آیات زیادی در قرآن کریم هست که بر اساس روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، به ابعاد مختلف مهدویت اشاره دارند. این احادیث گاهی به تفسیر یا تأویل یا بطن یا مصادیق آیات اشاره دارند و از نظر موضوع نیز به موضوعهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و تاریخی متعدد اشاره دارند.
بخش اول
چکیده
تعبیر «نُزِلَت» ـ که در روایات تفسیری ذیل آیات مهدویت آمده ـ گاهی به معنای تطبیق آیه بر مورد غیر شأن نزول، گاهی به معنای تأویل و بطن آیه و گاهی نیز به معنای تفسیر آیه است. روایات تفسیری مهدویت در ذیل سیصد و بیست و چهار آیه آمده است. این آیات را میتوان چهار دسته کرد:
آیاتی که تفسیر آن در مورد مهدویت است، مثل: آیات اظهار دین (توبه / 33) و آیه رفع فتنه از جهان (انفال / 39)؛ آیاتی که بر اساس روایات تفسیری، بر مهدویت تطبیق شده است، مثل: ایام الله (ابراهیم / 5) و بقیةالله (هود / 86)؛ آیاتی که تأویل و بطن آن در مورد مهدویت است، مثل: حروف مقطعه حم، عسق (شوری / 1 و 2)؛ آیاتی که بر اساس احادیث تفسیری، مرتبط با مهدویت است، مثل: تشبیه جریان مهدویت به جریان طالوت و جالوت. (بقره / 249) از بررسی آیات و روایات این نتیجه به دست میآید که آیات و روایات تفسیری مهدویت دلالت و اعتبار یکسانی ندارند و گاه به موضوعهای مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و تاریخی مهدویت اشاره دارند.
واژگان کلیدی: آیات مهدویت، روایات مهدویت، بطن، تأویل، جری و تطبیق.
طرح مسئله
آینده روشن بشریت در پرتو منجی آخرالزمان از موضوعاتی است که در ادیان الهی مطرح بوده است. (بنگرید به: کتاب مقدس، 1987 و 1932م، مزامیر، مزمور 37، ش 18 ـ 9 و مزمور 96، ش 13 ـ 10؛ ملحقات عهد جدید، نامه دوم به پولوس، باب سوم؛ اوپانیشادها (کتاب مقدس هندوها)، 737؛ کتاب جاماسب (زرتشتیها)، نامه 121)
مسئله مهدویت در اسلام نیز در روایات شیعه و سنی آمده است (مجلسی، 1385: 13) حتی در برخی روایات نام و مشخصات مهدی آلمحمد(ص) آمده است (صافی گلپایگانی، 1419) البته در قرآن کریم نام «مهدی» (محمد بن الحسن(عج)) به صورت صریح نیامده است؛ بلکه نام هیچ کدام از امامان‘ به خاطر حکمتهای خاصی بیان نشده است، از جمله اینکه:
اولاً. قرآن در پی نام بردن از صحابه و بستگان پیامبر(ص) نبوده؛ مگر در موارد استثنائی، مثل داستان زید (احزاب / 37) و ابولهب (مسد / 1) که برای بیان مطلبی (همچون حکم ازدواج زید و نفرین بر ابولهب) نام آنها ضرورت داشت که بیاید، از اینرو در موارد متعددی، مطالب مربوط به زنان پیامبر و منافقان در قرآن آمده است؛ ولی نامی از آنها برده نشده است. (سوره تحریم، منافقین و…)
ثانیاً. نام بردن از افراد، موجب انگیزش حبّ و بغضها و زمینهساز تحریف قرآن میشود. ثالثاً. امام صادق(ع) در پاسخ به دلیل نیامدن نام امام علی و اهلبیت(ع) در قرآن، به نماز اشاره کرد که حکم آن در قرآن نازل شده، ولی از سه یا چهار رکعت بودن آن نامی به میان نیامده است تا خود رسول خدا(ص) برای آنان تفسیر کند (فیض کاشانی، 1365: 2 / باب 30) ولی در احادیث و تفاسیر، سیصد و بیست و چهار آیه مرتبط با وجود مقدس امام عصر(عج) شمرده شده است که البته دلالتهای آنها و نیز اعتبار احادیث تفسیری آنها یکسان نسیت.
