ‌های معتبر، ناگزیریم از فرهنگ سیاسی بهره ببریم، هرچند که حقوق و علوم سیاسی اخیراً از هم منفک شده و در سابق یک رشته را تشکیل می‌دادند.

[16]. سید رضی موسوی گیلانی، دکترین مهدویت، تهران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، 1384ش، ‌ص61.

[17]. ]وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ[ قصص (28):‌5.

[18]. «لَنْ تَنْقَضِی الأَیامُ وَ اللَّیالِی حَتَّی یبْعَثَ اللَّهُ رَجُلا مِنْ أَهْلِ بَیتِی یوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی یمْلَؤُهَا عَدْلا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ نور الدین أبى بکر الهیثمى، بغیة الباحث، بی‌جا، بی‌تا، دارالطلائع، باب 15، ح 789، ص 248؛ شیخ مفید، الإفصاح فی الإمامة، قم، انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید، قم، 1413ق، ص102.

[19]. محمد بن ابراهیم نعمانى، ‏الغیبة، تهران، صدوق، 1397ق، ‏باب 9، ص 140.

[20]. محدث اربلى، ‏کشف الغمة، تبریز، بنی هاشمی، 1381ش، ج ‏2، ص 436.

حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی ابراهیمی

محقق و پژوهشگر مباحث مهدویت

منبع:ماهنامه انتظار موعود – شماره 28

ادامه دارد……………..

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!