نقد و بررسی فرقه‌ی گنابادی 9 / مهم‌ترین امکانات و شگردهای تبلیغی فرقه‌ی گنابادی

0

تصوف و صوفی‌گری هیچ ربطی به عرفان اسلامی ندارد. تصوف به شدت از طرف امامان معصوم و علمای بزرگ اسلام مردود اعلام شده است. فرقه‌ی نعمت اللهی از جمله فرقه‌هایی است که علاوه بر انحراف‌های اعتقادی و تضاد با اسلام ناب همواره بر ضد منافع ملی و کیان تشیع و توسعه و ترقی مملکت فعالیت داشته است…

 

 

در قسمت‌های قبل به معرفی کامل فرقه‌ی ضاله‌ی گنابادی پرداختیم و هم‌چنین با نام بردن از سردمداران اصلی این فرقه، از روابط آنان با حکومت‌های طاغوتی پرده برداشتیم. در قسمت پایانی نقد و بررسی فرقه‌ی گنابادی به امکانات مالی و شگردهای این فرقه برای جذب مخاطب خواهیم پرداخت.

1. بهره‌مندی ازکمک‌های مالی گسترده؛

در حال حاضر برای این فرقه به اندازه‌ی تمام فرقه‌های درویشی کشور، پول از آمریکا، کانادا، امارات و سایر کشورهای معاند حواله می‌شود. پس از تخریب حسینیه‌ی «شریعت» در قم، مشخص شد، شیخ قم به تنهانی با بیش از 800 نفر مرید از کشورهای غربی مرتبط و از آنان عشیریه و کمک دریافت می‌کرده است. به طور قطع عملکرد مالی مشایخ این فرقه در کانادا و امارات بسیار گسترده‌تر از شیخ شریعت در قم بوده و می‌باشد. مهم‌ترین منابع مالی آنان پس از کمک‌های خارجی، داخلی و عشیریه‌ی دراویش، عایدات شرکت‌ها و مؤسسه‌های اقتصادی فرقه می‌باشد.

2. فعالیت تشکیلاتی فرقه؛

فرقه‌ی نعمت اللهی گنابادی در سراسر کشور به صورت تشکیلاتی گسترش یافته است و مؤسسه‌های اقتصادی و فرهنگی بسیاری در تهران و سایر استان‌ها ایجاد نموده است. در حال حاضر افزون بر 13 شیخ المشایخ و شیخ، تعداد زیادی مجاز نماز و مرشد از طرف قطب در سراسر کشور سرگرم فعالیت تبلیغی می‌باشند؛ آنچه در قم، بروجرد و اصفهان رخ داد به واسطه‌ی مشایخ و مجاز نمازهای این فرقه، هدایت می‌شد و متأسفانه پس از خراب شدن حسینیه (خانقاه) آنان در قم، بروجرد و اصفهان، هم‌چنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند.

3. جذب گسترده و راه‌های جذب افراد؛

فرقه‌ی نعمت اللهی گنابادی برای جذب افراد مختلف برنامه‌های خاصی طراحی و اجرا می‌نماید. مبلغین فرقه منافقانه با انتشار پوسترهایی خود را متصل به ائمه‌ی معصومین و قطب فرقه را نایب بر حق امام زمان(عجل‌الله‌تعالی) معرفی می‌نمایند. آن‌ها در سراسر کشور با خرج پول‌های کلان، سرگرم جذب جوانان نا آگاه می‌باشند.

این فرقه برای جذب افراد مختلف شیوه‌های مختلفی دارد:

الف) شیوه‌ی جذب افراد عادی؛

برای جذب این افراد چند راه وجود دارد. با توجه به هزینه‌های بسیار زیاد کلاس‌های کنکور و هم‌چنین هزینه‌های سرسام آور درمان، برای جذب این دسته از افراد، کلاس‌های کنکور، خدمات پزشکی رایگان، سفره‌ی اطعام و از این قبیل روش‌ها را تدارک دیده‌اند و پس از شرکت افراد در کلاس‌ها و حضور در مطب، آن‌ها را مجاب به شرکت در مجالس درویشی می‌نمایند که در حال حاضر پزشکانی چون دکتر «رامتین» و دکتر «برنا» در کرج، کوچه‌ی پشت حسینیه اقدام به ویزیت رایگان فقرا می‌نمایند و هم‌چنین دانش آموزانی که از کلاس‌های کنکور رایگان بهره‌مند می‌شوند، عناصر بسیار خوبی برای تبلیغ این فرقه در مدارس می‌باشند.