در این نوشتار میخواهیم این آیات را بیان و دستهبندی و شیوههای برداشت از آنها را بررسی کنیم. در این راستا به روایتهای ذیل آیات اشاره و بعد از بیان فهرست کلی آیات، برخی از مهمترین آنها را در هر دسته بررسی میکنیم.
الف) مفهومشناسی
1. قرآن: مقصود از قرآن کتاب آسمانی مسلمانان است که شش هزار و دویست آیه دارد و به صورت متواتر از پیامبر(ص) به ما رسیده و تحریف نشده است و در عصر کنونی بیشتر با قرائت حفص از عاصم منتشر میشود.
2. مهدویت: مقصود اعتقاد به منجی است که در آخرالزمان ظهور میکند و بشر را نجات میدهد. این منجی در ادیان الهی و اسلام مطرح شده و در شیعه با نام محمد بن الحسن(عج) و لقبهایی مثل «مهدی آل محمد(ص)» به عنوان دوازدهمین امام معصوم(ع) مشخص شده است.
3. تفسیر: در اصل به معنای کشف و پردهبرداری است و در اینجا به کشف معانی واژهها و جملههای قرآن و توضیح مقاصد و اهداف آنهاست. به عبارت دیگر، تبیین مراد استعمالی آیات و آشکار کردن مراد جدّی آن بر اساس قواعد ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره مورد نظر است.
4. تأویل: در اصل به معنای بازگشتدادن است و گاهی به معنای توجیه متشابه، و معنای خلاف ظاهر لفظ میآید که به وسیله قرینه حاصل میشود. (برای واژة تأویل بیش از ده معنای استعمالی بیان شده است که در اینجا دو معنایی که در متن مقصود ماست، بیان شد. (بنگرید به: راغب اصفهانی، 1332: مادة اول؛ طبرسی، 1395: 3 / 13؛ سیوطی، 1407: 2 / 192؛ ذهبی، بیتا: 1 / 13؛ معرفت، 1428: 3 / 28) همانطور که گاهی به معنای باطن نیز میآید (معرفت، 1428: 3 / 28؛ همو، 1425: 1 / 21) البته در قرآن گاهی به معنای تعبیر خواب (یوسف / 6) و تحقق خارجی عینی مطلب (یوسف / 100؛ اعراف / 53) نیز میآید.
5. بطن: در اصل به معنای پوشیده و غیرظاهر است، و در اینجا مقصود معنایی از قرآن است که از ظاهر کلام به دست نمیآید و گاهی در احادیث بیان شده است. (مجلسی، 1385: 92 / 97) برخی صاحبنظران آن را به معنای قاعده کلّی، برگرفته از آیه میدانند که با الغای خصوصیت به دست میآید. (معرفت، 1383: 1 / 30؛ همو، 1425: 1 / 21) برای واژه «بطن» معانی دیگری نیز بیان شده است، ولی ما در اینجا معنایی را بیان کردیم که در متن مقصود ماست. (بنگرید به: طباطبایی، 1393: 3 / 65 ـ 44؛ شاکر، 1382: بحث بطن؛ رضایی اصفهانی، 1387: مبحث بطن)
6. تطبیق (جری): در اصل به معنای انطباق یک مفهوم عام و کلی بر فرد خاص و جزئی است، مثل وقتی که «انسان» را بر «عباس» اطلاق و تطبیق میکنیم. از این شیوه در روایات تفسیری استفاده شده و در برخی احادیث نیز بدان اشاره شده است. امام محمدباقر(ع) در این زمینه فرمودند: ظهره تنزیله و بطنه تأویله منه ما قد مضى و منه مالم یکن یجری کما یجری الشمس و القمر. (مجلسی، 1385: 92 / 97) گاهی هم از آن با عنوان قاعده «جری و تطبیق» یاد میشود. (طباطبایی، 1393: 1 / 41)
7. واژه «نُزِلت»: در اصل به معنای نزول آیات قرآن در مورد حادثه یا واقعه خاص است و بیشتر در مورد شأن نزولهای قرآن به کار میرود؛ هر چند که گاهی در مورد قصههای گذشته و بیان حکم و تکلیف شرعی دائمی نیز میآید. (معرفت، 1428: 1 / 254؛ بحرانی، 1334: 1 / 31 و 32) این واژه در احادیث تفسیری مهدویت در چند معنا به کار میرود:
یک. به معنای تطبیق یک آیه خاص بر غیر شأن نزول آن: در حدیث، آیهای بر یکی از مسائل مهدویت تطبیق و از تعبیر «نزلت» استفاده میشود. برای مثال: در مورد آیه «أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلاً مَا تَذَکَّرُونَ؛ (نمل / 62) بلکه آیا (معبودان شما بهترند یا) کسى را که درمانده، هنگامى که او را مىخواند، اجابت مىکند و (گرفتارى) بدی را برطرف مىسازد و شما را جانشینان (خود یا گذشتگان در) زمین قرار مىدهد؟!
آیا معبودى با خداست؟! چه اندک متذکّر مىشوید»، از امام باقر(ع) نقل شده است: «نزلت فی القائم …» (مفید، 1413: 328؛ مجلسی، 1385: 2 / 369)؛ در حالی که آیه مطلق است و شامل هر فرد مضطّر میشود؛ ولی در روایت بر یکی از مصادیق کامل یا مصداق اکمل تطبیق شده است.
دو. گاهی تعبیر نُزِلت به معنای تأویل و بطن آیه به کار میرود. برای مثال در مورد آیه «قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْراً فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاءٍ مَعِینٍ؛ (ملک / 30) بگو: آیا به نظر شما، اگر آب (سرزمین) شما [در زمین] فرو رود، پس چه کسى آب روانى براى شما مىآورد؟!»، امام باقر(ع) فرمود: هذه نزلت فی القائم یقول: إن أصبح إمامکم غائباً لا تدرون أین هو فمن یأتیکم بإمام ظاهر یأتیکم بأخبار السماء والارض وحلال الله و حرامه؟ ثم قال(ع): و الله ما جاء تأویل هذه الآیة ولابُدّ أن یجئی تأویلها. (صدوق، 1395: 1 / 325؛ مجلسی، 1385: 51 / 52) در حالی که ذیل حدیث سخن از تأویل (و بطن) آیه است؛ اما در صدر حدیث تعبیر «نزلت» به کار رفته است، پس مقصود از نزول در اینجا بیان بطن و تأویل آیه است.
سه. واژه «نُزِلت» گاهی به معنای تفسیر آیه میآید؛ همانگونه که در مورد آیه پنجاه و پنج سوره نور: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ؛ خدا به کسانى از شما را که ایمان آورده و [کارهاى] شایسته انجام دادهاند، وعده داده است که قطعاً آنان را در زمین جانشین خواهد کرد»، از امام صادق(ع) نقل شده است: «نزلت فی القائم و اصحابه» (مفید، 1413: 247) که تنها تفسیر آیه مربوط به امام عصر(عج) و یاران ایشان است.
ب) پیشینه
در مورد آیات مهدویت در منابع تفسیری و حدیثی شیعه و اهل سنت مطالبی آمده است، از تفاسیر اهل سنت میتوان به تفسیر قرآن کریم ابنکثیر (774 ق) (ابنکثیر، 2000: 2 / 615 و …) و از تفاسیر شیعه: تفسیر مجمع البیان، تفسیر عیاشی، تفسیر نور الثقلین، تفسیر البرهان، تفسیر صافی، المیزان فی تفسیر القرآن، تفسیر نمونه، تفسیر قرآن مهر، و… اشاره کرد. بعد از این تفاسیر کتابها و مقالههای مستقل متعددی در این مورد نوشته شده است.
ج) فهرست اجمالی آیات مهدویت
در مجامع حدیثی سیصد و بیست و چهار آیه قرآن با احادیث مربوط ذکر شده که مرتبط با مهدویت است. البته باید گفت که ارزش و دلالت این آیات با مباحث مهدویت یکسان نیست. (بنگرید به: الهیئة العلمیة من مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1428: الجزء السابع؛ و کتب تفسیر روایی، مثل البرهان، نورالثقلین، صافی، نمونه و …) یادآوری: در برخی مجامع روایی و تفاسیر قرآن، آیات دیگری را مربوط به مباحث مهدویت دانستهاند؛ ولی با بررسیهای به عمل آمده روشن شد که برخی از این موارد از معصومان(ع) نقل نشده یا نسبت دادن آنها به معصومان(ع) مشکوک است.