ب) شیوه‌ی جذب افراد مطلع در حد متوسط؛

برای این افراد به غیر از روش‌های یاد شده، برهان‌ها و سفسطه‌هایی نیز دارند از قبیل کتاب کلیات اسلامی شهید مطهری(بخش عرفان) و جمله‌ی شهید مطهری در مورد عرفا و تصوف، هم‌چنین در همین کتاب «شهید مطهری» در معرفی عرفان قرن نهم از شاه نعمت ا… ولی و فرقه‌ی نعمت اللهی نام برده است که ایشان از بردن نام او قصدی بر تأیید وی نداشته و فقط برای معرفی از آن‌ها نام برده است. به علاوه با چسباندن خود به علمای عارف نظیر «علامه طباطبایی»، «حسن زاده آملی» و غیره داستان‌های کذب برای افراد تازه وارد تعریف می‌کنند. برای مثال: شخصیکه خود را از شاگردان حضرت علامه حسن زاده آملی معرفی نموده است، نقل می‌کند:

«من هر وقت که محضر حضرت علامه می‌رسیدم و زنگ منزل ایشان را می‌زدم، وقتی ایشان متوجه می‌شدند که بنده تنها هستم درب را باز می‌کردند و من داخل می‌شدم. اما روزی با آقای مردانی خدمت ایشان رسیدم. ایشان وقتی پرسیدند تنها هستی گفتم خیر با آقای مردانی هستم ایشان درب را باز نکردند و پس از چند لحظه با پای برهنه و دوان دوان خود را به درب منزل رساند و با احترام زیاد آقای مردانی را به داخل دعوت کرد.»

از دیگر سخنان کذب این است که آقای «صمدی آملی» از شاگردان حضرت علامه همیشه به محضر آقای «مردانی» می‌رسند و با کسب اجازه از ایشان کلاس‌های در باب عرفان را دایر می‌کنند. بعید نیست علامه حسن زاده آملی یا آقای صمدی برای ارشاد مردانی با او رابطه برقرار کرده باشند. ولی هیچ یک از علمای شیعه مطلبی در تأیید این فرقه مطرح نکرده‌اند.

ج) شیوه‌ی جذب افرادآگاه و شاخص در جامعه؛

فرقه‌ی نعمت اللهی از دیر باز جزو ثروتمندترین فرق درویشی به شمار می‌آمده است و در حال حاضر نیز این فرقه به عنوان قوی‌ترین انشعاب این سلسله با موقوفات و اموال زیادی که در دست دارد به جذب افراد شاخص و معروف می‌پردازد، آن‌ها حتی با تعریف و تمجید از مقام عرفانی امام خمینی(ره) چشم طمع به فرزندان و یاران او نیز دوخته‌اند. به عنوان مثال چند سال قبل دکتر «نور علی تابنده» قطب ضد انقلاب و ملی‌گرای فرقه با حضور در مرکز حفظ آثار امام خمینی در ملاقاتی با «سید حسن خمینی»، «آیت الله توسلی»، «موسوی بجنوردی» و «حجت الاسلام دعایی» سعی داشت این دیدار سو استفاده کند.

فرقه‌ی ضاله‌ی گنابادی در فتنه‌ی سبز نیز در کنار «مهدی کروبی» بر ضد منافع ملی و اصول و عقاید اسلامی ایستاد و سعی کرد با داخل شدن در سیاست، بعضی عناصر شاخص و طرد شده را جذب نماید. برنامه‌ریزان و مبلغان فرقه برای جذب اساتید دانشگاه برنامه‌هایی نظیر اعطای کمک هزینه‌ی تحصیلی، تدارک سفرهای خارجی، تملق و چاپلوسی و … را مد نظر قرار داده و توانسته‌اند جمعی از افراد تحصیل کرده‌ی دانشگاهی و حوزوی را جذب نمایند.

4. اباحی‌گری و حلال شمردن بعضی محرمات برای جذب افرادلاابالی.