برای مثال ذیل حج / 60 (ابنکثیر، 2000: 2 / 87؛ الهیئة العلمیة … ، 1428: 7 / 383) و صف / 13 (ابنکثیر، 2000: 2 / 366، الهیئة العلمیة … ، 1428: 7 / 603)، تفسیر قمی آیهها را مربوط به مهدویت دانسته است؛ در حالی که به ظاهر، تعبیر از صاحب تفسیر است نه امام معصوم و در یونس / 50 (ابنکثیر، 2000: 1 / 312؛ الهیئة العلمیة … ، 1428: 7 / 246)، از ابوالجارود نقل شده است که معتبر نیست.
در طه / 113 ـ 110 (قمی، 1404: 2 / 65؛ الهیئة العلمیة … ، 1428: 7 / 350)، عنکبوت / 10 (قمی، 1404: 2 / 149؛ الهیئة العلمیة … ، 1428: 7 / 467) و جن / 26 (قمی، 1404: 2 / 391؛ الهیئة العلمیة … ، 1428: 7 / 619) با تعبیر «قال» نقل شده و استناد آن به معصوم روشن نیست. در کتب معجم الاحادیث المهدی، آنها را در ردیف آیات مفسّر ذکر کرده است. برخی روایات مهدویت نیز از ابنعباس نقل شده است، مثلاً در مورد آیه 59 سوره نمل از ابنعباس حکایت شده است که اهل بیت(ع) صفوة الله هستند. (الهیئة العلمیة … ، 1428: 7 / 435)
عجیب اینکه برخی موارد از کعب الاحبار نقل شده است که از ناقلان اسرائیلیات بود و روایات او نزد شیعه و سنی بیاعتبار است. برای مثال ذیل آیه 55 سوره آلعمران (الهیئة العلمیة … ، 1428: 7 / 78) و ذیل آیه 47 سوره حج (همان: 381؛ صدوق، 1416: 2 / 474 و 475) از کعب الاحبار روایتی نقل شده؛ در حالی که به پیامبر(ص) نیز نسبت داده نشده است. روشن است که نقل این اخبار، ضعیف و مرسل موجب وهن آیات مهدویت میشود؛ از این رو ما این آیات را در فهرست آیات مهدویت ذکر نکردیم.
منابع و مآخذ
1. آلوسی، ابوالفضل شهابالدین سید محمود، 1405 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ 4.
2. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، 1379 ق، المناقب آل ابیطالب(ع)، قم، علامه.
3. ابنجوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، 1380، تفسیر زادالمسیر فی علم تفسیر، بیروت، دارالکتاب العربی.
4. ابنحجام، محمد بن عباس، 1420 ق، تأویل ما نزل من القرآن الکریم فی النبی و آله صلیالله علیهم، قم، دفتر نشر الهادی.
5. ابنحنبل، احمد، 1415، مسند احمد، بیروت، داراحیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة.
6. ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، 2000 م، تفسیر ابنکثیر، بیروت، موسسة الرسالة.
7. اربلی، علی بن عیسی، 1381 ق، کشف الغمة فی معرفة الائمة(ع)، تبریز، مکتبة بنیهاشمی.
8. بابایی، علیاکبر و دیگران، 1385، روششناسی تفسیر قرآن، تهران، سمت.
9. البحرانی، سید هاشم الحسینی، 1334، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، دارالکتب العلمیة.
10. ترمذی، محمد بن عیسی، 1421 ق، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
11. ثعلبی نیشابوری، ابوسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم، بیتا، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر ثعلبی)، [نسخه خطی]، قرن پنجم.
12. 1422 ق، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
13. حافظ برسی، رجب بن محمد، 1255 ق، مشارق الانوار الیقین، [نسخه خطی].
14. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، 1411 ق، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالکتب العلمیة.
15. حسینی استرآبادی، سیدشرفالدین علی، 1409 ق، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، قم، مؤسسة نشر الاسلام، وابسته به جامعه مدرسین قم.
16. حویزی عروسی، عبدعلی بن جمعه، 1383 ق، نورالثقلین، قم، المطبعة العلمیة، الطبعة الثانیة.
17. خزار قمی، علی بن محمد، 1401 ق، کفایة الأثر، قم، بیدار.