بسیاری از افراد دوست دارند تابع مرام و مسلک‌هایی باشند که هم دین داشته باشند و هم دین آنان تعارضی با شهوات و امیال آنان نداشته باشد، از این رو دراویش سعی کرده‌اند برای جذب آنان دینی ارایه دهند که حلال و حرام، محرم و نامحرم، تقید یا عدم تقید به عبادات و تولی و تبری خیلی در آن اهمیت نداشته و با این شگرد افراد لاابالی و راحت طلب را دور خود جمع کنند. ایشان تمام اقسام موسیقی را برای خود حلال نموده‌اند، برای مثال ساز تمبور و نوازنده‌ی آن در نهج البلاغه از سوی امیرالمؤمنین لعن شده است اما آن‌ها یکی از سازهایی که به پیشرفت‌شان در عرفان کمک می‌کند را ساز تمبور می‌دانند. در دین مبین اسلام، مردان از گذاشتن شارب نهی شده‌اند اما این افراد با ادله‌ای که برای خود می‌آورند هم‌چون کم کردن شهوت، اختفای ذکر گفتن برای رفع ریا، کم خوردن غذا و از این قبیل، آن را حلال و یکی از الزامات عرفان جلوه می‌دهند.

از شبهه‌هایی که توسط این افراد در دین وارد می‌شود، بحث شریعت، طریقت و حقیقت است که در مطرح کردن آن نیات شوم خود را پنهان و با سبکی جدید و گول زننده آن را ارایه می‌دهند و می‌گویند که این سه مانند گردو می‌باشد و وقتی پوست‌های آن را که شریعت و طریقت می‌باشد را شکافتند، به مغز آن که حقیقت است، می‌رسند و دیگر نیاز به پوست‌های آن (شریعت و طریقت) نمی‌باشد و در نتیجه، تمامی مسایل مربوط به شریعت هم‌چون نماز، روزه و… مسایل مربوط به طریقت هم‌چون مستحبات و… را برای ادامه‌ی مسیر دین ضروری نمی‌دانند.

از دیگر شبهات موجود، عدم تفاوت بین شیعه و سنی است و آن هم با این سفسطه که سنی به سنت پیامبر عمل می‌نماید و شیعه کسی است که راه پیامبر را مشایعت می‌نماید و چون عمر دین اسلام را به ایران آورده است پس ایرانیان مدیون وی هستند. در هر صورت این فرقه به لحاظ گستردگی و به کارگیری شیوه‌های منافقانه و برنامه‌ریزی دقیق در آینده می‌تواند به خطری بزرگ برای اعتقادات جوانان مسلمان مبدل شود و لازم است از راه‌های قانونی و شبه قانونی به محدودسازی و کنترل آنان اقدام شود. لازم به ذکر است فرقه‌ی گنابادی با پناه گرفتن در حسینیه‌ها، اعتقادات اصلی خود را بروز نمی‌دهند ولی در صورت عوض شدن شرایط هم‌چون اهل سنت سلفی و ازلی‌ها عمل خواهند کرد.

جمع‌بندی

هم‌چنان که در مقدمهاین سلسله مقالات ذکر شد، تصوف و صوفی‌گری هیچ ربطی به عرفان اسلامی ندارد. تصوف به شدت از طرف امامان معصوم و علمای بزرگ اسلام مردود اعلام شده است. فرقه‌ی نعمت اللهی از جمله فرقه‌هایی است که علاوه بر انحراف‌های اعتقادی و تضاد با اسلام ناب همواره بر ضد منافع ملی و کیان تشیع و توسعه و ترقی مملکت فعالیت داشته است. این فرقه از زمان شاه نعمت الله ولی همواره در مقابل شاهان و رجال سیاسی مستقل ایستاده و حتی برای دشمنان اسلام و ایران جاسوسی نموده و یا نظیر «میرزا آغاسی»، «صدرالممالک اردبیلی»، «تیمورتاش»، «شیخ عبدالله حائری» و «نعمت الله نصیری» رییس ساواک در کسوت درویشی برای تثبیت طاغوت‌ها جان‌فشانی کرده‌اند.

با پیروزی انقلاب اسلامی نیز قطب فعال‌ترین شاخه‌ی این سلسله یعنی «رضا علی‌شاه گنابادی» به علت وابستگی شدید به دربار پهلوی مدت 6 ماه متواری بود. ولی با وساطت بعضی مسؤولین ساده لوح، دوباره به صحنه بازگشت. فرار قطب تنها به دلیل حمایت از طاغوت نبود بلکه به واسطه‌ی جنایت‌های بی‌شماری بود که توسط پدربزرگ و پدرش با کمک رژیم منحوس پهلوی مرتکب شده بودند. آن‌ها موجب قتل ده‌ها نفر و غارت اموال تعداد زیادی از مخالفین خود شده بودند که در بیوگرافی «ملاعلی» به آن‌ها اشاره شده است.