18. ذهبی، محمدحسین، بیتا، التفسیر و المفسرون، بیروت، دارالارقم.
19. .رازی، فخرالدین، 1411 ق / 1990 م، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دارالکتب العلمیة.
20. راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، 1332، مفردات الفاظ القرآن، تهران، المکتبة الرضویة.
21. رضایی اصفهانی، محمدعلی، ، 1383، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، تهران، اسوه، چ 2.
22. 1385، منطق تفسیر قرآن (2): روشها و گرایشهای تفسیر قرآن، قم، نشر جامعة المصطفی(ص) العالمیة.
23. 1387، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن.
24. سیوطی، جلالالدین، 1407 ق، الاتقان فی علوم القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیة.
25. شاکر، محمدکاظم، 1382، مبانی و روشهای تفسیری، قم، جامعة المصطفی العالمیة.
26. صادقی تهرانی، محمد، 1408 ق، الفرقان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات فرهنگ اسلامی، الطبعة الثالثة.
27. صادقی، مصطفی ، 1403 ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، دارالفکر.
28. 1382، «الفتن ابنحماد، قدیمیترین کتاب در مهدویت«، آینهپژوهش، ش 84 .
29. صافی گلپایگانی، لطفالله، 1377 / 1419 ق، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر(عج)، قم، مؤسسة السیدة المعصومة÷.
30. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی ، 1395 ق، کمالالدین و تمامالنعمة، قم، دارالکتب الاسلامیة، چ 2.
31. 1416 ق، الخصال، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة.
32. طباطبایی، سید محمدحسین، 1393 ق، المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان.
33. طبرسی، امین الاسلام ابوعلی الفضل بن الحسن، 1395 ق، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، المکتبة الاسلامیه، الطبعة الخامسة.
34. طبری آملی مازندرانی ، 1393 ق، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة.
35. 1383 (افست حیدریه نجف)، دلائل الامامة، قم، دارالذخائر للمطبوعات.
36. طوسی، محمد بن حسن، بیتا، الغیبه، بیجا، بینا.
37. عیاشی، محمد بن مسعود بن عیاشی السلمی، بیتا، کتاب التفسیر، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة.
38. فیض کاشانی، محمدمحسن، 1402 ق، تفسیر صافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، الطبعة الثانیة.
39. 1365، وافی، اصفهان، مکتب الامام امیرالمؤمنین علی(ع) العامة.
40. قرطبی، 1405 ق، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، الطبعة الثانیة.
41. قمی، علی بن ابراهیم، 1404 ق، تفسیر علی بن ابراهیم القمی، قم، مؤسسة دارالکتاب، چ 3.
42. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم حسینی بلخی، 1308 ق، ینابیع المودة، [چاپ سنگی]، طهران، بینا.
43. کاشانی، ملا فتحالله، 1346، تفسیر منهج الصادقین، تهران، کتابفروشی اسلامیه.
44. کتاب مقدس، (شامل تورات و انجیل و کتابهای مقدس یهودیان و مسیحیان)، تهران، انجمن کتاب مقدس ایران.
45. کوفی، فرات بن ابراهیم، 1410 ق، تفسیر فرات الکوفی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت ارشاد اسلامی.
46. مجلسی، علامه محمدتقی، 1385، بحارالانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة.
47. معرفت، محمدهادی ، 1379، التفسیر و المفسرون، قم، مؤسسة التمهید.
48. 1383، التفسیر الاثری الجامع، قم، مؤسسة التمهید.
49. 1417 ق، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.
50. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، 1413 ق، الغیبة (اربع رسلات فی الغیبة)، قم، کنگره جهانی هزاره مفید قم، چ 2.
51. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، 1364، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
52. میبدی، احمد بن محمد، 1376، کشفالاسرار و عدةالابرار (تفسیر خواجه عبدالله انصاری)، تهران، امیرکبیر.
53. الهیئة العلمیة فی مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1428 ق، معجم احادیث الامام المهدی(عج)، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه مسجد جمکران.
محمدعلی رضایی اصفهانی/ دانشیار گروه قرآن و حدیث جامعة المصطفی العالمیه
منبع: فصلنامه قرآن و متون اسلامی شماره4
ادامه دارد……….