این فرقه‌ی خون ریز و سفاک در دوران اصلاحات با کمک افرادی مانند «مهدی کروبی» و بعضی اساتید دنیا طلب دانشگاه به رشدی رسیدند که در حال حاضر فعال‌ترین و سیاسی‌ترین فرقه‌ی درویشی به حساب می‌آیند. این فرقه در حال حاضر در تهران، کرج و سایر مراکز استان‌ها گسترش یافته و در فضای سایبری به صورت آشکار بر ضد مرجعیت و انقلاب اسلامی تبلیغ می‌نماید. به عنوان نمونه می‌توان به فعالیت‌های ضدانقلابی «مصطفی آزمایش» جاسوس سرویس اطلاعاتی فرانسه و «زارا نورانی» درویش فراری و همکاری گسترده‌ی آنان با بهاییان در تهیه‌ی قطعنامه‌های ضد ایرانی و مشارکت آن‌ها در فتنه‌ی سبز اشاره کرد. به جرأت می‌توان ادعا کرد طی دهه‌ی اخیر هیچ فرقه‌ای به اندازه‌ی فرقه‌ی یاد شده رشد و توسعه نداشته است.

مهم‌ترین دلیل رشد و اقتدار این فرقه، فعالیت تشکیلاتی و حزبی آنان است. فرقه‌ی نعمت اللهی گنابادی در حالی که شعار دوری از فعالیت سیاسی را مطرح کرده است، از سیاسی‌ترین دراویش کشور هستند. قطب فعلی آنان مدت‌ها عضو «نهضت آزادی» بوده و هنوز هم در جلسات آنان شرکت می‌کند. به علاوه مشایخ و مجاز نمازهای این فرقه در شهرهای مهم کشور و حتی خارج از کشور گسترش یافته‌اند و کمک‌های مالی قابل توجهی برای فعالیت آنان در داخل کشور ارسال می‌نمایند و سران فرقه با همین کمک‌ها مؤسسه‌های خیریه‌ی درمانی، آموزشی و حتی کاریابی راه انداخته‌اند و توانسته‌اند عده‌ی زیادی از اقشار فقیر جامعه را دور خود جمع نمایند. آن‌ها با همین کمک‌ها چندین مؤسسه‌ی اقتصادی در شهرهای مهم و بیدخت گناباد، تأسیس کرده‌اند و هم‌چنان در حال توسعه‌ی فعالیت‌های انحرافی خود هستند.

در حالی که جلسات اکثر فرقه‌های درویشی در خانه‌های مریدان برگزار می‌شود، قطب و مشایخ این فرقه به طور مرتب در حال تأسیس خانقاهای جدید و توسعه‌ی خانقاه‌های قدیمی خود می‌باشند. جالب است این فرقه تمامی خانقاه‌های خود را حسینیه می‌نامد؛ در حالی که اقطاب آنان هیچ اعتقادی به عزاداری سنتی و تشکیل هیأت‌های حسینی ندارند. در واقع نام حسینیه پوششی برای خانقاه‌های آنان است. به جرأت می‌توان گفت آنچه موجب رشد و توسعه‌ی بیش از حد آنان شده، سیاسی کاری و روش‌های منافقانه‌ی آنان است.

در حالی که نسبت به مراجع تقلید و نظام ولایی کاملاً بی اعتقاد هستند و همه جا حتی در ساخت و ساز ابنیه‌ی خود، مخالف قوانین هستند. به طور دایم دم از التزام به قوانین مملکتی می‌زنند به نحوی که بسیاری از مسؤولین را متقاعد کرده‌اند که یک گروه شیعه و تابع مراجع هستند. ولی قطب فعلی و بعضی از مشایخ به دلیل وابستگی به نهضت آزادی و دگر اندیشان همواره در مقابل مراجع ایستاده و به مخالفت با جمهوری اسلامی ایران پرداخته‌اند. امیدواریم با روشنگری و آگاه سازی جوانان بتوانیم چهره‌ی واقعی این مدعیان دروغین را آشکار سازیم.(*)

*سید حبیب‌الله تدینی؛ کارشناس ارشد فرق و ادیان الهی/
منبع: برهان

 

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!